kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۱۶۴۰
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۴
نگاهی به «پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد»

اطوارهای فمنیستی به شیوه مارول!

 
 
 
حمیدرضا ندیری
«پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد» محصول سال 2022 استودیوی مارول و فیلمی به کارگردانی رایان کوگلر است. این فیلم را آخرین فیلم از فاز چهارم دنیای سینمایی مارول دانسته‌اند. از بازیگران اصلی این فیلم می‌توانیم به لتیشیا رایت، لوپیتا نیونگو، دانای گوریرا، فلورنش کازومبا، دومینیک تورن و آنجلا باست اشاره کرد. بازیگرانی که نام بردیم، همگی سیاه پوست و مونث بوده به غیر از کارگردان که مذکر است. 
مارول، استودیوی تجاری که در حالت عادی هم فیلم‌هایش یا بویی از هنر نبرده یا در خدمت اهداف سیاستمداران آمریکایی بوده، حالا با غلظت بیشتری در خدمت فمنیسم و سیاه‌پوستان است. هرچند واضح و مبرهن است که این فیلم و فیلم‌های مشابه، نه به فکر حقوق زنان هستند و نه به فکر حقوق ضایع‌شده سیاه پوستان! که اگر می‌خواست این چنین باشد، لازم نبود یک فیلم تخیلی که هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد برای زنان و سیاه‌پوستان ساخته شود! کافی بود واقعیت همان‌طور که هست به تصویر کشیده شود. چه در آفریقا و گرسنگان بی‌شماری که دارد و چه از سیاه‌پوستان آمریکایی که پلیس آنجا، زانوی خود را بر گلویشان می‌فشارد.
بیشتر مدت فیلم در زمان حال و در کشوری خیالی و مثلاً آفریقایی به نام واکاندا سپری می‌شود. که طرف آمریکایی، آن را قدرتمندترین کشور روی کره زمین می‌خواند. یعنی حتی با وجود بمب اتم‌هایی که آمریکا دارد، باز هم از واکاندای آفریقایی می‌ترسد و خطرش را برای خود حس می‌کند. بدینوسیله، آفریقا در سینما می‌شود کشوری ابرقدرت و عاری از هرگونه کم و کاستی و مشکل که در آن کشور همه مردم به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند. حالا مشکلات آفریقا دیگر تمام شد و لازم نیست هیچ سیاه‌پوستی صدای اعتراضش در واقعیت بلند شود؛ آفریقای آرمانی، چیزی که با واقعیت جور در نمی‌آید و نخواهد آمد.
پوششی که مردم واکاندا، یا همان سیاستمداران و زنان قدرتمندی که امور حکومتی واکاندا را بر عهده ‌دارند، با پوششی که مردم آفریقا در واقعیت دارند، تناسب چندانی ندارد. زنان در آفریقا اغلب لباس‌های پوشیده داشته و سنت‌های خود را گرامی می‌دارند. در حالی که در این فیلم، پوشش‌ها اغلب آمریکایی بوده و هیچ سنخیتی با سنت آفریقا ندارد. اما میزانسن طوری طراحی شده که این نفوذ فرهنگی آنچنان به چشم نیاید. طرح، رنگ و زرق‌وبرق لباس‎‌ها طوری طراحی شده که مخاطب آن را لباس عادی مردم آفریقا می‌داند. حتی طراحی محیطی و معماری آن نیز، قدیمی بوده تا خدشه‌ای به این سنت وارد نشود. در فیلم، سلاح برخی از قبایل واکاندا هنوز چوبی است و هیچ بهره‌ای از تکنولوژی ندارند. و تکنولوژی قدرتمند واکاندا با این سنت چنان عجین شده که هیچ تضادی بین سنت و تجدد به وجود نیامده است.
کارکنان دولت واکاندا، دانشمندان و راهبران کشور، همگی از زنان تشکیل شده و ما کمتر جایی یک مرد می‌بینیم. بیشترین مردانی که می‌بینیم سه نفر هستند! ام‌باکو با بازی وینستون دوک رئیس‌یکی از قبایل واکاندا که بیشتر با زور و بازو سر و کار دارد. مامور اطلاعاتی آمریکا با بازی مارتین فریمن که آن هم کار خاصی نمی‌تواند از پیش ببرد. شخصیت منفی فیلم یعنی نیمور! بقیه همه زن هستند و امور مملکت را پیش می‌برند. ما کمتر جایی یا به جرئت می‌توان گفت اصلا هیچ جایی از فیلم مردی نمی‌بینیم که بتواند نقش مثبتی در روند قضایا داشته باشد. مرگ چادویک بوزمن شد بهانه‌ای برای ساخت یک فیلم فمنیستی تمام عیار به نام و عنوان یادبود او!
یک فیلم به غایت فمنیستی! یعنی حتی یک بچه پنج‌ساله هم می‌تواند تشخیص بدهد که فیلم با اهداف فمنیستی ساخته شده است. تازه نه فقط فمنیستی که مثلا خواسته با جنبش سیاه‌پوستان هم همراه باشد. یعنی با یک تیر دو نشان! ولی این فیلم نه تنها هیچ واقعیتی از زندگی سخت زنان و سیاه‌پوستان چه در آفریقا و چه در آمریکا را به نمایش نمی‌گذارد، بلکه با ساختن چهره‌ای دروغین از آن‌ها، یا به فکر التیام‌بخشیدن به آنها با این قرص آرام‌بخش است، یا به فکر منحرف کردن اذهان عمومی جامعه است از واقعیاتی که دارد در آن جامعه رخ می‌دهد.