بیصداقتی اصلاحطلبان با هاشمی چگونه سال 84 کار دستشان داد؟! (خبر ویژه)
عباس عبدی میگوید: 18 سال قبل پس از اینکه هاشمی با احمدینژاد به دور دوم انتخابات رفت، از هاشمی خواسته بود بهخاطر احتمال رأی نیاوردن کنار برود.
وی رفتن هاشمی و احمدینژاد به دور دوم ۱۳۸۴ را «اتفاقی نامیمون» توصیف میکند و مینویسد: وقتی آقای هاشمی و احمدینژاد برای انتخابات ۳ تیر به دور دوم رفتند، با آقای عطریانفر که دسترسی به آقای هاشمی داشت صحبت کردم و پیشنهادی را دادم که مبتنی بر تحلیلی سیاسی بود قرار شد آن را مکتوب کنم که همان نامه خصوصی است.
او در این نامه نوشته بود: «جناب آقاي عطريانفر. به پيوست تحليل موردنظر تقديم ميشود، خدا كند كه تحليل حاضر غلط باشد، اما اگر درست باشد، قطعاً بدانيد كه در صورت تحقق، آقاي هاشمي در مجمع تشخيص هم چندان كارهاي نخواهد بود و پس از اين همه شكست، معلوم نخواهد بود كه كاري از دستش برآيد، در حالي كه انصراف حداقل اين حُسن را دارد كه وي كماكان در مجمع هست، شايد رياستجمهوري هم كس ديگري بيايد كه بهدليل اين انصراف موضع نرمتري در برابر وي اتخاذ كند. البته ميدانم كه كار از كار گذشته است. اميدوارم كه در فرصتي مناسب خطاهاي استراتژيك آقاي هاشمي را در اين حضور انتخاباتي بعداً بنويسم و برايت بفرستم.
وضعيت به وجود آمده در ۲۷ خرداد و قرار گرفتن آقاي هاشمي و احمدينژاد در دور دوم حساسيتها را براي پيشبيني نتايج انتخابات دوچندان كرده است. به نظر ميرسد كه هفته آينده پيروزي آقاي هاشمي چندان محتمل نيست... مشكلات آقاي هاشمي با گروههاي مختلف مردم كمابيش به قوت خود باقيست و امكان حل آنها با هدف كسب آرايشان كم است.
مشكل ديگري كه گريبان آقاي هاشمي را خواهد گرفت، مسئله مناظره تلويزيوني است. اگر مناظره را نپذيرد يك شكست قاطع است، و اگر بپذيرد به دلايل مختلف از پس احمدينژاد برنميآيد، زيرا طرفين دو بازي مختلفي را ارائه خواهند كرد، كه احمدينژاد نيازي به ادامه بازي مناظره به شكل مطلوب آقاي هاشمي نخواهد داشت، در حالي كه وي ميتواند بهطور مكرر آقاي هاشمي را نقد كرده و در موضع دفاعي قرار دهد، بهويژه آنكه به موضوعات حساسي چون فساد اداري و فاصله طبقاتي و... اشاره كند كه جذابيتهاي پوپوليستي دارد. ضمناً هرگونه مناظرهاي در شرايط حاضر احتمالاً به معرفي آقاي هاشمي بهعنوان فردي ضعيفتر از آنچه كه در اذهان مردم است و بهعنوان نقطه قوتي در او محسوب ميشد، منجر خواهد شد...
با توجه به احتمال نهچندان قوي در ايجاد و شكلگيري جريان مذكور عليه آقاي احمدينژاد، فقط انصراف آقاي هاشمي به نفع آقاي كروبي احتمال تغيير جريان را فراهم ميكند».
آنچه عبدی در نامه خود اشاره نمیکند، ترور شخصیت گستردهای است که افراطیون مدعی اصلاحات در آستانه انتخابات مجلس ششم ترتیب دادند و از هاشمی، عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای ساختند تا او نتواند به مجلس برود.
مردم بدین ترتیب نمیدانستند که هاشمی همان عالیجناب ادعایی سال 1378 اصلاحطلبان است، یا قدیس اصلاحاتی که اصلاحطلبان سال 1384 تصویر میکردند! جالب اینکه همین طیف دودوزهباز و بیصداقت، سال 1392 از هاشمی حمایت کردند و سپس رد صلاحیت وی را ابزار موجسواری به نفع روحانی قرار دادند؛ هرچند که بعدها درباره روحانی هم گفتند او و دولتش، رحم اجارهای ماست(!)