اخبار ویژه
اختصاصیسازی یارانه به سبک معاونت مطبوعاتی ارشاد
«فرمول رتبهبندی یارانه مطبوعات، تضعیف جناح مؤمن فرهنگی است».
روزنامه جوان در واکنش به رویکرد غیرقابل دفاع وزارت ارشاد نوشت: در روزهای اخیر، انتشار فهرست 10 روزنامه که بیشترین یارانه را در سه ماه نخست سال دریافت کردهاند در سطح برخی رسانهها و خبرگزاریها همهمهای به پا کرده است. دراین فهرست اسامی روزنامههایی چون دنیای اقتصاد، شرق، اعتماد و آرمان امروز به چشم میخورد. این موضوع در کنار جای خالی روزنامههای ارزشمدار در این فهرست منجر به بروز سوءتفاهمهای جدی در حوزه سیاستهای حمایتی وزارت ارشاد و نیز ایجاد این شبهه شده است که چرا با تغییر دولتها یارانه مطبوعاتی به سمت و سوی روزنامههای طرفدار و حامی همان دولتها سرازیر میشود؟! اگرچه به ظاهر فرمولی هم برای این پرداختها ساخته میشود. این 10 روزنامه به ترتیب عبارتند از: دنیای اقتصاد با 618 میلیون تومان، خبر ورزشی با 532میلیون و 100 هزار تومان، خبر جنوب با 480میلیون و 100 هزار تومان، هفت صبح با 276 میلیون و 700 هزار تومان، جمهوری اسلامی با 203میلیون و 300 هزار تومان، شرق با 163میلیون و 700 هزار تومان، آرمان امروز با 156میلیون و 900 هزار تومان، اعتماد با 112 میلیون تومان، عصر ایرانیان با 112میلیون و 200هزار تومان و عصر مردم با 109 میلیون و 400 هزار تومان. با انتشار این لیست ناخودآگاه بسیاری از خود میپرسند که معیار معاونت مطبوعاتی برای اختصاص بیشترین سهم یارانه به این روزنامهها چیست و برای مثال چرا نباید نام روزنامههای دیگری چون «وطن امروز» یا کیهان و غیره هم در این لیست باشد. به طور مثال تفاوت کیهان با جمهوری اسلامی در چیست؟
جوان افزود: در این لیست نام دو نشریه خبر جنوب و خبر ورزشی به چشم میخورد که متعلق به «موسسه خبر» ]وابسته به معاون مطبوعاتی[ است! اینکه چطور یک نشریه شهرستانی چون «خبر جنوب» توانسته در لیست بیشترین دریافت کنندگان یارانه مطبوعات در رتبه سوم قرار بگیرد جای پرسش است. روزنامه مذکور درحالی در صدر یارانهبگیران مطبوعاتی کشور قرار گرفته است که مشخص و شفاف نشده که آیا به واقع این نشریات از کلیه منابع مالی دیگر و از بودجه عمومی ارگانها، نهادها و سازمانهایی غیر از وزارت ارشاد هم بیبهره بودهاند یا خیر.
جوان نوشت: در لیست روزنامههایی که در صدر فهرست یارانه قرار گرفتهاند جای خالی روزنامههای اثرگذار جبهه انقلاب خالی است، رسانههایی که در بزنگاهها و بحرانهای اجتماعی و سیاسی خدمترسان نظام و اثرگذار در بهبود و آرامش کشور بودهاند. تاکید مستقیم مقام معظم رهبری به دولت که «جناح مومن» و «کسانی که در حوادث سینه سپر میکنند» در اولویت فرهنگ باشند دراین تدابیر دیده نمیشود.
یادآور میشود برخی از روزنامههای سوگلی وزارت ارشاد در فهرست مذکور از یک سو تیراژ زیر 10هزار دارند و در واقع نقض غرض فرمول وزارت ارشاد در زمینه اختصاص یارانه به تیراژهای بالا قرار دارند و از طرف دیگرحلیم بیگانگان را هم میزنند و در طیف رسانههای حامی گروهکها قرار میگیرند و ترویج کنندگان گروهکهایی نظیر نهضتآزادی و... هستند.
نگوییم ترسو و به جهنم تا افراد حرف بزنند
رئيسجمهور از یک طرف میگوید بگذاریم افراد حرف خود را بزنند و از طرف دیگر منتقدان را بزدل و ترسو میخواند و به جهنم میفرستد.
این مطلب را روزنامه وطن امروز در تحلیل اظهارات رئیسجمهور در دانشگاه تهران منتشر کرد. روحانی گفته بود: «بگذاریم افراد حرف خود را بزنند، به خاطر یک اشکال کوچک و خرده اشکال، آدمهای بزرگ را کنار نگذاریم.» وطن امروز مینویسد: سخنان رئیسجمهور با «بگذاریم» شروع شده و با «نگذاریم» به پایان رسیده است؛ جملهای با یک فعل امر و یک فعل نهی؛ امر به احترام گذاشتن به نظر مخالف و نهی از حذف و برکناری دیگران... اجازهدادن به دیگران برای اظهارنظر، نشان از عمق بینش و نیز نگاه وسیع و باز دولتمردان دارد البته به این شرط که چنین اجازهای فقط به آرزوها و شعرهای درونی محدود نباشد و در دنیای خارج عملیاتی شود و مردم با تمام وجود متوجه شوند اجازه اظهارنظر درباره مسائل مختلف همچون عملکرد دولت به آنها داده میشود.
نویسنده خاطرنشان کرد: مردم ایران به یاد دارند که با روی کار آمدن دولت یازدهم، رئیس دولت از سریعالقلم شدن افرادی خبر داد که به گفته وی در دولت قبل ممنوعالقلم بودند. بعد از اعلام این خبر، یکی از آن سریعالقلمها به سرعت دست به کار شد و اقشاری از جامعه همچون رانندگان تاکسی و لبوفروشها را که به گفته او علم و آگاهی و صلاحیت نداشتند به خاطر اظهارنظر درباره مسائل کشور سرزنش کرد.
در ادامه این تحلیل آمده است: «بگذاریم افراد حرف خود را بزنند» فاقد هر استثنا و محدودیت است و جمله و قید شرطی در آن وجود ندارد بنابراین میتوان رسانهها، کارشناسان، منتقدان، نمایندگان مجلس و قشرهای مختلف جامعه را از مشمولان این حق اساسی و مهم دانست اما در یک سال گذشته نه تنها اقشاری از جامعه این حق و اجازه را از دست دادند بلکه کارشناسان و رسانهها نیز از سرزنشهای دولتمردان بینصیب نماندند. بیسواد خواندن منتقدان و به جهنم فرستادن آنها فقط بخشی از این سرزنشها در یک سال اخیر بود.
وطن امروز مینویسد: رئیس دولت هر از گاهی درباره سعه صدر و انتقادپذیری دولتمردان صحبت میکند و از این طریق است که منتقدان با احساس امنیت بیشتری وارد میدان نقد دولت میشوند اما بسیاری از آنها ناگهان در توری که گویا برای شناسایی منتقدان پهن شده است، گرفتار میشوند! یکی از نکات مبهم و نامشخص در جمله رئیسجمهور، معنا یا حوزه شمول واژه «افراد» در جمله «بگذاریم افراد حرف خود را بزنند» است. این افراد چه کسانی هستند یا چه کسانی میتوانند باشند؟ آیا اقشار مختلف مردم نیز جزو همین «افراد» هستند؟ رسانههای قانونی کشور و خبرنگاران فعال آنها چطور؟ دایره این واژه چه قدر گسترده است و چه تضمینی وجود دارد که منتقدان (از مردم گرفته تا کارشناسان و رسانهها) پس از ورود به این دایره، در آن گرفتار یا محاصره نشوند؟
البته شاید منظور رئیس دولت از «افراد»، اطرافیان دولت و خود دولتمردان باشد؛ یعنی «بگذارید دولتیها حرف خود را بزنند!» اگر چنین معنایی مدنظر رئیسجمهور باشد جای تعجب و تامل دارد چرا که هماکنون دهها روزنامه، خبرگزاری، سایت خبری و نشریات مختلف به عنوان تریبون رسمی و غیررسمی دولت یازدهم و با دریافت بودجههای هنگفت در حال انعکاس حرفها و اظهارات دولتمردان هستند و البته صدای منتقدان مردمی و رسانهای راهی به این دایره بسته ندارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: «کنار نگذاشتن افراد» از دیگر تاکیدات رئیسجمهور در این جمله و سخنرانی وی بوده است و عبارت معروف «من با داس نیامدهام» را به ذهن میآورد. این در حالی است که در یک سال گذشته موارد زیادی از کنار گذاشتن متخصصان و کارشناسان از سوی دولت اتفاق افتاده که سنخیتی با جمله رئیسجمهور نداشته است.
سحرخیز: دولت اعتدال عروس هزار داماد است!
منافقین و افراطیون مدعی اصلاحات به تدریج شمشیر علیه دولت را از رو میبندند.
عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی در دولت اصلاحات از جمله این عناصر است. او نفوذی افراطیون نهضت آزادی در وزارت ارشاد بود اما بعدها تا مرز حمایت از بهاییها و همجنسبازان پیش رفت و اکنون در کنار کسانی چون فائزه هاشمی، گروهک موسوم به انجمن دفاع از آزادی مطبوعات را اداره میکند. وی ضمن مقالهای در سایت ضد انقلابی روزآنلاین، دولت را عروس هزار داماد معرفی کرد و نوشت: عروس در این جایگاه، عروس هزار داماد بودن و با همه به ماه عسل رفتن، اگر نگوئیم ناممکن است، اما عاقلانه نیست. داستان حسن روحانی کمکم دارد به قصه عروس هزار داماد تبدیل میشود. این نه تنها هیچ کدام را راضی نمیکند بلکه همه را ناراضی هم میسازد؛ برخلاف آنچه که سخنگوی او روز چهارشنبه در پایان جلسه هیأت دولت در واکنش به نامه علی مطهری به رئیس جمهور، پیرامون غیر قانونی خواندن مسئله حصر و تهدید رئیس جمهور به سؤال مطرح کرد.
پیش از این تذکر داده شده است که دولت باید بندبازی کند و سخت مراقب باشد که کشتیاش در این مسیر سخت و دشوار به صخره برنخورد و در هم بشکند، یا در گل و لجن کف مسیر گیر کند و زمینگیر شود، اما به نظر میرسد اکنون دیگر در صحنه سیاسی پیروی از مشی «یکی به نعل زدن، یکی به میخ» یا «دلبری از همه» کارساز نیست و حتی بیشتر از آنکه سودمند باشد زیانبخش است.
سحرخیز در ادامه انتشار نظرسنجیهایی مبنی بر حمایت 60 درصدی از دولت را رد کرد و نوشت: این نظرسنجی میتواند درست نباشد و چون موارد دیگر بیشتر نظرسازی باشد تا نظرسنجی! به هر حال قاعده روند امور سیاسی احزاب و برگزیدگان انتخابات بیشتر بر «ریزش» است تا «رویش»، الا در موارد بسیار استثنایی که بعید است با دستاوردهایی که دولت تدبیر و امید تاکنون داشته است درباره آن صدق کند، چون بسیاری از حامیان اولیه حسن روحانی، اگر نگوئیم که اکنون به صف مخالفان پیوستهاند، دست کم در گروه منتقدان جدی او جای میگیرند. خلاصه سخن آنکه دوران «ماه عسل» دولت اعتدال با بخشی از رأی دهندگان نیز در حال سرآمدن است.
یادآور میشود پیش از این افراطیونی مانند اصغرزاده از دولت به عنوان رحم اجارهای اصلاحطلبان یاد کرده بودند.
احساس ناامیدی اسرائیل را فرا گرفته است
کارشناسان رژیم صهیونیستی میگویند خودکشی در ارتش و میل به مهاجرت در میان صهیونیستها افزایش یافته است.
در همین زمینه شبکه 10 تلویزیون اسرائیل از خودکشی 3 تن از نظامیان این رژیم طی یک ماه خبر داد. بنابر اعلام اور هیلر کارشناس نظامی تلویزیون 10 اسرائیل، هر 3 نظامی در حمله به غزه حضور داشتهاند.
وی با تاکید بر این که رسانههای اسرائیلی در بسیاری از مواقع ناچارند موارد خودکشی سربازان خود را کتمان کنند، علت علنی شدن این مورد را خشم خانوادههای این سربازان اعلام کرد و گفت: خانوادههای سربازان، انتظار دارند ارتش، پس از پایان جنگ، فقط به درمان مجروحان اکتفا نکند، بلکه سربازانی را که از نظر روانی آسیب دیدهاند نیز تحت رواندرمانی قرار دهد.
از سوی دیگر رئیس کمیته اجتماعی اقتصادی رژیم صهیونیستی گسترش مهاجرت به خارج را تهدیدی برای اسرائیل توصیف کرد. به گزارش سایت عاروتص شوا، مانوئل تراخنبرگ ضمن هشدار درباره آخرین اعتراضات عمومی، درباره مهاجرت اسرائیلیها به آلمان گفت این مسئله یک تهدید واقعی برای اسرائیل است.
وی به کمپین تازه تاسیس شده در فیسبوک اشاره کرد که در آن اسرائیلیها به ویژه قشر جوان تشویق میشوند تا به دلیل هزینههای پایین زندگی در آلمان نسبت به این کشور مهاجرت کنند.
تراخنبرگ گفت این مسئله که ناگهان برلین به موضوعی جذاب برای اسرائیلیها بدل شده است یک تهدید واقعی برای آینده اسرائیل است، احساس ناامیدی از زندگی در میان اسرائیلیها گسترده شده است و این پدیده امروز جامعه اسرائیل، در طول سالیان دراز به وجود آمده است.
وی همچنین تصریح کرد: بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل تحت شرایط موجود در سرزمینهای اشغالی به هیچ وجه قادر به هدایت مسائل اقتصادی اجتماعی نمیباشد.
وی افزود ما با مشکلات منحصر به فردی روبرو هستیم که باعث سخت شدن رهبری جامعه اسرائیل شده است، یکی از این مشکلات، نخستوزیر اسرائیل است.
«فرمول رتبهبندی یارانه مطبوعات، تضعیف جناح مؤمن فرهنگی است».
روزنامه جوان در واکنش به رویکرد غیرقابل دفاع وزارت ارشاد نوشت: در روزهای اخیر، انتشار فهرست 10 روزنامه که بیشترین یارانه را در سه ماه نخست سال دریافت کردهاند در سطح برخی رسانهها و خبرگزاریها همهمهای به پا کرده است. دراین فهرست اسامی روزنامههایی چون دنیای اقتصاد، شرق، اعتماد و آرمان امروز به چشم میخورد. این موضوع در کنار جای خالی روزنامههای ارزشمدار در این فهرست منجر به بروز سوءتفاهمهای جدی در حوزه سیاستهای حمایتی وزارت ارشاد و نیز ایجاد این شبهه شده است که چرا با تغییر دولتها یارانه مطبوعاتی به سمت و سوی روزنامههای طرفدار و حامی همان دولتها سرازیر میشود؟! اگرچه به ظاهر فرمولی هم برای این پرداختها ساخته میشود. این 10 روزنامه به ترتیب عبارتند از: دنیای اقتصاد با 618 میلیون تومان، خبر ورزشی با 532میلیون و 100 هزار تومان، خبر جنوب با 480میلیون و 100 هزار تومان، هفت صبح با 276 میلیون و 700 هزار تومان، جمهوری اسلامی با 203میلیون و 300 هزار تومان، شرق با 163میلیون و 700 هزار تومان، آرمان امروز با 156میلیون و 900 هزار تومان، اعتماد با 112 میلیون تومان، عصر ایرانیان با 112میلیون و 200هزار تومان و عصر مردم با 109 میلیون و 400 هزار تومان. با انتشار این لیست ناخودآگاه بسیاری از خود میپرسند که معیار معاونت مطبوعاتی برای اختصاص بیشترین سهم یارانه به این روزنامهها چیست و برای مثال چرا نباید نام روزنامههای دیگری چون «وطن امروز» یا کیهان و غیره هم در این لیست باشد. به طور مثال تفاوت کیهان با جمهوری اسلامی در چیست؟
جوان افزود: در این لیست نام دو نشریه خبر جنوب و خبر ورزشی به چشم میخورد که متعلق به «موسسه خبر» ]وابسته به معاون مطبوعاتی[ است! اینکه چطور یک نشریه شهرستانی چون «خبر جنوب» توانسته در لیست بیشترین دریافت کنندگان یارانه مطبوعات در رتبه سوم قرار بگیرد جای پرسش است. روزنامه مذکور درحالی در صدر یارانهبگیران مطبوعاتی کشور قرار گرفته است که مشخص و شفاف نشده که آیا به واقع این نشریات از کلیه منابع مالی دیگر و از بودجه عمومی ارگانها، نهادها و سازمانهایی غیر از وزارت ارشاد هم بیبهره بودهاند یا خیر.
جوان نوشت: در لیست روزنامههایی که در صدر فهرست یارانه قرار گرفتهاند جای خالی روزنامههای اثرگذار جبهه انقلاب خالی است، رسانههایی که در بزنگاهها و بحرانهای اجتماعی و سیاسی خدمترسان نظام و اثرگذار در بهبود و آرامش کشور بودهاند. تاکید مستقیم مقام معظم رهبری به دولت که «جناح مومن» و «کسانی که در حوادث سینه سپر میکنند» در اولویت فرهنگ باشند دراین تدابیر دیده نمیشود.
یادآور میشود برخی از روزنامههای سوگلی وزارت ارشاد در فهرست مذکور از یک سو تیراژ زیر 10هزار دارند و در واقع نقض غرض فرمول وزارت ارشاد در زمینه اختصاص یارانه به تیراژهای بالا قرار دارند و از طرف دیگرحلیم بیگانگان را هم میزنند و در طیف رسانههای حامی گروهکها قرار میگیرند و ترویج کنندگان گروهکهایی نظیر نهضتآزادی و... هستند.
نگوییم ترسو و به جهنم تا افراد حرف بزنند
رئيسجمهور از یک طرف میگوید بگذاریم افراد حرف خود را بزنند و از طرف دیگر منتقدان را بزدل و ترسو میخواند و به جهنم میفرستد.
این مطلب را روزنامه وطن امروز در تحلیل اظهارات رئیسجمهور در دانشگاه تهران منتشر کرد. روحانی گفته بود: «بگذاریم افراد حرف خود را بزنند، به خاطر یک اشکال کوچک و خرده اشکال، آدمهای بزرگ را کنار نگذاریم.» وطن امروز مینویسد: سخنان رئیسجمهور با «بگذاریم» شروع شده و با «نگذاریم» به پایان رسیده است؛ جملهای با یک فعل امر و یک فعل نهی؛ امر به احترام گذاشتن به نظر مخالف و نهی از حذف و برکناری دیگران... اجازهدادن به دیگران برای اظهارنظر، نشان از عمق بینش و نیز نگاه وسیع و باز دولتمردان دارد البته به این شرط که چنین اجازهای فقط به آرزوها و شعرهای درونی محدود نباشد و در دنیای خارج عملیاتی شود و مردم با تمام وجود متوجه شوند اجازه اظهارنظر درباره مسائل مختلف همچون عملکرد دولت به آنها داده میشود.
نویسنده خاطرنشان کرد: مردم ایران به یاد دارند که با روی کار آمدن دولت یازدهم، رئیس دولت از سریعالقلم شدن افرادی خبر داد که به گفته وی در دولت قبل ممنوعالقلم بودند. بعد از اعلام این خبر، یکی از آن سریعالقلمها به سرعت دست به کار شد و اقشاری از جامعه همچون رانندگان تاکسی و لبوفروشها را که به گفته او علم و آگاهی و صلاحیت نداشتند به خاطر اظهارنظر درباره مسائل کشور سرزنش کرد.
در ادامه این تحلیل آمده است: «بگذاریم افراد حرف خود را بزنند» فاقد هر استثنا و محدودیت است و جمله و قید شرطی در آن وجود ندارد بنابراین میتوان رسانهها، کارشناسان، منتقدان، نمایندگان مجلس و قشرهای مختلف جامعه را از مشمولان این حق اساسی و مهم دانست اما در یک سال گذشته نه تنها اقشاری از جامعه این حق و اجازه را از دست دادند بلکه کارشناسان و رسانهها نیز از سرزنشهای دولتمردان بینصیب نماندند. بیسواد خواندن منتقدان و به جهنم فرستادن آنها فقط بخشی از این سرزنشها در یک سال اخیر بود.
وطن امروز مینویسد: رئیس دولت هر از گاهی درباره سعه صدر و انتقادپذیری دولتمردان صحبت میکند و از این طریق است که منتقدان با احساس امنیت بیشتری وارد میدان نقد دولت میشوند اما بسیاری از آنها ناگهان در توری که گویا برای شناسایی منتقدان پهن شده است، گرفتار میشوند! یکی از نکات مبهم و نامشخص در جمله رئیسجمهور، معنا یا حوزه شمول واژه «افراد» در جمله «بگذاریم افراد حرف خود را بزنند» است. این افراد چه کسانی هستند یا چه کسانی میتوانند باشند؟ آیا اقشار مختلف مردم نیز جزو همین «افراد» هستند؟ رسانههای قانونی کشور و خبرنگاران فعال آنها چطور؟ دایره این واژه چه قدر گسترده است و چه تضمینی وجود دارد که منتقدان (از مردم گرفته تا کارشناسان و رسانهها) پس از ورود به این دایره، در آن گرفتار یا محاصره نشوند؟
البته شاید منظور رئیس دولت از «افراد»، اطرافیان دولت و خود دولتمردان باشد؛ یعنی «بگذارید دولتیها حرف خود را بزنند!» اگر چنین معنایی مدنظر رئیسجمهور باشد جای تعجب و تامل دارد چرا که هماکنون دهها روزنامه، خبرگزاری، سایت خبری و نشریات مختلف به عنوان تریبون رسمی و غیررسمی دولت یازدهم و با دریافت بودجههای هنگفت در حال انعکاس حرفها و اظهارات دولتمردان هستند و البته صدای منتقدان مردمی و رسانهای راهی به این دایره بسته ندارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: «کنار نگذاشتن افراد» از دیگر تاکیدات رئیسجمهور در این جمله و سخنرانی وی بوده است و عبارت معروف «من با داس نیامدهام» را به ذهن میآورد. این در حالی است که در یک سال گذشته موارد زیادی از کنار گذاشتن متخصصان و کارشناسان از سوی دولت اتفاق افتاده که سنخیتی با جمله رئیسجمهور نداشته است.
سحرخیز: دولت اعتدال عروس هزار داماد است!
منافقین و افراطیون مدعی اصلاحات به تدریج شمشیر علیه دولت را از رو میبندند.
عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی در دولت اصلاحات از جمله این عناصر است. او نفوذی افراطیون نهضت آزادی در وزارت ارشاد بود اما بعدها تا مرز حمایت از بهاییها و همجنسبازان پیش رفت و اکنون در کنار کسانی چون فائزه هاشمی، گروهک موسوم به انجمن دفاع از آزادی مطبوعات را اداره میکند. وی ضمن مقالهای در سایت ضد انقلابی روزآنلاین، دولت را عروس هزار داماد معرفی کرد و نوشت: عروس در این جایگاه، عروس هزار داماد بودن و با همه به ماه عسل رفتن، اگر نگوئیم ناممکن است، اما عاقلانه نیست. داستان حسن روحانی کمکم دارد به قصه عروس هزار داماد تبدیل میشود. این نه تنها هیچ کدام را راضی نمیکند بلکه همه را ناراضی هم میسازد؛ برخلاف آنچه که سخنگوی او روز چهارشنبه در پایان جلسه هیأت دولت در واکنش به نامه علی مطهری به رئیس جمهور، پیرامون غیر قانونی خواندن مسئله حصر و تهدید رئیس جمهور به سؤال مطرح کرد.
پیش از این تذکر داده شده است که دولت باید بندبازی کند و سخت مراقب باشد که کشتیاش در این مسیر سخت و دشوار به صخره برنخورد و در هم بشکند، یا در گل و لجن کف مسیر گیر کند و زمینگیر شود، اما به نظر میرسد اکنون دیگر در صحنه سیاسی پیروی از مشی «یکی به نعل زدن، یکی به میخ» یا «دلبری از همه» کارساز نیست و حتی بیشتر از آنکه سودمند باشد زیانبخش است.
سحرخیز در ادامه انتشار نظرسنجیهایی مبنی بر حمایت 60 درصدی از دولت را رد کرد و نوشت: این نظرسنجی میتواند درست نباشد و چون موارد دیگر بیشتر نظرسازی باشد تا نظرسنجی! به هر حال قاعده روند امور سیاسی احزاب و برگزیدگان انتخابات بیشتر بر «ریزش» است تا «رویش»، الا در موارد بسیار استثنایی که بعید است با دستاوردهایی که دولت تدبیر و امید تاکنون داشته است درباره آن صدق کند، چون بسیاری از حامیان اولیه حسن روحانی، اگر نگوئیم که اکنون به صف مخالفان پیوستهاند، دست کم در گروه منتقدان جدی او جای میگیرند. خلاصه سخن آنکه دوران «ماه عسل» دولت اعتدال با بخشی از رأی دهندگان نیز در حال سرآمدن است.
یادآور میشود پیش از این افراطیونی مانند اصغرزاده از دولت به عنوان رحم اجارهای اصلاحطلبان یاد کرده بودند.
احساس ناامیدی اسرائیل را فرا گرفته است
کارشناسان رژیم صهیونیستی میگویند خودکشی در ارتش و میل به مهاجرت در میان صهیونیستها افزایش یافته است.
در همین زمینه شبکه 10 تلویزیون اسرائیل از خودکشی 3 تن از نظامیان این رژیم طی یک ماه خبر داد. بنابر اعلام اور هیلر کارشناس نظامی تلویزیون 10 اسرائیل، هر 3 نظامی در حمله به غزه حضور داشتهاند.
وی با تاکید بر این که رسانههای اسرائیلی در بسیاری از مواقع ناچارند موارد خودکشی سربازان خود را کتمان کنند، علت علنی شدن این مورد را خشم خانوادههای این سربازان اعلام کرد و گفت: خانوادههای سربازان، انتظار دارند ارتش، پس از پایان جنگ، فقط به درمان مجروحان اکتفا نکند، بلکه سربازانی را که از نظر روانی آسیب دیدهاند نیز تحت رواندرمانی قرار دهد.
از سوی دیگر رئیس کمیته اجتماعی اقتصادی رژیم صهیونیستی گسترش مهاجرت به خارج را تهدیدی برای اسرائیل توصیف کرد. به گزارش سایت عاروتص شوا، مانوئل تراخنبرگ ضمن هشدار درباره آخرین اعتراضات عمومی، درباره مهاجرت اسرائیلیها به آلمان گفت این مسئله یک تهدید واقعی برای اسرائیل است.
وی به کمپین تازه تاسیس شده در فیسبوک اشاره کرد که در آن اسرائیلیها به ویژه قشر جوان تشویق میشوند تا به دلیل هزینههای پایین زندگی در آلمان نسبت به این کشور مهاجرت کنند.
تراخنبرگ گفت این مسئله که ناگهان برلین به موضوعی جذاب برای اسرائیلیها بدل شده است یک تهدید واقعی برای آینده اسرائیل است، احساس ناامیدی از زندگی در میان اسرائیلیها گسترده شده است و این پدیده امروز جامعه اسرائیل، در طول سالیان دراز به وجود آمده است.
وی همچنین تصریح کرد: بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل تحت شرایط موجود در سرزمینهای اشغالی به هیچ وجه قادر به هدایت مسائل اقتصادی اجتماعی نمیباشد.
وی افزود ما با مشکلات منحصر به فردی روبرو هستیم که باعث سخت شدن رهبری جامعه اسرائیل شده است، یکی از این مشکلات، نخستوزیر اسرائیل است.