بلینکن از پکن دست خالی برگشت و جنگ لفظی آمریکا و چین از سر گرفته شد!
سرویس خارجی-
رئیسجمهور آمریکا بهرغم اینکه گفته بود، سفر بلینکن به چین، پیشرفتهایی را به همراه داشته است، رئیسجمهور چین را «دیکتاتور» خواند و در مقابل چین این اظهارات او را «مضحک» خواند تا معلوم شود، این سفر آوردهای برای آمریکا نداشته است.
«آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا، روز یکشنبه (28 خرداد) با هواپیمای نیروی هوایی آمریکا وارد پکن شد تا عالیترین مقام دولت آمریکا باشد که از زمان روی کار آمدن «جو بایدن» در آغاز سال ۲۰۲۱، به چین سفر کرده است. در جریان این سفر که به اعتقاد برخی از سیاستمداران آمریکایی نشانهای از ضعف داشت، بلینکن با «شی جینپینگ»، رئیسجمهور چین، دیدار کرد و در موضعی که کمابیش عقبنشینی تلقی شد، گفت که از استقلال تایوان حمایت نمیکنیم! به هر حال این سفر با همه سر و صدایی که به دنبال داشت، گویا آوردهای مُشت پُر کن برای این وزیر آمریکایی و دولت متبوعش نداشته است.
«جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا مدعی شده است، «شی بسیار خجالت زده شده زیرا که اخیراً یک بالون چینی از مسیر منحرف شده و سر از حریم هوایی آمریکا درآورده است.» وی در جریان یک گردهمایی برای جمعآوری کمک مالی در کالیفرنیا، یک روز پس از دیدار آنتونی بلینکن با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین در پکن که با هدف کاهش تنش بین دو کشور انجام شد، این اظهارات را بیان کرده است! این یعنی سفر بینتیجه بوده است.
آنطور که ایسنا به نقل از رویترز نوشته است، بایدن گفت: «دلیلی که شی جینپینگ را عصبانی کرد این بود که زمانی که آن بالون را با تجهیزات جاسوسی ساقط کردیم او از بالون خبر نداشت.» بایدن با اشاره به شی جینپینگ افزود: «جدی میگویم. وقتی دیکتاتورها نمیدانند چه اتفاقی افتاده، مایه شرمساری بزرگی برای آنهاست. بالون قرار نبود به آنجا برود. او نمیدانست که بالون کجاست.»
از طرف دیگر، «مائو نینگ»، سخنگوی وزارت خارجه چین در نشست خبری دیروز این وزارتخانه گفت: «اظهاراتِ طرف آمریکایی بسیار مضحک و غیرمسئولانه است. به شدت حقایق اساسی، پروتکل دیپلماتیک و شأن سیاسی چین را نقض میکند». او در ادامه سخنان جو بایدن را تحریک سیاسی آشکار خواند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از خبرگزاری فرانسه، این دیپلمات چینی گفت پکن نارضایتی شدید و مخالفت قاطع خود را در واکنش به اظهارات رئیسجمهور آمریکا ابراز کرده است.
گفتنی است، این اظهارات در حالی مطرح شده و این جدال لفظی در زمانی شدت گرفته که به گفته بسیاری از تحلیلگران سفر آنتونی بلینکن به چین برای کاهش تنشها میان چین و آمریکا موفقیتآمیز نبوده است. حتی خود بلینکن پس از دیدارهای ۲ روزه در پکن با مقامات چینی از جمله رئیسجمهور این کشور گفت، هیچ پیشرفتی در از سرگیری خط تماس مستقیم نظامی با چین حاصل نشده است.
موضوع چین و آمریکا و روابط و رقابت این دو یکی از اساسیترین مباحث نظام بینالملل کنونی است. علت اهمیت این رابطه نحوه اثرگذاری آن بر ماهیت مناسبات بینالمللی در دهههای آینده است. در دهههای اخیر چین پیوسته به عنوان یکی از چالشهای اصلی و در سالهای اخیر به عنوان اصلیترین چالش آمریکا شناسایی شده است. در حال حاضر، تقریباً اکثر نخبگان آمریکایی بر «مسئله» بودن چین برای آمریکا اجماع نظر دارند و آن را به عنوان موضوعی فراجناحی، فراحزبی و فراگیر در نظر میگیرند.
میتوان به این بحث از زاویه دیگری نیز پرتو افکند که به آن توجه چندانی نمیشود. از نظر روانشناسی سیاسی، آمریکا برآمدن چین را قابل قبول نمیداند و تحمل روانیِ چین و برآمدنِ آن نه فقط برای نخبگان آمریکایی بلکه فرهنگ و مردم عادی آمریکا حداقل از زاویه برتریطلبیِ هنجاری آمریکایی بسیار غیرقابل هضم است. یعنی از نظر هنجاری و ارزشی آمریکا خود را بالاتر میداند و از نظر هنجاری تولید ثروت را منحصر به تولید کشورهایی با ارزشهایِ لیبرال دموکراسیِ غربی میداند، اینکه کشوری به این ارزشها باور نداشته نباشد و آن را باز تولید نکند، و بتواند به این سطح از پیشرفت تکنولوژیک و... دست یابد، برای آمریکاییها قابل پذیرش نیست. «مسئله» بودن چین، با توجه به درهم تنیدگی اقتصادِ کنونی آمریکا و چین موضوعی چند لایه است. در این خصوص، یکی از اقتصاددان مطرح آمریکایی با طرحِ اصطلاحِ «چمریکا» به روابط در هم تنیده و به هم پیوسته اقتصادی چین و آمریکا حتی در شرایط دشوار سیاسی و اقتصادی اشاره کرده و این خود «مسئله» بودن چین و مدیریت آن برای دولت آمریکا را بیش از پیش برجسته میسازد. به دلیل همین درهم تنیدگی، برخلاف شوروی سابق، بسیاری از نخبگان سیاسی و اقتصادی آمریکا از رشد اقتصادی و تکنولوژیک چین منتفع میشوند و این منافعِ درهم تنیده، مقابله با چین را برای آمریکا بسیار پیچیده و دشوار میسازد.