kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۴۶۲۷
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۸

تأملی بر مناظره دکتر غنی‌نژاد و دکتر درخشان در برنامه جهان‌آرا

 
 
کامران پورعباس
اخیراً مناظره دکتر غنی‌نژاد و دکتر درخشان در برنامه جهان‌آرا پخش گردید که در آن دکتر غنی‌نژاد با نگاه لیبرال و حتی در برخی موارد سکولار شبهات و هجمه‌های ضددینیِ متعددی را مطرح کرد که این موضوع بازتاب گسترده‌ای در فضای رسانه‌ای و مجازی داشت و انتقادات بسیار زیاد و تندی را از جانب جناح متدین و انقلابی برانگیخت و موجب خون دلِ نیروهای حزب‌اللهی گردید. از جمله این شبهات و هجمه‌ها این بود که دکتر غنی‌نژاد از غیرمتخصص بودن فقها و ولی‌فقیه در اقتصاد و ضرورت عدم دخالت‌شان در اقتصاد صحبت کرد.
در این نوشتار قصد داریم به این شبهه پاسخ مستدل و منطقی و مصداقی بدهیم.
نکته اول آن که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نشست و برخاست‌های بسیاری با اقشار مختلف از جمله نخبگان و کارشناسان در تمامی عرصه‌ها دارند و علاوه‌بر اینها ایشان اخبار و اطلاعات گسترده‌ای را از کانال‌های متعدد دریافت می‌نمایند که نتیجه همه اینها اِشراف رهبری بر مقوله‌های مختلف است. کارشناسان در هر عرصه در حد خودشان و به تناسب پشتکارشان اطلاعات دارند و برخی نیز اطلاعات‌شان فقط آکادمیک و تئوریک بوده و برخی نیز متأسفانه خودباختگی و غربزدگی بر دانش و اطلاعات‌شان سایه افکنده و قبله آمال‌شان غربی‌ها هستند و مسحور پاره‌ای پیشرفت‌های ظاهری و مادی غربی‌ها شده و این عشقِ پلید چشم و گوش‌شان را کر و کور نموده و معایب و مصائب و باطن غرب و مظاهر غربی را نمی‌بینند یا می‌بینند و خود را به خواب می‌زنند. 
گستردگی ارتباطات و اطلاعاتی که به رهبری می‌رسد، بی‌نظیر است.
مقام معظّم رهبری به دليل مطالعات عمیق و گسترده و همه‌جانبه، ديدارها و تعاملات گسترده با مردم و مسئولان، سرکشی به اقصی نقاط کشور و نشست و برخاست با اقشار مختلف، همواره اطلاعات وسیعی از اوضاع و عرصه‌های گوناگون کسب می‌نمایند.
در دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با دانشگاهیان، معظّم‌له اغلب به پرسش‌های زیادی از جانب دانشجویان پاسخ گفته‌اند. همواره در اثنای پرسش‌های دانشجویان مسائل عدیده‌ای از جمله مسائل روز کشور مطرح می‌شود که پاسخ‌های رهبری نشان از آگاهی عمیق و دقیق از مسائل کشور دارد.
در خلال سخنرانی‌های معظّم‌له که هر چند روز یک بار انجام می‌شود نیز جدیدترین رویدادهای کشور و تحلیل‌ها و توصیه‌های ایشان ارائه می‌گردد.
تبیین نیازهای جامعه، انتظارات از مردم و مسئولان و نهادها و ارگان‌ها، واکاوی و موشکافی موضوعاتِ مربوط به هر قشر و هر صنف در سخنرانی‌های رهبر انقلاب نشانگر آن است که ایشان مطالعه و اطلاعات وسیعی از حوزه‌های مختلف دارند. 
علاوه‌بر اینها مداخلات به موقعی که رهبر انقلاب در بحبوحة بحران‌های سیاسیِ داخلی در برهه‌های مختلف نمودند و احکام حکومتی‌ای که برای حل بن‌بست‌های نظام صادر فرمودند حکایت از اشرافِ معظّم‌له بر امور کشور دارد. حل مناقشه مجلس هفتم و قوّه مجریه در موضوع استیضاح برخی وزرا، حل اختلافات و بحران‌های ایجاد شده در انتخابات‌های مختلف همچون انتخابات مجلس ششم و هفتم و انتخابات ریاست جمهوری دهم، جلوگیری از تغییر قانون مطبوعات در مجلس ششم و ممانعت از ادامه عقب‌نشینی در سیاست‌های هسته‌ای در دولت هشتم و.... از این جمله‌اند.
به صراحت می‌توان چنین گفت که در موارد مختلف از ذکر ریزترین و دقیق‌ترین و مصداقی‌ترین جزئیات در سخنان رهبری حیرت می‌کنید. اظهارنظرهای متعددی از شخصیت‌های معروف داخلی و خارجی در این زمینه وجود دارد که برای نمونه فقط دو مورد ذکر می‌گردد.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدی گلپایگانی مسئول دفتر مقام معظّم رهبری خاطرنشان می‌نماید:
«مقام معظّم رهبری از همة مسائل و جریانات باخبرند و به اقتضای مسئولیتشان، شاید اوّلین شخصی باشند که از مسائل و جریاناتی که اتّفاق می‌افتد، مطلّع می‌شدند.»
سید حسن نصرالله:
«شناخت شخصی و مستقیم و نزدیک بنده از امام خامنه‌ای به سال ۱۹۸۶ بازمی‌گردد، سالی که دیدارهای متعدّد و فشرده‌ای برای بنده فراهم شد و باعث شد تا با افکار، آرا، مبانی، طرز تفکّر و تحلیل وقایع، روش رهبری و حکومت و تصمیم‌گیری و شاخصه‌های اخلاقی دلپذیر ایشان که با تواضع، نرمخویی، مهربانی، صبر، سعه صدر، زهد و ساده‌زیستی و... همراه بود، بیشتر آشنا شوم.
بنده اکثر کتاب‌های ایشان را خوانده‌ام و می‌توانم ادّعا کنم قریب به اتّفاق نگاشته‌ها، گفت‌وگوها و بیانات ایشان را از هنگام رحلت امام خمینی قدّس سرّه الشّریف تا کنون دنبال کرده‌ام. اینها را می‌گویم تا شهادتی بدهم. همچنین حجم وسیعی از دروس فقهی ضبط‌شده ایشان، در چند باب از فقه، را گوش کرده‌ام. و پس از اطّلاع از شهادت تعداد پرشماری از کسانی که ایشان را از نزدیک می‌شناسند، حال یا فقها، متفکّران، سران یا نخبگان سیاسی و فرهنگی و پس از کنکاش در سیره شخصی، علمی، فکری، جهادی و سیاسی ایشان، می‌توانم با اطمینان کامل بگویم: ما در برابر امامی هستیم در رهبری و حسن حکومت، در تقوا و زهد، در فقه و اجتهاد، در تفکّر و تفکیک ساحات و نوآوری، عظیم‌الشان. ما در برابر امامی هستیم که نگاهی همه‌جانبه، عمیق، مستحکم و استوار دارد. نگاهی که بر مبانی زیر بنا نهاده شده:
اوّل: مبانی اصیل فکری و علمی.
دوّم: شناخت نیازهای معاصر و مشکلات موجود.
سوّم: شناخت ظرفیّت‌های انسانی و مادّی موجود در امّت.
چهارم: شناخت راه‌حل‌های مناسب و تنیده در اصول و مبانی اسلام.
به واسطه این نگاه همه‌جانبه است که می‌بینیم ایشان در تمام رخدادها، تحوّلات و موضوعات، روشن و عمیق وارد می‌شود. از هر زاویه‌ای و با هر تخصّص و رویکردی که با ایشان برخورد داشته باشید، خود را در برابر رهبری خواهید یافت که موضوع را حتّی با جزئیّات می‌شناسد و مانند یک متخصّص در این باره صحبت می‌کند، و مدام مسائلی جدید و در عین حال کاملا مرتبط با آن زمینه طرح می‌نماید.»
در مباحث اقتصادی و تولیدی نیز رهبر انقلاب همچون سایر عرصه‌ها نظرات و دیدگا‌ه‌های متعدد بسیار عمیقِ کارشناسانه داشته و به ویژه در بحث موانع پیش روی تولید، روشنگری‌ها و افشاگری‌های بسیار گسترده‌ای در مورد ریزترین و فنی‌ترین جزئیات و مصادیق این موانع انجام داده‌اند که حیرت‌انگیز و مافوق‌ تصور است.
مهم‌تر از همه آنکه رهبر انقلاب مسائل و مباحث کارشناسی در عرصه‌های مختلف را با اهداف و ضروریات عالیه اسلام و انقلاب و نظام مانند استقلال و ویژگی‌های دشمنان و... می‌سنجند که متاسفانه بسیاری از کارشناسان از آن غافلند. مثلاً در ماجرای اعتراض به سند 2030 و رد آن از جانب رهبری، برخی از همین به اصطلاح کارشناسان و تحصیلکردگان غربزده در دولت قبلی و احزاب همسوی‌شان بسیار جنجال کرده و از عدم اطلاع رهبری از مسائل فنی و کارشناسی سخن گفته و برخی نیز که محتاط‌تر بودند، ادعا کردند که اطلاعات نادرست به رهبری داده‌اند و سند 2030 را اشتباه ترجمه کرده‌اند و... 
در مقابل همه اینها رهبر انقلاب از منافات داشتنِ این سند با استقلال کشور و اینکه نباید اسناد آموزشی و فرهنگی کشور توسط بیگانه‌ها نوشته شود و ضرورت تصویب اسناد بالادستی ما در کشور خودمان سخن گفتند، نکته‌ای که هر عقل سلیمی می‌پذیرد و هیچ کدام از این به اصطلاح کارشناسان و غربزدگان به آن نیندیشیده بودند و در تحلیل‌ها و کارشناسی‌های‌شان لحاظ نکرده بودند. 
در مورد برجام نیز طیف عظیمی از دیپلمات‌ها و کارشناسان و نخبگان در دولت و مجلس روی آن کار کردند و برجام را تأیید و تصویب کردند، اما وقتی نوبت به تأیید رهبری رسید با الزامات نه‌گانه فنی و کارشناسی متن برجام را تأیید نمودند که از جمله آنها گرفتنِ تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرف‌های مقابل در مسیر لغو تحریم‌های ظالمانه اقتصادی و مالی بود که هرگز توسط دولت قبل انجام نشد و در نتیجه برجام ابتدا با بدعهدی و دبه کردنِ آمریکا و در ادامه با پاره کردن علنی و لغو برجام توسط رئیس‌جمهور قبلی آمریکا مواجه گردید و این در حالی بود که رهبر انقلاب قبل از تصویب برجام نیز بارها در مورد عدم اعماد به دشمن و لبخند دشمن به کارشناسان و دیپلمات‌ها هشدار فرموده بودند که توجهی به این هشدارها نیز نشد.
نکته دیگر آن که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با وجود این اِشراف گسترده که زبانزد جهان و جهانیان است، ورود مستقیم به حوزه‌های تخصصی نمی‌نمایند و فقط در قالب رهنمود در دیدار با اقشار مختلف و مسئولان نظریات‌شان را ارائه می‌نمایند و البته تجربه هم نشان داده هر جا این رهنمودها نصب‌العین قرار گرفته و به آنها عمل شده، پیشرفت‌های شگفت‌انگیز و مافوق تصوری حاصل گردیده است مثل صنایع نظامی و موشکی. 
در مورد سیاست‌های کلی نظام هم که تا کنون در عرصه‌های مختلف توسط رهبری به صورت مستقیم ابلاغ گردیده‌اند باز این سیاست‌ها با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام که متشکل از عالی‌ترین نخبگان و کارشناسان در عرصه‌های مختلف است، تهیه گردیده و توسط رهبری ابلاغ شده‌اند. 
نکته آخر در این باره آن که تفکر لیبرالیسم که دکتر غنی‌نژاد و همفکرانش بر آن تکیه و اصرار دارند معایب و مصائب گسترده و ویرانگری نیز دارد که خود جوامع غربی را نیز تا کنون مبتلا کرده است. دور بودن از دین و خدا و اخلاق، مهم‌ترین نقایص و خلأهای این مکتب غربی است که رهاورد آن از بین رفتن بنیان خانواده، رواج و گسترش فساد و فحشای گسترده و وقوع رکود و تورم‌های شدید و بحران‌های اقتصادی متعدد در غرب و آمریکا بوده است. تعطیلی چندین باره دولت فدرال در آمریکا که چندین بار اتفاق افتاده در اثر بحران اقتصادی اتفاق افتاده است. جنگ‌هایی که در سراسر جهان برپا شده و لشکرکشی‌ها و تجاوزات و غارتگری‌های کشورهای غربی در آفریقا و آسیا و خاورمیانه رهاورد فرهنگ منحطِ لیبرالیسم است.
ناگفته پیداست که روشنفکران غربزده به خوبی از این معضلات و تباهی‌ها آگاهند چرا که آن قدر اخبارشان در رسانه‌های داخلی و خارجی و غربی منتشر شده که غیر قابل انکار هستند؛ اما خود را به خواب زده‌اند و به قول معروف: کسی را که خوابیده می‌شود بیدار کرد، ولی کسی را که خودش را به خواب زده هیچ‌گاه نمی‌توان بیدار کرد.