سال انتخابات و موج سواری دوباره مدعیان اصلاحات با موضوع زنان!
سرویس سیاسی ـ
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین سیاسی زن اصلاح طلب نوشت: «قرار بود جمهوري اسلامي تصويري كامل و بينقص از جايگاه زنان ايران به دنيا عرضه كند. جايگاهي كه نه تنها زنان را موقعيت يك كالاي جنسي خلاصه نكند بلكه از درجهاي از منزلت اجتماعي و سياسي و فرهنگي و... قرار دهد كه اين الگو بتواند جهان را نيز تحت تاثير خود قرار دهد. در مخيله هيچ يك از انقلابيون و به خصوص زنان انقلابي نميگنجيد كه در پنجمين دهه پس از پيروزي، موضوع پوشش زنان به يكي از بزرگترين مناقشههاي بين حاكميت و زنان و چه بسا آحاد جامعه تبديل شود.»
گفتنی است، طیف مدعی اصلاحات خصوصا در حوزه زنان به شکل کاملا ابزاری برای رأی آوری و پر کردن سبد رأی خود نگاه میکند.
این طیف در چند سال اخیر نشان دادهاند که هیچ اعتقادی به حقوق زنان نداشته و اگر هم در مواردی ژست حمایت از حقوق زنان گرفتهاند، تنها برای اهداف و مقاصد سیاسی بوده است. این جریان سیاسی بهویژه در ۸ سال دوره دولت مورد حمایت خود با همه شعارهایش در حوزه زنان کاری انجام نداد اما همیشه در مواقعی که موضوع زنان در جامعه مطرح میشود، خود را حامی این قشر جلوه میدهد.
تحولات سال های گذشته و ورود طیف مدعی اصلاحات به مباحثی مانند حجاب اجباری، حضور زنان در ورزشگاه ها، برابری جنسیتی، حقوق زنان (البته به شیوه غربی)، توانمند سازی زنان (کشاندن زنان به تجربیات غرب و استفاده از الگوهای ترکیه و نروژ) حاکی از آن است که آنها نه تنها درصدد هستند شان و موقعیت ایرانی ـ اسلامی زنان را صرفا برای مسائل نازل و پست این چنینی و بدون پرداختن به مطالبات اصلی آنان از جمله اشتغال، ازدواج و... تنزل دهد بلکه با طرح چنین موضوعاتی درصدد به انحراف کشاندن نیمی از جمعیت جامعه و افرادی هستند که مردان از دامنشان به معراج می روند.
این جریان سعی کرده است برای کمرنگ کردن نقش خانواده و نزدیک نمودن زن آرمانی ایرانی به زن ایده آل غربی مرزهای اخلاق و اعتقادات را تضعیف نماید.
چندی پیش، زهرا شجاعی فعال اصلاحطلب و رئیس امور مشارکت زنان ریاستجمهوری در دولت اصلاحات نگاه ابزاری این طیف به موضوع زنان را اینگونه توصیف کرده بود: اصلاحطلبان هنگامی که به رأی زنان نیاز دارند دست کمک بهسوی زنان دراز میکنند اما هنگامی که باید درباره وضعیت زنان اقدامات موثری انجام بدهند، بیمعرفتی کرده و از این کار خودداری میکنند.
ائمه جمعه از برجام و FATF انتقاد نکنند
چون باعث فاصله میان مردم و آنها می شود!
روزنامه سازندگی روز گذشته در سرمقاله خود نوشت: «واقعیت امر این است که تریبون نماز جمعه باید صدای مردم و صدای همدردی با مردم باشد. محتوای اظهارات ائمه محترم جمعه در شرایط مختلف کشور باید واکاوی شرایط زندگی مردم، نیازها و مشکلات آنها باشد. تنظیم گفتارهای پشت این تریبون که به واقع باید مفدس نگاه داشته شود باید بر اساس مصالح و صدای مردم صورت بگیرد. اینکه در برخی از برهه های تاریخی و سیاسی می بینیم ائمه جمعه به تقبیح مواردی مانند fatf یا برجام روی می آورند، تنها باعث ایجاد فاصله میان مردم و این قشر می شود. چرا که انتظار مردم دوری این تریبون ها از بحث های جانبدارانه سیاسی است.»
جالب است که نگارنده این مطلب از طرفی ائمه جمعه را به بیان مشکلات مردم و صدای آنها بودن توصیه کرده و از طرفی آنها را از ورود به مسائلی چون برجام و fatf منع کرده است! در حالی که علت بسیاری از مشکلات مردم در زمانه کنونی، دلبستن دولت پیشین به میوه های رویایی برجام بود و به همین دلیل تمامی ظرفیت های کشور را معطل آن نگاه داشت و باعث عقب ماندگی اقتصادی بزرگ در دهه 90 شد. اگر دولت سابق به پندهای دلسوزان آگاه که در تریبون های مختلف از جمله نماز جمعه تکرار میشد، توجه میکرد و همه چیز را به برجام و fatf گره نمیزد، وضع کنونی بهتر بود.
نگارنده همچنین انتقاد از برجام و fatf را باعث ایجاد فاصله میان مردم و ائمه جمعه دانسته و آن را بحث جانبدارانه سیاسی خوانده است! حال آنکه این مسائل مرتبط با منافع ملی کشور است و طبیعی است که ائمه محترم جمعه نسبت به آنها واکنش نشان دهند.
لازم به ذکر است، خوان زاراته، معاون پیشین مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.» مارشال بیلینگزلی، رئیسوقت FATFنیز در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا صراحتا اذعان کرده که برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم.
دولت سابق با مخفیکاری، تعهدات گسترده به FATF داد و 37 بند از 41 دیکته این کمیته مافیایی وابسته به آمریکا و اروپا را به اجرا گذاشت، اما خروجی آن صرفا کانالیزه شدن بیشتر اقتصاد کشور و شناسایی راههای دور زدن تحریمها و انسداد آن و فشار و طلبکاری بیشتر غرب در کنار دو برابر شدن تحریمها بود. مدعیان اصلاحات معیشت و جان مردم را به بهانه برجام و FATF گروگان گرفتند و باید پاسخگوی خیانت خود باشند. این طیف به جای ژست طلبکاری باید پاسخ دهد چرا با وجود اجرای پنهانی ۳۷ بند از ۴۱ بند مطالباتFATF، ایران همچنان در فهرست سیاه این باقی ماند؟ و چرا با وجود واگذاری امتیازات هنگفت در برجام، شمار تحریمها را به رکورد ۱۷۰۰ مورد رساندند.
مطلب دیگر اینکه، در دولت قبل تعدادی از بانکهای داخلی در راستای عمل به دستورالعملهایFATF، کلیه شعب خود را از همکاری مالی با برخی ارگانهای داخلی که در تحریم دشمنان ملت بودند، منع کردند و دست به خودتحریمی زدند. این در حالی است که سینه چاکان FATF در ادعایی مضحک میگفتند در صورت «عدم همکاری با FATF» دچار خودتحریمی میشویم! صرافیهایی که در شرایط تحریم با ایران کار میکردند، نیز با عمل دولت قبل به دستورالعملهای FATF لو رفتند.