چهارشنبه آخر سال و فاصله بیننسلی در ابراز هیجانات
تخلیه هیجانات به عنوان یکی از علاقهمندیهایی است که انسان برای انجام آن به دنبال فعالیتهای خاصی میرود، اما درخصوص نوع رفتار و میزان خطرپذیری، فاصله بین نسلی گسترده بین طیف سنی جوان و نوجوان با گروه سنی بزرگسالان وجود دارد.
همه ساله در اسفند ماه، ماهی که منتهی به پایان سال بوده و سرمای زمستان کم کم جای خود را به نسیم و گرمای بهار میدهد، شادی و شوری در مردم دیده میشود که با انرژی و نشاط در سطح شهر و معابر به ویژه مراکز تجاری به دنبال خرید اقلام و لوازم مورد نیاز خود هستند.
این انرژی مثبت، همهمه و بحبوحهای که در این ایام وجود دارد موجب میشود شهر از حالت سکونی که به علت سرمای زمستان و برودت هوا درگیر آن بوده به تکاپو در آمده و همه مردم با خوشحالی و انرژی مضاعف در مکانهای عمومی حاضر شوند. با نزدیک شدن به نیمه اسفند این شور و هیجان بیش از گذشته به عرصه ظهور گذاشته میشود اما در عین حال کم کم صداهای مهیبی از انفجار مواد محترقه به گوش میرسد، صدایی که هر چه بیشتر به چهارشنبهسوری نزدیکتر میشویم شدت و عدت آنها بیشتر و برای بسیاری از خانوادهها نگرانکننده و دلهرهآور است.
اخبار زیادی درخصوص مواد محترقه در این ایام به گوش میرسد، برخی از آنها مسرتبخش و خوشحالکننده مانند کشف مواد محترقه غیرمجاز و دستگیری عاملان آنها توسط پلیس و یا اخبار ناراحتکننده و تامل برانگیز مانند جان باختن یا صدمات جسمی شدیدی که برخی از افراد به ویژه جوانان و نوجوانان در اثر استفاده از مواد محترقه دچار آن شدهاند. چهارشنبهسوری خود به عنوان یکی از مراسم سنتی در فرهنگ ایران که در گذشته به عنوان بهانهای برای جمع شدن کنار بزرگترها بوده و با اعمالی چون قاشقزنی، کوزه شکستن، شاهنامهخوانی و غیره اجرا میشد، امروز به یک رویداد پرحادثه که به عنوان وجه تمایزی موجب فاصله بین گروه سنی جوان و نوجوان با بزرگترها شده تعریف میشود.
آداب چهارشنبهسوری در گذشته با کمترین خطر و تقریبا با مشارکت کلیه اعضا اعم از پدربزرگ و مادربزرگ تا والدین و فرزندان انجام میشد، اما امروزه والدین و بزرگترها که از هیجان دوره جوانی فاصله گرفته و منطقیتر با رخدادهای زندگی رو به رو میشوند، سعی دارند این مراسم آیینی را با کمترین خطر و هیجان، متناسب با رسوم گذشته سپری کنند. اما کوچکترها به ویژه طیف سنی جوان و نوجوان که به دلیل شرایط سنی علاقهمند به تجربه بالاترین میزان از هیجان بوده و در این ایام به ویژه شب چهارشنبه سوری فرصت را مناسب میبینند، بدون توجه به توصیههای والدین، صداوسیما و... حتی به دور از چشم خانواده به دنبال مواد محترقه و تخلیه هیجانات خود از این طریق میروند.
نکته مهم دیگر که میتوان به آن اشاره کرد اهمیت نقش والدین و تلاش برای عدم ایجاد فاصله با فرزندان مخصوصا در این روزها است که جوانان برای ارضای هیجانات خود به سراغ برخی از اعمال و رفتارهایی میروند که چندان مورد تأیید ما نمیباشد. چنانچه والدین با هیجانات فرزندان به طور کلی مخالفت کرده و با رفتارهای سخت سعی کنند آنها را محدود کنند، ممکن است به صورت پنهانی و به دور از چشم اعمالی از آنها سرزده و حوادث ناگواری رخ دهد، در حالیکه اگر ما اطلاع میداشتیم، میتوانستیم خانواده خود را تا میزان زیادی از حوادث پیش آمده مصون نگه داریم. یکی از مسائل مهم و شاید مهمترین مصداق فاصله و شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان نحوه ابراز هیجانات در آنهاست، شاید نتوانیم به معنای واقعی در این خصوص که کدامیک عملکرد بهتر و درستتری برای ابراز آن دارند یکی را انتخاب کنیم، اما نباید هر یک را به حال خود را رها کرده و از یکدیگر غافل شویم. همراهی و رابطه صمیمانهای که والدین با فرزندان، مخصوصا در دوره سنی جوان و نوجوان دارند، علاوه بر اینکه موجب شادابی خود آنها خواهد شد، تا حدود زیادی فرزندان را از خطرات موجود ایمن نگه میدارد، ترکیب تجربه و پختگی بزرگترها با شور و هیجان جوانان، به مراتب جذابتر، کمخطرتر و مطلوبتر از زمانی است که هرکدام سعی کنند به روش خود به تخلیه هیجانات بپردازند. به طور مثال ممکن است چهارشنبهسوری، بارش برف و دیگر رخدادهایی که سراغ دارید برای یک فرد میانسال بدون هیچگونه تفاوت طبقهبندی شده و در تمام این روزها یکسری اقدامات تکراری که ناشی از روزمرگی است را انجام دهد، اما این موارد برای جوانان یک فرصت عالی برای برف بازی، تیوب سواری، نورافشانی و استفاده از مواد محترقه و دیگر اقدامات هیجان انگیز طبقهبندی شود.
این موضوع برای خانوادههایی که سال گذشته فرزندانشان سالم و سلامت کنارشان بوده و اکنون که در اثر حوادث سال گذشته یا جانشان را از دست داده، دچار نقص عضو یا به علت صدمات شدید جسمانی نمیتوانند آنها را همراهی کنند بیشتر قابل درک است. آنها نیز در آن زمان فکر میکردند که خانوادهشان از این اتفاقات مصون است، اما...
علی رغم تلاشهای شبانهروزی و کشفیات قابل توجه مواد محترقه توسط پلیس باز هم این مواد توسط افراد سودجو وارد بازار شده و در دسترس عموم قرار میگیرد، این در حالی است که در سال جاری به دلیل افزایش نرخ ارز، محکومیتهای قضائی قابل توجه و همچنین خطرات موجود درخصوص کشف محموله و نابودی سرمایه فرد، قیمت این مواد در بازار فروش افزایش قابل توجهی پیدا کرده و با توجه به وضعیت معیشت خانوادهها تهیه این اقلام برای تعداد زیادی از افراد مقدور نخواهد بود. این عامل علاوهبر این که یک دستاورد مطلوب تلقی میشود از طرفی یک نگرانی مهم را در پی دارد و آن روی آوردن افراد به مواد محترقه دستساز است، که غالبا مواد اولیه آن خریداری و توسط خود آنها ترکیب میشود.
عدم آگاهی لازم درخصوص میزان دقیق ترکیبات، نحوه ترکیب، زمان، قدرت و شدت واکنش این مواد، حوادث ناگواری چون جان باختن، قطع عضو، سوختگی و دیگر جراحات شدید را در سازندگان آن که غالبا جوان و نوجوان بوده و به دور از چشم خانواده اقدام به این کار کردهاند به دنبال داشته و دارد.
البته گاه این مواد بدون حادثهای ترکیب و آماده بهرهبرداری شده اما باز هم در زمان استفاده، از پرتاب ترکیبات محتوی آن به سوی خود و دیگران گرفته تا صدای مهیبی که موجب وحشت و اتفاقات ناگوار از جمله در کودکان و زنان باردار میشود، شده است. پلیس به ویژه در این ایام به صورت شبانهروزی در حال مقابله با عاملان فعالیت در این خصوص میباشد، اما هر یک از ما هم باید به عنوان یک وظیفه اجتماعی به یاری پلیس و نیروهای امنیتی برویم، تصور اینکه اتفاقات ناگوار این ایام که در اخبار و رسانهها شاهد آن هستیم «تنها برای دیگران است»، چندان منطقی به نظر نمیرسد.
سرهنگ پاسدار داود عبدالمالکی-جانشین فرمانده انتظامی استان قزوین