kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۵۳۴
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۱۶

اخبار ویژه

 
 
موشک‌های ایران فتوشاپ نیست؛ خیلی هم خطرناکه(!)
ارگان رسانه‌ای سازمان سیا، زرادخانه موشکی ایران را بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین زرادخانه در میان کشورهای خاورمیانه معرفی کرد.
وبسایت رادیو فردا که در گذشته بارها مدعی شد تصاویر پیشرفت‌های موشکی ایران «فتوشاپ» است، در گزارشی نوشت: سپاه پاسداران، با رونمایی از یک موشک مدعی شد که این موشک از نوع «مافوق صوت» بوده و بُرد آن ۱۴۰۰ کیلومتر است. رسانه‌های حکومتی و مسئولان سپاه پاسداران مدعی شده‌اند این موشک می‌تواند از همه سامانه‌های سپر موشکی عبور کند، هرچند برای این مدعای خود مدرکی ارائه نکردند.
رادیو فردا افزود؛ پس از اعلام این خبر، که حساسیت قدرت‌های غربی در مورد توانايی‌ موشکی حکومت ایران را افزایش خواهد داد، خبرگزاری رویترز اطلاعات علنی و مطرح‌شده در مورد برنامه‌ موشکی جمهوری اسلامی را در قالب یک گزارش مرور کرده که در ادامه می‌خوانید:
«موشک‌‌های مافوق صوت می‌توانند با سرعتی پنج برابر صوت و در مسیری پیچیده حرکت کنند و به همین دلیل رهگیری آنها بسیار دشوار است. ایران می‌گوید موشک‌های بالستیک آن که بُرد آنها تا دو هزار کیلومتر است، یک عامل بازدارنده و سلاحی تلافی‌جویانه در برابر تهدیدهای آمریکا، اسرائیل و سایر اهداف احتمالی در سطح منطقه است.
به‌رغم مخالفت آمریکا و قدرت‌های اروپایی، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که برنامه‌ موشکی تدافعی خود را توسعه خواهد داد. براساس اطلاعاتی که دفتر مدیریت اطلاعات ملی آمریکا منتشر کرده، جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای خاورمیانه بیشترین تعداد موشک‌های بالستیک را دارد.
«انجمن کنترل تسلیحات»، فهرستی از موشک‌های بالستیک با بُرد کوتاه و متوسط ایران را منتشر کرده است:
ـ مدل شهاب-۱ با برد تقریبی ۳۰۰ کیلومتر؛
ـ مدل ذوالفقار با برد تقریبی ۷۰۰ کیلومتر؛
ـ مدل شهاب-۳ با برد ۸۰۰ تا هزار کیلومتر؛
ـ مدل عماد-۱ که در حال توسعه است، با برد تا دو هزار کیلومتر؛
ـ و مدل سجیل که در حال توسعه است با برد هزار و ۵۰۰ تا دو هزار و ۵۰۰ کیلومتر.
علاوه‌بر اینها، ایران موشک‌های کروز نیز دارد. یکی از آنها موشک کی‌اچ-۵۵ است که از هوا شلیک می‌شود، بُرد آن تا 3 هزار کیلومتر است و توان حمل کلاهک‌ هسته‌ای نیز دارد. مورد دیگر به نام موشک «خلیج‌فارس» یک موشک کروز و پیشرفته ضدشناور دریایی است که بُرد آن حدود ۳۰۰ کیلومتر و قادر به حمل یک کلاهک هزار کیلویی است.
واشنگتن و ریاض، جمهوری اسلامی ایران را مسئول حملات موشکی و پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان سعودی در سال ۹۸ معرفی کرده‌اند، ولی تهران این موضوع را تکذیب کرده است. در سال ۹۹ ایران به ‌تلافی کشته‌شدن قاسم سلیمانی،‌ در حمله پهپادی آمریکا به فرودگاه بغداد، محل استقرار نیروهای آمریکایی در عراق از جمله پایگاه هوایی الاسد را هدف حملات موشکی قرار داد. سال گذشته نیز سپاه پاسداران با شلیک بیش از ۱۰ موشک کروز به اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق، توانایی موشکی خود را به نمایش گذاشت.
حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی در یمن نیز در سال‌های اخیر توانایی خود برای استفاده از تسلیحات موشکی را افزایش داده‌اند. آمریکا بارها ایران را به ارسال اسلحه برای حوثی‌ها متهم کرده‌، ولی مقامات تهران این اتهامات را رد می‌کنند. حوثی‌های یمن ادعا کرده‌اند که چندین موشک بالستیک به ابوظبی، پایتخت امارات، شلیک کرده و با چندین پهپاد به دوبی، مهم‌ترین مرکز تجاری در حاشیه خلیج‌فارس، نیز حمله کرده‌اند.
سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان، در یک سخنرانی گفته است که این گروه با امکانات خود در لبنان قادر است هزاران راکت را به موشک‌های هدایت‌شونده تبدیل کند و پهپادهای رزمی بسازد. او پارسال گفت این گروه «با کمک متخصصان جمهوری اسلامی ایران» می‌تواند راکت‌های معمولی را به موشک‌های هدایت‌شونده تبدیل کند.
مقامات امنیتی غربی و اسرائیلی می‌گویند جمهوری اسلامی ایران، در بیش از یک دهه جنگ سوریه و حمایت از بشار اسد، تعداد زیادی موشک‌های هدایت‌شونده به سوریه منتقل کرده است. این مقامات ادعا می‌کنند که در این مدت جمهوری اسلامی بخشی از تجهیزات و فناوری موشکی خود را به تأسیسات زیرزمینی در خاک سوریه منتقل کرده و نظامیان سوری و پیکارجویان وابسته به ایران در این تأسیسات در مورد تولید موشک آموزش دیده‌اند».
 
روسیه بر اساس الگوی ایران در حال عبور از تحریم‌هاست
گزارش یک نهاد مهم امنیتی در انگلیس می‌گوید روسیه برای دور زدن تحریم‌های آمریکا و غرب، از ایران الگوبرداری می‌کند.
نهاد پادشاهی خدمات دفاعی ـ امنیتی انگلیس (RUSI) بر اساس گزارش‌های دریافتی اعلام کرد روسیه از زمان جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، از روش‌های ایران برای دور زدن تحریم‌های اعمال شده غرب الگوبرداری می‌کند.
به گزارش صدای آمریکا، تحریم‌های اعمال شده توسط ایالات متحده، اتحادیه اروپا، انگلیس، کانادا، ژاپن، استرالیا و نیوزلند، بخش‌های مختلف اقتصاد روسیه را هدف گرفته است. در عین حال، گزارش نهاد پژوهشی انگلیس، استراتژی‌های جایگزین روسیه، از جمله: انتقال مالکیت شرکت‌ها و املاک به افراد خانواده یا شرکت‌های وابسته، استفاده از شرکت‌های تجاری برای تامین ارز خارجی و جایگزینی واردات را برجسته می‌کند.
این گزارش همچنین به همسویی فزاینده روسیه با سایر کشورهایی که با تحریم‌های گسترده مواجه شده‌اند، ‌اشاره می‌کند. در همین حال، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین اخیرا هشدار داد که روسیه از شبکه تامین‌کنندگان برای دور زدن تحریم‌ها 
ـ که با هدف جلوگیری از دستیابی این کشور به تسلیحات وضع شده ـ استفاده می‌کند.
بر اساس نظر نهاد امنیتی انگلیس، روسیه با یافتن منابع جایگزین برای قطعات الکترونیکی نظامی و بازارهای جدید برای صادرات نفت خود که برای تامین درآمد روسیه حیاتی است، به سرعت در حال یادگیری سازگاری با تحریم‌هاست.
صدای آمریکا به نقل از« RUSI» افزود: در حالی که تحریم‌های غرب عمدتا بر دولت‌ها و شرکت‌های تجاری روسیه تاثیر می‌گذارد، ولی از آنجا که بیشتر تجارت جهانی همچنان به دلار آمریکا انجام می‌شود، این رویه روسیه را قادر می‌سازد تا ارتباطات مالی با بانک‌های کشورهایی مانند هند را حفظ کند. بر اساس گزارش‌ها، روسیه از تاکتیک‌های ایران مانند استفاده از ناوگان نفت‌کش‌ها برای جابه‌جایی نفت بین کشتی‌ها و به‌کارگیری شرکت‌های کاغذی در کشورهایی مانند ترکیه و امارات برای پنهان کردن کشور مبدا، الگوبرداری می‌کند.
این گزارش همچنین می‌گوید: مشارکت‌های مشابه بین «دولت‌های سرکش» (نا فرمان در برابر غرب) و «گروه‌های نیابتی‌‌شان»، ممکن است به دور زدن تحریم‌ها کمک کند.
 
آمریکا چندبار خدعه کرد اما ‌هاشمی و خاتمی عبرت نگرفتند
آمریکا در هر دو دولت ‌هاشمی و خاتمی، به تلاش محافل خوش‌بین به غرب دهن‌کجی کرد.
در این زمینه روزنامه وطن امروز ضمن مرور برخی وقایع تاریخ نوشت: اولین دولتی که در زمینه همکاری و امتیازدهی به آمریکایی‌ها پیشقدم شد، دولت مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی بود. دولت او در جریان آزاد‌سازی گروگان‌های غربی در لبنان تلاش بسیاری کرد، به گمان اینکه بتوانند با این همکاری نظر مقامات غربی و آمریکایی‌ها را جلب و قفل رابطه را بشکنند. این همکاری با درخواست جرج بوش پدر رئیس‌جمهور آمریکا با ارسال پیام «حسن‌نیت، حسن نیت به دنبال دارد» آغاز شد. مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی بر این باور بود «حسن‌نیت در برابر حسن‌نیت» نقطه شروع مناسبی برای پل زدن روی همه مشکلات گذشته بین ایران و آمریکا و بنیان نهادن اقدامات اعتمادآفرین است که به صلحی دائم با ایالات متحده منجر خواهد شد. انتظار رفسنجانی این بود که در مقابل اقدام ایران در آزادی گروگان‌های آمریکا در لبنان دارایی‌های بلوکه‌شده ایران آزاد شود؛ وی پیشنهاد کرد در صورتی که آمریکایی‌ها فقط ۱۰ درصد دارایی‌های ایران را آزاد کنند و غرامت‌، هواپیمای مسافری را که توسط آمریکایی‌ها سرنگون شد به قربانیان بپردازند، فرآیند آزاد‌سازی گروگان‌ها شروع خواهد شد. بالاخره با تعهد آمریکا و همکاری ایران، گروگان‌های آمریکایی اردیبهشت ۱۳۶۹ آزاد شدند و نقش ایران در آزاد‌سازی آنها در رسانه‌های بین‌المللی پررنگ شد.
امـا بدقولی آمریکا همچون آب یخی بود که در دیدار معاون مدیرکل سازمان ملل در امور سیاسی «جیان دومینیکوپیکو» بر سر ‌هاشمی رفسنجانی ریخته شد. آمریکایی‌ها این پیام را برای ایران توسط جیان دومینیکو فرستادند که «هیچ اقدام متقابلی در هیچ فرصت نزدیکی برای ایران انجام نخواهد شد».
دومین همکاری با آمریکایی‌ها توسط دولت محمد خاتمی در قضیه حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان رقم خورد. دولت اصلاحات این مذاکرات را به‌صورت محرمانه انجام داد.
رایان کراکر معاون دستیار وزیر خارجه وقت آمریکا در کتاب خاطراتش می‌نویسد: ۲ نفر از ۳ مذاکره‌کننده ایرانی درباره افغانستان در آمریکا تحصیل کرده بودند. آنچه برایم جالب‌تر از همه بود اشتیاق آنان نسبت به اعزام نیروهای آمریکا، همان شیطان بزرگ به حیاط خلوت ایران یعنی افغانستان بود.
حـرف ایرانی‌ها این بود که شما چه اطلاعاتی لازم دارید که سر آنها را به سنگ بکوبید؟ شما آرایش جنگی آنها را می‌خواهید؟ نقشه‌اش اینجاست. می‌خواهید بدانید از نظر ما نقاط ضعف آنها کجاست؟ اینجا، اینجا و اینجا. اگر می‌خواهید بدانید آنها به حملات هوایی چگونه واکنش نشان می‌دهند از ما بپرسید، ما جوابش را داریم. 
حسین موسویان در این رابطه می‌گوید: «مذاکرات بین ایران و آمریکا حتی بعد از کنفرانس بن نیز ادامه پیدا کرد اما ناگهان، به معنای واقعی کلمه، بمبی منفجر شد. پرزیدنت بوش تنها چند هفته بعد از کنفرانس بن، همه ما را با قرار دادن ایران در «محور شرارت»، طی سخنان سالانه‌اش در ژانویه ۲۰۰۲، غرق حیرت کرد.»
در پی سخنان بوش، خاتمی به من گفت: «مطمئنم بوش میخ آخر را به تابوت رابطه ایران و آمریکا زد. من فکر می‌کنم بهبود روابط را، حداقل در دوران ریاست جمهوری من، باید از سر به در کرد».
 
وقتی متهمان تحریف خط امام(ره) مدعی می‌شوند!
روزنامه هم‌میهن متعلق به غلامحسین کرباسچی مدعی شد، بسیاری از میراث‌های امام خمینی تغییر کرده یا قلب واقعیت شده است.
هم‌میهن می‌نویسد: «احیاگری دینی، انقلاب، جمهوریت با پسوند اسلامی و... از جمله اهم میراث امام خمینی است. آیا این میراث به همان شکلی که در سال 68 بود، باقی مانده است؟ آنچه که امروز می‌بینیم لزوماً همانی نیست که در سال 68 تحویل گرفته‌ایم. البته این را می‌پذیریم که حتی اگر ایشان هم در این مدت بودند، حتماً تغییراتی در این میراث می‌دادند، ولی این بدان معنا نیست که تغییرات رخ‌داده در همان مسیر اولیه است، چه‌بسا آنها تغییر کرده یا قلب واقعیت شده باشند.
جمهوریت و سخن گفتن از آن در ایران پیش از انقلاب و امام یک تابو و خط قرمز بود، به‌ویژه آنکه برخی از نیروهای اسلامی نیز با آن نه‌تنها میانه نداشتند، بلکه مخالف هم بودند و هنوز هم هستند و‌ بروز هم می‌دهند... این رویکرد بسیار روشن است. تحت عنوان اسلامیت یا هیچ‌چیز دیگری نمی‌توان ویژگی جمهوریت نظام را نادیده گرفت و نقض کرد. این ویژگی نیز قابل سنجش است و هرگاه به اصل وجود چنین حمایتی خدشه‌ای وارد شود، راه‌های قانونی از جمله رفراندوم برای سنجش آن وجود دارد. این ویژگی چنان نیست که یک‌بار رخ دهد و تا ابد باقی بماند. استمرار این ویژگی باید اثبات شود و راه اثبات آن نیز مورد اتفاق‌نظر باشد. 
... رویکرد ایشان به‌طور طبیعی در مقام اثبات، دفاع و تبلیغ و اجرای اسلام و برداشت‌های خودشان از اسلام بود. ولی در مقام ثبوت این امر به پذیرش و ظرفیت و نیازهای جامعه و مردم مربوط می‌شد و این مسئله نیز امری اثباتی محسوب می‌شود. به همین علت است که ایشان قانون اساسی اولیه که به رای عمومی گذاشته نشد و فاقد اصل ولایت فقیه بود را تایید کردند، سپس قانون موجود را هم تایید کردند که در سنت اسلامی بسیاری از نهادهای آن را نداشته‌ایم.
در زمینه شریعت اسلام نیز اجتهاد و نوآوری‌های ایشان در فتاوا، مسئله تاثیر زمان و مکان بر اجتهاد، مسئله مصلحت و درک از اختیارات دینی ولی‌فقیه (و نه جایگزین قدرت مردم شدن) جملگی حرکت به‌ سوی وجه ثبوتی جمهوریت در حدوث و بقای این نظام بود...  در میان مجموعه میراث ایشان شاید ایجاد اعتماد به نفس یکی مهم‌ترین‌ها است. اینکه به ملت و جوانان اعتماد به نفس دادند؛ ملتی که باید منتظر می‌ماندند تا ببینند که در واشنگتن و لندن چه تصمیمی برای آنان باید بگیرند، به خودشان باور کردند و عنان اختیار خود را به دست آوردند...
باید بیندیشیم که ما با این سه میراث مهم چه کردیم؟ جمهوریت را به یک گروه محدود و بسیار اندک تقلیل داده‌ایم. اسلامی را که پیامش عقلانیت، عدالت، رحمت، عطوفت و اخلاق محمدی بود، به مناسک که بعضاً به بدعت تنه می‌زند، به مشتی داستان‌های خرافی تقلیل داده‌ایم. و از همه بدتر اعتماد به ‌نفس و امید مردم و جوانان را در مسیر ساختن آینده زایل کرده‌ایم.
به لحاظ جمعی و اجتماعی باید ریشه‌یابی شود که چرا از آن اوج توان روحی و مقاومت ملی و اعتماد به ‌نفس بی‌نظیر به این وضعیت رسیده‌ایم؟ آیا این ناشی از سیاست‌های عمومی نیست که جوانان و نسل‌های میانسال از گردونه سیاست و ساختن آینده حذف شده‌اند و تعدادی افراد محدود که تابع شرایط و منافع خود هستند و از این راه ارتزاق می‌کنند و تعهد اخلاقی و حرفه‌ای لازم هم ندارند، میدان‌دار امور شده‌اند؟ در نتیجه وجود چنین وضعی نیست که شاهد رکود 12 ساله اقتصاد کشور، گرایش به مهاجرت از کشور، رشد بی‌اعتمادی میان جامعه و سیاست، حذف نظام‌مند نیروها از عرصه سیاست و بسته بودن راه‌های پیشرفت و مشارکت و نزول چشمگیر همراهی و همدلی با اسلام و انقلاب هستیم؟»
تحلیل روزنامه هم‌میهن از ابعاد مختلف، مخدوش است. برخی مدعیان پیروی از امام (در قالب نارسای چپ و راست مصطلح) خود دچار انحراف شدند و برای اینکه انحراف خود از اصول و آرمان‌ها و خط امام را توجیه کنند، به تحریف در این زمینه پرداختند. اعتماد به آمریکا (شیطان بزرگ)، پیوند با گروهک‌های التقاطی و برانداز که حضرت امام با آنها مرزبندی قاطع داشت، نفی جامعیت اسلام و معیار بودن آن، عدم پایبندی به ولایت فقیه که بالاترین میراث امام بود، رویارویی پنهان و آشکار با جمهوریت و تلاش برای قبضه قدرت و تعطیلی انتخابات، اشرافی‌گری و امتیازطلبی و رانت‌جویی، بی‌اعتنایی به طبقات جامعه و ترویج تجمل و تبعیض، و در یک کلام، استحاله در بسیاری از ارزش‌ها و آرمان‌ها، ویژگی جریانی است که بعدها خود را طرفدار اعتدال و اصلاحات جا زد و برخی زعمای آن اعتراف کردند که برخلاف اول انقلاب، دیگر اعتقادی به «آیت‌الله خمینی» ندارند.
مدیریت اشرافی غربگرایانه در کنار امتیازطلبی و تلاش برای مصادره به مطلوب انتخابات، و سپس شورش علیه جمهوریت و اسلامیت (در پی شکست در انتخابات 1384 و 1388 و 1400) چهره‌ای از مدعیان اصلاح‌طلبی ساخته که جز شورش علیه میراث ماندگار امام خمینی(ره) نام دیگری بر آن نمی‌توان نهاد.
اگر امام به درستی در مقابل آمریکا به ملت اعتماد به نفس داد، جریان غربگرا ماموریت داشت تا ایران را در برابر غرب تحقیر کند و ناتوان جا بزند. و در همین مسیر بود که غربگرایان، بدترین کارنامه اقتصادی را رقم زدند اما به جای عذرخواهی از قصور و تقصیر خود، سعی می‌کنند به عنوان انحراف از میراث امام وانمود کنند!