kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۴۸۷۷
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۳:۴۴
سالگرد درگذشت آیت‌الله سید عبدالحسین موسوی‌لاری

دویست سال فتوای جهاد علیه انگلیس

 

دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان
«...اعلام فرمان قضا جریان حضرت سبحان و محکمات قرآن و امام زمان(عج) یا ایها الذین آمنوا جاهدوا الکفار و المنافقین و من یتولهم منکم فانه منهم. اعلان به هرکس و هرجا از فرق مسلمین‌، خارج و داخل حتی بر نسوان و صبیان و سلطان و فرمانفرما و قوام و اعراب و هرکس که لاف از مسلمانی می‌زند، واجب فوری و عینی است. خصوصا در این زمان امتحان کفر و ایمان، جهاد و دفاع این کفار حربی ابالیس انگلیس و اعوان ایشان... و هرکس تخلف و تقاعد از این جنبش مجاهدین و از این جهاد اکبر و نهی از منکر نماید، کان تخلف از جیش اسامه و امام عصر‌(ع) نموده اعم از اینکه ملحق به جیش کفار بشود یا نشود، مرتد و خارج از اسلام است و مال و جان او، مال و جان مسلمانان است ولو قوام‌الملک باشد، چنان‌که شارع مقدس فرموده.
اقل خدام الشریعهًْ المطهرهًْ عبدالحسین الموسوی...»1
این فتوای قاطع جهاد از سوی آیت‌الله سید عبدالحسین لاری، یکی از علما و مجتهدین بنام و مبارز تاریخ این سرزمین علیه تجاوز نیروهای انگلیسی به جنوب ایران و اذیت و آزار و تجاوز به مال و ناموس مردم در 21 اردیبهشت 1297 برابر اول شعبان 1336صادر گردید که همه مسلمین اعم از زن و مرد و کوچک و بزرگ و شاه و رعیت و اقوام مختلف را در هرکجای سرزمین‌های اسلامی به جهاد فراخوانده و هرگونه تخلف و تساهل در مقابل این حکم را تخلف از سپاه امام زمان به‌شمار آورده و متخلف را مرتد و خارج از اسلام اعلام نمود.
این حکم در شرایطی صادر شد که انگلیسی‌ها پس از درگیری با تنگستانی‌ها و شهادت رئیسعلی دلواری‌، مقر فرماندهی و تحرکات نظامی خود را در جنوب ایران قرار داده و یک نیروی نظامی متشکل از فرماندهان انگلیسی، افسران باقیمانده ژاندارمری و مزدوران هندی و ایرانی را در صفر سال 1335 هجری قمری به نام پلیس جنوب تشکیل داده بودند.2
آنها به بهانه برقراری امنیت، ظلم و ستم بسیاری را به مردم روا داشتند‌، ولی در مقابل‌، همچنان دولت مرکزی و به‌اصطلاح ملی‌گراها و شبه‌روشنفکران پیرامون آن در مقابل این نقض آشکار حاکمیت ملی بی‌تفاوت بوده و بعضا حتی به نیروهای اجنبی کمک هم می‌رساندند. اما عشایر و ایلات همچنان در مقابل این تجاوزات مقاومت کردند. تا اینکه نیروهای ارتش انگلیس به یکی از قبایل قشقایی به نام دره شوری حمله کرده و در غیاب مردان ایل، زنان و کودکان‌شان را به قتل رساندند.3
در اینجا بود که آیت‌الله سید عبدالحسین لاری فتوای قاطع خود را برای جهاد علیه انگلیس صادر نمود و در پی آن نیروهای مجاهد عشایری شکست‌های پی‌در‌پی به نیروهای انگلیس وارد کرده و آنها را تا حد بسیاری وادار به عقب‌نشینی نمودند.
تلاش برای برپایی حکومت اسلامی
آیت‌الله سید عبدالحسین لاری که به امر ولی‌فقیه زمانش یعنی میرزای شیرازی از نجف به لار مهاجرت نموده بود‌، پس از تاسیس حوزه علمیه در آن شهر به تربیت طلاب و روحانیون آگاه و مبارز اقدام ورزید. او برای برپایی حکومت اسلامی به زمینه‌چینی آن از طریق درس و بحث و ترویج مباحث مربوطه در جامعه آن روز لارستان پرداخت.
از طرف دیگر مقلدانش را به آموزش نظامی و تشکیل دسته‌جات مسلح، ترغیب نمود. گروه‌هایی که بعدها به «تفنگچیان سید لاری» و «چریک‌های فارس و سید لاری» مشهور شدند و در مبارزه و جهاد علیه اشغالگران انگلیسی بسیار موثر بودند. سرانجام آیت‌الله موسوی‌لاری فتوایی مبنی بر تغییر حکومت قاجار و برپایی حکومت اسلامی صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود:
«واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه».۴
سپس به وسیله مردم و نیروهای مسلحی که از مدت‌ها پیش تدارک دیده بود علیه نیروهای انگلیسی و مزدوران داخلی آنها وارد جنگ و جهاد شد و خطه لارستان را از لوث وجود آنها پاک کرد و حکومت اسلامی را برپا ساخت.
او در لارستان، احکام سیاسی و قضایی اسلامی را جاری نمود‌، از دادن مالیات به شاهان قجری خودداری کرد و حتی تمبری با نام «پست ملت اسلام» چاپ نمود تا از تمبرهای قاجاری تشخیص داده شود. حکومت اسلامی سید عبدالحسین از تشکیلات اجرایی هم برخوردار شد و چنان‌که در اسناد تاریخی آمده است، در آن حکومت سکه ضرب شد و اسکناس هم چاپ و انتشار یافت.
آیت‌الله لاری برای مقابله با سلطه اقتصادی بیگانه و به‌خصوص انگلیس و حمایت از کالاهای داخلی و تولیدات ملی، فتوایی مبنی بر تحریم کالاهای خارجی که نمونه‌هایش در داخل کشور تولید می‌شد، صادر کرد.
200 سال پیش، اولین فتوای جهاد علیه انگلیس
پیش از آیت‌الله شیخ عبدالحسین لاری نیز همواره در طول تاریخ این سرزمین، علما و روحانیت مبارز در مقابل هجوم و تجاوز اشغالگران ایستادگی کرده و پیشاپیش مردم مسلمان، آنها را دعوت به مقاومت و مبارزه علیه اشغال بیگانگان نمودند.
در سال 1249 هجری قمری به‌دنبال گردن‌کشی حاکم هرات (یکی از شهرهای استان خراسان آن زمان) عباس میرزا مامور تنبیه وی شد و غائله را خواباند‌، ولی به همین بهانه ناوگان جنگی بریتانیا، جنوب کشور را محاصره کرد و سربازانش را در سواحل ایران پیاده کرد.
در مقابل بی‌عملی و انفعال دولت وقت و کارگزاران محلی حکومت در برابر این تجاوز، تنها آیت‌الله شیخ حسن مجتهد آل‌عصفور، از علمای بوشهر بود که مردم این شهر را به سرکردگی باقرخان تنگستانی به مقابله با اشغالگران انگلیسی فراخواند و همراه آنها به نبرد برخاست.5
همه علمای شهرهای ایران به میدان جهاد آمدند
بار دوم در زمان ناصرالدین شاه، باز هم انگلیس به بهانه هرات، جزیره خارک و شهر بوشهر را اشغال کرد و لشکری هم به سوی خرمشهر گسیل داشت. خبر حمله انگلیس به خاک کشور هرچند برای دولت ایران اهمیت نداشت که حتی حاکمان و دست‌نشاندگان محلی این دولت با اشغالگران خارجی دست همکاری دادند، اما مجددا علما به صحنه آمدند و آنچنان‌که مولف «ناسخ‌التواریخ» می‌نویسد:
«...علما و مجتهدین که در ترویج دین، جان و جاه را مکانت خاک راه نگذارند، در حوزه محراب و عرشه منبر، مردم را مخاطب داشتند و به تحریض جنگ هماهنگ فرمودند...»6
به این ترتیب علمای شهرهای مختلف هر یک طوماری نگاشتند و خود و پیروان‌شان به جهاد علیه اشغالگران انگلیسی برخاستند.
اما سومین تهاجم ارتش بریتانیا علیه خاک ایران در اوایل جنگ جهانی اول اتفاق افتاد و انگیسی‌ها در همان ابتدای جنگ، به بهانه حفاظت از پالایشگاه نفت ایران و انگلیس در آبادان به سوی اروندرود حرکت کردند و آبادان را اشغال نمودند. سپس به بهانه حفظ خطوط لوله نفت، اهواز را نیز به اشغال خود درآورده و برای حفظ تاسیسات مخابراتی، بوشهر را نیز تصرف کردند.
در پی تجاوز انگلیس به جنوب ایران و تصرف بخش بزرگی از خاک کشور، بنادر و مناطق نفت‌خیز و در مقابل سکوت و مماشات دولت مرکزی، اعلام عام جهاد مراجع در عتبات عالیات بر ضد نیروهای انگلیسی و پیشتازی مجتهدین محلی موجب یک قیام ملی و افتخارآفرین در تاریخ معاصر این سرزمین علیه بیگانه و بیگانه‌پرستی گشت. آن هم در دورانی که باز نیروهای به‌اصطلاح ملی و شبه‌روشنفکر یا در سکوت مرگبار فرو رفته بودند و یا با اشغالگران همکاری می‌کردند.
فتوایی که رئیسعلی دلواری را به شوق آورد
در این میان آیت‌الله شیخ محمدحسین برازجانی بر ضد نیروهای تجاوزگر انگلیسی اعلام جهاد کرد و به رهبری ستاد جنگ پرداخت. وی مجتهد برازجان و طرف اعتماد اهالی دشتی و دشتستان و جنوب ایران بود. پس از وصول حکم جهاد از طرف علمای عراق‌، معظم‌له نیز فتوای جهاد داد و با رؤسای مجاهدین متحد شد و در راه مدافعه از وطن سخت کوشید.
در پی این مجاهدت‌، سِر پرسی کاکس، کنسول انگلیس در بوشهر نامه اخطارآمیزی به وی مخابره کرد که با پاسخ هوشمندانه و شجاعانه آیت‌الله برازجانی مواجه شد. پاسخ عالمانه مجتهد برازجان‌، طنین امید در دل‌های مشتاقان جهاد ایجاد کرد‌، چنان‌که رئیسعلی کدخدای جوان و متدین دلوار از روستاهای بوشهر چنان تحت تاثیر قرار گرفت که طی نامه‌ای به مجتهد کازرون ضمن تجلیل و تحسین از جوابیه او به کنسول انگلیس، از وی اذن جهاد خواست.
سرانجام پس از آنکه نیروهای انگلیسی خانه حاج علی تنگستانی را به توپ بستند و اموال و دارایی‌اش را مصادره و چند تن از بستگانش را به قتل رساندند، علمای دشتی و دشتستان مثل شیخ محمدحسین برازجانی و سید مرتضی اهرَمی‌، اعلان جهاد کردند. به‌دنبال فتوای جهاد علما‌، 3 تن از خوانین متدین و شجاع به نام‌های رئیسعلی‌خان دلواری، زائرخضرخان اهرَمی و شیخ حسین‌خان چاکوتاهی به دستور مجتهد برازجان متحد شدند و نیروهای خود را علیه ارتش بریتانیا سازماندهی کردند.
نیروهای انگلیسی بندر بوشهر را به اشغال خود درآوردند و حاکم ایرانی بوشهر را دستگیر کرده پرچم ایران را پایین آورده و لگدمال کردند. تمام اداره‌های دولتی را تصرف نموده، ژاندارم‌های ایرانی را خلع سلاح و بیرون کردند و با اعلام حکومت نظامی چند نفر از مخالفین انگلیس را دستگیر و به همراه نماینده دولت به‌صورت تبعیدی به هند فرستادند.
اینچنین بود که مجاهدین بوشهر به سرکردگی رئیسعلی دلواری بنا بر فتوای علما به مقاومت در مقابل اشغالگری نیروهای بریتانیا روی آوردند و برگی زرین در مجاهدت‌های تاریخ این سرزمین برجای گذاردند.
___________________________
1- روح‌الله حسینیان- چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- تهران- 1391 2- همان 3- همان 4- فتوکپی حکم جهاد آیت‌الله‌العظمی سید عبدالحسین لاری- دفتر امام جمعه جهرم. 5- فارسنامه ناصری- جلد اول- ذکر وقایع سال 1254 قمری- صفحه 776 6- ناسخ‌التواریخ- محمدتقی لسان‌الملک سپهر- به اهتمام جمشید کیان‌فر- انتشارات اساطیر