kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۸۸۸
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۰

هشت سالِ پرشکوه هشت سالِ بی‌فروغ

 

چند سال پیش اصطلاح دوگانگی «میدان و دیپلماسی» توسط دکتر ظریف وارد ادبیات سیاسی کشور شد که باعث مجادله‌هایی طولانی گردید. وی اخیرا نیز در یادداشتی از ضرورت همخوانی بین «آرزوها و امکانات» گفته و رسیدن به یک هدف متعیّن را در گرو داشته‌های عینی و توانایی‌ها دانسته است و نه حرکت‌های آرزومندانه.
این سخن حقی است که هیچ مناقشه‌ و انکاری در آن راه ندارد. مثلا هنگامی که یک آشپز بخواهد غذایی را آماده کند، مقدمتاً باید مواد خامی را که در دسترس اوست در نظر گیرد و مطابق آن اقدام به طبخ غذا کند. یا یک مسافر برای اینکه بخواهد مهیای سفر شود، ابتدا باید امکاناتی از قبیل وسیله نقلیه، توشه راه و دیگر داشته‌های خود را بسنجد و مطابق آنها اقدام به سفر نماید. سنجیدن داشته‌ها بدیهی‌ترین رفتار نوع بشر هنگام اقدام و عمل است.
اما آیا برای ملتی بزرگ که نزدیک به نیم قرن در کوره تجربه‌ها و آزمون‌های بلند و دشوار، آبدیده شده و به فتح همه قله‌های افتخار نایل آمده، توصیه به شناختِ امکانات و پرهیز از آرزومندی‌، قدری دیر هنگام نیست؟!! ملتی که با دستِ خالی در برابر نظام وابسته به بیگانه و مستبد پهلوی ایستاد و با مشت گره کرده خود‌، به مقابله با‌تانک و مسلسل برخاست تا به پیروزی رسید و با شعار نه شرقی نه غربی‌، در برابر ابرقدرت‌ها قد علم کرد و آمریکا را با حقارت از کشور خود راند و به استقلال رسید، آیا سخن از امکانات و حدشناسی با او خطا نیست؟!!
ملتی که هنوز از نهضت خونین خود نیاسوده بود، ناگهان از راه زمین و هوا و دریا مورد تهاجم وحشیانه رژیم بعث قرار گرفت و به ناچار با ابتدایی‌ترین ابزار آلات جنگی‌، در برابر او که از سوی ۸۰ کشور حمایت همه‌جانبه می‌شد، صف‌آرایی کرد. آن گاه طی هشت سالِ پرشکوه، در این جنگ نابرابر، حماسه دفاعی مقدس را رقم زد که هر لحظه آن سرشار از صحنه‌های اعجاب انگیز از ایثار و شهادت فرزندان غیورش بود و سرانجام داغ تصرف حتی وجبی از این خاک معطر به خون شهیدان را به دل دشمن گذاشت! آیا با چنین ملتی گفتن از «امکانات و آرزوها» گزافه نیست؟!!
چنین ملتی سالیان متمادی در برابر دشمنان ایستادگی نموده و با وجود کارشکنی‌ها، تحریم‌های ظالمانه و تروریسم اقتصادی، یازده برابر شتاب رشد متوسط علم در جهان پیش رفته و پیوسته سربلند و سرافراز در عرصه‌های مختلف نظامی، پزشکی، کشاورزی، صنایع دریایی، نانو، انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، هوافضا و دیگر میدان‌های علمی، دستاوردهای محیرالعقولی داشته و در بسیاری از زمینه‌ها رتبه نخست جهانی را کسب کرده است. آیا با این ملت سخن از حد نگه داشتن،
زیاده‌گویی نیست؟!!
طبق نظریه آقای ظریف، به جهت ناهمگونیِ امکانات و آرزوهایمان، نباید در برابر رژیم سفاک پهلوی دست به قیام و انقلاب می‌زدیم. زیرا آرزوی بزرگ سرنگونی سلطنت در ظرف کوچک امکانات ملت نمی‌گنجید و در جنگ تحمیلی نیز باید استان خوزستان را تقدیم دشمن می‌کردیم تا بدین وسیله به زعم ایشان مانند قرارداد ترکمانچای، بقیه خاکمان حفظ می‌گردید!
به راستی چنین نظریاتی پس از چهار و نیم دهه که جهانیان، شکوه و عظمت ملت ما را بالعیان مشاهده کرده‌اند، جز «تَعرّب بعد از هجرت» چه نامی می‌تواند به خود بگیرد؟! آیا هنوز هم در این موضوع تردیدی وجود دارد که امکانات واقعیِ ملت ما ایمان به خدا، مقاومت و عزم پولادینِ است؟ مگر جز این است که داشته‌ها و سرمایه ما جوانان دریادلی است که در عرصه‌های مختلف مشغول جهاد هستند. ما مباهاتمان نه به صنایع و پیشرفت‌های حیرت‌انگیزِ این سال‌هاست، بل به جوانانی می‌بالیم که در عینِ گمنامی به چنین فناوری‌هایی دست یافته و کشور را به مرزهای افتخار رسانیده‌اند.
اما عجیب‌تر، تحلیل‌های نابجا و دور از واقع برخی روزنامه‌های زنجیره‌ای در صحه‌گذاشتن بر چنین اظهاراتی است. در یکی از همین روزنامه‌ها(هم میهن) طی مقاله‌ای سراسر جعلیات، نویسنده با به کار بردن اصطلاح «امور متافیزیکی» به تمسخر اعتقادات ملت پرداخته و بدون داشتن شایستگی لازم در این باره اظهار نظر کرده است.
اعتقاد به توحید افعالی به رغم نویسنده مقاله مزبور، در هیچ محفلی به معنای تعطیل‌کردن عقلانیت و نفی اراده بشری نبوده و این اتهامی واهی است. طبق آیات صریح قرآن، جهان هستی در مدار خواست و مشیت الهی قرار دارد و اراده مخلوقات در طول اراده خداوند است و نه در عرض و ضدیت با آن. همچنین سبب ‌سازی و سبب سوزی خداوند بر خلاف اظهار نویسنده نه خلاف «عقلانیت» و از «امور استثنایی و نادر» است و نه فقط در «حوزه فردی انسان‌ها» مدخلیت دارد‌، بلکه این جهان هر لحظه با تدبیر مسبب الاسباب به پیش می‌رود و همه چیز در احاطه حاکمیت او است.
نویسنده که شدیدا تحت تأثیر افکار لیبرالیستی قرار دارد، باورهای ضروری توحیدی را که لازمه عقیده هر انسان مسلمانی است، «مفاهیم شهودی و مکاشفانه فردی اهل عرفان و تصوف» جا می‌زند که «وارد کردن آنها در سیاست کشور انحطاط فاجعه‌آمیزی برای جامعه به دنبال می‌آورد».
این قضاوت نابحق در حالی است که ملت ما پیوسته در صحنه‌های انقلاب حضور داشته و هیچ گاه از مجاهدت و تلاش دست نکشیده و خستگی به خود راه نداده است. چنین نسبتی به یک ملت آزاده که همواره در میدان عمل و مجاهدت با مشکلات و سختی‌ها دست و پنجه نرم کرده بی‌انصافی و خلاف مروّت است. کی و کجا ملت ما از تلاش فرو نشسته تا امدادهای غیبی گره از کار او باز کند؟!! هیچ کدام از آموزه‌های دینی چنین مطلبی را تأييد نمی‌کند. اما از سوی دیگر این ملت در مکتب مراد و پیر خود خمینی کبیر آموخته است که پیروزی‌ها و موفقیت‌ها را به خود نسبت ندهد. عبارت «خرمشهر را خدا آزاد کرد» از زبان آن عارف واصل به ملت ما آموخت که با وجود جانفشانی‌ و ایثار رزمندگان برای آزاد ‌سازی خرمشهر، خود را کاره‌ای محسوب نکرده و تنها خدای متعال را منشأ همه پیروزی‌ها بداند.
اما از اینها گذشته مگر جز این است که موفقیت‌های جمهوری اسلامی، تحت عنایات ویژه ربانی و در نتیجه توسل به ساحت مقدس معصومین علیهم‌السلام حاصل شده است؟ کدام شبِ عملیات، رزمندگان جان بر کف ما در جبهه‌ها، روضه و اشک و آه و دعا برای پیروزی نداشته‌اند؟ کمترین آشنایی با ریشه‌ها و عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی ثابت می‌کند که اراده‌ای برتر از عزم بشر در هدایت آن مدخلیت دارد. وجود رهبری همچون امام خمینی که عصاره قرن‌ها تاریخ پرافتخار شیعه است در زعامت این انقلاب آیا جز از مسیر عنایات ربانی بوده است؟ یا حوادثی نظیر حمله نظامی آمریکا به طبس مگر جز از مسیر امدادهای غیبی انجام گرفته است؟
اما مقاله مذکور به همین بسنده نکرده و به تحریف تاریخ صدر اسلام نیز مبادرت نموده است. البته تحریف تاریخ اسلام از این قوم بی‌سابقه نیست و پیش از این نیز شاهد تحلیل‌های نادرست تاریخی از آنها- و حتی رئیس‌دولت تدبیر و امید- بوده‌ایم. نگارنده مقاله، شکست و ناکامی مسلمانان در جنگ‌هایی مانند اُحد، حُنین، صِفّین و نیز امضای صلحنامه توسط امام مجتبی(ع) و کناره‌گیری آن حضرت از خلافت را به عدم بهره‌مندی از امکانات و محدودیت‌های عینی ربط داده است و حال آن که همه این اتفاقات ناگوار، محصول یک چیز بوده و آن نافرمانی و عدم اطاعت از رهبری است.
اگر مسلمانان طمعکار، سخن رسول خدا(ص) را در‌باره اهمیت گردنه احد آویزه‌گوش قرار می‌دادند و به تأكيدات آن حضرت در ترک نکردن محل دیده‌بانی خود عمل می‌نمودند، جنگ احد نیز مانند بدر کبرا، فتح الفتوحی دیگر بود. اگر در جنگ صفین، لشکریان عراق فریب سپاه شام و ترفند عمرو‌عاص را نمی‌خوردند و قاطعانه از فرمانده خود امام علی علیه‌السلام اطاعت می‌کردند و مانع مالک اشتر که به چند قدمی خیمه معاویه رسیده بود، نمی‌شدند، این جنگ با پیروزی درخشان امیرالمؤمنین خاتمه می‌یافت. ناکامی سپاه عراق در جنگ صفین محصول لجاجت کوفیان و نافرمانی آنان از رهبر خود بود. همچنین اگر لشکریان کوفه با امام مجتبی(ع) همراهی می‌کردند و خیانت نورزیده و فرمان آن امام مظلوم را به جان می‌خریدند، آن حضرت با معاویه کنار نمی‌آمد و در نبردی نمایان بر وی پیروز می‌شد. آری شکست‌های صدر اسلام هیچ ارتباطی با امکانات نداشت، بلکه محصول خودخواهی، دنیاطلبی و مخالفت با رهبران الهی بود.
امروز نیز چنین است. با نگاهی به سال‌های گذشته به وضوح درمی‌یابیم که هر گاه کارگزاران نظام و دولت‌ها از منویات رهبری پیروی کردند، نتیجه آن موفقیت‌ و پیروزی‌های درخشان بوده است و چنانچه خواستند از مسیری جز رهنمودهای مقام معظم رهبری حرکت کنند، دستاورد آن برای کشور و ملت‌، ناکامی و خسران بوده است.
تجربه تلخ هشت سال دولت روحانی در سایه دیپلماسی التماسی نیز بر همین اساس بود. دولتی که در آن سال‌های رنج ‌و ‌اندوه، بی‌اعتنا به ارشادهای حکیمانه رهبری، همه «امکانات» و ظرفیت‌های کشور را بر سر میز مذاکره به مسلخ برد و ساده‌لوحانه فریب لبخندهای پرمکر و ریای اروپاییان را خورد- بدون گرفتن تضمین، ملزم به اجرای تعهدات گسترده‌ یکطرفه گردید- کشور را دچار هزینه‌های گزاف و خسارت‌های وحشتناک نمود- هسته‌ای را تعطیل کرد و در همان حال بدترین و شدیدترین تحریم‌ها را نیز متحمل شد و سرانجام نکوهیده و بدون هیچ دستاوردی به کشور بازگشت!
و اینچنین دولت لیبرال زخم بستر گرفته و پرمدعا که تنها موفقیتش پراکندن «نومیدی» از راه «بی‌تدبیری» در میان ملت بود، بدترین دوره انقلاب را رقم زد.
دولتی که هشت سال فرصت طلایی را به باد داد، تورم بی‌سابقه ایجاد کرد، صنعت، تولید و کشاورزی را به توقف کشاند، عزت و مجد ملت را مخدوش نمود و امروز طلبکارانه در پی آن است که ما را در داشتن سرمایه عظیم و امکانات خود در وادی شبهه و تردید بیندازد.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی