برآیند جدیدترین گزارش مرکز آمار
690 هزار نفر بیکار و یک میلیون نفر از یافتن شغل ناامید شدند
مرکز آمار در جدیدترین گزارش خود از کاهش نرخ بیکاری به 5/9 درصد در فصل تابستان امسال خبر داده است.
بر اساس ارقام اعلامی مرکز آمار، در تابستان امسال تعداد بیکاران نسبت به تابستان سال گذشته 306 هزار نفر کمتر شده است. این کاهش عددی بیکاران، سبب شده نرخ بیکاری به 5/9 درصد کاهش یابد؛ اما ارقام مربوط به تعداد شاغلان و جمعیت فعال به خوبی نشان میدهد که کاهش بیکاری ناشی از اشتغالزایی نبوده، بلکه به علت افزایش بیکاران ناامید از یافتن شغل بوده که سبب کاهش یک میلیونی جمعیت فعال شده است.
به زبان سادهتر اگر دولت توانسته بود در یک سال اخیر 306 هزار شغل ایجاد کند تا همین تعداد از جمعیت بیکاران کاسته شود، بایستی به همین تعداد بر جمعیت شاغلان افزوده میشد. ولی ارقام مرکز آمار نشان میدهد اتفاقا تعداد شاغلان در همین مدت، 690 هزار نفر کاسته شده است.
نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران نشان میدهد، در حالی که در تابستان ۱۳۹۲، مجموعا ۲۲۱۶۷۴۱۸ شغل در اقتصاد ایران وجود داشته است، این تعداد در تابستان ۱۳۹۳ بیش از 690 هزار نفر کاهش یافته است.
کاهش 690 هزار نفری تعداد شاغلان طی یک سال اخیر نشان میدهد بر خلاف ادعاهای مبتنی بر خروج اقتصاد کشور از رکود و ربط دادن آن به مذاکرات هستهای و توافق ژنو، وضعیت اقتصادی کشور نسبت به سال قبل بهتر که نشده، بدتر هم شده است.
در هر صورت، دلیل این تخریب شغلی و این نرخ رشد هرچه باشد، حجم گسترده شغلهای از دست رفته و بیکار شدن 690 هزار نفر، که احتمالا بخش قابل توجهی از آنها سرپرست خانوار نیز بودهاند، چارهاندیشی فوری دولت و مجلس برای توقف این روند را ضروری میسازد.
گفتنی است پس از انتشار آمار نیروی کار، دو عدد مهم از این آمار استخراج شده است.
- عدد اول از دست رفتن حدود ۶9۰ هزار شغل در اقتصاد ایران در یک سال اخیر است.
- عدد دوم نیز کاهش نرخ بیکاری به 5/9 درصد است.
برخی رسانههای دولتی بر عدد دوم متمرکز شدهاند و آن را نشانه موفقیت دولت پس از چند سال ارزیابی کردهاند. برخی هم سوال کردهاند که چگونه ممکن است که هم شغلهای زیادی در اقتصاد از دست رفته باشد و هم نرخ بیکاری کم شده باشد.
در پاسخ باید گفت که در وضعیت فعلی، هر دو عدد اول و دوم خوشحالی ندارد. کاهش نرخ بیکاری ممکن است با از دست رفتن شغلها همزمان شود (این دو عدد تناقضی با هم ندارند و به معنای نادرست بودن آمار مرکز آمار نیست) و این مسئله هنگامی اتفاق میافتد که علاوه بر از دست رفتن ظرفیت شغلی اقتصاد و بیکار شدن عدهای، عدهای نیز به دلایل مختلف، از جمله ناامیدی از جستجوی کار، از بازار کار خارج شده باشند.
به عبارت دیگر، عدد دوم (کاهش نرخ بیکاری) اگر به منظور تبلیغاتی استفاده شود ممکن است خوشحالکننده به نظر برسد، اما با نگاه دقیق به آن، ممکن است به اندازه عدد اول و شاید بیشتر از آن نگرانکننده باشد.
به زبان سادهتر این مسئله را میتوان به صورت زیر تشریح کرد: نرخ بیکاری از تقسیم جمعیت بیکار بر جمعیت فعال به دست میآید. جمعیت فعال نیز مجموع تمام افرادی را شامل میشوند که یا شاغل بودهاند و یا بیکارِ در جست وجوی کار. بیکارانی که به دلایل مختلف، از جمله ناامیدی از جستجوی کار، تحصیل و ... در جستجوی کار نبودهاند اساسا جزو جمعیت فعال به حساب نمیآیند.
آمارهای منتشر شده نشان میدهد طی یک سال اخیر، حدود 9/1 درصد از نرخ مشارکت اقتصادی و حدود یک میلیون نفر از جمعیت فعال کم شده اند. به عبارت دیگر، یک عدد از صورت و مخرج کسر نرخ بیکاری کم شده و بدون ایجاد شغل (خالص شغلهای ایجاد شده)، نرخ بیکاری نیز کاهش پیدا کرده است.
سوالی که مطرح میشود این است که دلیل کاهش قابل توجه در نرخ مشارکت و جمعیت فعال چه بوده است. به نظر میرسد، تغییر خاصی در سال گذشته در ظرفیت جذب مراکز آموزشی و یا آمار محصلین در ردههای مختلف به وجود نیامده است. به این ترتیب، اگر خروج این عده از بازار کار به دلیل ناامید شدن آنها از جستوجوی کار باشد، در مجموع وضعیت بازار کار در سال گذشته ممکن است نگران کنندهتر شده باشد: از دست رفتن نزدیک به هفتصد هزار شغل و ناامید شدن احتمالی نزدیک به یک میلیون نفر از پیدا کردن شغل. ناامیدی این عده از حاکمیت در تامین شغل ممکن است از بیکار شدن عدهای برای بار اول هم خطرناکتر باشد.
خلاصه اينكه، نگاه دقیق به آمار بیکاری نشان میدهد که کاهش نرخ بیکاری به زیر ده درصد، به دلیل گفته شده، نه تنها خوشحالکننده نیست بلکه بیشتر نگرانکننده هست. خوشحالی برخی محافل و رسانههای دولتی از این کاهش نرخ نباید رئیس جمهور و تصمیمگیران را به اشتباه بیندازد و آنها را از تلاش مضاعف برای بهبود وضع اقتصاد بازدارد.
به زبان سادهتر اگر دولت توانسته بود در یک سال اخیر 306 هزار شغل ایجاد کند تا همین تعداد از جمعیت بیکاران کاسته شود، بایستی به همین تعداد بر جمعیت شاغلان افزوده میشد. ولی ارقام مرکز آمار نشان میدهد اتفاقا تعداد شاغلان در همین مدت، 690 هزار نفر کاسته شده است.
نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران نشان میدهد، در حالی که در تابستان ۱۳۹۲، مجموعا ۲۲۱۶۷۴۱۸ شغل در اقتصاد ایران وجود داشته است، این تعداد در تابستان ۱۳۹۳ بیش از 690 هزار نفر کاهش یافته است.
کاهش 690 هزار نفری تعداد شاغلان طی یک سال اخیر نشان میدهد بر خلاف ادعاهای مبتنی بر خروج اقتصاد کشور از رکود و ربط دادن آن به مذاکرات هستهای و توافق ژنو، وضعیت اقتصادی کشور نسبت به سال قبل بهتر که نشده، بدتر هم شده است.
در هر صورت، دلیل این تخریب شغلی و این نرخ رشد هرچه باشد، حجم گسترده شغلهای از دست رفته و بیکار شدن 690 هزار نفر، که احتمالا بخش قابل توجهی از آنها سرپرست خانوار نیز بودهاند، چارهاندیشی فوری دولت و مجلس برای توقف این روند را ضروری میسازد.
گفتنی است پس از انتشار آمار نیروی کار، دو عدد مهم از این آمار استخراج شده است.
- عدد اول از دست رفتن حدود ۶9۰ هزار شغل در اقتصاد ایران در یک سال اخیر است.
- عدد دوم نیز کاهش نرخ بیکاری به 5/9 درصد است.
برخی رسانههای دولتی بر عدد دوم متمرکز شدهاند و آن را نشانه موفقیت دولت پس از چند سال ارزیابی کردهاند. برخی هم سوال کردهاند که چگونه ممکن است که هم شغلهای زیادی در اقتصاد از دست رفته باشد و هم نرخ بیکاری کم شده باشد.
در پاسخ باید گفت که در وضعیت فعلی، هر دو عدد اول و دوم خوشحالی ندارد. کاهش نرخ بیکاری ممکن است با از دست رفتن شغلها همزمان شود (این دو عدد تناقضی با هم ندارند و به معنای نادرست بودن آمار مرکز آمار نیست) و این مسئله هنگامی اتفاق میافتد که علاوه بر از دست رفتن ظرفیت شغلی اقتصاد و بیکار شدن عدهای، عدهای نیز به دلایل مختلف، از جمله ناامیدی از جستجوی کار، از بازار کار خارج شده باشند.
به عبارت دیگر، عدد دوم (کاهش نرخ بیکاری) اگر به منظور تبلیغاتی استفاده شود ممکن است خوشحالکننده به نظر برسد، اما با نگاه دقیق به آن، ممکن است به اندازه عدد اول و شاید بیشتر از آن نگرانکننده باشد.
به زبان سادهتر این مسئله را میتوان به صورت زیر تشریح کرد: نرخ بیکاری از تقسیم جمعیت بیکار بر جمعیت فعال به دست میآید. جمعیت فعال نیز مجموع تمام افرادی را شامل میشوند که یا شاغل بودهاند و یا بیکارِ در جست وجوی کار. بیکارانی که به دلایل مختلف، از جمله ناامیدی از جستجوی کار، تحصیل و ... در جستجوی کار نبودهاند اساسا جزو جمعیت فعال به حساب نمیآیند.
آمارهای منتشر شده نشان میدهد طی یک سال اخیر، حدود 9/1 درصد از نرخ مشارکت اقتصادی و حدود یک میلیون نفر از جمعیت فعال کم شده اند. به عبارت دیگر، یک عدد از صورت و مخرج کسر نرخ بیکاری کم شده و بدون ایجاد شغل (خالص شغلهای ایجاد شده)، نرخ بیکاری نیز کاهش پیدا کرده است.
سوالی که مطرح میشود این است که دلیل کاهش قابل توجه در نرخ مشارکت و جمعیت فعال چه بوده است. به نظر میرسد، تغییر خاصی در سال گذشته در ظرفیت جذب مراکز آموزشی و یا آمار محصلین در ردههای مختلف به وجود نیامده است. به این ترتیب، اگر خروج این عده از بازار کار به دلیل ناامید شدن آنها از جستوجوی کار باشد، در مجموع وضعیت بازار کار در سال گذشته ممکن است نگران کنندهتر شده باشد: از دست رفتن نزدیک به هفتصد هزار شغل و ناامید شدن احتمالی نزدیک به یک میلیون نفر از پیدا کردن شغل. ناامیدی این عده از حاکمیت در تامین شغل ممکن است از بیکار شدن عدهای برای بار اول هم خطرناکتر باشد.
خلاصه اينكه، نگاه دقیق به آمار بیکاری نشان میدهد که کاهش نرخ بیکاری به زیر ده درصد، به دلیل گفته شده، نه تنها خوشحالکننده نیست بلکه بیشتر نگرانکننده هست. خوشحالی برخی محافل و رسانههای دولتی از این کاهش نرخ نباید رئیس جمهور و تصمیمگیران را به اشتباه بیندازد و آنها را از تلاش مضاعف برای بهبود وضع اقتصاد بازدارد.