حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۵۳
اهتمام به امور فکری در کنار فعالیتهای سیاسی
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
مجمع علمی نجات نسل جوان
«مجمع علمی نجات نسل جوان» زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی و در جبهه تقویت مبارزات فرهنگی، به وجود آمده بود و فعالیتی گسترده و چشمگیر داشت. ایشان در کنارِ انتشار مجله پربار و مؤثرِ «درسهایی از مکتب اسلام»، در سال 1343، با کسب مجوز از اداره کل تألیف و ترجمه وزارت آموزش و پرورش، گروهی را تحت عنوان «مجمع علمی نجات نسل جوان» ساماندهی نمود تا از این طریق ضمن چاپ نشریات و کتب سودمند و مورد نیاز نسل جوان به پاسخگویی شبهاتی که در این دوران از طریق نشریات و مجلات و مجامع مختلف مطرح میگردید، اقدام نماید. این حرکت نیازمند سازماندهی در شهرهای مختلف بود که از طریق کتابفروشیهای مذهبی، صورت گرفت.
یکی از قدیمیترین اسنادی که درباره فعالیتهای سیاسی علامه مصباح وجود دارد، گزارشی است که از همکاری ایشان با «مجمع علمی نجات نسل جوان» حکایت دارد. البته جزئیات این همکاری و کیفیت آن یکی از ابهامات تاریخی است اما ردیابی جزئیات مندرج در این سند ساواک، از جهات مختلف حائز اهمیت است. در ذیل سند مربوط را ملاحظه خواهید کرد.
متن گزارش ساواک از همکاری آیتالله مصباح با «مجمع علمی نجات نسل جوان»:
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: روحانیون. شماره: 1090/326. محل: تهران. تاریخ حادثه:.....
عطف به شماره... تاریخ وصول خبر: 21/4/43
منبع خبر: فروغی. تاریخ گزارش:22/4/43
تقویم: ب2
به طوری که از بستگان حوزه علمیه قم کسب خبر گردیده است اخیراً مجمعی در حوزه علمیه قم بنام (مجمع علمی نجات نسل جوان) مرکب از عدهای از شخصیتهای روحانی وابسته به مجامع مذهبی تشکیل گردیده و برخلاف عنوان ظاهری آن که مرکزش در خود قم مدعی گردیدهاند با عدهای از عناصر مذهبی در تهران نیز مانند محمدتقی فلسفی تماس دارد و یکی از هدفهای عمده این مجمع، مبارزه با حقوق اعطایی به بانوان ایران میباشد و در سایر هدفهایش نیز علیرغم نامی که برای مجمع مذکور انتخاب کردهاند، بیشتر جنبه سیاسی دارند و برخی از اعضاء مجمع نامبرده (محمد مفتح) و محمدرضا صالحی فرزند حاج شیخ علی اصغر صالحی امام جمعه کرمان و سیدهادی خسروشاهی و سید غلامرضا سعیدی یکی از اعضاء مؤثر جمعیت مکتب تشیع در تهران و محمدتقی مصباح میباشد.
اصل در پرونده محمد مفتح بایگانی است.
این نسخه در پرونده محمدتقی فلسفی بایگانی شد.
[امضاء] 27/4
علامه مصباح
و نقشآفرینی در عرصه اندیشه و قلم
علامه مصباح یزدی بیشتر چهرهای فکری و فرهنگی است و لازمه بازکاوی کارنامه فکری و سیاسی ایشان، مرور آثار علمی ایشان است. اینکه یک شخصیت حوزوی در کنار فعالیتهای سیاسی به امر اندیشه و قلم نیز اهتمام داشته باشد، یک امتیاز مهم محسوب میشود.
مرور برخی آثار علمی آیتالله مصباح نشانگر اهتمام ایشان به احیای تراث علمی شیعی و نیز عمق و گستره و سیطره ایشان بر منظومه معارف اسلامی است. توفیقات ایشان در عرصه خطیر سنگربانی عقیدتی و مرزبانی ایدئولوژیک را باید در همین پیشینه علمی جست. یکی از ارکان کادرسازی و تربیت نیروی انسانی متعهد برای نقشآفرینی بلندمدت در عرصه سیاست و اجتماع نیز، سیطره بر منابع اصیل اسلامی و تولید متون و منابع مورد نیاز است. تولیدات فکری علامه مصباح که شامل شاخههای مختلف از علوم اسلامی است، نیروهای فعال در میدان مبارزه را به تراث و منابع اصیل شیعی پیوند میزد و در عرصه اجتماعی و سیاسی امتداد مییافت. در دوران پرحادثه مبارزات اسلامی، اهتمام عالمانِ انقلابی به عرصه قلم و اندیشه، بسیار مغتنم بود و در دوران تبلیغات گسترده جریانها و سازمانهای التقاطی و انحرافی، اصالت و غنای فکری فعالیتهای انقلابی را تضمین میکرد.
در ادامه برخی از تولیدات فکری علامه مصباح یزدی - که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شده- را مرور خواهیم کرد.
حاشیهنگاری علمی بر «بحار الانوار»
و «معانی الاخبار»
آیتالله مصباح یزدی در دهه 30 شمسی، در کنار تحصیل و تلمّذ در محضر اساتید اخلاق به سایر فعالیتهای علمی نظیر تصحیح و تعلیق بر کتُب روایی شیعه نیز همت گماشت و حاصل مجاهدتهای علمیِ آن روزگار، انتشارِ مجلداتی از کتاب «بحار الانوار» (جلدهای59-54) [کتاب السماء و العالم]، همچنین کتاب «معانی الاخبار»1 شیخ صدوق با حواشی و تعلیقه ایشان است.2 تعلیقه ایشان بر «بحار الانوار» در نسخهای که توسط «دارالکتب الاسلامیة» به طبع رسیده است در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.3
ایشان در جلسه بازجویی نخست و به منظور منحرف کردن ساواک از اهداف گروه سری 11نفره، به تصحیح چند جلد از کتاب «بحارالانوار» اشاره دارد و میگوید:
«...گفتم که بله من از همان اولی که طلبه شدم، یک نواقصی در حوزه میدیدم و همیشه به این فکر بودم که یک قدمی در راه اصلاحش بردارم و از همان ابتدای ورود به قم جلساتی با دوستان، داشته و داریم، در آن جلسات درباره اصلاح امور حوزه و کتب درسی و اینها صحبت میکنیم.
گفت: اینها چه کسانی هستند؟ من هم از دو گروه اسم بردم؛ یک عده از اشخاصی که هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی نداشتند و یک عده هم از افرادی که مورد نظر بودند و حدس میزدم که اینها میدانند و ارتباط ما با آنها را کشف کردهاند. از جمله از آقای ربّانی شیرازی به عنوان این که یک همکاریهای فرهنگی در جهت تصحیح کتب و متون و... داریم، نام بردم و کتابهایی که به تصحیح ایشان یا بنده چاپ شده بود را معرفی کردم. مثلاً گفتم چند جلد بحارالأنوار را ایشان و چند جلد را من تصحیح کردم و اینها زمینه همکاری من با ایشان است. ضمناً در مورد مسائل حوزه بحث میکنیم. خلاصه، اینها را نوشتند و از ما امضا گرفتند. ضمناً جواب این سؤالها را میگفت خودت بنویس.»4
پانوشتها:
1- این کتاب توسط مکتبه الصدوق چاپ و منتشر شده است و سال انتشار آن دقیقا معلوم نیست. ر.ک: زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص196.
2- آقای شیخ رضا استادی حاشیه زدن آیت الله مصباح بر «بحار الانوار» را تایید میکنند ولی در مورد تعلیقه زدن بر آن میگویند: «حواشی ایشان بر چند جلد از بحار حاکی از مقام علمی ایشان که در آن تاریخ جوان بودند است و در نوشتن تعلیقات همکاری نداشتند ظاهراً... و همینطور معانی الاخبار.» ر.ک: مصاحبه مکتوب با آیت الله شیخ رضا استادی، 18/12/1399، آرشیو بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
3- «راهنمای سیر مطالعاتی آثار آیت الله مصباح یزدی» پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی، http://www.mesbahyazdi.ir/. همچنین ر.ک: غلامعلی عزیزی کیا، «درنگی در چگونگی بررسی اسناد احادیث در تعلیقات آیت الله مصباح بر معانی الاخبار و بحار الانوار»، معرفت، سال بیست و هفتم، شماره چهارم، پیاپی 247، تیر 1397، ص14.
4- ذوالشهادتین امام. ص121.