خانهتکانی و دستهگل شدن خانه به شوق استقبال از بهار (بخش پایانی)
هنر پاکیزگی دل و خانه با همراهی همه اعضای خانواده
گالیاتوانگر
یکی از برنامههایی که همه ما تجربه آن را داریم، خانهتکانی است که با آغاز سال جدید و با بسیجکردن همه اعضای خانواده به راه میافتد. یکی از دلایل اصلی برای قبول زحمت خانهتکانی، احساس آرامشی است که بعد از آن سراغ صاحبخانه میآید. اینکه موفق شده بخش مدیریت تازهای روی وسایل خانه پیاده کند، وسایل اضافی را به نیازمندان بخشیده و وسایل لازم را غبارروبی کند، خودش احساس سبکی و راحتی را به مدیر این خانه و اطرافیان او هدیه میدهد.
این سنت کهن همانند یک نقشه راه برای ما قابل عملیاتیشدن است. به این معنا که ما در موقعیتهای گوناگون نیازمند دور ریختن وسایل اضافی، بررسی آنچه بهجامانده، مرور اتفاقات و گزینشگری از میان آنها هستیم؛ وگرنه با انبوهی از جاماندههای بیفایده روبهرو خواهیم شد. درباره مسائل ذهنی هم این قانون پابرجاست. ما نیاز داریم درباره خودمان اهل حساب و کتاب باشیم و با دورریختن خاطرات نامناسب، اطلاعات نادرست و نیز منظمکردن محتوای ذهنی، به تمیزکردن این مرکز فرماندهی اقدام کنیم.
یک کار گروهی منسجم
برنامهریزیتان هر چه که هست، بهتر است برای خانهتکانی سریع و اصولی کار را از جایی که از حد تواناییتان بیشتر است و اول کار خستهتان میکند، شروع نکنید. مثلاً از یک قفسه یا میز کنسول شروع کنید که در معرض رفتوآمد نیست و مدت طولانی مرتب میماند. یک قفسه تمیز، بدون غبار و با وسایل منظم به شما انگیزه میدهد که کار را ادامه بدهید و همه وسایل را مثل آن تمیز کنید. اگر در خانه تنها زندگی میکنید، میتوانید فهرست کارهای روزانه را بنویسید و بعد از تمامکردن هر قسمت به خودتان جایزه بدهید.
فاطمه سادات عرفانیان یک خانم خانهدار به گزارشگر کیهان میگوید: «برای خانهتکانی خودتان را نکشید و حتماً از همه اعضای خانواده کمک بگیرید. هر کس میتواند بهتناسب وقت و تواناییاش در خانهتکانی کمک کند. میتوانید خانهتکانی را به یک پروژه جمعی تبدیل کنید و با یکتخته وایتبرد وظایف را بین اهالی خانه تقسیم کنید. برای هر فرد، دستمال، سطل و شویندههای جداگانه تهیه کنید تا دچار اشتباه نشوند (و مثلاً کف آشپزخانه با دستمال مربوط به حمام شسته نشود). برنامهریزی کنید و با انجامشدن هر قسمت خانهتکانی سریع و اصولی و خوردن تیک آن برای همدیگر جایزه بخرید و تشویق کنید.»
وی در ادامه میگوید: «یکی از بزرگترین اشتباهاتی که خیلی از والدین مرتکب میشوند، معاف کردن کامل بچهها از خانهتکانی است. حتی بعضیها در روزهای خانهتکانی بچهها را بیرون میفرستند تا کسی را اذیت نکنند. البته که مرتب و تمیزکردن یکخانه با همکاری یک کودک کار چندان آسانی نیست، اما بچههایی که از کودکی در کارهای خانه شریک میشوند هم خیلی زودتر آنها را یاد میگیرند و هم بهطورکلی مستقلتر و تواناتر بار میآیند. به سن کودک توجه کنید و متناسب با سن و حوصلهاش از او بخواهید یک کار ساده را در خانهتکانی سریع و اصولی به عهده بگیرد؛ مثلاً گردگیری کردن میز با یک دستمال خیس یا مرتبکردن کوسنها روی مبل. به کودک دقیق و واضح بگویید که این کار وظیفه او است و باید تمامش کند. میتوانید برای تشویق بیشتر، برایش جایزه هم بخرید.»
وسایل داخل کمد قدیمیتان را بیرون ریختهاید، همه چیز روی زمین است و حالا کارتنها را باز میکنید و با تعداد زیادی دفتر خاطرات، کلکسیونهای قدیمی و وسایل نوستالژیک مربوط به کودکیتان مواجه میشوید. این جاست که خیلی از ما ساعتها وقت صرف مرور خاطرات قدیمیمان میکنیم. این مرور خاطرات لذتبخش و جذاب است؛ اما هم خانهتکانی را تا ساعتها عقب میاندازد و هم میتواند بهجای مرتبکردن، ما را وارد بازی پهن کردن دوباره وسایل کند. وقتی در خانهتکانی به جعبهها، کارتنها و کشوهای پرخاطره رسیدید، بهتر است خاطره بازی را برای زمان دیگری بگذارید و کار را معطل نکنید.
علی مرادزاده یکفرهنگی بازنشسته به گزارشگر کیهان میگوید: «همیشه در اطراف ما کسانی هستند که در زندگیشان بهاندازه ما خوششانس نبودهاند. اگر در خلال خانهتکانی وسایل یا لباسهای نو و کاربردی پیدا کردید که مدتهاست از آنها استفاده نمیکنید (که میتوانید مطمئن باشید دیگر هم استفاده نخواهید کرد)، بهترین و منطقیترین راهحل این است که آنها را به نیازمندان بدهید. یک جعبه یا زنبیل کناردستتان بگذارید و وسایلی که میخواهید به افراد کمبرخوردار یا خیریه اهدا کنید را در آن بگذارید. این وسایل میتوانند وسایل غیرکاربردی، لباسها و کفشهای تکراری (چرا باید دو کفش یکرنگ و یک مدل داشته باشید) و حتی لوازم آشپزخانه باشند که توسط شما استفاده نخواهند شد. این وسایل البته باید نو یا در حد نو باشند.»
تمیزکاری و سلامت روان
یک تمیزکاری حسابی شبیه خانهتکانی، چیزی فراتر از پاکیزگی است. خارجکردن فضای خانه از یکنواختی و سکونی که چندین ماه بر خانه حکمفرما بوده، مهمترین دستاورد این رسم خجسته است. تغییر رنگ بر دیوارهای خانه و اتاق، استفاده از پردههای متنوع، جابهجاکردن اسباب و اثاثیه منزل در جهت بازدهی روانی بیشتر، بهتنهایی میتواند سلامت روان یک خانواده را تضمین کند. از طرفی ایجاد فضای صمیمی در حین تمیزکاری و بهرهگیری از نیروهای کمکی و خودی در پیشبرد این امر، باعث تعامل بیشتری بین افراد خانواده میشود و نشاطی مضاعف در کانون خانواده ایجاد میکند.
احسان نصراللهی یک مشاور خانواده برایمان توضیح میدهد: «یکی از دلایلی که خانهتکانیهای عید باعث تغییر روحیه افراد میشود و احساس خوبی به آنها میدهد، این است که خانهتکانی به افراد نشان میدهد که آنها هستند که تغییر را انتخاب میکنند. افراد خودشان انتخاب میکنند که دکوراسیون خانه را تغییر دهند، یا آن را رنگ کنند و اشیای کهنه را دور بریزند و همین باعث میشود احساس خوبی به آنها دست دهد و به خودشان افتخار کنند. این انتخاب برای تغییر و نو شدن تنها در سطح انتخاب باقی نمیماند و به مرحله عمل هم میرسد. زمانی که افراد اقدام به انجام این تغییرات میکنند تأثیرات مثبت آن چندین برابر میشود. این مسئله باعث میشود آنها یک نوع تأیید خود و احساس ارزشمندی به دست آورند. این ارزشمندی خود، هم به این منتهی میشود که افراد احساس عزتنفس بیشتری کنند، اعتمادبهنفس آنها بالا برود و احساس خودکارآمدی بیشتری کنند. این احساس ارزشمندی و خودکارآمدی در نهایت به نفع سلامت روان افراد است. در حقیقت چون خودشان انتخاب میکنند که خانهتکانی و گردگیری کنند و خودشان طبق انتخابشان عمل میکنند، این باعث میشود سلامت روان افراد بالا برود.»
وی در ادامه میافزاید: «علت دیگر اینکه خانهتکانی عید بر سلامت روانشان تأثیر میگذارد این است که آنها از این مسئله بازخوردهای آنی میگیرند. زمانی که افراد تصمیم میگیرند با کمک یکدیگر خانه را تمیز و مرتب کنند، این تمیزی در زمانیاندک به آنها بازخوردی مثبت میدهد و روحیهشان را عوض میکند. این بازخورد آنی هم باعث میشود افراد ترغیب شوند کارهایشان را باکیفیتتر انجام دهند. هنگامی هم که افراد کارهایشان را باکیفیت و دقت بیشتری انجام میدهند، این باعث تغییر روحیه آنها و افزایش سلامت روانشان میشود.»
خانهتکانی ذهنی
همه انسانها در طول سالی که میگذرانند مسائل و رویدادهای تلخ تا شیرین برایشان روی میدهد حال برخی از آنها آنقدر غمانگیز میشود مثل مرگ یک عزیز که بهراحتی فراموش نمیشود و برخی دیگر مثل اخبار ناگوار کرونا مدام ذهن را اذیت و پراضطراب میکنند، بهترین زمان برای دورکردن این مسائل منفی از ذهن انتهای سالی است که میگذرانید. این را باید به یاد داشته باشید که مرور خاطرات تلخ و ناراحتکننده آنقدر میتواند ما را غرق در خود کند که زمان و مکان را هم فراموش کنیم و ما را دچار اختلافات افسردگی، وسواس یا اضطراب و بدبینی کند.
اما اینکه مدام برای اتفاقات مختلف منفی از خود بپرسیم چرا اینطور شد یا چرا نباید اینطور میشد، به هیچ نتیجهای نمیرسیم و مدام این آتش زیر خاکستر را شعلهورتر میکنیم، چرا که نمیتوانیم اتفاقات بد را فراموش کنیم و خود یا دیگران را ببخشیم و از زندگی لذت ببریم. خانه ذهنی هر یک از ما ممکن است گاهی اوقات سیاه، ناامیدکننده و کسالتبار شود یکی از علل آن نیز رهانکردن گذشته است این روزها هم که ما کمتر در رفتوآمد با دیگران از دوست و آشنا و فامیل هستیم بیشتر سکوت و تنهایی ما را فرامیگیرد و ممکن است این افکار منفی بیشتر به سراغمان بیاید، بنابراین وقت خانهتکانی فرارسیده است تا از دست انبار خاطرات و اطلاعات منفی رها شویم.
خانه ذهنی هر یک از ما ممکن است گاهی اوقات سیاه، ناامیدکننده و کسالتبار شود یکی از علل آن نیز رها نکردن گذشته است.
معصومه رفیقیمرند روانشناس بالینی و پژوهشگر در این باره معتقد است: «ضمیر ناخودآگاه همه ما پر از خاطرات تلخ و شیرین گذشته است و اغلب آسیبهای عاطفی و روحی را در خود حبس کرده، بنابراین ذهن همانند اتاقی خالی است که افکار واندیشهها در آن رفت و آمد میکنند. کسانی که وابسته به خاطرات گذشته هستند، افکار و اندیشههایشان این خاطرات را مرور میکنند. آنها را ارزیابی میکنند و به آنچه که دلبستگی بیشتری دارند، نگاه میدارند و هر از گاهی به آنها فکر میکنند. کمکم به این اندیشهها خو میگیرند و آنها را ملاک و معیار انتخاب رفتار خویش قرار میدهند و آنها را در قالب احساسات واندیشههای خود نشان میدهند. مهرورزی، محبت، ستایش خوبیها، امیدبخشیدن (بخشیدن خود و دیگران)، نشانههای سلامت روان و برخورد منطقی با زندگی و زندگی کردن در اینجا و اکنون است.اما ناامیدی، کینه،نفرت، بدبینی، حسادت و... ویروسهای روان هستند و از قدرت تخریب بالایی برخوردارند، نشانه ذهن ملامتگر و بدبین است.
با خود فکر کنیم که در خانه ذهن ما چه میگذرد و چقدر درهموبرهم است؟ آیا امسال ذهنمان را پر از افکار منفی کردیم یا خاطرات بد و تلخ را نمیتوانیم کنار بگذاریم؟ آیا کسانی هستند که از آنها کینه به دل داریم و نمیتوانیم آنها را ببخشیم؟ همین امروز وقت آن است که از شر این افکار رها شویم با یک خانهتکانی درست ذهنی!»
وی در ادامه میگوید: «بهترین روش رهایی از دست احساسات ناخوشایند و مشکلاتی که از این رهگذر به وجود میآید، خانهتکانی ذهنی و به عبارتی زایش مجدد ذهن برای بهدستآوردن سلامت و آرامش است، همانطور که طبیعت نیز در بهار هرسال خود را از نو بازسازی میکند، ذهن ما نیز نیاز به بازسازی مجدد دارد.
خیلیها سؤالشان این است که دوست دارند از دست این افکار منفی رها شوند، اما نمیدانند چطور؟ خیلی ساده است اگر در خانهتکانیهای هرساله شب عید لباسهای قدیمی و تنگ و کوتاه یا کوچک شده را کنار میگذارید و از دستشان رها میشوید، همینطور هم میتوان از دست افکار منفی و ناراحتکننده رها شد. فقط کافی است که آنها را بشناسیم و بخواهیم که از آنها آزاد شویم.
همانطور که در زبالههای شب قبل دنبال غذای امروز نمی گردیم، پس افکار گذشته اذیتکننده هم باید از ما دور شوند. فقط کافی است بخواهیم و آنها را کنار بگذاریم و جایگزینش افکار مثبت و اتفاقات و رخدادهای خوب و شیرین کنیم.»
این روانشناس در تکمیل صحبتهایش میگوید: «بخشیدن آدمهای اطراف یا هرکسی که ناراحتتان کرده نیز میتواند آرامش را به روانتان برگرداند، کافی است نیمه پر لیوان را ببینید و منصفانه و واقعبینانه به همه چیز نگاه کنید بهدوراز خشم و ناراحتی گذشته و در نهایت نیز از خداوند برای سلامتی سپاسگزار باشیم. در واقع چیزی که هرکسی این روزها ندارد و بیش از هر وقتی بدان باید شاکر باشیم.
با تغییر افکار و عادات منفی به مثبت میتوانید یکسری رفتارها و برنامهها و شعارهای خاص را سرلوحه سال جدید زندگیتان کنید؛ مثلاً در کنار اینکه بابت همه اتفاقات خوب سال گذشته یا هر نوع تجربه منفی و همینطور پیشرفتها، سلامتی و چیزهای دیگر از خداوند شکرگزاری کرده و آن را برای خودتان یادداشت میکنید، یکسری جملات خاص نیز سرلوحه سال جدید زندگیتان کنید. از جمله اینکه در سال جدید انسان مثبتتری خواهم بود.»