kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۲۰۴۱
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۲

ایران‌، ستون محور امنیت غرب آسیا(نگاه)

 
 
سید محمد امین آبادی
جمعه گذشته (19 اسفند) انتشار خبر توافق ایران و عربستان برای احیای روابط تبدیل به بمب خبری بسیاری از رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شد و سرانجام «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی که زمانی سودای کشاندن جنگ به داخل ایران را در سر داشت متقاعد شد که همگرایی و تنش‌زدایی با ایران به‌عنوان یک کشور بزرگ و قدرتمند در قلب منطقه غرب آسیا در راستای منافع عربستان است و درگیری و تنش با ایران نه تنها سودی برای سعودی ندارد بلکه منطقه را نیز به آشوب می‌کشد. به دنبال انتشار خبر توافق ایران و عربستان اخبار و گزارش‌ها حکایت از آن دارد که سایر کشورهای عرب منطقه از خلیج‌فارس گرفته تا شمال آفریقا نیز به تاسی از عربستان در فکر عادی ‌سازی روابط با جمهوری اسلامی ایران هستند و دوستی و نزدیکی با ایران را برای خود، پر سودتر از دشمنی می‌دانند!
کار به جایی رسید «عبدالله الاشعل»، دستیار سابق وزیر امور خارجه مصر نیز وارد معرکه شد و طی مصاحبه‌ای گفت: «تداوم قطع روابط بین مصر و ایران مصلحت نیست. بلکه برعکس، منافع راهبردی قاهره در پس ازسرگیری این روابط نهفته است و این امر در صورت تحقق، به نفع دو کشور به ویژه طرف مصری خواهد بود»وی توضیح داد که «تامین امنیت آبراه کانال سوئز و تضمین عبور امن کشتی‌ها از باب المندب از جمله مزایای مصر در ازسرگیری این روابط است. ضمن این‌که گشایش مصر در قبال ایران، به رونق گردشگری کمک خواهد کرد و ممکن است سالانه بیش از ده میلیون گردشگر ایرانی که مشتاقانه منتظر بازدید از اماکن مذهبی و زیارتگاه‌های اهل بیت هستند به مصر بیایند. علاوه‌بر این امکان تبادل تجاری رو به رشد بین دو کشور وجود دارد و این امر به اقتصاد متزلزل مصر بسیار کمک خواهد کرد». «محمد ابورمان» وزیر پیشین فرهنگ و جوانان اردن نیز در واکنش به احیای روابط بین ایران و عربستان با اشاره به اینکه اکنون فرصت مناسبی برای احیای روابط اردن و ایران است، تأکید کرد که «احیای این روابط اکنون یک امر دیپلماتیک ضروری است».«ابورمان» همچنین گفت: «به عقیده من احیای روابط ایران و اردن یک امر دیپلماتیک ضروری است و پیش‌بینی می‌کنم که همه موانع بر سر راه احیای این روابط برداشته شود.» برخی اخبار و گزارش‌ها نیز حکایت از این دارد که امارات و بحرین نیز در نوبت بعدی توافق با ایران قرار دارند. خبرگزاری اسپوتنیک روسیه به نقل از  منابع آگاه خود گزارش داد که «هم‌اکنون مذاکراتی بین ایران و بحرین به منظور از سرگیری روابط بین دو کشور انجام می‌شود.» ممدوح الصالح، نماینده پارلمان بحرین در این ارتباط به خبرگزاری اسپوتنیک گفت که هیئتی که اخیرا از ایران وارد بحرین شده، دیدارهایی با مقامات این کشور داشته است و در دیداری که هیئت پارلمانی ایرانی با طرف بحرینی داشته، دو طرف بر تمایل خود مبنی بر کشوده شدن افق‌های جدیدی از همکاری در روابط دو کشور تأکید کردند. وی همچنین از تمایل کشورش برای بازگشایی سفارت و از سرگیری پروازها از منامه به فرودگاه‌های ایران خبر داده است. همزمان با انتشار این گزارش‌ها موضوع تشکیل ائتلاف منطقه‌ای رژیم صهیونیستی با دولت‌های عرب منطقه بر ضد ایران نیز به نظر می‌رسد که به محاق رفته است. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در گزارشی با محور توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط دوجانبه نوشته است که توهمات «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی برای تشکیل ائتلاف اسرائیلی-سُنی با هدف متوقف کردن ایران در حال از بین رفتن است. تلاش‌ها برای حل و فصل اختلافات بین دولت‌های اسلامی منطقه غرب آسیا و زیرسیستم خلیج‌فارس از یک منطق تئوریک بسیار قوی برخوردار است. «بری بوزان» از تئوریسین‌های برجسته مکتب امنیتی «کوپنهاک» با انتخاب سطح تحلیل منطقه‌ای در توضیح و تبیین مسائل امنیتی کشورها در کتاب «مناطق و قدرت‌ها» در پاسخ به این سؤال که چرا منطقه مهم است؟ چند علت را برای آن ذکر می‌کند؛ اول، امنیت رابطه‌ای است و پویش‌های امنیتی ذاتاً رابطه‌ای هستند و هیچ ملتی نمی‌تواند امنیت خود را به تنهایی تامین کند. دوم، مجاورت جغرافیایی؛ فرض دیگری که بوزان برای انتخاب سطح تحلیل منطقه‌ای دارد از این مسئله نشأت می‌گیرد که دولت‌ها قدرت جا به‌جایی ندارند و سر جای خود ثابت هستند. از سوی دیگر بیشتر تهدیدات در مسافت‌های کوتاه راحت‌تر منتقل می‌شوند تا از راه دور و غالباً ناامنی با مجاورت قرین است و دلیل سوم این که مفروض اساسی بوزان در انتخاب سطح تحلیل منطقه‌ای این نکته است که در جهان پس از جنگ سرد، روابط بین‌الملل سرشتی منطقه‌ای پیداکرده است. به گفته بوزان در نظریه «مجموعه امنیتی منطقه‌ای» کشورها در یک منطقه به دلیل جبر جغرافیایی امکان جابه‌جایی ندارند و به همین دلیل اساسی نیز مسائل امنیتی کشورهای حاضر در یک مجموعه امنیتی منطقه‌ای باید در ارتباط با یکدیگر دیده شود. بر اساس نظریه «مجموعه امنیتی منطقه‌ای» بوزان تامین امنیت یک منطقه با نادیده گرفتن یک قدرت بزرگ حاضر در آن منطقه و تلاش برای وارد کردن قدرت‌های فرامنطقه‌ای به منظور مقابله با آن نه تنها میسّر نخواهد شد بلکه بیشتر منطقه را ناامن خواهد کرد. تیرماه گذشته سران عرب منطقه همراه با «جو بایدن» که با پرواز مستقیم از تل‌آویو خود را به جده عربستان رسانده بود گردهم آمدند. در این نشست که برخی از کارشناسان از آن به عنوان طرح ریزی الگوی امنیتی جدیدی برای منطقه غرب آسیا نام بردند غیر از اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس(عربستان، عمان، امارات، قطر کویت، بحرین) سران مصر، عراق و اردن نیز حضور داشتند. در بیانیه پایانی این نشست نیز سوگیری ضدایرانی آن به خوبی محسوس بود و اعضای حاضر اتهامات تکراری آمریکا و رژیم صهیونیستی را در مورد تلاش ایران برای دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی تکرار کردند. چند ماه زمان نیاز بود تا این دولت‌ها به این نتیجه برسند که هیچ الگوی امنیت منطقه‌ای بدون حضور ایران یعنی ستون امنیت منطقه غرب آسیا و ایجاد ائتلاف با یک قدرت بیرون از منطقه بر ضد ایران به سرانجام نخواهد رسید. جنگ اوکراین نیز به خوبی نشان داد که روی تضمین‌های امنیتی قدرت‌های فرامنطقه‌ای به هیچ وجه نمی‌توان حساب کرد و زمانی که تنشی شکل بگیرد این قدرت‌ها حاضر نخواهند بود خون سربازان خود را هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود به هدر بدهند. بر اساس نظریه بوزان امنیت کالایی است که در یک منطقه تنها از طریق همکاری موثر کشورهای حاضر در آن منطقه قابل دستیابی است.از این منظر بهترین الگوی امنیتی برای کشورهای منطقه غرب آسیا و زیر سیستم خلیج‌فارس الگوی «امنیت مشارکتی» است. امنیت مشارکتی به این صورت تعریف شده است: «فرآیندی که طی آن کشورهای دارای منافع مشترک به طور مشترک از طریق مکانیسم‌های توافق شده برای کاهش تنش‌ها و سوءظن‌ها‌، حل یا کاهش اختلافات‌، ایجاد اعتماد‌، افزایش چشم‌اندازهای توسعه اقتصادی و حفظ ثبات در منطقه خود با هم همکاری می‌کنند» به عبارت ساده‌تر منظور از امنیت مشارکتی این است که دولت‌های حاضر در یک منطقه جغرافیایی برای حل مشکلات و معضلات امنیتی مشترک با هم همکاری می‌کنند. جمهوری اسلامی ایران پیش از این بارها اعلام کرده است که حل مسائل مهم منطقه‌ای مثل مسائل امنیتی، زیست محیطی، اقتصادی و مبارزه با تروریسم جز از طریق همکاری و مشارکت کشورهای حاضر در منطقه میسر نیست. توافق اخیر با ریاض برای از سرگیری روابط نیز از این منطق راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای شکل‌دهی به یک«منطقه قدرتمند» به جای یک «قدرت منطقه‌ای» حکایت دارد. و نهایت این که ایجاد هرگونه نظم جدید منطقه‌ای یا الگوی امنیتی منطقه‌ای بدون حضور ایران یا در تقابل با ایران هم به لحاظ تئوریک و هم به لحاظ عملیاتی کاری غیرعلمی و غیرعملی می‌باشد. ترتیبات امنیتی منطقه‌ای در غرب آسیا و زیر سیستم خلیج‌فارس زمانی مفید، موثر و کارآمد خواهد بود که با حضور و مشارکت همه کشورهای اسلامی از جمله بازیگران قدرتمند حاضر در آن شکل بگیرد و تداوم یابد و تبدیل این منطقه به زمین بازی قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای در نهایت به ضرر کشورهای منطقه تمام خواهد شد و می‌تواند به تنش‌های بیشتر در داخل منطقه دامن بزند.