نعیمه اسلاملو نویسنده و پژوهشگر حجاب در گفتوگو با کیهان:
اگر آگاهی و باور تخریبشده افراد بیحجاب ترمیم شود رفتارشـــان نیز درســت میشود
افتادن در عرصه رقابت تننماییهای زنانه
بیشترین آسیب را به خود دختران و زنان میزند
مهدی برازنده
مسئله حجاب و عفاف در تاریخ معاصر کشورمان جزو مسائل مهم و در مقاطعی پرچالش بوده است. نمونه آن واقعه تلخ 21 تیرماه سال 1314 و حمله خونین مزدوران رضاشاه پهلوی به مردم در مسجد گوهرشاد و قتلعام گسترده کسانی که بر آرمان و میراث دینی و ایرانی حجاب و عفاف تاکید داشتند بود. ایستادگی مردم دیندار کشورمان در برابر تعدی و توطئهها علیه حجاب و عفاف بارها به منصه ظهور رسیده است. دشمن نیز سالهاست که تلاش میکند این میراث ارزشمند عفاف و حجاب را از جامعه اسلامی و اخلاقمدار ما برباید در این راه از انواع رسانهها و تبلیغات همهجانبه خود، استفاده کرده است. اگرچه دشمن در این راه بارها با سد محکم مردم دیندار مواجه و توطئه آنها توسط مردم با شکست روبهرو شده است اما متاسفانه برخی افراد از روی غفلت یا تحت تاثیر قرار گرفتن و کماطلاعی از پشت پرده تلاش دشمن نسبت به حجاب اسلامی سست شده و با ظاهر و رفتاری نامطلوب در اماکن عمومی ظاهر میشوند. خنثی کردن این توطئه نیاز به کاری جمعی دارد و اکنون باید این سؤال را پرسید که هر یک از افراد در هر جایگاه و نهادی، برای حفظ گوهر عفاف و حجاب در جامعه چه وظیفهای دارند.
اکنون به مناسبت هفته عفاف و حجاب و با گرامیداشت شهدای جنایت 21 تیرماه رضا شاه در مسجد گوهرشاد که به نام روز «عفاف و حجاب» در تقویم ثبت شده است با یکی از پژوهشگران این حوزه به گفتوگو نشستهایم. خانم «نعیمه اسلاملو»، محقق و پژوهشگر حجاب و خانواده و مدیر موسسه فرهنگی هنری «خیبر»، به عنوان یکی از بانوان جهادگر، چند سالی است با برپایی کلاسهای آموزشی در عرصه توسعه و تبیین ارزشهای عفاف و حجاب و تالیف کتب و پژوهشهای متعدد مشغول جهاد تبیین است.
به نظر میرسد برخی از دختران جوان و نوجوان، عبور از حجاب و بیحجابی یا کمحجابی را نقطهای مطلوب برای خود قلمداد میکنند. نظر شما در این زمینه چیست؟
به نظر نمیرسد که این دختران عبور از حجاب را نقطه مطلوب بدانند. نوجوانان در دوران بحران هویت و دنبال یافتن خود هستند. در تاریخ، جبهه حق و باطل هرکدام در معرفی چهره خود تلاشهایی کردهاند و در این راستا جبهه حق ارزشها و باورهایی مبتنی بر فطرتهای انسانی دارد، اما جبهه باطل هیچ ندارد و یکسری گزارهها دارد که انسان را با لذتها سرگرم کند. در واقع سؤال اینجاست که انسانی که فطرتاً دنبال کمالات و ارزشهای متعالی انسانی است، به سمت موضوعات باطل و لذات کوچک میرود؟[طبیعتاًً نمیرود اما چرا برخی به این مسیر باطل میروند] پاسخ کمکاری ماست.
اکنون در مورد وضعیت نامطلوب حجاب، مخاطب یا نمیداند، یا نمیتواند و یا نمیخواهد؛ یعنی یا در حوزه «باور»های خود مشکل دارد، یا «انگیزه» ندارد و «نمیخواهد» و لجبازی میکند که دسته سوم بسیار کم هستند، یعنی در عرصه مخاطبین ظاهراً «ضعیفالحجاب»، یا نمیدانند یا نمیتوانند، آنها اهمیت و نقش حجاب را در زندگی مادی و معنوی خود نمیدانند یا هنوز در باورهای خود با خدا ضعف دارند، خب این وضعیت فردی است که ضعیفالحجاب است و ما فکر میکنیم کسی که ضعیفالحجاب است، میخواهد از حجاب عبور کند.
الان مشکل ما این نیست که چرا بیحجابی در کشور ما وجود دارد، چون دروغ، غیبت، رشوه و اختلاس هم وجود دارد ولی مشکل اینجاست که این موارد تبدیل به ارزش شده است. شاید تا ظهور امام زمان(عج) عدهای نخواهند حجابشان را رعایت کنند، مثل افرادی که به دروغ گفتن عادت دارند، حال آنکه بیحجابی گناه اجتماعی است و دروغ گناهی فردی است. مسئله اینجاست که در نظام هنجاری ما معروف و منکر، هنجار و ناهنجار و درست و غلط با یکدیگر جابهجا شدهاند؛ یعنی چیزی که همیشه در تاریخ برای انسانها ارزش بوده و برای زنان نماد کرامت بوده و زن با مستوری خود هویت واقعی خود را نشان داده است، امروز جابهجا و حق و باطل گم شده است. چرا جامعه ما درگیر ندانستن و نتوانستن است؟ به دلیل اینکه یکسری غرایز در درون انسانها وجود دارد و میل به جلوهگری، دیده شدن و غرایز جنسی به زنان و مردان به نحو متفاوت فشار وارد میکند.
از بیرون نیز دشمنان جامعه ما سالهای سال است که روی موضوع حیا و عفاف کار میکنند، یعنی همانطور که شهدای ما در وصیتنامههای خود تاکید میکنند که ما برای ولایت فقیه و حجاب رفتیم، دشمنان ما نیز اذعان میکنند که برای نابودی جمهوری اسلامی باید ولایت فقیه و حجاب را از میان برداریم. اکنون نقشهای که سالیان سال روی آن متمرکز شدهاند، اگر جنگ نظامی و اقتصادی متوقف شد، جنگ فرهنگی هرگز متوقف نشده است و اگر متوقف شده است، مبارزه با حجاب متوقف نشده است. بنابراین جنبه درونی و بیرونی فشارهای مختلف بر جامعه ما وارد شده است.
برخی معتقدند در حوزه حجاب و عفاف، فقط نیروی انتظامی، ابزار مورد استفاده برای مقابله با بدحجابی و بیحجابی بوده است و سایر نهادها مثل آموزش و پرورش، شورای عالی انقلاب فرهنگی، آموزش عالی و... آنطور که باید تلاشی در این راستا نکردهاند. نظر شما در این باره چیست؟
برای حاکم شدن هرگونه ارزش اجتماعی در جامعه، هم به موارد سلبی و هم ایجابی نیازمند هستیم، یعنی به مدیریت افکار و رفتار توأمان با یکدیگر نیازمندیم. هیچ ارزش اجتماعی در طول تاریخ، صرفاً با کار فرهنگی درست نشده است، کار فرهنگی و اقناعسازی باید باشد و در نهایت هم در هر جمعیتی یک عده هستند که نمیخواهند زیر بار چارچوبها و هنجارهای اجتماعی بروند که در این نقطه قوانین بازدارنده مفید خواهد بود. این که کار فرهنگی در حد اهمیت و ارزشهای خود انجام نشده است، جای خود دارد اما نیروی انتظامی، حراست دانشگاهها و ادارات و سازمانهای ما نیز کار خودشان را درست انجام ندادهاند. امروز میبینیم که در ادارات رسمی و وزارتخانههایی که متولی اصلی موضوع عفاف هستند، خانمهای کارمندی هستند که حداقل حجاب شرعی را ندارند. اکنون در برخی مدارس، مدیر، معلم و حتی معاون پرورشی مدرسه روسری را فرق سر پوشانده، آرایش کرده، ناخن و مژه کاشته است؛ این موارد را بنده به عنوان کسی که با این افراد تعامل دارم عنوان میکنم و در استانهای مختلف این موضوعات مانند خوره به جان مدارس ما افتاده است. ما کارهای سلبی خود را نیز در حوزه حجاب و عفاف به درستی انجام ندادهایم، این رویکرد مانند این است که بدن انسان نیز زمانی که ویروسی را جذب میکند، پس از بهبودی، در برابر آن ویروس مقاوم میشود. بنابراین نه در حوزه ایجابی و نه سلبی کار درستی انجام ندادهایم و امروز لازم است تا حداقل، مربیان جامعه این حداقلها را رعایت کنند، شاید لازم باشد که از این نقطه اصلاحات را آغاز کنیم.
به عنوان پژوهشگر حوزه حجاب و عفاف، چه تکالیفی را برای بهبود وضعیت پوشش و عفاف پیشنهاد میکنید؟
تکالیف مشخص است. بعضی گمان میکنند که قانون خوب نداریم و باید سراغ قوانین تازه برویم، در صورتی که قوانین کشور ما بسیار خوب هستند و شاید در حد 5 یا 10 درصد جای اصلاح در قوانین مربوط به حوزه حجاب و عفاف نیاز باشد. تکالیف هر نهادی در قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، قوانین و ضوابط اداری و مصوبه 427 شورای انقلاب فرهنگی آمده است و کافی است که همین تکالیف را اجرا کنیم. اکنون معلوم است که تکلیف یک کارمند اداره در قانون جمهوری اسلامی از نظر رعایت حجاب چگونه است، کارمند مدرسه حداقلهای ضوابط پوشش را دارد باید به عنوان الگو و در حد واندازههای اخلاقی مسائل مربوط به پوشش و عفاف را رعایت کند.
توصیه شما به سایر نهادهای فرهنگی و اثرگذار مانند رسانهها و سایر نهادهای آموزشی در رابطه با موضوع حجاب و عفاف به همین ترتیب است که این دستگاهها نیز باید قوانین از پیش مشخص شده را رعایت کنند؟ آیا این حد کافی است؟
قطعاً همینگونه است. بسیاری از نهادهای ما نمیدانند که تکالیف خودشان را چگونه اجرا کنند. اکنون رشته دانشگاهی اینجانب سالهاست زبان انگلیسی بوده و کارکنان ما در موسسه فرهنگی خیبر در رشتههای مختلف تحصیل کردهاند؛ سؤال اینجاست که چرا باید ما در حوزههایی که مرتبط با تخصص ما نیست کار کنیم؟ این همه دانشگاه علوم معارف، حوزه علمیه اعم از خواهر و برادر داریم، چرا چند کتاب تاثیرگذار در این رابطه منتشر نمیشود؟ چون هرکس در حوزهای که باید وظایف خودش را درست انجام میداده، انجام نداده، اکنون نیز به نظر میرسد خیلیها مایلاند در این حوزه کار خوب انجام دهند، اما نمیدانند به چه صورت باید آن کار را به ثمر برسانند. نکته دیگر آن است که مانند همه زمانها در تاریخ انقلاب اسلامی و شیعه، هرجا مردم وارد شدند، آن کار به ثمر نشست؛ مثلاً در انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و خنثی کردن فتنههای گوناگون مردم بودند که نقش اثرگذار ایفا کردند. اکنون نیز مردم عنوان میکنند کهاشتیاقشان نسبت به حجاب بسیار زیاد است و این موضوع را رفع میکنند.
با وجود مشاهده موارد نسبتاً قابل توجهی از بیحجابی در خیابانها و معابر عمومی، چطور عنوان میکنید کهاشتیاق مردم نسبت به حجاب زیاد است؟
من سؤال میپرسم که چند درصد از مردم دروغ میگویند و غیبت میکنند؟ اگر تعداد افرادی که دروغگو هستند و غیبت میکنند زیاد شود، معنای آن این است که دروغ چیز خوبی است؟ اگر در جامعه بیحجابی زیاد شود، معنای آن این است که باور این افراد آن است که حجاب چیز خوبی نیست؟ یک خلائی بین باورها و رفتار وجود دارد، یعنی از مرکز پژوهشهای مجلس و ایسپا و سایر مراکز نظرسنجی که مشاهده میکنیم و حتی از خارج از کشور انجام شده، میبینیم در حوزه «باوری» و «نگرشی» حداقل 85 درصد و حداکثر 96 درصد مردم معتقدند حجاب یک ارزش دینی، اخلاقی و خوب است، اما در حوزه «رفتاری» خودشان را ملتزم به یکسری اصول اخلاقی نمیکنند.
اینکه ما خودمان را به اصول اخلاقی ملتزم نمیکنیم، آیا به معنای این است که اصول اخلاقی خوب نیست؟ این فاصله باور تا عمل علتش این نیست که مردم اخلاق نمیخواهند و مخالف حجاب هستند، علت اینها جای دیگر است. زمانی مردم میگویند که حجاب خوب نیست و بیحجابی خوب است، حال آنکه این گزاره اکنون در جامعه وجود ندارد.
ما گمان میکنیم که تغییر رفتار آدمها معلول تغییر باور آنهاست، حال آن که باور مردم در جشن میلیونی غدیر، اعتکاف، راهپیمایی اربعین و تشییع شهدا قابل مشاهده است. در حوزه حجاب و عفاف به دلیل آنکه دشمن روی آن متمرکز شده و ما کمکاری کردهایم و کارهایی که باید انجام میشد، انجام نشده و همینطور به دلیل اینکه از امیال درونی ما مدام تحریک شده است، وضعیت متفاوت شده است. بچههای ما در سالهای اخیر که فضای مجازی ول بود، مستهجنترین تصاویر که به مخیله انسان میرسد را به راحتی به دست میآوردند، از طرفی جامعه و مدارس ما نیز وضعیتش مشخص است و کمکاری ما و پرکاری دشمن نیز وجود دارد، اکنون سؤال اینجاست که با این هجمهها، وضعیت فعلی جامعهمان معجزه نیست؟
رهبر معظم انقلاب موضوع بیحجابی را حرام سیاسی و شرعی دانستهاند و از طرفی از دختران ضعیفالحجاب به عنوان «دختران خودمان» و کسانی که دل در گرو نظام دارند، یاد میکنند و نسبت به برخورد اقناعی با این دسته از افراد تاکید دارند، تحلیل شما نسبت به این تعابیر چگونه است؟
رهبری در حرام سیاسی، تکلیف مسئولین را مشخص کردهاند و نسبت به کسانی که هوش و استعداد حرکت در این حوزه را ندارند و یا خدای ناکرده مغرض هستند و درباره حجاب تشکیک دارند، هشدار دادهاند و تکالیفشان را مشخص کردهاند. درمورد حرام شرعی نیز مشخص است که کسی که مسلمان است، همانطور که اگر نماز نخواند و روزه نگیرد و دروغ بگوید، حرام شرعی مرتکب شده است، کسی که حجاب نداشته باشد نیز حرام شرعی مرتکب شده است.
با این حال ممکن است فردی از روی نادانی و غفلت حرامی را مرتکب شده باشد، اما فردی از روی لجبازی و دشمنی مرتکب فعل حرام شود، مشخص است کسانی که از روی دشمنی و مزدوری مرتکب بیحجابی شده باشند، بسیار بسیار اندک هستند، وقتی با بسیاری از کسانی که بیحجاب و بدحجاب هستند صحبت میکنیم، متوجه میشویم که هدف آنها چیز خاصی نیست و ممکن است از روی عصبانیت و خشم بیحجاب شده باشند و عمده اینها تحت تاثیر رسانهها به این سمت رفتهاند و علت دیگری ندارد. بنابراین اگر هنجارشکنها را جدا کنیم، مابقی افراد بیحجاب و بدحجاب واقعیات را نمیدانند و تحت تاثیر قرار گرفتهاند.
بنابراین اگر باوری که از درون تخریب شده، ترمیم شود و شکل بگیرد، رفتار آنها نیز درست میشود. این چیزی از مسئولیت مسئولین در قبال حجاب و عفاف کم نمیکند، ما در مصوبه 427 و 720 شورای عالی انقلاب فرهنگی همه مسئولین در حوزه اقناعی، فرهنگی و جهاد تبیین وظیفه دارند و در حوزه سلبی نیز مشخص است که باید چگونه عمل کنند، اکنون قوه قضائیه که باید در حوزه سلبی کار کند، با لایحه حجاب و عفافی که اکنون مطرح است، عقبنشینی کرده است.
در بعضی از جلسات آنهایی که متولی امر سلبی هستند، عنوان میکنند که باید کار فرهنگی کرد و آنهایی که متولیان فرهنگی هستند، عنوان میکنند ما هرچقدر فرهنگسازی کنیم، تا زمانی که قانون نباشد تغییری صورت نمیگیرد.
اکنون که بحث از لایحه عفاف و حجاب شد، به عنوان پژوهشگر و فعال حوزه حجاب و عفاف، نظر شما در مورد این لایحه چیست؟
به نظر میرسد کسانی لایحه عفاف و حجاب را نوشتهاند که گویی از هیچ چیز خبر ندارند و خطرناکتر از متن لایحه، افکار نویسندگان این لایحه است که نشان میدهد چقدر از فضای جامعه بیخبرند! این نویسندگان طوری لایحه را نوشتهاند که طبق آن افراد با هر شیوهای که دوست داشته باشند میتوانند در خیابان راه بروند و کسی نمیتواند به آنها چیزی بگوید، چرا که در پاسخ میگوید پولش را دادهام! البته خوشبختانه دولت و مجلس شورای اسلامی به طرق مختلف در حال اصلاح قوانین هستند که از این مشکل خامی که دارد خارج شود و این از مطالبات مردم نیز است.
نقشآفرینی مردم مانند همه زمانها بسیار مهم است، ما در زمان جنگ نیروهایی داشتیم که جان بر کف بودند، اما جوانی که مایل بود به جبهه اعزام شود، ابتدا به پادگان آموزشی میرفت و یکسری مهارتها را فرا میگرفت و بعد به خط مقدم اعزام میشد؛ اکنون ما و موسسه ما (موسسه فرهنگی خیبر) رسالت خود را در زمینه حجاب اینگونه تعریف کردهایم که تمام دغدغه مندان این حوزه یک پایگاه آموزشی برای آموزش کنشگری در حوزه حجاب و عفاف دریافت کنند هم محصولات خوبی را نیز در آنجا دریافت کنند.
شبهات متعددی در رابطه با حجاب و عفاف مطرح میشود، عمدهترین این شبهات چیست و پاسخ شما به آنها چگونه است؟
کتابی را اخیراً در سال 1400 مرتبط با شبهات منتشر کردیم که مجموع شبهات را که 75 یا 85 شبهه هستند و در 8 دسته تقسیم میشوند، دستهبندی کردیم. یک دستهبندی ضعفهای شخصی و بهانهجوییهاست، دسته دیگر در مورد امر به معروف و نهی از منکر است، دسته دیگر روابط دختر و پسر، یکسری دیگر در مورد تفاوت ایران و غرب است، مقایسه ایران قبل و بعد از انقلاب است که مثلاً عنوان میکنیم در زمان پهلوی، عرصه جلوهگری و دیده شدن زن و تننمایی بسیار زیاد بود و محمدرضا پهلوی میگفت که زن باید فریبا باشد، اما بعد از انقلاب اسلامی حضرت امام(ره) فرمودند زنان باید در مقدرات اصلی مملکت دخالت کنند و زنان رهبر این نهضت هستند و مواردی از این دست.
در این کتب نشان دادیم جایگاه زن پیش و بعد از انقلاب اسلامی با نگاه شاهی که در مصاحبه با «اوریانا فالاچی» میگفت شما زنها فقط تنتان مهم است، با نگاهی که حضرت امام خمینی(ره) نسبت زنان داشتند، چگونه است. همچنین یکی از شبهاتی که در حوزه حجاب معرفی میشود، مربوط به مسئله به اصطلاح حجاب اجباری میشود که منظور شبههپراکنان، ضوابط و قوانین مربوط به حجاب است، آنها میگویند که ما هم معتقدیم حجاب بسیار چیز خوبی است و نماد وقار است، اما چرا قانون گذاشتید که دیگران را مجبور به رعایت آن کنید؟ پرچالشترین سؤال و شبهه نیز مربوط به همین حجاب اجباری است و پاسخ به این شبهه این است که در هر جامعه و کشوری یکسری ضوابط و مقررات مربوط به پوشش و حجاب وجود دارد، در هیچ جای دنیا نمیتوان گفت هرکس هرچه دوست دارد میتواند بپوشد، بنابراین قوانین در مدارس، دانشگاهها و ادارات بسیاری از کشورها مثل کشور ما وجود دارد و حجاب مسئلهای شخصی نیست؛ این افراد در مرحله بعد عنوان میکنند که قانون باشد اما این قانون نباشد، حال آنکه در غرب که هرکس براساس سلیقه خود عمل میکند، آسیب دیده است. فارغ از همه اینها مردم در انقلاب اسلامی انتخاب کردند که قانون، ارزش و هنجارهای الهی در جامعهمان حاکم باشد، هیچ آدم عاقلی نمیتواند اعلام کند هیچ ضابطهای در هیچ جای کشور نباشد. اساس شکلگیری انقلاب اسلامی برای اجرای احکام الهی و اجتماعی بوده است، چرا که احکام فردی نیاز به حکومت ندارد و مردم در زمان شاه در خانههای خود نماز میخواندند، اما انقلاب کردند که به صورت اجتماعی احکام الهی را به اجرا درآورند که بارزترین آن همین حجاب بود.
به عنوان سخن پایانی، توصیه مادرانه شما به دخترانی که از روی غفلت مرتکب بیحجابی و بدحجابی شدهاند، چیست؟
فردی که از همسایهاش عصبانی بود، میگفت سر مرا ببرید و در خانه همسایه بیندازید تا او را دستگیر کنند! اگر فرضاً ما از دست یک معلم دینی بداخلاق، یا مدیر چادری و قلیل افراد مذهبی که فقط در ظاهر مذهبی بودند عصبانی هستیم، نباید به خاطراشتباه آنها خودمان را مجازات کنیم، افتادن در عرصه رقابت تننماییهای زنانه، بیشترین آسیب را به خود دختران و زنان میزند، وقتی زن عرضه شود، مرد هرزه میشود و وقتی مرد هرزه شود، امنیت روانی زنان و خانواده در جامعه آسیب میبیند و نتیجتاً کرامت زن از بین میرود. دختران ما حق امنیت و کرامت خود را به دست خودشان سلب نکنند، وقتی زنی با تنش خود را نشان میدهد، عنوان میکند که چیزی که قرار است دیده شود، بدن اوست، اما اگر ارزشهای درونی خود را برای دیده شدن باور کند از استعداد خود استفاده میکند، نه از بدن خودش.