اخبار ویژه
گزارش دویچه وله از رشد چشمگیر تولید و صادرات نفت ایران
آمارهای بینالمللی از اوجگیری صادرات نفت و میعانات گازی ایران به بالای ۱.۵ میلیون بشکه در روز خبر میدهد.
دویچه وله (آلمان) ضمن انتشار این خبر نوشت: شرکت مشاوره انرژی بینالمللی «وورتکسا» میگوید، صادرات روزانه نفت ایران در ماه مه نسبت بهآوریل ۲۰۰ هزار بشکه و نسبت به متوسط صادرات ایران در ۱۲ ماه گذشته ۴۰۰هزار بشکه رشد داشته است. صادرات روزانه نفت ایران در ماه گذشته، بالاترین رقم از نوامبر سال ۲۰۱۸ است. در یک دید کلی، متوسط صادرات نفت ایران از ۲.۵ میلیون بشکه در دوران قبل از تحریمها به ۳۰۰ هزار بشکه در سال ۲۰۲۰ رسید.
افزایش صادرات نفت ایران برای دیگر رقبا مشکل بزرگی نیست، اما افزایش تولید نفت ایران چرا؛ چون اوپک و کشورهای همپیمان در تلاش هستند تا تولید جهانی نفت را کنترل کنند.
بر اساس گزارش بلومبرگ و رویترز، تولید نفت ایران در ماه گذشته با جهشی چشمگیر به ۳ میلیون بشکه در روز رسیده است. پیشتر ایران در تلاش بود تا ذخایر نفت بیمشتری انبارشده درتانکرهای نفتی لنگرانداخته در خلیجفارس یا آبهای آسیای شرقی را به فروش برساند و عملا رشد صادراتش از همین منبع بود.
بر اساس آمارهای شرکت اطلاعات کالا، کپلر، ذخایر نفت و میعانات گازی ایران از ۸۰ میلیون بشکه در ابتدای سال گذشته به زیر ۵۰ میلیون بشکه در ماه مه رسیده که ۳۰ میلیون بشکه آن نفت خام و ۱۹ میلیون بشکه آن میعانات گازی (نوعی نفت خام فوق سبک که از میادین گازی تولید میشود) بوده است. وورتکسا میگوید، هفته گذشته این رقم به زیر ۳۸ میلیون بشکه کاهش یافت؛ موضوعی که شتاب رشد چشمگیر صادرات نفت ایران را تایید میکند.
درخصوص چرایی رشد صادرات نفت ایران، عوامل مختلف دخیل هستند. اطلاعات شرکت وورتکسا نشان میدهد که ایران در سال جاری ۲۰ نفتکش، از جمله ۱۳ نفتکش عظیم، به ناوگان دریایی خود اضافه کرده و به همین خاطر قدرت مانور جمهوری اسلامی در حملونقل پنهانی نفت ایران به بازارها افزایش یافته است. از سوی دیگر، مصرف داخلی نفت چین نیز افزایش یافته و در ماههای جاری و آینده باز هم رشد خواهد داشت.
اوپک به همراه کشورهای همپیمان به رهبری روسیه از سال ۲۰۱۶ برای تقویت قیمتهای جهانی نفت، تولید خود را کاهش داده است. آخرین تصمیم کاهش بیشتر تولید، فوریه امسال انجام شد و این مجموعه توافق کرد که تولید نفت خود را دوباره ۲.۵ میلیون بشکه کاهش دهد. سه عضو اوپک، یعنی ایران، ونزوئلا و لیبی، از این تعهدات مستثنا هستند. آمارهای جهانی نشان میدهد، تولید نفت ونزوئلا بعد از توافق آمریکا برای کاهش تحریمهای این کشور در اکتبر سال گذشته، حدود نیم میلیون بشکه افزایش یافته و در ماه گذشته به ۹۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. تولید نفت ایران نیز تقریبا به همین میزان رشد داشته است.
ماه گذشته اوپک و کشورهای همپیمان بر سر کاهش دوباره تولید نفت به اجماع نرسیدند، اما عربستان که برای جلوگیری از کسری بودجه، نیاز به نفت بالای
۸۰ دلاری دارد، اعلام کرد که در ماه ژوئیه تولید خود را دوباره یک میلیون بشکه در روز کاهش میدهد و در صورت نیاز، این کاهش تولید را ادامه خواهد داد. امارات و عربستان همچنین اعلام کردند که تا پایان ۲۰۲۴ رشد تولید نفت نخواهند داشت.
سرخوردگی کم سابقه اپوزیسیون از مذاکرات اروپا با ایران
مذاکرات مقامات اروپایی و از جمله مقامات آلمانی با جمهوری اسلامی ایران، اعتراض توام با استیصال عناصر اپوزیسیون در برخی از کشورهای اروپایی را موجب شده است.
در همین زمینه، بیژن جیرسرایی، دبیرکل حزب دموکراتهای آزاد آلمان از دیدار انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با معاون وزیر امور خارجه و مسئول مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی انتقاد کرد و سیاست خارجی اتحادیه اروپا در برابر ایران را «سادهلوحانه و اشتباه» توصیف کرد. وی گفت: در این زمینه، نیاز به اتخاذ یک استراتژی جدید است نه تثبیت جمهوری اسلامی؛ این شرمآور است.
پیش از جیرسرایی، نوربرت روتگن، عضو پارلمان آلمان هم از دولت این کشور برای مذاکره با مقامات ایرانی در ابوظبی انتقاد کرده بود.
روتگن با انتشار پاسخ وزارت امور خارجه آلمان به سؤالش درباره این دیدار، در توئیتر نوشت: «حالا میتوان دید چرا قرار گرفتن سپاه در فهرست گروههای تروریستی پیش نمیرود؟.»
وزارت امور خارجه آلمان در پاسخ به سؤال روتگن، گفته بود نمایندگان سه کشور اروپایی عضو برجام، روز ۱۲ ژوئن با علی باقری کنی در ابوظبی دیدار کردهاند اما دولت فدرال در مورد جزئیات گفتوگوهای محرمانه با نمایندگان دولتهای خارجی اظهار نظر نمیکند.
پیشتر استفانی لیختناشتاین، خبرنگار اروپایی به نقل از منابع خود نوشته بود که این گفتوگو بر موضوعهایی از جمله برنامه اتمی جمهوری اسلامی، حمایت نظامی از جنگ روسیه در اوکراین و وضعیت زندانیان خارجی متمرکز است.
عصبانیت محافل ضدایرانی از مذاکرات طرف غربی با جمهوری اسلامی در حالی است که وبسایت آمریکایی المانیتور به تازگی نوشت: موفقیتهای ایران، آمریکا و غرب را مجبور به توافق میکند.
«المانیتور نوشت: دولت بایدن برای رسیدن به توافق با ایران، تقریبا به هر قیمت تلاش میکند. چنین توافقی به دنبال آن است که تهران به سطح غنیسازی 60درصد بازگردد و در مقابل بخشی از تحریمها برداشته شود و برخی ذخایر ایران که در بانکهای خارجی مسدود شده است هم آزاد شود. ایده رسیدن به یک نیمچه توافق با ایران، در درجه اول و بیش از همه، موید نگرانی آمریکا و اسرائیل درباره بنبست موجود میان طرفهای ماجراست که به ایران، امکان پیشرفت به سوی توانمندی گریز هستهای را در یک روند مستمر، خزنده و نگرانکننده میدهد. اما همچنین نشان میدهد که آمریکا، هیچ راهحل دیگری هم ندارد که این نقطه را تا سرحد امکان به تاخیر اندازد؛ منظور نقطه بدون بازگشتی که مجبور شود از نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند یا این کشور را به عنوان یک قدرت اتمی بپذیرد. خروج از توافق، بیآنکه طرح جایگزینی برای آن وجود داشته باشد، به امید اینکه ایران در برابر فشارها زانو زند و توافق بهتر و طولانیتری را بپذیرد، یکاشتباه راهبردی وحشتناک بود.
در همین حال نشریه فرانسوی لوموند تاکید کرد: برخورد غرب با سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، برای کاهش تنش با ایران است. فشارهای جاری علیه سازمان، همزمان است با تلاش کشورهای اروپایی و آمریکا برای کاستن از تنشهای جاری در مناسبات خود با ایران است. برخی از نمایندگان پارلمان، دولت فرانسه را به دو دوزهبازی متهم کرده و مدعی شدهاند که تصمیم مقامات پاریس مبنی بر جلوگیری از برگزاری تظاهرات سازمان مجاهدین، بعضاً با هدایت مقامات ایرانی صورت گرفته است.
پیدا و پنهان سومین استعفا در میان سران اصلاحطلبان
کانالهای اصلاحطلبان نوشتند «در دومین جلسه مجمع عمومی جبهه اصلاحات، آذر منصوری با اکثریت آرا به عنوان رئیسجبهه اصلاحات انتخاب شد».
این خبر حاوی چند خبر و تحلیل است. اولا بنابر اعلام احمد شریف عضو جبهه اصلاحات، منصوری تنها نامزد بود و با این وجود، بخشی از ۴۶ عضو این گروه، با ریاست منصوری (دبیرکل حزب اتحاد ملت/ حزب پدر خوانده) مخالفت کردهاند.
ثانیا، ریاست منصوری به خاطر این است که بهزاد نبوی پس از استعفای چهارماه قبل، حاضر نشد به هیچ قیمتی دوباره اداره این جبهه را بر عهده بگیرد. حسن رسولی، عضو جبهه اصلاحات گفته است؛ «در جلسه دیروز هرچه اصرار کردیم، بهزاد نبوی قبول نکرد».
بنابر گزارش چند هفته قبل روزنامه آرمان ملی، «بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این سخنان، انتقاداتی را درپی داشت».
همچنین حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران، اواخر اسفند پارسال، درباره استعفای بهزاد نبوی به روزنامه سازندگی گفته بود: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست. در واقع فضا رادیکالتر شده و جبهه باید با فرمانی حرکت کند که روابط اجتماعیاش را بازسازی کند؛ میگویند آقای نبوی، جبهـه را خوب میتواند مدیریت کند اما این دوره با انتخاب چهره دیگری پیام سیاسی دیگری را باید به جامعه منتقل کرد. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس میشدند. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد این مسئولیت پرهیز میکنند. جبهه اصلاحات چند نفر عضو حقوقی دارد که به رغم اینکه اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. حتی در بین آن 4 نفر، 2 نفر خیلی تند حرف میزنند، آنها گاهی اوقات مطالبی را میگویند که در شأن و حق آقای مهندس نبوی شنیدن این نـوع پرخاشها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان قدری دلخوری به وجود آمده است».
دو تحلیل روزنامه آرمان و دبیرکل حزب کارگزاران نشان میدهد که بهزاد نبوی عملا از سوی عناصر تندروتر مجبور به کنارهگیری شده است. او با همه سوابق تندرویاش، حریف برخی عناصر رادیکالتر نشده و بنابراین ناچار شده همانند عارف و موسوی لاری، عطای ریاست را به لقای آن ببخشد و بیش از این، آماج توهین و شماتت تندروها در میان اصلاحطلبان نشود. تندروهایی که جبران بیکفایتیهای مدیریت هشت ساله خود و نارضایتی مردم را به جای عذرخواهی و اظهار شرمندگی، در فریبکاری سیاسی، ایجاد بلوا و بیگاری دادن بیشتر به آمریکا و اسرائیل و انگلیس دیدهاند و شمهای از این خیانت را در همراهی با گروهکها و اشرار تروریست در اغتشاشات پاییز سال گذشته به نمایش گذاشتند. بر این مبنا، به نظر میرسد جبهه اصلاحات تحت فشار اقلیت متنفذی که نقش پدرخوانده را در آن ایفا میکند، قرار است بر حجم رفتارهای رادیکالیستی بیفزاید و از این جریان، گروهکی برانداز بسازد.
در همین زمینه روزنامه اعتماد در گزارشی از جلسه انتخاب جانشین بهزاد نبوی، درباره «خطر تندروي براي جريان اصلاحات» هشدار داده و نوشت: برخي تحليلگران معتقدند يكي از خطراتي كه همواره آسيبهاي زيادي را متوجه اصلاحات كرده، برخي تندرويها در اين جريان است. افراد و جرياناتي كه روز و روزگاري در آستانه دور دوم رياستجمهوري خاتمي، بحث عبور از خاتمي را مطرح كردند و در ادامه هم در سال84 بر آتش انشقاق و تندروي در جريان اصلاحات دميدند. اين خطر همچنان جريان اصلاحطلب را تهديد ميكند».
گفتنی است بهزاد نبوی، سومین چهره مستعفی در میان سران ادارهکننده تشکیلات اصلاحطلبان است. پس از انتخابات مجلس سال۱۳۹۸ هم، عارف و موسویلاری، از ریاست و نایبرئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) استعفا دادند و شعسا از هم پاشید.
در دوره انتخابات بعدی (ریاست جمهوری) نیز گروهی موسوم به ناسا
(نهاد اجماعساز اصلاحطلبان) به ریاست نبوی تشکیل شد که آن هم به بنبست خورد. از دسترفتگی گسترده پایگاه اجتماعی متوجه شد تا «ناسا» به دو طیف ۱۵ و ۱۶ حزبی
تقسیم شود. اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸، سه لیست انتخاباتی ارائه کردند و در انتخابات ریاست جمهوری، دو نامزد (همتی، مهرعلیزاده) را در گود داشتند. خاتمی و ۱۶ حزب عضو «ناسا» از همتی حمایت کردند، اما رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی بیش از 4/2 میلیون رأی کسب نکرد.
یادآور میشود جبهه اصلاحات، از ماهِ پایانی سال 1399 و پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال 1400، با حضور 31 حزب به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و غیر از نمایندگان احزاب، 15 نفر هم عضو حقیقی آن شدند.
اکونومیست: تفاهم با ایران خطرناک است؛ اما چارهای نیست
یک نشریه اروپایی میگوید توافق جدید آمریکا با ایران، و پاداش دادن به ایران برای کاهش رفتارهای خطرناک این کشور، خطرناک است اما آمریکا چاره دیگری ندارد.
مجله اکونومیست نوشت: ایران نمیتواند با اوکراین و تایوان برای تصاحب سرخط خبرها رقابت کند، اما بهزودی میتواند به همان اندازه خطرناک باشد. برنامه هستهای ایران به سرعت به سمت تولید تسلیحات اتمی حرکت میکند. از آنجایی که در حال حاضر مذاکرات حداکثری غیرممکن است، تداوم تهدید برنامه هستهای ایران، میتواند به سبب اقداماتی نظیر حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، خاورمیانه را درگیر یک جنگ جدید کند. به همین دلیل، اینکه دولت بایدن بهدنبال کاهش تنش است، اقدام خوبی است.
از سال 2018، زمانی که دونالد ترامپ، با بیمبالاتی، از برجام خارج شد، محدودیتهای برنامه هستهای ایران کمتر شده است. براساس برجام، برخی از تحریمهایی که علیه ایران وضع شده بود، لغو شد و در مقابل، تهران موافقت کرد که حداقل تا سال 2030 به مجموعهای از تعهدات پایبند باشد، از جمله اینکه غنیسازی اورانیوم خود را تا 3.67 درصد محدود کند و بازرسیهای سرزده را بپذیرد. هدف این بود که فاصله یکساله گریز هستهای ایران حفظ شود.
ترامپ، برجام را بدترین توافق تاریخ نامید، اما با این حال با حمله نظامی به ایران مخالفت کرد. ایران با تسریع برنامه غنیسازی و ایجاد تهدیداتی از طرق دیگر، به خروج آمریکا از برجام واکنش نشان داده است. تهران، پهپادهایی برای استفاده در جنگ علیه اوکراین به روسیه داده است.
تفاهمات جدیدی که در حال حاضر آمریکا و ایران درباره آن مذاکره میکنند، به منظور کاهش تنش است. هیچکس این تفاهم جدید را توافق نمینامد. براساس این تفاهم، ایران غنیسازی اورانیوم را در محدوده 60 درصد نگه میدارد و فراتر نمیرود و بازرسیهای بیشتری را میپذیرد. در مقابل، آمریکا تا حدودی تحریمها را کاهش میدهد، برای مثال به عراق و کره جنوبی اجازه میدهد 10 میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده ایران را آزاد کنند. این اقدامات نیازی به تایید کنگره ندارد.
درواقع این تفاهمات، به ایران برای کمی کاستن از رفتارهای خطرناکش، پاداش میدهد. اگر گزینههای جایگزین این تفاهم را در نظر نگیرید، نتیجه حاصل از این تفاهم، وحشتناک به نظر میرسد. سیاست ترامپ برای فروپاشی جمهوری اسلامی از طریق تحریم، شکست خورده است. صادرات نفت، در سال گذشته سه برابر شده و به بیش از 1.5 میلیون بشکه در روز رسیده است. توافق عادیسازی روابط ایران و عربستان هم با میانجیگری چین به دست آمد.
برجام مرده است و زمان گریز هستهای ایران دیگر یک سال نیست و به چند روز کاهش یافته است. حامیان توافق (برجام) در تهران، قدرت خود را از دست دادهاند و احتمال انتخاب مجدد ترامپ به این معنی است که آمریکا نمیتواند تعهد بلندمدت معتبری داشته باشد. گزینه نظامی نیز گزینه بهتری نیست. حملات احتمالی به ایران به رهبری آمریکا، برنامه هستهای ایران را نابود نمیکند، بلکه فقط آن را چند ماه یا چند سال به تاخیر میاندازد. ایران همچنین ممکن است در پاسخ به چنین حملهای، یک جنگ منطقهای راه بیندازد. اولویت آمریکا، کمک به اوکراین و بازداشتن چین از پیشروی در آسیاست. چیزی که به هیچ وجه آمریکا نمیخواهد، یک جنگ دیگر در خاورمیانه است.