kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۰۶۱
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۳
بررسی اهمیت و آثار سخاوت و بخشندگی از منظر قرآن و روایات

سخاوت کمند دوستی

یکی از فضایل خوب بشری، سخاوت و بخشندگی است. سخاوتمند کسی است که بخل در مال نمی‌ورزد، هم خود از نعمت‌های الهی بهره‌مند می‌شود و هم بخشی را انفاق می‌کند تا دیگری نیز از آن بهره ببرد.

علی جواهردهی

نویسنده در این مطلب آثار این فضیلت انسانی را در شخص و جامعه تبیین کرده است.
بخل‌گریزی سخاوتمندان
بخل یکی از رذایل اخلاقی است. بخیل کسی است که نعمتی را در اختیار دارد و تنها خود از آن بهره می‌گیرد با آنکه می‌تواند زیادی آن را به دیگری ببخشد ولی این کار را نمی‌کند؛ بدتر از بخیل، خسیس است که نه تنها به دیگری نمی‌دهد بلکه خود نیز از آن بهره‌مند نمی‌شود.
در مقابل کسانی هستند که از صفت سخاوت برخوردارند. سخاوت در لغت از ماده «سخو» به معنی جود و بخشش بوده و «سخی» به معنی بخشنده است؛ (ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، دار صادر، 1414 ق، چاپ سوم، ج 14، ص 273)
در اصطلاحات اخلاق اسلامی «سخاوت» در مقابل بخل به کار رفته است. همان‌طور که صفت نفسانی بخل یک رذیلت اخلاقی دانسته شده، صفت نفسانی سخاوت به عنوان یک فضیلت معرفی و تشویق شده است. انسان سخاوتمند به انسانی گفته می‌شود که دارای ملکه بذل مال به مستحق، بدون درخواست سائل، به میزان شایسته است. (طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1375 ش، چاپ سوم، ج 1، ص 215)
واژه سخی در قرآن به کار نرفته و به جای آن واژگان دیگری نزدیک به همین معنا چون کرم، احسان، جود و عطا و مانند آن به کار رفته است. داشتن این صفات اخیر موجب می‌شود تا شخص، اهل انفاق به دیگری باشد و از نعمت‌های خدا، بخشی را به دیگران ببخشد.
البته تفاوت‌هایی میان هر یک از واژگان و اصطلاحات پیش گفته وجود دارد؛ چرا که در عربی هیچ واژه مترادفی وجود ندارد و فرق‌های لطیف و کوچکی درموضوع له هر یک از واژگان است که با همه نزدیکی و اشتراک، موجب افتراق معنایی آنها می‌شود. مجموعه کتاب فروق اللغه حسن بن عبدالله عسکری در بیان همین لطایف و ظرائف لغوی نگاشته شده است.
«ابن بابویه» از حضرت رسول اکرم(ص) روایتی  را نقل می‌کند که بیانگر تفاوت لطیف معنای میان برخی از واژگان است. وی از پیامبر(ص) روایت کرده که آن حضرت فرمود: الرجال اربعه: سخی و کریم و بخیل و لئیم فالسخی الذی یأکل و یعطی، و الکریم الذی لا یأکل و یعطی، و البخیل الذی یأکل و لا یعطی، و اللئیم الذی لا یأکل و لا یعطی. فرمود: مردم چهار گروهند: سخی و کریم و بخیل و لئیم: 1- سخی کسی است که خود می‌خورد و به دیگری هم عطا کند. 2- کریم کسی است که خود نخورد و به دیگری دهد. 3- بخیل کسی است که خود می‌خورد و به دیگری نمی‌دهد. 4- لئیم کسی است که نه خود خورد نه به کسی دهد. (جامع‌الاخبار، صدوق، فصل 69، فی‌السخاء و الایثار)
کریم که به معنای بزرگوار و گرامی است، دارنده صفت احسان است؛ چرا که اهل احسان این گونه هستند و چنانکه خداوند در آیات قرآنی درباره محسنان بیان می‌کند، اهل عفو و ایثار و بخشش و گذشت و مانند آن هستند که همه‌چیز را برای دیگران می‌خواهند.
سخاوت حالت نفسانی است که مبتنی بر اعتدال و میانه‌روی است. پس نه‌چنان سخت می‌گیرد که به بخل نسبت به دیگران دچار شود و نه آن اندازه آسان می‌گیرد که به تبذیر و افراط دربخشش و انفاق دچار شود.
این شیوه سخاوتمندان همان سفارش خداوندی به پیامبر(ص) در میانه‌روی در انفاق و بخشندگی است. خداوند درباره رعایت اعتدال در انفاق، به پیامبرش(ص) می‌فرماید: «و لاتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا؛» «هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، ( و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی!» (اسراء، آیه 29)
در این آیه یدک مغلوله، یعنی «دست به گردن بستن» به همان معنای بخل و خودداری کردن از بخشش است؛ که در مقابل آن «بسط ید» قرار دارد که کنایه از بذل و بخشش است و این تعبیر رساترین تعبیر در مورد رعایت اعتدال در بخشش است.
امام صادق(ع) در بیان معنای حقیقی سخاوت به این نکته توجه می‌دهد که سخاوت بخشش بی‌پرسش و درخواست است. پس سخی می‌بایست همواره به اطرافیان خود توجه داشته باشد همان‌گونه که به زندگی خود توجه دارد، تا در صورت دیدن مشکل مالی افراد به کمک آنان بشتابد پیش از آنکه آنان آن را بر زبان آورند و درخواست کمکی بنمایند. امام(ع) می‌فرماید: السخاء ما کان ابتداء، فأما ما کان من مسأله فحیاء و تذمم؛ سخاوت آن است که بی درخواست انجام گیرد، اما سخاوتی که در مقابل درخواست باشد ناشی از شرمندگی (رودربایستی) و برای فرار از سرزنش است. (بحارالانوار، ج 71، ص 357، ح 21)
امام رضا(ع) نیز در بیان تحقق معنای حقیقی سخاوت به روش سخاوتمندان توجه می‌دهد و می‌گوید که سخاوتمند کسی است که از مردم جدا نیست و بر سر سفره مردمان می‌نشیند تا آنان نیز بر سر سفره او بنشینند: السخی یأکل من طعام الناس لیأکلوا من طعامه، والبخیل لا یأکل من طعام الناس لئلا یأکلوا من طعامه؛‌ سخاوتمند از غذای مردم می‌خورد، تا مردم از غذای او بخورند اما بخیل از غذای مردم نمی‌خورد تا آنها نیز از غذای او نخورند. (بحارالانوار، ج 71، ص 352، ح 8)
بنابراین دارنده ملکه و صفت نیک سخاوت، کسی است که از بخل رهایی یافته است و از نعمت‌های الهی ضمن استفاده مطلوب، به قدر توان و استطاعت به دیگری می‌بخشد و هرگز بخل نمی‌ورزد و کریمانه با نیازمندان و محرومان برخورد می‌کند و بزرگواری خود را با گرامی داشتن ایشان به انفاق نشان می‌دهد.
اهمیت و آثار سخاوت
سخاوت از اخلاق پیامبران است. پیامبر(ص) که اسوه حسنه انسانیت است (احزاب، آیه 21) در این صفت به تمامیت رسیده بود. در اهمیت سخاوت همین بس که ایشان خود سخی‌ترین انسانها بوده و در سنت و سیره آن حضرت(ص) و همچنین امامان معصوم(ع) می‌توان موارد بسیاری را یافت که بیانگر سخاوتمندی آن حضرت(ص) است.
ابن شهرآشوب در بیان خصلت‌های پیامبر(ص) به بیست خصلت اشاره دارد که یکی از آنها سخاوت است. او می‌نویسد: رسول اکرم(ص) پیش از مبعوث شدن، بیست خصلت از خصلت‌های پیامبران را دارا بودند، که اگر کسی یکی از آنها را داشته باشد، دلیل عظمت اوست؛‌ چه رسد به کسی که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبری امین، راستگو، ماهر، اصیل، شریف، استوار، سخنور، عاقل، بافضیلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار، و نرم‌خو بودند و با هیچ منجم (قائل به تأثیر ستارگان)، غیب‌گو و پیش‌گویی همنشین نبودند. (المناقب لابن شهر آشوب، ج 1، ص 123)
براساس آموزه‌های قرآنی اهل بخشش، احسان،  کرامت و انفاق در زندگی دنیوی و اخروی از آثار این‌گونه انفاقات مالی بهره‌مند می‌شوند.
کسانی که با اخلاص (انسان، آیه 9)، بی‌منت (بقره،‌آیه 16)، با اعتدال و میانه‌روی (اسراء، آیه 29) از بهترین، پاک‌ترین و نیکوترین مال یا از هر آنچه خود دوست می‌دارند (بقره، آیه 267) از سر پرهیزگاری و تقوا (لیل، آیه 5) ببخشند، خداوند دنیا و آخرت ایشان را آباد و زندگی‌شان را رنگ و بوی خوشبختی می‌دهد و سعادت دنیا و آخرت را برای آنها رقم می زند.
در تحقق معنای واقعی سخاوت، اخلاص نقش اساسی و کلیدی دارد. به این معنا که آثاری که برای سخاوت گفته می‌شود زمانی است که این مؤلفه‌ها و شرایط در سخی تحقق یافته باشد. از این رو رسول اکرم(ص) در بیان سخی می‌فرماید:‌ السخی بما ملک و آراد به وجه‌الله، و اما السخی فی معصیه الله فحمال سخط الله و غضبه و هو ابخل الناس علی نفسه فکیف لغیره! سخاوتمند کسی است که از اموال خود و برای رضای خدا سخاوت داشته باشد، اما کسی که در راه معصیت خدا دست و دل‌باز باشد، بارکش ناخشنودی و خشم خداست، چنین کسی بخیل‌ترین مردمان نسبت به خود است چه رسد به دیگران. (مصباح‌الشریعه، ج 1، ص 83- بحارالانوار ج 71 ص 355)امام حسن عسکری(ع) نیز به شرط دیگر سخاوت یعنی اعتدال در بخشش توجه داده و می‌فرماید: ان للسخاء مقدارا فان زاد علیه فهو سرف؛ سخاوت اندازه‌ای دارد که اگر از آن فراتر رود اسراف است. (بحارالانوار، ج 74 ص 377)
از آثار و برکات چنین سخاوت و بخششی می‌توان به امنیت از آتش دوزخ و سختی‌های روز قیامت و دست‌یابی به آرامش و آسایش در آن روز (انسان، آیات 9 و 10)، رهایی از مشکلات و گرفتاری‌های دنیوی و رسیدن به آسانی (لیل، آیات 5 تا 7)، افزایش رزق و روزی و برکات یافتن نعمت‌ها (سبا، آیه 39)، نیل و رسیدن به رحمت خاص الهی (آل عمران، آیه 92) اشاره کرد.
البته سخاوت تنها این آثار را ندارد؛ هرچند که دست‌یابی به این اهداف خود به تنهایی می‌تواند انسان را به سمت و سوی سخاوت سوق دهد و شخص را وادار سازد که ملکه سخاوت را در خود ایجاد کند.
از جمله آثار سخاوت می‌توان به جذب مردم و محبت آنان به سوی شخص اشاره کرد؛ چرا که سخاوت زینت بخش خلق و خوی انسان است و مانند گلی خوش‌بو هر کس را به سوی خود جذب می‌کند. امام علی(ع) در این باره می‌فرماید: السخاء یکسب المحبه ویزین الخلاق؛ سخاوت، محبت‌آور و زینت اخلاق است. (غرر الحکم، ج 2، ص 10، ح 1600)
امام صادق(ع) ضمن اینکه سخاوت را اخلاق پیامبران معرفی می‌کند و با بیان جایگاه و اهمیت و ارزش آن می‌کوشد تا مردم را به این صفت خوب توجه دهد، به بیان برخی از آثار سخاوت نیز می‌پردازد تا این انگیزه را در وجود انسانی دوچندان کند. ایشان خواهان الگوگیری از اخلاق پیامبران در این زمینه شده و درباره صفات مومن می‌فرماید: السخاء من اخلاق الانبیاء، و هو عماد الایمان، و لا یکون مؤمن الا سخیا، ولا یکون سخیا الا ذو یقین و همه عالیه؛ لان السخاء شعاع نور الیقین، و من عرف ما قصد هان علیه ما بذل؛‌ سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است. هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه بخشنده است و تنها آن کس بخشنده است که از یقین و همت والا برخوردار باشد؛‌زیرا که بخشندگی پرتو نور یقین است. هرکس هدف را بشناسد بخشش بر او آسان شود. (بحارالانوار، ج 71، ص 355، ح 17)
سخاوت آدمی را از دوزخ و آتش آن دور می‌سازد و به بهشت نزدیک می‌کند، زیرا سخاوت از صفات الهی است و کسی که بخواهد به خدا تقرب جوید می‌بایست رنگ خدایی بگیرد تا خدایی شود. (بقره، آیه 138) رسول اکرم(ص) در بیان تاثیر سخاوت در زندگی دنیوی و اخروی انسان  می‌فرماید: السخی قریب من الله، قریب من الناس، قریب من الجنه؛ سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزدیک است. (بحارالانوار، ج 73، ص 308، ح 37)
آن حضرت خود را مؤدب به ادب الهی دانسته و سخاوت را به عنوان یکی از مصادیق ادب الهی معرفی می‌کند و می‌فرماید: انا ادیب‌الله و علی ادیبی، امرنی ربی بالسخاء و البر و نهانی عن البخل و الجفاء و ما شیء ابغض الی الله عزوجل من البخل و سو‌ء الخلق، و انه لیفسد العمل کما یفسد الخل العسل؛‌ من ادب آموخته خدا هستم وعلی، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نیکی کردن فرمان داد و از بخل و سختگیری برحذرم داشت. در نزد خداوند عزوجل چیزی منفورتر از بخل و بداخلاقی نیست. بداخلاقی، عمل را ضایع می‌کند، آنگونه که سرکه عسل را. (مکارم الاخلاق، ص 17)
علی(ع) در همین باره می‌فرماید: السخاء و الشجاعه غرائز شریفه، یضعها الله سبحانه فیمن احبه و امتحنه؛‌ سخاوت و شجاعت خصلت‌های والایی هستند که خداوند سبحان آن دو را در وجود هر کس که دوستش داشته و او را آزموده باشد می‌گذارد. (غررالحکم، ج 2، ص 56، ح 1820)
امام صادق(ع) نیز در حدیثی کلیدی و مهم می‌فرماید: طلبت الجنه فوجدتها فی‌السخاء، بهشت را جست وجو کردم و آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم. (مستدرک الوسائل، ج 12، صص 173، 174 ح 1381)
آنچه بیان شد تنها گوشه‌ای از آثار و برکات سخاوتمندی است. بی‌گمان همین آثار به تنهایی می‌تواند انگیزه‌ای قوی در ما ایجاد کند که از بخل پرهیز کنیم و در جوانی و سلامتی اهل بخشش بويژه از مال خود باشیم؛ هرچند که احسان و سخاوت و کرامت محدود به دایره مال نمی‌شود و چنانکه از آیات و روایات برمی‌آید بخشنده‌ترین مردمان بخشندگان علم و دانش هستند. پیامبر گرامی(ص) می‌فرماید: اجودکم من بعدی رجل علم علما فنشر علمه؛ بخشنده‌ترین شما پس از من کسی است که دانشی بیاموزد آنگاه دانش خود را بپراکند. (میزان‌الحکمه، ح 13825) پس بهتر آن است که در هیچ چیزی که نیاز انسانها است بخل نورزیم و تا می‌توانیم پیش از آن که زبان به نیاز بگشایند آنان را به سخاوت خویش بی‌نیاز کنیم.