اصالت رفتار در طول و عرض ارز
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
بیشک امروز به واسطه همه اقداماتستیزهجویانه دشمنان ایران اسلامی در حدود پنج دهه گذشته و بعد از ماجراهای اغتشاشگرانه پاییز 1401 و نیز نوسانات دامنهدار ارز و دلار، نمیتوانیم منکر بعضی دوقطبیهای شکل گرفته در جامعه باشیم و خودمان را در ورطه فریب غوطه ور کنیم و بگوییم که هیچ اتفاقی نیفتاده است.
امروز به وضوح شاهد این ماجرا هستیم که به دلایل مورد اشاره و بر اثر جنگ و عملیات رسانهای و روانی، درجهای از نفاق و شکاف معین و مشخص، در جامعه بین بعضی از مردم و گروهها نسبت به طرفداری و یا عدم طرفداری از حاکمیت وجود دارد که هر کدام از این گروهها دارای ویژگیهای خاصی نسبت به جامعه و اتفاقات آن هستند و در روند وقایع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و بهویژه اقتصادی، کنشها و واکنشهایی دارند که مجموع این ویژگیها میتواند میزان تعلق واقعی و دلسوزانه و یا نمایشی بودن آن گروهها به ایران و ارزشها و جامعه را نمایان کند و معیار سنجش «حقیقت رفتاری» افراد قرار بگیرد.
گاه شاهد بر این موضوع هستیم که درعرصه اقتصادی جامعه، بهطور مثال قیمت دلار با نوسانات شدید روبهرو میشود و گروه اول، در این ماجرا بهطور یقین بعد از سیاستگذاران بازار ارز، دلالان و سوداگران هستند که بر شدت روانی موضوع دائما میافزایند و با ایجاد تقاضای کاذب، حباب قیمت ایجاد کرده و بدینوسیله بار خودشان را بیشتر میبندند و پر واضح است که هر چقدر نوسان ارز بیشتر باشد قطعا این گروه امکان بهرهبرداری روانی از موضوع را نیز بیشتر خواهد داشت.
اما گروه دوم، کسانی هستند که بهطورمستقیم تحت تاثیر این نوسانات قرار دارند که عموما تولیدکنندگان و فعالان عرصه اقتصادی هستند و لاجرم با نوسانات میتوانند خودشان را تطبیق بدهند؛ چرا که در عرصه فعالیت اقتصادی و سیاستگذاریهای آن میدانند چگونه باید رفتار کنند و اساسا به جای جانبداری و یا مخالفت با موضوعات پیش آمده، به اصل فعالیت اقتصادی خود میپردازند و در این عرصه بر مبنای عرضه و تقاضا امور خود را بهصورت حرفهای پیش میبرند و مبرهن است که آنها نیز در این روند نوسانات با چالشهای جدی روبهرو میشوند که گاه حتی با ضررهای مالی جبران ناپذیری روبهرو میشوند؛ اما بنا به ذات فعالیت اقتصادی و تولیدی، ضرر و زیان و فایده و سود را میتوانند دقیق درک کنند.
گروه سوم در این ماجرای پر طمطراق و ظاهرا پایان ناپذیر، توده ناآگاه جامعه وعامه مردم هستند که علاوهبر تاثیر پذیری فیزیکی از جریان نوسانات ارزی، بهطور جدی نیز در معرض جریان روانی ایجاد شده- توسط دلالان و رسانههایی که هر روز شتاب بیشتری نیز برای تاثیرگذاری میگیرند- قرار دارند و بهطور معین، این گروه که خود شامل دو دسته هستند؛ اصلا ارتباطی به ارز ندارند، ولی متاثر از فضای روانی هر کدام جهتی را در پیش میگیرند.
دسته اول کسانی هستند که بهطور دائم همراه با نوسانات و جنگ روانی بر طبل نا امیدی میکوبند و یاس و بدبختی و فلاکت را دائما پمپاژ میکنند و ورد کلامشان این هست که همه چیز تمام شد و بدبخت شدیم و...
دسته دوم کسانی هستند که قادر به درک واقعیتها و شرایط هستند و آنچنان هم غوطه ور در موضوعات ارز نیستند و نوسانات آن هم در روند زندگی آنها آنگونه که باید تاثیرگذار نیست و نه تنها دچار یاس و ناامیدی نمیشوند؛ بلکه بر تلاش خود برای با نشاط نشان دادن جامعه و توسعه آن میافزایند.
نوسانات ارزی به دلایل پایهای و ریشهای و به دلیل گره خوردن شیوه کنترل آن به مسائل مختلف از جمله موضوعات بیرونی و سیاسی، موضوعی است که حتی پیش از انقلاب نیز به رغم شعارهای فریب دهنده و فضای به اصطلاح باز اقتصادی، همواره وجود داشته و این موضوع متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب نیز بهعنوان پاشنه آشیل و نقطه ضعف برجسته دولتهای پی درپی بوده است.
شاهد عینی و مثال ملموس برای اثبات این حقیقت و تفاوت رفتاری دو گروه مذکور، نگاه به گذشته و رویدادهای مختلف در سطح جامعه است که همواره عدهای در مقابل هر رویداد و واقعهای شروع به نالیدن و تلقین اتمام کار مملکت و بدبختی و فلاکت مردم کردند و گروه دیگر، نه تنها نا امید نشدند بلکه کوشش کردند تا جلوههای دیگری از موجودیت و هستی و بودن را خلق کنند.
دوران سخت و پرتلاطم هشت سال دفاع مقدس و انتقال تجربیات گرانبهای آن - به دلیل احساس نیازی که در این حوزه میشد- به دورههای بعدی، چیزی بود که دشمنان به هیچ عنوان نمیتوانستند آن را پیشبینی کنند اما این مهم حاصل شد و در دورانی که حتی خیلی از سیاستمداران هم همراه با رسانههای خارجی برعدم توانایی برای دستیابی به تسلیحات مدرن و مورد نیاز میدمیدند؛ این مهم حاصل شد که سایه تهدید نظامی دقیقا بهطور واقعی و نه بهطور شعاری، از روی سرزمین ایران اسلامی برداشته شد و این درحالی بود که در همه این دوران نیز موضوع چالشها و نوسانات اقتصادی بهطور جدی بوده است و مسلم است که تمامی این دست آوردهای نظامی اگر کمی، فقط کمی! تابع شرایط روانی و تبلیغاتی میبودند هرگز به دست نمیآمدند.
تحقیق و تفحص در حوزه دستآوردهای مختلف علمی و صنعتی بهخوبی نشان میدهد؛ کسانی که عامل موثر دستیابی به این دستآوردها هستند؛ کسانی هستند که خود را در معرض نوسانات ارزی اقتصادی قرار ندادند و بیشتر از هر چیز به هدفی که از قبل تعیین شده بوده فکر میکردند و تحت هر شرایط اقتصادی از اصل هدف دور نشدهاند؛ که بارها مصاحبهها و گفتوگوهای دانشمندان باتجربه و جوان این عرصه را شنیده و دیده ایم.
از بارزترین ویژگیهای این افراد وجود اصالت رفتاری و گفتاری است که همه چیز را با منطق واقعیت میپذیرند و اهل شعار یا ایجاد فضای روانی نیز نیستند و بالعکس، کاملا عمل گرا و منطبق بر اهداف تعیین شده حرکت میکنند و به هیچ عنوان خود را در مقابل جریانسازیهای سیاسی یا اقتصادی قرار نمیدهند.
وجود این افراد و نوع رفتار آنها همواره راهگشا و موجب رشد توسعه جامعه بوده که از بین همه ویژگیهای رفتاری آنها باید امید و توکل را بیشتر از همه وجوه دیگر رفتاری جستوجو کرد و خستگی ناپذیری در این افراد ویژگی دیگری است که به شدت در انها احساس میشود.
در نقطه مقابل عدهای هستند که بدون آنکه حتی سرمایه لازم برای ورود به بازار ارز را داشته باشند و یا بدون آنکه دانش کافی اقتصادی داشته باشند و یا بدون شناخت شرایط و متغیرهای اقتصادی و مولفهها و ویژگیها اقتصاد، بیمحابا سر در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای دارند و هر آنچه را که میشنوند و میبینند بهطورخودکار به دیگران ارسال میکنند و انتشار میدهند و خود بخشی از حلقه ایجاد نا امیدی و یاس و بدبختی میشوند که دائم از آن گله دارند و مدام از آن مینالند.
جالب آن است که گروه دوم که اصلا کاری به بازار ارز ندارد و اصلا بر نا امیدی و یاس بدبختی نیز نمیدمند؛ دقیقا بخش تلاشگر واقعی جامعه هستند که باید پاسخگوی بخش سوداگر و پمپاژکننده نا امیدی جامعه باشند و این گروه اول است که علاوهبر آنکه برای عبور از بحران یا وضعیت نامطلوب تلاشی نمیکنند و بیشتر بر فلاکت و بدبختی میدمند، در برخی موارد دیده شده است که بهطور وقیحانهای بخش تلاشگر را هم مقصر و متهم قلمداد میکنند و خود را طلب کار هم میدانند.
اساسا و اخلاقا اندوخته ارزی بیش از نیاز، برای کسانی که در گروه دوم توده مردم قرار دارند و زیاد با بازار ارز و دلار هم ارتباطی ندارند، یک موضوع اخلاقی و شرعی نیز است که ایجاد تقاضای کاذب را بهطور عینی و واضح امری ناپسند و به دور از مروت و اخلاق میدانند و وجود امنیت معیشت و اقتصاد جامعه، اتفاقا از اولویتهای آنان محسوب میشود که نگارنده این موضوع را حداقل در سفرهای متعدد اربعینی که دولت ارز زیارتی نیز به زائران اختصاص داده بود کاملا از سوی زائران تجربه کرد که در آن قریب به اکثریت زائران، حتی اقدام به تهیه ارز خارجی نیز به دلیل آنچه که میگفتند نیاز نداریم نمیکردند؛ در حالیکه به راحتی میشد ارز اختصاصی به موضوع زیارت اربعین را تهیه کرد و آن را در بازار آزاد به فروش رساند ولی حداقل، تجربه شخصی نگارنده گویای آن است که این اتفاق از سوی اکثریت زائرین بهوقوع نمیپیوست.
نکته قابل توجه که شاید ارتباط چندان زیادی هم به موضوع متن نداشته باشد؛ شیوه جهش قیمت دلار در روزهای گذشته بود که این جهش قیمت در روزهای غیر تعطیل بهوقوع پیوست و مسلم آن است که در آن طراحیهای هدفمندی صورت گرفته بوده تا بدینوسیله بتوانند هم دلالان و سوداگران و هم گروه تاثیر پذیر منفی باف همیشه در صحنه را برای دستیابی به اهداف خود همراه کنند.