kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۲۳۹
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۹
 تضییع حقوق عامه و عواقب آن-بخش سوم و پایانی

احتـکار سوداگری با جان مردم

 
 
 
آیت‌الله سید حسن عاملی
در بخش‌های گذشته به مصادیقی از گناهان سخت کیفر چون غیبت وافترا و استهزا در سطح وسیع و عمومی و نقش مخرب فضای مجازی در تکثیر گناهان و نیز انواع قتل‌ها ازجمله سقط جنین اشاره شد. در بخش حاضر به چند مصداق دیگر که جنبه حق الناس دارد پرداخته شده است.
***
احتکار، جنایتی در حد قتل
 از جمله گناهانی که بوی خون از آن می‌آید و نتیجه‌ای جز شئامت در دنیا و ندامت در آخرت نخواهد داشت، احتکار نیازهای ضروری مردم است، به همین جهت اجبار حاکم برای عرضه کالای احتکار شده در بازار،خدشه‌ای به صحت معامله اکراهی وارد نمی‌کند. 
امام باقر(ع) از رسول خدا (ص)روایت کرده است: هر شخصی خوراکی خریداری کند و آن را تا چهل روز حبس کرده و به مسلمانان به قیمت گران عرضه کند بداند که پس از فروش اگر قیمت آن را صدقه دهد، کفارۀ آنچه انجام داده نخواهد شد. 
جای هیچ تردیدی نیست که درآمد حاصل از احتکار نیازهای ضروری مردم حرام و غیرقابل تصرف است و تعاقب ایادی(دست به دست شدن آن مال) مشکل را حل نمی‌کند.یعنی این مال حرام هر چقدر دست به دست شود و از نسلی به نسلی منتقل شود باز در شئامت خود باقی است. از این رو، احتکار وبال سنگینی در دنیا و آخرت دارد.
 احتکار نیازهای ضروری مردم در بسیاری از موارد جان انسانها را به خطر می‌اندازد.به همین جهت گفته می‌شود که محتکر فقط با خدای خود سر جنگ ندارد، بلکه با جان مردم هم درگیر است و باید در روز قیامت در رديف قاتلان محشور شود. 
گاهی احتکار، یک حکومت مردمی را ساقط و سرنوشت یک ملت را تیره و تار می‌کند. حضرت امام می‌فرماید: «گرانفروشان و محتکران بی‌انصاف گمان نکنند که این ظلم در حال حاضر چون سایر احوال است.
امروز این نحو جنایات که ممکن است به شکست جمهوری اسلامی منتهی شود‌،کوشش در تضعیف اسلام است. این‌جانب خوف آن دارم که خداوند قهار بر شما غضب فرماید و خدای ناخواسته‌
تر و خشک با هم بسوزند و راه‌گریزی در کار نباشد.اعوذ بالله من غضب الحليم.»(صحیفه امام،ج17،صص392-391)
 امام صادق‌(ع)فرمودند: «ويل لمن كان شفعاؤه خصماؤه»؛ یعنی وای به حال کسی که شفاعت کنندگان او به جای شفاعت در روز قیامت با او خصومت کنند.(جهاد با نفس، ج3‌، ص143، آیت‌الله مظاهری)
 به رسول خدا نسبت داده شده که در روز قیامت می‌بیند که ملائکه عذاب بعضی از امت او را عذاب می‌کنند و او از حضرت مدد می‌خواهد، رسول خدا سؤال می‌کند این شخص چه کار کرده است؟
 ملائکه عذاب می‌گویند: او کسی است که ماه رمضان با آنها خصومت کرده است، رسول خدا در این حال می‌فرماید: أَنا بَرىءٌ مِمَّن خَصَمَهُ رَمَضان! یعنی من از کسی که ماه رمضان به جای شفاعت با او خصومت کند بیزارم.به دنبال این سخن خداوند متعال خطاب به رسول خدا می‌فرماید: وَأَنا بَرِى مِمَّن أَنْت بَرِيء مِنْهُ فَيَنْطَلقَ بِهِ إِلَى النَّارِ؛ یعنی من از کسی که تو از او بیزار باشی بیزارم و لذا فرد مزبور محکوم به آتش جهنم می‌شود.(بستان الواعظین و ریاض السامعین،ج1، ص232)
محتکر از همین دنیا مشمول این بیزاری است. رسول خدا، که رسول رحمت است، در موارد بسیار نادری نفرین کرده است.
حتی در جنگ احد از نفرین بر مشرکان که پیشنهاد اصحابش بود اجتناب کرد و فرمود: اللهُمَّ اهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ؛ خداوندا قوم مرا هدایت فرما‌، زیرا آنها نمی‌دانند.(بحارالانوار، ج35، ص177)در همان جنگ در حالی که دندان و سر مبارکش شکسته بود و اصحاب از او نفرین بر مشرکان می‌خواستند، فرمود: إِنِّى لَمْ أُبْعَثْ لَعَّانًا، وإِنَّما بُعِثْتُ رَحْمَهًْ.؛من مبعوث نشده ام که مدام انسان‌ها را لعنت کنم، بلکه خداوند مرا به عنوان رحمت برای بشریت مبعوث کرده است.(صحیح مسلم،ج2، حدیث 2006) و در بعضی روایات آمده است:انِّى لَمْ أُبْعَثْ لَعَّانًا وَ لَكِن بُعِثْتُ دَاعِياً؛ من مبعوث نشده ام که مدام انسان‌ها را لعنت کنم، بلکه مرا به عنوان دعوت‌کننده به خوبی‌ها و نیکی‌ها برای بشریت مبعوث کرده است. (تفسیر ثعالبی، ج2، ص104)
اما آن حضرت درباره کسانی که امت او را به مشقت می‌اندازند نفرین کرده و فرموده است: اللهم... مَنْ شَقَّ عَلَيْهِمْ فَاشْقُقْ عَلَيهِ؛ خدایا هر که بر امتم سخت گرفت براو سخت بگیر.(بحارالانوار، ج72، ص352) یعنی خدایا کسانی که امت مرا به مشقت می‌اندازند به مشقت بینداز و تردیدی در استجابت نفرین رسول خدا نیست.  
در روایات اهل بیت(ع) نیز چند دسته لعنت شده‌اند: یکی از آنها فرد محتکر است. امام صادق(ع) فرمود: وَ اَلْحُكْرَهًْ فِى الْخِصْبِ أَرْبَعُونَ يَوْماً وَ فِى اَلشِّدَّهًْ وَ اَلْبَلَاءِ ثَلاَثَهًْ أَيَّامٍ فَمَا زَادَ عَلَى أَرْبَعِينَ يَوْماً فِى الْخِصْبِ فَصَاحِبُهُ مَلْعُونٌ وَ مَا زَادَ فِي الْعُسْرَهًْ فَوْقَ ثَلَاثهًِْ أَيَّامٍ فَصَاحِبُهُ مَلْعُونٌ؛ یعنی احتکار در سال‌های نعمت و فراوانی با حبس ارزاق مردم به مدت چهل روز و در سختی و بلا و خشکسالی با حبس آن به مدت سه روز مصداق پیدا می‌کند.(من لایحضره الفقیه، ج3،ص267) بنابراین، در سال‌های فراوانی هرکس بیش از چهل روز حبس طعام کند و در قحطی بیش از سه روز به این کار مبادرت ورزد ملعون خواهد بود. محتکر بعد از احتکار در آرزوی بالا رفتن قیمت اجناس است‌، همین آرزو‌، گناهی نابخشودنی است و دنیا و آخرت او را ویران می‌کند. چه شئامتی بالاتر از اینکه با همین‌، آرزو که امری باطنی است و مربوط به جوانح است نه جوارح، اعمال چهل ساله او بر باد می‌شود.
در روایتی در کنز العمال آمده است:مَنْ تَمَنِّى عَلى أُمَّتِي الْغَلَاء لَيْلَةً واحِدَهًْ اَحْبَطَ اللهُ عَمَلَهُ أَرْبَعينَ سَنهًًْ!! یعنی هرکس بر امت من آرزو کند که یک شب قیمت اجناس گران‌تر شود تا او سود بیشتر کند خداوند اعمال چهل سال او را نابود می‌کند.(کنزالعمال،ج4، ص98) 
در روز قیامت خداوند سخنانی با کفار دارد که سنگین‌تر از جهنم است، مثل:« قَالَ اخْسَؤوا فِيها وَلَا تُكَلِّمُونِ». (خداوند به آنان) می‌فرماید دور شوید و با من سخن نگویید.(مومنون، آیه 108)
و مثل: سَوْأَهًْ لَكَ عَبْدِی‌، که به شراب خوار گفته می‌شود، یعنی بدا به حال تو و رسوایی بر تو باد‌ای بنده من! (الکافی، ج6، ص399)
یکی از این تعبیرات این است که خدای متعال در روز قیامت به بنده خود بگوید: إنِّي بَرى مِنكَ. یعنی من از تو بیزارم. این خطاب کمرشکن است و باید به آن خون‌ گریست. چنین خطابی برای چند گروه از جمله جماعت محتکر است. از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) روایت است که فرمود: مَن جَمع طعاماً يتربص به الغلاء أربعين يوماً فقد بَرِئَ من الله و بَرِئ الله مِنه؛یعنی هرکس مواد غذایی را به قصد گران شدن، چهل روز احتکار کند از خدا بری وخدا ازاو بری است.(بحارالانوار، ج 72، 292)
از روایات معلوم می‌شود که عذاب محتكر عذاب مخصوص است. از رسول خدا(ص) مروی است: اِطَّلَعْتُ فِي النَّارِ، فَرَأَيْتُ وَادِياً فِي جَهَنَّمَ يغْلِى فَقُلْتُ يَا مَالِكُ لِمَنْ هَذَا؟ فَقَالَ لِثَلاَثَهًْ؛ الْمُحْتَكِرِينَ وَالْمُؤْمِنِينَ اَلْخَمْرَ وَ الْقَوَّادِينَ؛ نگاهی به دوزخ افکندم‌، دره‌ای دیدم که می‌جوشد (از آتش). به مالک دوزخ گفتم:‌ ای مالک! این دره جای کیست؟ گفت جای سه گروه محتکران و اشخاص دائم‌الخمر و دلالان زنا. (وسایل‌الشیعه، ج17، ص426) 
از روایات معلوم می‌شود که شئامت و عقوبت احتکار در همین دنیا دامنگیر محتکر می‌شود چون احتکار ظلم است و ظلم از گناهانی است که عقوبت آن از همین دنیا شروع می‌شود. 
از رسول خدا(ص) روایت شده: اَلْجَالِبُ مَرْزُوقٌ وَ اَلْمُحْتَكِرُ مَلْعُونٌ؛ یعنی رونق‌دهنده بازار با جلب اجناس مورد نیاز مردم‌، همیشه متنعم از رزق الهی است ولی محتکر محروم و ملعون است. (الکافی، 
ج 5، ص165)
 همچنین روایت شده: مَنِ اِحْتَكَرَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ طَعَاماً ضَرَبَهُ اللَّهُ بِالْجُذَامِ وَ الإفلاس؛ یعنی هرکس که مواد غذایی مسلمانان را احتکار کند، خداوند او را به جذام و فقر مبتلا می‌کند. (مستدرک‌الوسایل، ج13، ص275)
در روایات آمده است: طَرَقَ طَائِفَةً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَيلاً عَذَابٌ وَ أَصْبَحُوا وَ قَدْ فَقَدُوا أَرْبَعَةَ أَصْنَافِ الطَّبَّالِينَ وَالْمُغَنِّينَ وَ اَلْمُحْتَكِرِينَ الطَّعَامَ وَ الصَّيارِفَةَ آكِلَةَ الرِّبَا مِنْهُمْ؛ شبی عذابی بر طایفه‌ای از بنی اسرائیل نازل شد، صبحگاهان چهار گروه از آنها از بین رفته بودند: طبل زنندگان، آوازخوانان، محتکران مواد غذایی و صرافانی که ربا می‌خوردند.
توجه شود، موضوع احتکار فقط مواد غذایی نیست بلکه هر جنسی که باعث شود مسلمانان معذب شوند مشمول حرمت احتکار است. گاهی در آینده قرار است اتفاقی بیفتد و بر بازار احتمالاً تأثیر بگذارد، با این احتمال عده‌ای از کسبه اجناس خود را احتکار و از فروش اجتناب می‌کنند. در نتیجه چندین هفته اجناس ضروری مردم نایاب می‌شود و مسلمانان در حد وسیعی بشدت گرفتار می‌شوند‌، اخذ حلیت از این همه مسلمان قطعاً محال است. آنها به نیت سود بیشتر این جنایت را مرتکب می‌شوند اما نمی‌دانند که برکت در دست و اراده خداوند است:الَهِى... بيدِكَ لا بِيدِ غَيْرِكَ زِيادَتِي وَ نَقْصِی وَ نَفْعِى وَ ضَرِى؛ خدایا‌،...همه سود و زيان و کم و زياد زندگي من به دست توست نه کس ديگري(فرازی از مناجات شعبانیه)؛ لذا مستحب است کاسب در شروع کار خود بگوید:و وَفِّرْ مَلَكَتِى بالبَرَكَةِ فِيهِ؛ دارایی ام را با برکت دادن به آن افزون گردان.(صحیفه سجادیه، دعای 20)
محتکران با این پول‌های حرام قطعاً دنبال خوشبختی هستند، اما نمی‌دانند که سببیت تمام اسباب در دست خداست و خداوند در مال حرام سببیتی برای خوشبختی نگذاشته است: وَ تَسَيَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ؛ و به لطف و کرم توست که وسایل و اسباب هر کار آماده شده است.(صحیفه سجادیه، دعای 20)
در روایت است که یکی از راویان به نام داود صرمی به محضر ابوالحسن امام‌ هادی(ع) رسید. حضرت به او فرمود: يا دَاوُدُ‌،إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَا يَبَارَكُ لَهُ فِيهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ يَؤْجَرْ عَلَيْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ كَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ؛ یعنی حرام رشد و نموی ندارد، اگر هم داشته باشد، برکتی در آن نیست و آنچه از حرام انفاق شود حتی اگر در راه‌های خیر باشد اجری برای صاحبش به دنبال ندارد و آنچه را خرج نکند و برای خود نگه دارد زاد و توشه آن برای آتش دوزخ است.(الکافی، ج3، ص125)
 بعضی از مفاهیم مقدس باید هر روز به گوش انسان خوانده شود. در روایت آمده است: كانَ رَسولُ الله (صلى الله عليه و آله) إذا صَلَّى الصُّبحَ رَفَعَ صَوتَهُ حَتَّى يسمَعَ أصحابه يقولُ:... «اللهُمَّ إِنِّى أعوذُ بِكَ مِنكَ لا مانع لما أعطيت، ولا مُعطى لِما مَنَعتَ، ولا ينفَعُ ذَا الجَدّ مِنكَ الجَدُّ؛ خدايا! من از تو به تو پناه مى برم. آنچه را تو عطا كنى‌، چيزى مانعش نمىشود و آنچه را تو ندهى‌، كسی نمى‌تواند عطايش كند و هیچ تلاشی جایگزین تلاش تو نمی‌شود.(الامالی طوسی،ص158، ح265) حافظ این متن را به نظم کشیده و فرموده است: 
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود         
محال باشد کاین کار بی‌حواله برآید.
 بلای مال راکد
 جمع کردن هر جنسی که مسلمان‌ها را به مشقت بیندازد احتکار است، هرچند بعضی از فقها آن را به قوت غالب یا مطلق طعام اختصاص داده‌اند. اما در این زمینه جمع کردن دلار و طلا که ارتباط مستقیم با معیشت مردم و قدرت خرید آنها دارد، بدون تردید احتکاراست. 
خداوند در قرآن فرموده است: کسانی را که طلا و نقره می‌اندوزند و آن را در راه خدا هزینه نمی‌کنند، به عذاب دردناکی مژده ده.(توبه، آیه 34)
توجه شود که زمان سابق اسکناس در کار نبود و آنچه به عنوان پول به کار گرفته می‌شد درهم (نقره) و دینار (طلا) بود.پس، این آیه دستور می‌دهد که نباید پول رایج خوابانده شود و به مال راکد تبدیل گردد، بلکه باید با آن گره کار مردم باز شود. 
از امام صادق(ع) روایت است که درد مال راکد در روز آخرت از تمام دردها بالاتر است. 
باز توجه شود که احتکار مخصوص بازاریها و فروشنده‌ها نیست؛ اگر کسی بازاری نباشد، اما بیش از نیاز خود مایحتاج مردم را جمع کند، به حدی که جمع کردن او باعث مشقت مسلمان‌ها شود او بدون تردید محتکر است.
امام صادق(ع) از وکیل خویش که معتب نام داشت‌، از مخارج خانه خود پرسیدند که آیا ما امسال در خانه گندم داریم؟ او در جواب عرض کرد بله، آن هم به قدری که برای چندین ماه کفایت می‌کند، حضرت فرمود:آنها را به بازار ببر و برای فروش در اختیار مردم بگذار. معتب عرض کرد: 
یا بن رسول‌الله‌، گندم در مدینه نایاب است. اگر اینها را بفروشیم، دیگر خریدن آن برای ما میسر نخواهد بود، حضرت فرمود: همین که گفتم همه را در اختیار مردم بگذار و بفروش. معتب نیز آن را انجام داد و نتیجه را به امام گزارش داد.
 امام فرمود: بعد از این، نان خانه را روز به روز از بازار خریداری کن تا با دیگران در تهیه نان تفاوتی نداشته باشیم. 
سپس دستور داد از این به بعد باید نان ما نیمی از گندم و نیمی از جو باشد تا در پیشگاه الهی دستور« التقديرفي المعيشة» را رعایت کرده باشیم.(الکافی، ج5، ص166)
  کوتاهی در تأمین آب و نان سالم
 هرگونه کوتاهی در سلامتی آب شرب و نان مردم به بیماری‌های خطرناک منجر می‌شود و قطعا حق الناس است. وضعیت آب شرب در بعضی از شهرها، بخش‌ها و روستاهای ایران قطعاً بهداشتی نیست. 
نگارنده گاهی خود به صورت گمنام اقدام به اخذ آزمایش آب از مراکز رسمی کرده و متوجه ماجرا شده است‌، به جرات می‌توان گفت که برخی از نانوایی‌ها بدون اینکه خمیر نان، ور بیاید آن را به عنوان سم مهلک به خورد مردم می‌دهند و دستگاه‌های نظارتی در این خصوص به وظیفه خود عمل نمی‌کنند. حساب و کتاب چنین مسئولی در محکمه الهی قطعاً وحشتناک خواهد بود. 
گاهی با مرگ یک فرد سرطانی، انبوهی از مصائب مادی، معنوی و تربیتی متوجه بازماندگان و فرزندان او می‌شود. همۀ اینها در محکمه الهی حساب می‌شود. گاهی خداوند خرابی‌هایی را در پای حساب روی ترازو می‌گذارد که ملائکه کرام‌الکاتبین نیز متوجه آن خرابی‌ها نشده‌اند. 
در دعای کمیل می‌خوانیم: وَكُلَّ سَيئَهًْ اَمَرْتَ بِإِثْباتِها الكِرامَ الْكَاتِبِينَ الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يكُونُ مِنِّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَيَّ مَعَ جَوارِحى. وَكُنْتَ اَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَالشَّاهِدَ لِما خَفِيَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ أَخْفَيْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ؛ و هر گناهى را كه به كرام‌الكاتبين (آن نويسندگان بزرگوار) فرموده‌اى آن را ثبت كنند و آنها را به حفظ اعمال من گماشته اى و همراه جوارح من‌، شاهد بر من قرارشان داده‌اى و در وراى همه آنها، تو خود نيز ناظر بر من و شاهد آنچه از نگاه آنها مخفى مانده، بوده‌اى و به رحمت خویش پنهان داشته و با فضل و احسانت پوشانده‌اى.