ضرورت ترویج ازدواج آسان و راهکارهای مؤثر آن (بخش نخست)
تجملات؛ مانعی جدی بر سر راه ازدواج آسان
گالیا توانگر
میگویم: «دوران کرونا خوبی بزرگش این بود که فرصتی شد تا خانوادهها راحت و ساده بگیرند و بهدور از تشریفات میلیونی فرزندانشان را روانه خانه بخت کنند.»
میگوید: «ای بابا... برو ببین بعضیها چطور خودشان را به آب و آتش میزنند و چه عروسیهای مجللی میگیرند!»
میگویم: «حیف، چه زود برخی از ما حسنههای آموخته از سختیها را فراموش میکنیم و خود را به چاه سختیهای دیگری در میاندازیم.»
پیامبر اعظم (ص) فرمود: «وقتی که اشخاص همشأن به خواستگاری دختران شما آمدند، به آنها دختر دهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید.»
صادقانه باید گفت یک دست صدا ندارد و باید همه عوامل دستبهدست هم بدهند تا به طور رسمی ازدواج آسان بهعنوان یک امر مهم و حیاتی برای داشتن یک جامعه سالم، سرزنده و پویا، از اولویت اصلی خانوادهها و جامعه محسوب شده و سرمایهگذاری مفید و مؤثر در این خصوص صورت گیرد.
آسان بگیرید
در شلوغی کوچه برلن گم میشوم، اما میخواهم نکات ناب برای شروع یک زندگی مشترک را پیدا کنم.
لیلا به همراه مادر و همسرش برای خرید پیش از مراسم به این بازار پایتخت آمدهاند.
وی درباره تجملات در مراسم عروسی به گزارشگر کیهان میگوید: «اگر دو نفر واقعاً هم را دوست داشته باشند و بخواهند با هم زندگی کنند، برایشان چه فرقی میکند که اول زندگی حلقه چندین میلیونی یا عروسی خیلی شلوغ و پرهزینه بگیرند؟ مشکل جایی هست که ما در کل زندگی میخواهیم برای بقیه زندگی کنیم و احساس میکنیم اگر بقیه ما را تأیید نکنند، نمیتوانیم از خودمان راضی باشیم! واقعاً تجملات هیچ سودی برای زندگی ندارد.»
این تازهعروس در ادامه میگوید: «بعضیها آنقدر حساسیت به خرج میدهند و هزینههای گزاف میکنند که آدم فکر میکند اگر این کارها را نکند انگار عقبمانده، ولی خب واقعاً اینطور نیست. بهتر است که آن همه هزینه را پسانداز کنند تا آینده بتوانند از آن استفاده کنند.
واقعاً چه فرقی دارد که چقدر طلا انداختن یا چند مدل غذا در مراسم داشتند؟ حتی خیلیها کلی برای عکس و فیلم هزینه کردند و بعداً پشیمان شدند، چون همهاش مصنوعی است و دیدنش فقط چند بار قشنگ است.
کلاً ما یا درگیر آینده هستیم یا گذشته و یادمان میرود که از زمان حال لذت ببریم.»
خانم فروغ نیلچیزاده، استاد حوزه و دانشگاه نیز در تقبیح افزودن تشریفات ازدواج میگوید: «شاید تا ۲۰ یا ۲۵ سال پیش، مراسم حنابندان مربوط به شهرستانها و شهرهای دورافتاده بود؛ آن هم بهصورت بسیار زیبا و خانوادگی و برای نوعی تبرک و اتفاقاً دوری از مُدهای پوک و مدرن غربی امروز. امروزه اما این مراسم در شهرهای بزرگی مثل تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز به یک رسم تفاخری تبدیل شده و در آن کلی بریزوبپاش میشود، طوری که متأسفانه هم حدود الهی رعایت نمیشود و هم حدودی که در مسائل مالی هست.»
وی میافزاید: «از نظر فرهنگ اسلامی و توحیدی، الزام خاصی برای ازدواج نیست، جز اینکه زن و مرد به هم تعهد میدهند که در سختی و راحتی همراه هم باشند. مراسم و مناسبتها کاملاً وابسته به عرف اجتماعی است که برای اهل تقوا این عرف میشود عرف مؤمنانه؛ یعنی چیزی که لزوماً بر اساس قواعد قرآن باشد. مثلاً یکی از آن قواعد، «قانون دوری از اسراف و تبذیر» است که متأسفانه در مراسمهای ما به شکل وسیعی وجود دارد. درحالیکه قرآن آن را یک خطقرمز جدی اعلام میکند «إن المُبَذِّرین کانُوا إخوانُ الشیاطین» یا «إن الله لا یحِبُّ المُسرفین». اینها هشدارهای کمرنگی نیست، ولی در فرهنگسازی اجتماعی ما متأسفانه بر این دو مبنا بهعنوان سیستمهای خطاسنجی و خطاشناسی مطلقاً تأکید نمیشود و این بلای اجتماعی مدام گسترش مییابد.»
الگو باشید
سعی کنید از زندگی بزرگان و شهدا الگو بگیرید و به روح حقیقی زندگی مشترک دلخوش بدارید.
خرید طلا و جواهر برای عروس مثل همیشه رسم بود، ولی اینها با وضع مالی یک معلم ساده جور درنمیآمد.از طرفی هم عزت نفسش اجازه نمیداد جوری مطرح كند كه اثر بدی داشته باشد یا باعث ناراحتی شود.
ضروریات را میخرید به طلا و جواهر كه میرسیدیم، میگفت: «اینها را باید سرفرصت مناسب باسلیقه یكدیگر بخریم.»
خوشم میآمد چنین عزتنفس و مناعت طبعی داشت. (خاطره از همسر شهید رجایی) زمان ما هم مثل همیشه رسم و رسوم ازدواج زیاد بود و تجملات بیداد میكرد، ولی ما از همان اول ساده شروع كردیم، خریدمان یك بلوز و دامن برای من بود و یك کتوشلوار برای مرتضی. چیز دیگری لازم نمیدانستیم! به حرف و حدیثها و رسم و رسوم هم كاری نداشتیم، خودمان برای زندگیمان تصمیم میگرفتیم. همینها بود كه زندگی را زیباتر میكرد. (خاطره از همسر شهید سید مرتضی آوینی)
كارمان برعكس شده بود به جای اینكه خانواده داماد برای پایین آوردن مهریه چانهزنی كنند برای بالا آوردنش اصرار میکردند. از آنها اصرار از دكتر انكار! چون ایشان اصلاً مسائل مالی را عامل اساسی نمیدانستند، وقتی از حسن خلق و دیانت داماد اطمینان پیدا میكردند، بقیه مسائل را حل شده میدیدند. از طرفی میگفتند: «ما برای جامعه الگو هستیم، نباید مبنایی بگذاریم كه دیگران بهسختی بیفتند. آخرسر هم مهریهای در حد متوسط آن روز تعیین شد.» (خاطره از همسر شهید مفتح)
مهریه ما یك جلد کلامالله مجید بود و یك سكه طلا. سكه را بعد عقد بخشیدم، اما آن یك جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و صفحه اولش اینطور نوشت: «امیدم به این است كه این كتاب اساس حركت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر كه همه چیز فناپذیر است، جز این كتاب.»حالا هر چند وقت یكبار كه خستگی بر من غلبه میكند، این نوشتهها را میخوانم و آرام میگیرم. (خاطرهای از همسر شهید جهانآرا)
راهکارهای مؤثر در ازدواج آسان
اولین گام اقدام فرهنگی است، خصوصاً از طریق رسانهها وظیفه رسانهها و انسانهای فکور و شخصیتهای دلسوز اجتماعی در این زمان القای دید واقعگرایانه به قشرهای مختلف اجتماع در زمینه ازدواج است که با توجه به عدم امکان فراهم شدن اموری از قبیل شغل و مسکن مناسب برای اکثر جوانان تا سالیان متمادی، نمیتوان توقع حل این مشکل را از راه اقتصادی در کوتاهمدت داشت.
حجتالاسلام محمد حیدریزاده یک کارشناس مسائل فرهنگی ضمن بیان مطلب بالا به تبیین گامهای دیگری جهت تسهیل ازدواج جوانان پرداخته و میگوید: «سوق دادن نگرش خانوادهها در جهت اهمیت فوقالعاده دادن به ازدواج فرزندان دومین گام خواهد بود. مهمترین عاملی که در ازدواج نقشی بسزا دارد، خانواده است، چون در اکثر موارد تا خانواده نخواهد، بههیچوجه ازدواج رخ نخواهد داد، گرچه دولت و تمام ارگانهای مربوطه بخواهند که جوان به سروسامان برسد. اگر خانوادهها واقعاً بخواهند و حرکت کنند، این خواست و حرکت آنها، حتی دولت و کل جامعه را نیز حرکت خواهد داد. این تغییر نگرش باید از طریق رسانهها خصوصاً صداوسیما با تهیه و تولید مصاحبه، فیلمها و سریالهای متناسب با این موضوع و همچنین توسط مبلغان محترم در محافل و مجالس مذهبی، صورت پذیرد.
اعطای بینش به جوانان در جهت تلاش برای رفع موانع فرهنگی ازدواج گام سوم محسوب میشود. ابتدا باید خود جوان باور کند که با تعلل و تأخیر انداختن ازدواج، نقد جوانی را از دست میدهد، و در قدم بعدی برای رفع موانع آن تلاش کرده و سعی کند افکار خانوادهاش را تغییر دهد و آنها را راضی نماید که لااقل به خاطر شرایط کنونی دست از توقعات خود بردارند.
گام چهارم توجه دادن به خانوادهها در مورد صلاحیت تازه جوانها است. برای ازدواج باید به خانوادهها توجه داد خدایی که در جوان احساس نیاز جنسی و عاطفی را بیدار کرده است، صلاحیت پاسخگویی به آن را از راه ازدواج به وی بخشیده است. در تازهجوان استعداد ذاتی پذیرش مسئولیت خانواده وجود دارد که باید با وارد شدن به مرحله عمل شکوفا شود، همانند ورزشکاری که تا وارد میدان تمرین عملی نشود، نمیتواند استعداد خود را شکوفا کند و در مسابقه برنده شود. تازهجوان، تا عملاً زیر بار مسئولیت نرود احساس مسئولیت او به فعلیت نمیرسد. ازاینرو خانواده باید ازدواج، او را در میدان زندگی وارد کرده و با همراهی او در این راه، بهتدریج وی را برای پذیرش عملی مسئولیت خانواده آماده کند.
ممکن نشان دادن ازدواج آسان پنجمین قدم است. میتوان با پخش نمونههای عملی از ازدواجهای آسان از سیما در قالب مصاحبه و فیلم و برنامههای ترکیبی، ممکن بودن آن را به خانواده و خود جوانان نشان داد.»
وی در ادامه به گامهای مؤثر دیگری در جهت تسهیل فرآیند ازدواج جوانان اشاره میکند:
- ترغیب شخصیتها و متمکنین به انجام ازدواج آسان (بدون خرج و مراسم سنگین) برای فرزندانشان در جهت فرهنگ شدن ازدواج آسان در جامعه.
- سعی در رفع ترس جوانان از ازدواج: اغلب جوانان از شکست در زندگی میترسند باید به آنها تذکر داد که احتمال شکست در بسیاری حرکتها وجود دارد؛ در این موارد باید سعی کرد باتدبیر، احتمال شکست را کاهش داد؛ نه اینکه از آن کارها صرفنظر کرد.
- توجه دادن به خانوادهها درخصوص آثار منفی مهریه سنگین: بسیاری از خانوادهها تصور میکنند با قرار دادن مهریه سنگین برای دخترشان، پایداری زندگی او را تضمین کردهاند؛ درحالیکه در آموزههای دینی ما زنی که مهرش بالا باشد، شوم خوانده شده و این حقیقتی است که دین، آن را به ما ارائه نموده و رعایت آن، مانع ازهمپاشیدگی خانواده است. چهبسا خانوادههایی که فقط بهخاطر همین موضوع با بحران مواجه میشوند و یا وصلتهایی که فقط بهخاطر آن سر نمیگیرد و عواقب بدی را به دنبال میآورد.
فعالسازی صاحبان سخن و قلم
در جهت تسهیل ازدواج
- عدم پخش برنامههایی که جوانان را از ازدواج بازمیدارد. بیشتر اوقات صداوسیما نزاع زوجین را به تصویر کشیده و باعث تأثیر منفی در ذهن جوانها و خانوادههایی که قصد ازدواج برای آنها را دارند، میشود. این برنامهها با ایجاد رعب و وحشت در دل جوانان، تا حدود زیادی آنها را از اقدام به ازدواج بازمیدارد.
- آشنا کردن مردم با نظر دین در مورد آسانگیری ازدواج و همچنین ارتقای سطح ایمان آنان. در صورت بالارفتن ایمان، دنیا، تجملات و تشریفات آن برایشان بیارزش خواهد شد.
- بررسی سیره اهلبیت(ع) در مورد ازدواج آسان و بیان آن.
- اصلاح فرهنگ شغلی: باید جوانان را توجیه و ترغیب کرد که با درنظر گرفتن استعداد، علاقه و امکانات خود شغلی را انتخاب کنند، نه اینکه تا یافتن پست و شغل دولتی بیکار بمانند، البته باید در جهت تطبیق فرهنگ جامعه با این تفکر نیز اقدام کرد.
- نقد فرهنگ غلط لزوم ازدواج فرزند بزرگتر قبل از کوچکتر.