جنگ قدرت بین ژنرالها در سودان نقش قدرتهای بزرگ و سناریوهای پیش رو
اشاره:
سودان سومین کشور بزرگ آفریقایی این روزها درگیر کشمکش بین دو گروه نظامی است که وضعیت این کشور را قدم به قدم از فروماندگی به سمت جنگ داخلی سوق میدهد. ارتش سودان در سال 2019 میلادی با کودتای نظامی «عمرالبشیر» را سرنگون و خود زمام امور این کشور را بر عهده گرفت و حالا در خود این ارتش گروهی علیه ژنرالهای حاکم دست به کودتا زدهاند. «عبدالفتاح البرهان» فرمانده ارتش بعد از کودتای 2019 زمام امور را به دست گرفت و سعی در بسط قدرت خود در سرتاسر کشور داشت اما همین زمان «نیروهای واکنش سریع» به رهبری «حمیدتی» تبدیل به نیرویی موازی شد و اقتدار برهان را به چالش کشید. حاکم نظامی سودان سعی داشت با انحلال این نیروی نظامی قدرت و اقتدار آن را تضعیف کند و همین مسئله منجر به بحران کنونی و کودتای نیروهای واکنش سریع در این کشور شد. از شنبه 26 فروردین که بحران کنونی با یورش خودروهای زرهی نیروهای واکنش سریع به کاخ ریاست جمهوری سودان شروع شد تا کنون بیش از 500 نفر در درگیریهای داخلی این کشور کشته شدهاند و روز به روز بر تعداد کشتهها و همچنین آوارهها افزوده میشود. در گزارش پیش رو نگاهی میاندازیم به تشدید بحران انسانی، نقش قدرتهای بزرگ، بازیگران منطقهای و رژیم صهیونیستی در بحران کنونی سودان.
سرویس خارجی کیهان
از فروماندگی تا جنگ داخلی
دولتهای فرومانده به دولتهایی اطلاق میشود که دولت-ملت، منافع ملی و هویت ملی به معنای واقعی در آنها شکل نگرفته است. این دولتها از اِعمال حاکمیت بر تمامی قلمروی سرزمینی و حفاظت از مرزهای خود ناتوان هستند، قادر به حفظ امنیت مردم خود نیستند، وظایف اداری- سازمانی مورد نیاز برای مردم را نمیتوانند اجرا کنند و تنها خدمات عمومی را به صورت کاملاً حداقلی برای مردم تامین میکنند. انحصار کاربرد مشروع زور را در قلمرو خود به دلیل وجود گروههای شبه نظامی قومی و قبیلهای مختلف از دست دادهاند. کنترلی بر منابع ندارند، توسعه اقتصادی این کشورها نامتوازن است، گروههای قومی و قبیلهای در این کشورها ایجاد ترس و وحشت میکنند. بازیگران خارجی به دلیل ضعف دولت مرکزی در این کشورها مداخله میکنند و از گروههای مختلف در راستای منافع خود حمایت میکنند. قدرت نیز بین دولت ضعیف، قبایل و گروههای قومی تقسیم شده است. تمامی فاکتورهای فوق در مورد سودان صدق میکند و بر این اساس این کشور طی چند دهه گذشته همواره از سوی نهادهای بینالمللی به عنوان یکی از کشورهای فرومانده در آفریقا طبقهبندی شده است. تحولات دو هفته اخیر سودان نیز فروماندگی این کشور را تشدید کرده و سودان قدم به قدم به سمت جنگ داخلی پیش میرود. به نظر میرسد هیچ یک از دو طرف درگیر(ارتش و نیروهای واکنش سریع) به دلیل توازن قوا قادر نیستند دیگری را به صورت کامل مقهور قدرت خویش سازند و در صورت تداوم این وضعیت و ادامه درگیریها سودان در درون فروماندگی کنونی به جنگ داخلی دیگری کشیده شده و احتمال ورود قبایل به این درگیریها و تجزیه دوباره این کشور بزرگ آفریقایی نیز دور از انتظار نخواهد بود.
بحران انسانی در سودان
بحران انسانی پیش از تحولات کنونی در سودان نیز بسیار اسف بار بود.. 800هزار کودک در سودان بهشدت دچار سوءتغذیه هستند و مسئله مهم این است که این کودکان در مناطق جنگزده نیستند بلکه در شرق کشور بهسر میبرند که در دهه اخیر از درگیریها بهدور بوده است، بنابراین ریشه سوءتغذیه در جنگ نیست و عمدتاً در عدم سرمایهگذاری در خدمات عمومی است. واقعیت غمانگیز دیگر این است که در سراسر جهان 58میلیون کودک از آموزش و پرورش محروم هستند که 2میلیون از آنها در سودان زندگی میکنند. بر پایه شاخص گرسنگی جهانی، رتبه پنجم گستردگی گرسنگی به سودان رسیده است کشوری که امید به زندگی میان مردانش 55ـ49 و برای زنانش 66ـ57سال است. طبق آمار جهانی نزدیک به یکپنجم جمعیت این کشور با درآمدی کمتر از 1 دلار در روز زندگی میکنند.
جنگ داخلی و بحران امنیتی کنونی نیز منجر به تشدید بحران اقتصادی و در نتیجه بحران انسانی در سودان شده است. بعد از درگیریهای اخیر در سودان سازمانهای بینالمللی درباره گسترش فقر و گرسنگی و بحران بهداشتی و غذایی در این کشور هشدار دادهاند، در همین زمینه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که تنها 16 درصد از امکانات بهداشتی در سودان هنوز کار میکند و انتظار میرود که شمار کشتههای ناشی از بیماری،کمبود غذا، آب و خدمات پزشکی افزایش یابد.در جدیدترین بیانیه سازمان ملل آمده است که درمان حدود 50 هزار کودک دچار سوءتغذیه شدید بهدلیل درگیریهای جاری قطع شده است و بیمارستانهایی که هنوز کار میکنند با کمبود تجهیزات پزشکی، برق و آب مواجهند و انتظار میرود این شرایط با تداوم درگیریها بدتر نیز بشود.
سازمان ملل در گزارش دیگری نسبت خطر شکلگیری یک جنگ همهجانبه و بلندمدت در سودان درپی تحولات اخیر در این کشور و کشیده شدن پیامدهای آن به آن سوی مرزهای سودان هشدار داد. دربخشی از این گزارش آمده است:«احتمال وقوع یک جنگ بلندمدت و همهجانبه در سودان وجود دارد کشوری که با هفت کشور مرز مشترک دارد وهمگی این کشورها شاهد درگیریها یا ناآرامیهای داخلی در دهه گذشته بودهاند.» سازمان ملل در ادامه آورده است:« چالشهای پیش روی سودان بسیار زیاد است، از جمله این چالشها؛ نیازهای فوری انسانی و اقتصادی، نیاز به تضمین امنیت، تضمین عدالت، احترام به حقوق بشر، ایجاد صلح و پیشبرد مرحله گذار دموکراتیک هستند».طبق این گزارش، سودان دروازه ورود به منطقه ساحل آفریقا است، جایی که ناامنی، بیثباتی سیاسی و وضعیت فاجعه بار انسانی آن تشدید شده است. در سراسر منطقه، فقر و گرسنگی بیداد میکند و شرایط اضطراری آب و هوایی، بحران هزینههای زندگی و بدهیهای فزاینده تأثیر و پیامدهای وحشتناکی دارند و حتی در برخی مناطق، کمکهای بشردوستانه تنها چیزی است که از وقوع قحطی جلوگیری میکند. سازمان ملل همچنین نوشته است:« گوترش معتقد است که جنگ قدرت در سودان نه تنها آینده این کشور را به خطر میاندازد، بلکه یک شعله روشن است که میتواند در فراسوی مرزها منفجر شود و درد و رنجهای زیادی را برای چند سال به بار بیاورد و توسعه منطقه را دهها سال به تاخیر بیندازد.»
سازمان ملل پیش از آغاز جنگ در سودان نیز تخمین زده بود که ۱۵.۸ میلیون نفر (یک سوم جمعیت این کشور) امسال به دلیل درگیری، تغییرات آب و هوایی، شیوع بیماریها و تعمیق اقتصادی به کمکهای بشردوستانه نیاز پیدا خواهند کرد اما حالا این وضعیت عمومی شده است»
وبگاه آمریکایی «اکسیوس» نیز در این باره نوشته است درگیری در سودان، بحران انسانی در این کشور و کشورهای همسایه را تشدید خواهد کرد؛ کشورهایی که احتمالاً میزبان موجی از آوارگان فراری از درگیریها خواهند بود. در ادامه این گزارش آمده است که« برنامه بحران سازمان ملل به شدت کمبود بودجه دارد و کمتر از ۱۴ درصد از درخواستها و مطالبات بشردوستانه سازمان ملل برای سودان و چاد تامین مالی میشود. تنها ۲۴.۸ درصد از پاسخ به مطالبات سودان جنوبی بودجه لازم را در سازمانهای بینالمللی دارد. نهادهای امدادی میگویند که این میزان بودجه قبل از شروع جنگ در سودان کافی نبوده و حالا همزمان با تداوم درگیری و افزایش نیازهای بشردوستانه در سراسر این کشور، کمک به کشورهای همسایه هم کافی نخواهد بود».
نقش قدرتهای بزرگ
موقعیت ژئوپلیتیکی سودان در شمال آفریقا و در حاشیه دریای سرخ و در همسایگی مصر، اتیوپی، اریتره و جمهوری چاد باعث شده است که بازیگران منطقهای و فرامنطقهای که منافعی در ثبات یا عدم ثبات در این کشور دارند در راستای منافع خود در کنار یکی از دو گروه درگیر قرار بگیرند که این مسئله خود بحران را عمیقتر کرده است. آمریکا، روسیه و چین با توجه به همسایگی سودان با دریای سرخ و نزدیکی به کانال سوئر و تنگه باب المندب منافعی در این کشور دارند. حضور نظامی در دریای سرخ میتواند بر جریان انتقال انرژی به کشورهای غربی تاثیرگذار باشد و همین مسئله بحران سودان را حائز اهمیت بینالمللی کرده است.
با پیچیدهتر شدن وضعیت درگیریها در سودان کارشناسان بینالمللی ابعاد مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی این وضعیت و همچنین نقش قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای را مورد توجه قرار دادهاند مجله آمریکایی «فارین افیرز» روز پنجشنبه، ۲۷آوریل(7 اردیبهشت) در گزارشی نوشت که آمریکا و متحدان اروپایی آن تنها تلاشهای نیمه تمامی برای توقف درگیریهای جاری در سودان انجام دادهاند. آنچه در سودان اتفاق میافتد مبادله آتش بین خلافکاران است و جهان در حال فرار از این واقعیت است. فرار اولین واکنش محتمل به یک جنگ وحشتناک است که در واقع شامل استفاده از سنگینترین سلاحهای کشور در خیابانهای پایتخت شده است»
«فارین افیرز» ضمن اشاره به اینکه «مهاجرت خارجیها از سودان نیز واقعیت تاریکتری را منعکس میکند»، افزود: «ایالات متحده و همتایان عرب و اروپایی آن که برای نجات شهروندان خود شتافتند، تنها تلاشهای ناقص و دیرهنگامی برای توقف جنگ و کمک به سودانیها انجام دادند. تنها تلاش ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی یک توقف ۷۲ساعته درگیریها بود، که آن آتش بس به سرعت از بین رفت. واشنگتن و ریاض همراه با امارات عربی متحده و بریتانیا، چهار دولتی هستند که پس از کودتای ۲۰۲۱ توسط عبدالفتاح البرهان و حمیدتی، از مذاکره با این دو برای بازگرداندن سودان به حاکمیت غیرنظامی حمایت کردند. بنابراین حالا شکست این ائتلاف چهارجانبه در مهار فرمانده ارتش سودان، عبدالفتاح البرهان، و فرمانده نیروهای واکنش سریع، محمد حمدان دقلو است که موجب رویارویی مرگبار این دو شده است.»
«ژاکلین برنز»، نویسنده آمریکایی و مشاور سابق فرستاده ویژه آمریکا در سودان نیز طی مقالهای در روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» با بیان این که «خشونت کنونی در سودان تقصیر ماست» نوشت: «واشنگتن به شدت بر کسب امتیازات و تقسیم قدرت میان گروههای مسلح در سودان برای دستیابی به توافقنامه صلح امضا شده تمرکز کرده بود » وی در ادامه نوشت:« تنشهایی که از ماهها پیش بین دو رهبر نظامی، ژنرال عبدالفتاح البرهان، رئیسشورای حاکمیت و نیروهای واکنش سریع به رهبری محمد حمدان دقلو، ملقب به حمیدتی تشدید شده بود، سرانجام در برابر فشارها و مهلتخواهیها جهت واگذاری قدرت به یک دولت غیرنظامی به حد انفجار رسید و منجر به بحران کنونی شد.»
برخی رسانهها و تحلیلگران نیز بر این باورند که روی دیگر نزاع «عبدالفتاح البرهان» فرمانده ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع به فرماندهی «حمیدتی»؛ «طرح بی» آمریکا علیه تمامیت ارضی سودان است. آمریکا که با وعده خارج کردن سودان از لیست حامیان تروریسم و اعطاء کمکهای مالی زمینه جدا شدن سرزمینهای نفتخیز جنوب سودان را فراهم کرده بود؛ به نظر میرسد اکنون قصد دارد با عدم مداخله در جنگ داخلی سودان زمینه تضعیف «قدرت مرکزی» و رشد نیروهایگریز از مرکز و تروریسم تکفیری در شاخ آفریقا را فراهم آورد. قدرتگیری گروههای تکفیری و حرکت آنها به سمت تنگه بابالمندب میتواند خطری جدی علیه خطوط بینالمللی کشتیرانی و تضعیف طرح یک کمربند- یک جاده چین در آستانه ورود به دریای سرخ باشد. در تصویر بزرگتر از بحران سودان، البرهان و حمیدتی به دنبال جلب حمایت غرب، بهویژه آمریکا هستند. با وجود ارتباطاتی که میان روسیه (واگنر) و نیروهای واکنش سریع وجود دارد اما بازیگر کلیدی مورد توجه در این بحران واشنگتن است. تاکید بر دموکراسی و رد اسلامگرایی نشاندهنده ارسال سیگنالها از سوی بازیگران فعال در خارطوم به سمت پایتخت کشورهای غربی برای جلب حمایتهای مادی- معنوی آنها است.
نقش بازیگران منطقهای در سودان
ژئوپلیتیک سودان اهمیت آن را برای همسایگان و بازیگران منطقهای دو چندان کرده است.. سودان سرچشمه رود نیل است و نقش آب در بحرانهای منطقهای در آفریقا برجسته است. سودان با مصر سر مدیریت منابع آب رود نیل و با اتیوپی سر مسئله «تیگرای» و حمایت از شورشیان این منطقه اختلاف دارند. این کشور با سودان جنوبی نیز اختلافات گسترده مرزی دارد و هر چند وقت یک بار این اختلافات به تنشهای نظامی بین دو کشور منجر میشود. برخی گزارشها نیز حاکی است «نیروهای واکنش سریع» که کودتای کنونی را آغاز کردهاند حامیانی در کشورهای منطقهای و فرامنطقهای دارند و همین تضاد منافع خود حکایت از طولانیتر شدن بحران دارند.
یورو نیوز نیز در گزارش مفصلی به نقش و منافع بازیگران منطقهای در بحران سودان پرداخته و نوشته است: «تبعات جنگ داخلی سودان با گذشت کمتر از دو هفته در سراسر کشورهای همسایه این کشور آفریقایی دیده میشود. در روزهای اخیر صدها هزار نفر از سودانیها به اتیوپی در جنوب و مصر در شمال و چاد که یکی از فقیرترین کشورهای آفریقایی است در غرب، مهاجرت کردهاند. نگرانیهایی از گسترش این جنگ داخلی باعث شده تا کشورهای آفریقایی و حتی کشورهای حوزه خلیجفارس که رابطه نزدیکی با گروههای شبه نظامی و ارتش دارند به فکر میانجیگری برای صلح بیفتند. اما میانجیگری برخی از این کشورها از جمله امارات عربی متحده، عربستان و مصر چندان مورد اعتماد سودانیها نیست. این کشورها سالهاست یا از شبهنظامیان نیروی واکنش سریع حمایت و یا از نیروهای ارتش حمایت قاطعی کردهاند و به گفته سودانیها آنها بخشی از مشکل هستند و نمیتوانند دردی را دوا کنند. در سال ۲۰۱۹، پس از سقوط عمر البشیر پس از ۳۰ سال، امارات عربی متحده و عربستان، سودان را به مثابه یک «مرکز سرمایهگذاری» عظیم دیدند و بسیاری از شرکتهایشان را برای سرمایهگذاری به سودان فرستادند.عمرالبشیر به دلیل نزدیکی به ترکیه و قطر هیچگاه روابط مناسبی با امارات و عربستان سعودی نداشت.»
یورونیوز میافزاید: «اماراتیها و سعودیها زمانی که وارد سودان شدند قول سرمایهگذاری ۳ میلیارد دلاری در این کشور فقیر آفریقایی دادند. همزمان هزاران هکتار زمینهای حاصلخیز کشاورزی در این کشور توسط این دو کشور حوزه خلیجفارس خریداری شد و از طریق دریای سرخ تمامی محصولات کشاورزی به سرعت به عربستان و امارات که زمینهای حاصلخیز برای کشاورزی ندارند، صادر میشدند. در این میان هر چند عربستان سعودی که سالها از شبه نظامیان حمایت کرده بود، از همان روزهای اول آغاز درگیریها میان شبه نظامیان و ارتش در سال ۲۰۲۱، جهتگیری را تغییر داد و از نیروهای ارتشی عبدالفتاح برهان حمایت کرد اما استراتژی امارات عربی متحده در قبال شبه نظامیان همواره یک بام و دوهوا بود.امارات ماهها به شبه نظامیان ژنرال حمیدتی کمک کرد تا بر اسلام گرایان افراطی نوظهور در سودان غلبه کنند.تحلیلگران میگویند بدون حمایتهای مالی اماراتیها از شبه نظامیان، قدرت تسلیحاتی امروز آنها در این حد واندازه نبود که بتوانند در مقابل یک ارتش مقاومت کنند.همزمان اماراتیها به واسطه نفوذ و کنترل حمیدتی بر معادن طلای سودان در غرب، موفق شدند یکی از سودآورترین راهها برای ورود طلای ارزان قیمت به دوبی، بهشت جواهرات خاورمیانه بیابند. تا جایی که به گفته پژوهشگران در محافل اماراتی نام ژنرال حمیدتی را به «فرانکشتاین خارطوم» تغییر دادند.»
یورونیوز در گزارش خود میافزاید: «حالا امروز هم امارات و هم عربستان نگران قدرت گرفتن بیش از اندازه نیروهای گسترش سریع هستند چرا که جنگ داخلی امروز تمامی منافع اقتصادی و استراتژی سرمایهگذاریهای بلندمدت را در خطر قرار داده است. مهمترین آنها ساخت یک بندر بزرگ تجاری در دریای سرخ و ایجاد یک قطب بزرگ کشاورزی در شمال سودان و در ۸۰۰ کیلومتری پایتخت این کشور است. از یاد نبریم که تنها دریای سرخ است که دو کشور عربستان و سودان را از هم جدا میکند. این دریا در واقع حدفاصل مرزی بین دو کشور است. یک جنگ داخلی طولانی مدت بیتردید خواست عربستان و امارات نیست. در روزهای اخیر اماراتیها بارها در پشت پرده سعی کردهاند با رهبران دو گروه درگیر برای برقراری آتش بس گفتوگو کنند. ابتکار عمل آنها یکی پس از دیگری با شکست مواجه شدهاند.»
این گزارش میافزاید: «در طرف مقابل، مصریها هم نمیتوانند به خاطر پشتیبانیهای بیحد و مرز خود از ژنرال عبدالفتاح برهان، فرمانده ارتش، نقش مهمی در میانجیگری صلح داشته باشند.برهان که بخش مهمی از دوران تحصیل نظام را در مصر گذرانده رابطه بسیار نزدیکی با ژنرال عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهوری مصر دارد.از سال ۲۰۱۹ تا امروز، دست کم ۴ رزمایش نظامی، موسوم به نگهبانان رود نیل به صورت مشترک بین ارتش مصر و سودان در خاک سودان برگزار شده است.به گفته بسیاری از پژوهشگران مصر از اولین روز آغاز درگیریها کمکهای تسلیحاتی فراوانی به ارتش سودان از جمله اعزام خلبان و جنگنده به این کشور کرده است. یک دیپلمات مصری که نخواست نامش فاش شود به روزنامه لوموند چاپ فرانسه میگوید که دولت مصر هیچگاه برتری یک گروه شبه نظامی را در مرزهای جنوبی تحمل نخواهد کرد.»
در ادامه این گزارش آمده است:«به جز مصر، سودان برای لیبی هم اهمیت زیادی دارد. بسیاری از مزدوران سودانی در سرنگون کردن معمرقذافی نقش داشتند. بسیاری از آنها همچنان در لیبی هستند یا در میان نیروهای خلیفه حفتر یا در کنار نظامیان وابسته به دولت در طرابلس. بسیاری از این مزدوران شبه نظامی با جبهه «نیروهای واکنش سریع» ژنرال حمیدتی در ارتباط هستند. دو گروه شبه نظامی کنترل گستردهای بر قاچاق کالا دارند.لیبی و سودان دو کشور مهم آفریقایی برای عبور قاچاق بنزین و مواد مخدر به حساب میآیند. قاچاقی که بیتردید سودآوری زیادی هم برای شبه نظامیان سودانی دارد. ۱۵آوریل (26 فروردین) آغاز درگیریها در سودان، صدیق حفتر، پسر ژنرال حفتر برای دیدار با ژنرال حمیدتی به خارطوم رفت.هدف اصلی این دیدار «کمک ۲ میلیون دلاری» به باشگاه فوتبال «المریخ» که ژنرال حمیدتی پدرخوانده آن است، عنوان شد.البته برخی از کارشناسان میگویند ژنرال حفتر هر چند بسیار به ژنرال حمیدتی نزدیک است اما حاضر نیست به هیچ قیمتی حمایت مصر و دولت سیسی را از دست بدهد. به همین خاطر نهایتا به نظرات رئیسجمهوری مصر درباره سودان احترام میگذارد.در چنین محیط پیچیده و خطرناکی، شهروندان سودانی مهمترین قربانیان هستند.»
«واشنگتن پست » نیز در گزارشی نوشته است: «احتمال نفود و سرایت جنگ سودان به هفت کشور هم مرزش که خودشان با خشونتهای داخلی، درگیری، جنگ یا تنشهای سیاسی در سالهای اخیر روبهرو هستند، وجود دارد. خطر سرایت این جنگ در منطقه با توجه به اهمیت ژئواستراتژیک سودان در تقاطع اقیانوس هند، شاخ آفریقا و جهان عرب بالا است. رودخانه نیل و خطوط لوله نفت از این کشور غنی از مواد معدنی عبور کرده و سرنوشت آن را با همسایگانش مرتبط میکند.»
این گزارش میافزاید:«هفت همسایه سودان با دلهره و نگرانی اوضاع در این کشور را رصد میکنند. لیبی در شمال، سودان را حامی خود در برابر تنشهای سیاسی و شریکی در مناقشات منطقهای آبی میداند. مصر با ژنرال عبدالفتاح البرهان، رئیسارتش سودان و رئیس دوفاکتوی کشور که با ژنرال محمد حمدان دقلو، از نیروهای واکنش سریع مقابله میکند، احساس قرابت دارد. هم مصر و هم سودان درگیر تنش آبی و به رود نیل وابسته هستند که از اتیوپی سرچشمه میگیرد. دو کشور میگویند ساخت سد بالادستی توسط دولت آدیس آبابا منابع آبی آنها را تهدید میکند و هرگونه تنش بین قاهره و خارطوم میتواند تلاش برای دستیابی به توافق مشترک آبی با آدیس آبابا را به مخاطره بیندازد. در طرف مقابل سودان در روزهای اخیر هزاران تن از آوارگان این کشور از مرز ۱۲۰۰ مایلی با سودان جنوبی عبور کرده تا به این کشور برسند.سودان جنوبی درگیر تنش و جنگ داخلی و یکی از فقیرترین کشورهای جهان برای جذب و پناه دادن به آوارگان سودانی بسیار ضعیف است. حدود ۱۲ میلیون نفر در سودان زندگی میکنند که حدود دو میلیون نفر از آنها در داخل این کشور آواره و سرگردانند و ۷۵ درصد از آنها نیز با مشکلات بشردوستانه دست و پنجه نرم میکنند.همچنین ورود موج ناگهانی این همه آواره سودانی به سودان جنوبی در سالهای اخیر خطر از سرگیری درگیریها و رقابت بر سر منابع ناکافی را در این کشور جوان بیشتر میکند.
واشنگتن پست میافزاید: «در طرف غربی سودان، جمهوری چاد متحد اصلی منطقهای آمریکا واقع شده و سازمان ملل تخمین میزند حدود ۱۰۰ هزار سودانی به این کشور بگریزند. حدود ۲۰ هزار تن از نخستین روزهای آغاز درگیری در سودان از دارفور به جمهوری چادگریختهاند. چاد در حال حاضر میزبان حدود ۴۰۰ هزار آواره سودانی است که در نتیجه درگیریهای قبلی به این کشور آمدهاند و در اردوگاههای مرزی ساکنند.درگیریها در سودان و خلا قدرت میتواند به بیثباتی سیاسی در جمهوری چاد نیز منجر شود چون این کشور ید طولایی در درگیری با نیروهای واکنش سریع دارد.چاد بیم این را دارد که وارد درگیری منطقهای و جنگهای نیابتی هم شود»
در ادامه این گزارش آمده است:«جمهوری آفریقای مرکزی هم در جنوب غرب سودان چندین سال است که با تنشهایی چون درگیری با شورشیان، سوءمدیریت و خشونتهای فرقهای روبهروست.اتیوپی هم در جنوب شرق سودان نگران درگیریهاست و بیم آن دارد که این مسئله بر دو نگرانی اصلی آن اثر بگذارد که یکی تضمین حقوق آبی برای «سد بزرگ النهضه اتیوپی» و دیگری حل و فصل بر سر ادعاهای آن در منطقه مرزی مورد مناقشه است که پیشتر درگیری در آن بهوجود آمده؛ سودان همچنین مامنی برای دهها هزار آوار اتیوپیایی از منطقه تیگرای است که به مدت دو سال درگیر جنگ با دولت مرکزی بود و با توافق صلحی ناپایدار در سال ۲۰۲۲ پایان یافت و اگر درگیریهای سودان به اتیوپی سرایت کند، احتمال از سرگیری تنشهای داخلی در تیگرای نیز شدت میگیرد.تغییر در توازن قدرت منطقهای میتواند ائتلاف شکننده در اریتره را نیز زیر سؤال ببرد. سودان میزبان هزاران آواره از این کشور و پناهجو از همسایه شرقی خود است. اریتره در جنگ اخیر با شورشیان تیگرای کنار اتیوپی ایستاد.»
رژیم صهیونیستی در سودان
سودان همواره در کانون توجه رژیم صهیونیستی قرار داشته است و این رژیم هیچ فرصتی را برای مداخله در اوضاع داخلی و سیاست خارجی سودان از دست نداده است، اما درگیریهای اخیر بین «عبدالفتاح البرهان» رئیسشورای حاکمیتی سودان و «محمد حمدان دقلو» (حمیدتی) فرمانده نیروهای واکنش سریع که منجر به تعویق گفتوگو یا امضای هرگونه توافق در چارچوب عادیسازی روابط بین این کشور و تلآویو شده، موجی از سردرگمی را در برنامههای رژیم صهیونیستی به وجود آورده است.بر همین اساس «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم اشغالگر هم با البرهان و هم با حمیدتی تماس گرفته و از آنها خواسته است با برگزاری یک نشست مشترک در فلسطین اشغالی، با هم مذاکره کنند. وبسایت عبری والا در این زمینه اعلام کرد که «مقامات اسرائیلی تلاش دارند حمیدتی و البرهان با میانجیگری تلآویو به توافق آتشبس برسند.» وبسایت آمریکایی اکسیوس نیز اعلام کرد که« اسرائیل پیشنهاد داده است با هماهنگی کامل دولت ایالات متحده، میزبان نشستی میان طرفهای درگیر سودان برای برقراری آتشبس میان آنها باشد.»
اما «عبدالرحمن نصار» تحلیلگر امور عربی و منطقهای درباره دیدگاه رژیم اسرائیل نسبت به حوادث سودان، طی گفتوگو با المیادین اعلام کرد«پاسخ دقیقی برای این سؤال که اسرائیل واقعاً در سودان چه میخواهد، وجود ندارد، اما با توجه به اخباری که از منابع صهیونیستی فاش میشود بهنظر میرسد که اسرائیل نیز مانند آمریکا و انگلیس، در این درگیریها و تحریک آن نقش دارد». بهگفته این تحلیلگر عربزبان، وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تمایل دارد از عبدالفتاح البرهان بهعنوان نماینده ارتش سودان و کسی که قرارداد عادیسازی روابط با تلآویو را امضا کرده است حمایت کند، این درحالی است که سرویس جاسوسی موساد قصد حمایت از حمیدتی را دارد؛ زیرا او مجموعهای از خدمات مستقیم را از طریق امارات به اسرائیل ارائه میکند، اما با وجود این نمیتوان گفت که بین موساد و وزارت خارجه رژیم صهیونیستی درباره حمایت از طرفهای درگیر سودان اختلاف نظر وجود دارد؛ زیرا اسرائیل از همان ابتدا اعلام کرده است که پیروزی هریک از طرفها در سودان، بهنفع این رژیم است.وی با اشاره به نقش رژیم صهیونیستی و موساد در درگیریهای سودان تأکید کرد، تضعیف سودان و تجزیه آن بهنفع اسرائیل است، درواقع استراتژی رژیم اشغالگر در همه کشورهای آفریقایی به این شکل است که در زمان جنگ داخلی، برای هر دو طرفِ درگیر، سلاح و اطلاعات ارسال میکند و در زمان صلح، پروژهها و سرمایهگذاریهای مختلفی بهویژه در زمینه کشاورزی و منابع معدنی با هر دو طرف انجام میدهد و به این ترتیب از منابع طبیعی غنی در این کشورها همچون طلا و الماس و... سود میبرد.عبدالرحمن نصار تأکید کرد، «بهطور کلی آنچه برای اسرائیل مهم میباشد این است که سودان بهطور کامل از مدار اسلام و محور مقاومت خارج شود و به کشوری ضعیف تبدیل گردد که تلآویو بتواند بهراحتی برنامههای خود را در آن اجرا کند.»
«ثابت العمور» پژوهشگر علوم سیاسی و روابط بینالملل نیز در این زمینه اعلام کرد، در مرحله اخیر سودان بسیار نزدیک به امضای توافق نهایی برای عادیسازی رسمی روابط با اسرائیل در همه ابعاد بود و وزیر خارجه این رژیم در سفر خود به سودان در ماه فوریه(اسفند) این مسئله را عنوان و تأکید کرد که قرارداد عادیسازی روابط با این کشور ظرف چند ماه آینده در واشنگتن امضا خواهد شد.بهگفته العمور، اما درگیری بین البرهان و حمیدتی منجر به تعویق امضای توافق مذکور شد، در این میان صهیونیستها نگرانند که در پی آشوبهای اخیر در سودان و احتمال وقوع جنگ داخلی، رهبران دیگری در این کشور بهویژه از میان مردم روی کار بیایند که سیاستهایی متفاوت از رهبران نظامی دارند و احتمال اینکه عادیسازی روابط با اسرائیل را رد کنند بسیار زیاد است، بر همین اساس برای صهیونیستها تفاوت چندانی ندارد که برنده کودتای سودان حمیدتی باشد یا البرهان؛ چرا که هردوی آنها گرایش نزدیک به تلآویو دارند.روزنامه اسرائیل هیوم نیز با انتشار گزارشی درباره درگیریهای سودان اعلام کرد، اسرائیل از توقف روند عادیسازی روابط با سودان که دروازه نفوذ و حضور اسرائیل در قاره آفریقاست بهشدت میترسد.در سطح ژئوپولیتیک نیز حضور اسرائیل در سودان بهمعنای حضور نامحدود و دائمی این رژیم در دریای سرخ است. این احتمال نیز وجود دارد که رژیم صهیونیستی از سودان بهعنوان اهرم فشاری علیه مصر و باجگیری از این کشور در مسئله آب رود نیل استفاده کند که یک چالش امنیتی نهتنها برای مصر بلکه برای کل منطقه عربی است.
سناریوهای پیش رو
واقعیت این است که سودان در برزخ بین فروماندگی و جنگ داخلی گیر کرده است و تحولات روزهای آینده نشان خواهد داد که زور کدام یک از دو طرف درگیر به دیگری میچربد در صورتی که موازنه قوای کنونی ادامه داشته باشد. احتمال فرسایشی شدن جنگ و تشدید بحران انسانی و امنیتی این کشور میرود. مداخله بازیگران منطقهای و فرامنطقهای نیز به نفع یکی از دو طرف درگیر اوضاع را پیچیدهتر خواهد کردشبکه انگلیسی«بیبیسی» نیز در گفتوگو با تحلیلگران به افقهای تحولات آینده سودان و سناریوهای محتمل برای پایان این بحران داخلی پرداخت. بیبیسی نوشت:« سناریوی اول یک پیروزی نظامی سریع برای یکی از دو طرف است که این نتیجه بعید است حاصل شود؛ زیرا هر دو طرف از مزایای متفاوتی در مدیریت درگیریها برخوردار هستند. نیروهای پشتیبانی سریع از روش «جنگ چریکی متحرک» استفاده میکنند و بنابراین زودتر از رقبای سنتی خود با تحولات میدانی سازگار میشوند؛ این ویژگیها باعث شده تا نیروهای پشتیبانی سریع در نبردهای کنونی در مرکز شهر خارطوم بهتر از نیروهای ارتش عمل کنند.»
براساس گزارش این شبکه، سناریوی دومی که تحلیلگران محتمل میدانند «تعارض طولانی مدت» است؛ آنها معتقدند که راههای زیادی برای گستردهتر شدن این درگیری وجود دارد و هیچ یک از این راهها برای مردم سودان خوب نیست. «مهندهاشم»، خبرنگار سودانی شبکه بیبیسی در این باره گفت: «این درگیری همه نشانهها و ظرفیتها برای تبدیل شدن به یک جنگ داخلی طولانیمدت را دارد و همین باعث شده تا تسلط بر آن سخت شود»تحلیلگران بیبیسی سناریوی سوم را «امضای توافقنامه صلح بین طرفهای درگیر» دانسته و در این باره خاطرنشان کردند: «سیاسیون در تلاش هستند تا دو ژنرال را متقاعد کنند که با تمدید آتش بس موافقت کنند؛ اما وقتی نوبت به صحبت درباره آغاز مذاکرات صلح میرسد، هیچکس نمیتواند درخصوص آغاز آن به این زودی امیدوار باشد. همه قبول دارند که این توافق [آغاز مذاکرات صلح] تنها پس از فشار سیاسی و اقتصادی از سوی طرفهای خارجی مانند مصر، امارات و عربستان سعودی حاصل خواهد شد.
پایگاه اینترنتی شبکه «المیادین» هم به نقل از «ولید عبدالحی» آینده پژوه مشهور جهان عرب نوشت:« درگیری در سودان به این زودیها پایان نخواهد یافت؛ از جمله نشانههای صحت این پیشبینی، عجله کشورها برای تخلیه اتباع و خروج اکثر نمایندگیهای دیپلماتیک از این کشور است. خروج از سودان به جای تمام گزینههای جایگزین دیگر از جمله انتقال به مکانهای امنتر انتخاب شد چون این بحران تمام شدنی نیست.دومین شاخص برای طولانی شدن این درگیری، نفوذ نیروهای پشتیبانی سریع به محلهها، تمرکز آنها بر شهرها و پرهیز از درگیری در خارج از شهرها به جز در موارد محدود است. این بدان معناست که عملیاتهای تخریبی، مسدودکردن جادهها و بستن مدارس و بیمارستانها باعث طولانی شدن بحران، کاهش احتمال حلوفصل میدانی درگیریها و عمیقتر شدن شکاف اقتصادی و اجتماعی در این کشور خواهد شد.»
این آیندهپژوه درادامه تحلیل خود از وضعیت درگیریهای سودان و احتمال دخالتهای بینالمللی در آن گفت: «امکانات و احتمالات مداخله منطقهای بیشتر از اثرگذاری بینالمللی است، زیرا ایالات متحده در موقعیت سختی قرار دارد و به خود اجازه نمیدهد که در باتلاق جدیدی فرو برود؛ به ویژه در شرایط کنونی که وضعیت در مرزهای روسیه و رقابتها با چین حساستر شده و حضور آمریکاییها در عراق و سوریه هم دچار تزلزل شده است» خبرگزاری «آناتولی» هم در گزارشی درباره آینده تحولات سودان نوشت: «پس از چندین روز نبرد شدید در خارطوم، پایتخت سودان، هیچ طرفی از درگیری مشخص نکرده است که نبرد را به نفع خود به پایان خواهد برد؛ این نشانهای جدی از این واقعیت است که جنگ احتمالاً برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت و تلفات بیشتری به خصوص غیرنظامیان را تهدید میکند. با توجه به موازنه قوا بین ارتش سودان به رهبری «عبدالفتاح البرهان» و نیروهای واکنش سریع (شبه نظامیان موسوم به شورشی) به رهبری «محمد حمدان دقلو» معروف به «حمیدتی»، ما به تکرار سناریوی جنگهای طولانی در یمن، سوریه و لیبی نزدیک شدهایم.»
منابع
۱. از دارفور تا اروپا؛ پیامدهای بحران سودان جهانی خواهد شد؟ (فارس، 9 اردیبهشت 1402)
۲. بازیهای ژئوپلیتیک همسایگان سودان؛ آیا خارطوم به جنگ داخلی تمام عیار میغلتد؟(ایسنا،9 اردیبهشت 1402)
۳. سازمان ملل زنگ خطر سناریوی جنگ همهجانبه در سودان را به صدا درآورد (ایسنا،9 اردیبهشت 1402)
۴. تحلیلهای جهانی از بحرانی آفریقایی؛ جنگ سودان به کدام سو میرود؟ (فارس، 8 اردیبهشت 1402)
۵. چرایی درگیریهای خونین در سودان (بصیرت نیوز،27 فروردین 1402)
۶. اسرائیل از درگیریهای سودان به دنبال چیست؟(تسنیم، 7 اردیبهشت 1402)
۷. سودان را چه کسانی تجزیه کردند(خبرگزاری مهر،9 اردیبهشت 1402)
۸. نگاهی به بحران سودان از ۳ دهه گذشته/ از جنگ داخلی تا افتادن در باتلاق جنگ یمن و سازش با صهیونیستها (تسنیم، 9 اردیبهشت 1402)
۹. «واشنگتن پست: احتمال سرایت جنگ سودان به کشورهای همسایه وجود دارد»(ایسنا، 10 اردیبهشت 1402)