اخبار ویژه
سیلی آبدار ملت در 22 بهمن بر گونه سران فتنه
حضور پر شکوه و کم نظیر ملت ایران، همچنان که موجب یاس و نا امیدی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و دیگر دشمنان شد، سران فتنه از جمله خاتمی را عزادار کرد.
میزان حضور مردم در جشن امسال پیروزی انقلاب به نحوی بود که یکی از رکوردهای بالای دهه گذشته را به ثبت رساند. در این جشن ملی، از کودکان خردسال تا نوجوانان و جوانان دهه نودی و دهه هشتادی، تا پیشکسوتان انقلاب حضور داشتند. خباثت دشمنان ملت ایران و جریانهای نفاق در چند ماهه گذشته موجب شده بود تا مردم با احساس مسئولیت و جدیت و شادابی بیشتری در راهپیمایی و جشن 22 بهمن امسال حضور به هم برسانند.
این جشن بزرگ در حالی رقم خورد، که خاتمی و موسوی خوئینیها اخیرا به حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) رفته بودند و خاتمی در آنجا با ادبیات منافقانه گفته بود: من عظمت امام را از این جهت که بنیانگذار جمهوری اسلامی است، میدانم؛ جمهوری به همان معنا که در دنیا هست و «اسلامی» هم به شکلی که در آستانه انقلاب معرفی و بر اساس آن از مردم رأی گرفته شد. اما امروز نمیدانیم آیا باید به خاطر پیروزی انقلاب جشن بگیریم و خوشحال باشیم یا آنکه به خاطر انحرافی که در مسیر آن ایجاد شده عزادار باشیم؟!
اظهارات منافقانه خاتمی در حالی است که وی در کنار موسوی، از سران فتنه شورش اشرافیت علیه جمهوریت و اسلامیت در سال 1388 (به بهانه تقلب) بود و ننگی بزرگ در همراهی با نقشه آمریکا و انگلیس و اسرائیل را در کارنامه خود به ثبت رساند.
از سوی دیگر، ارکان مکتب امام خمینی(ره) در زمینه پایبندی به اسلام ناب محمدی (ص)، بیزاری از استکبار بزرگ و آمریکا و اسرائیل، پافشاری بر اصل ولایت فقیه به عنوان پشتیبان اصلی کشور در مقابل آسیبها، خدمت به محرومان و وفاداری به ولینعمتان انقلاب و بیزاری از اشراف، روشن و تفسیر ناپذیر است و خاتمی در این زمینه نیز مسیری جز همراهی و حمایت از معارضان با خط امام(ره)نپیموده است؛ چنان که برخی همراهان اصلی وی در دولتش بعدها به گزافه گفتند دوره آیتالله خمینی تمام شده و از ابتدا هم به رهبری او باور نداشته اما جرئت ابراز آن را نداشتهاند.
سخنان گزافه خاتمی در حرم امام در حالی است که سید حسن خمینی با وجود این که به غلط او را در حرم امام همراهی کرده بود، اما دیروز درباره جشن با شکوه پیروزی انقلاب گفت: «حضور بینظیر مردم در راهپیمایی امسال خیلی معنادار است».
سید حسن خمینی در حاشیه حضور در راهپیمایی 22 بهمن در تهران، در گفتوگو با خبرنگار جماران اظهار کرد: حضور کم نظیر بلکه بینظیر مردم در مراسم راهپیمایی امسال، خیلی معنادار است. باید در مقابل عظمت و نجابت مردم ایران سر تعظیم فرود آورد. مردم جمهوری اسلامی را مثل یک گوهر ناب در میان نسلهای خود حفظ کردهاند و نشان دادهاند که گلههای خود را به این میراث امام و شهیدان سرایت نمیدهند. جا دارد که این حضور با شکوه را به مردم عزیز و رهبر انقلاب تبریک بگویم.
در همین حال سایت جماران هم در گزارشی از «مشاهدات خبرنگاران و مخاطبان جماران از راهپیمایی 22 بهمن» تیتر زد: اعجابآور و معنادار.
جماران نوشت: با توجه به اتفاقات ماههای اخیر در کشور، کیفیت برگزاری چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار بود. بنا به روایت یکی از خبرنگاران جماران که به مدت دو ساعت و نیم در راهپیمایی حضور داشت، میزان شرکت مردم «اعجابآور» بود و جالب اینکه، جمعیت حتی پس از اذان ظهر همچنین به سمت محل راهپیمایی میآمد.
دیگر خبرنگار جماران روایت کرد: «راهپیمایی امروز متفاوت بود. من در ایستگاه خواجه عبدالله انصاری سوار مترو شدم.مترو نسبتا خلوت بود؛ پیش خودم گفتم احتمالا راهپیمایی خلوت است. حدود ساعت ۱۱:۱۵ به ایستگاه تئاتر شهر رسیدم؛ ایستگاه شلوغ بود. تراکم بهاندازهای بود که بالارفتن از پلهها به صرفهتر از پله برقی بود. وقتی وارد چهار راه ولیعصر(عج) شدم جمعیت موج میزد.. تیپهای مختلف از زن و مرد و کودک و کهنسال حضور داشتند. رفت و برگشت از چهارراه ولیعصر(عج) تا دانشگاه تهران حدود یک ساعت و نیم به طول کشید... جمعیت بسیار متراکمی از بالای پل کالج به سمت چهارراه ولیعصر در حرکت بود که شکل زیبایی به مسیر داده بود. گویا همه علیه یک دشمن مشترک صف بسته بودند».
خبرآنلاین دیگر خبرگزاری وابسته به طیف اصلاحطلبان هم در گزارشی نوشت: «حضور پرشور ملت ایران در راهپیمایی۲۲ بهمن: نمایش وحدت ملی در خیابان/ توهم اختلافات خانوادگی به پایان رسید. راهپیمایی پرشور پیروزی انقلاب اسلامی در تمام شهرهای ایران در شرایطی برگزار شد که از روزها قبل موج تبلیغی بزرگی علیه انقلاب توسط رسانههای بیگانه شکل گرفته بود. گزارشها حاکی از حضور گسترده مردم در این رویداد دارد. راهپیمایی۲۲ بهمن امسال در حالی برگزار شد که حضور پرشور مردم در شهرهای مختلف، مورد توجه رسانههای خارجی قرار گرفت. از ماهها قبل رسانههای ماهوارهای به دنبال تضعیف حضور مردم در خیابان برای حمایت از جمهوری اسلامی بودند. مراسم چهلوچهارمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در حالی امروز در سراسر کشور برگزار شد که در دو سال گذشته به دلیل شیوع بیماری کرونا حضور مردم همیشه در صحنه ایران در این راهپیمایی در اشکال خودرویی و موتوری برپا شده بود. از ویژگیهای دیگر راهپیمایی هر ساله ۲۲ بهمن، حضور اقشار مختلف مردم با سلایق گوناگون در جای جای این کشور است که نمایش وحدت امت اسلامی است. مردم حاضر در این مراسم بر اتحاد خود و مقابله با دشمنان اسلام و ایران تاکید کرده و صحنههایی از همدلی را با شکوه هرچه تمامتر به نمایش گذاشتند».
نشانه جدید از ناتوانی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا
دولت آمریکا برای هیچکس، حتی گروهها و محافل برانداز هم قابل اعتماد نیست.
روزنامه ایران ضمن بررسی مواضع رابرت مالی و احساس سرخوردگی گروههای برانداز نوشت: رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در گفتوگو با برنامه هارد تاک شبکه بیبیسی اعلام کرد: «دیپلماسی هرگز به پایان نمیرسد... مذاکرات غیرمستقیمی را با ایران داشتیم و علناً اعلام کردیم که آمادهایم مذاکرات غیرمستقیم را ادامه دهیم.» ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم و فکر میکنم به اندازه کافی تجربه غمانگیز در زمینه مهندسی کردن تغییر رژیم بهویژه در خاورمیانه داشتهایم.»
این سخنان اما واکنشهای زیادی در پی داشت و باعث شد رابرت مالی در توئیتی در اینباره بنویسد: «همانطور که گفتم، تمام ارکان دولت بایدن فوراً و قدرتمندانه برای بسیج جامعه جهانی و مقابله با نقض حقوق بشر حکومت ایران تلاش کردهاند.» این توئیت که احتمالاً برای پوشاندن برخی انتقادات به عریان مطرح کردن سیاستهای شکست خورده آمریکا توسط رابرت مالی در گفتوگو با بیبیسی مطرح شده در حالی است که نمیتوان به سادگی از کنار صریحگویی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران گذشت. کالبدشکافی سخنان رابرت مالی نشان میدهد که حداقل چهار عبرت تاریخی برای براندازان و مفسران سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران و منطقه وجود دارد.
رابرت مالی از مذاکرات غیرمستقیم با ایران سخن گفته و از آمادگی برای ادامه دادن این مذاکرات که در راستای رفع تحریمها و تحقق شروط ایران بوده سخن گفته است. این درحالی است که وزیر خارجه آمریکا و سایر مقامات کاخ سفید در ماههای اخیر و در زمان اوج آشوبها بارها از عدم اولویت مذاکرات رفع تحریم برای آمریکا در شرایط اغتشاشات در ایران سخن گفته بودند. ایران اما در طول مذاکرات بارها از پیامرسانیهای مقامات آمریکایی به ایران و تفاوت سیاست اعلامی و اعمالی آمریکاییها سخن گفته بود و فاش کرد که آمریکا با ریاکاری آشکار همچنان مذاکرات را پیگیری میکند. اما زمان به مرور به همگان نشان داد که مذاکرات همچنان در اولویت این کشور است. پیش از تصریح رابرت مالی، دیدار مکرون رئیسجمهور فرانسه و همچنین مورا و جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با حسین امیرعبداللهیان در نشست بغداد در اردن و اعلام از سرگیری مذاکرات در آن نشست، تا انتقال پیام آمریکاییها از طریق وزیر خارجه قطر به تهران همه این مسائل را به خوبی نشان داده بود.
اغتشاشگران و جریان آشوب با کمک رسانههای فارسیزبان بیگانه در تهران تلاش داشتند اینگونه وانمود کنند که جمهوری اسلامی ایران در لبه پرتگاه سقوط قرار دارد. آنها به پشتوانه حمایتهای کشورهای غربی بهخصوص آمریکا، انگلیس و فرانسه کارزار گسترده تبلیغاتی را به راه انداخته بودند. این نمایش با عناوین ساختگی «اعتراضات گسترده» در حالی پشتیبانی میشد که هیچ جنبش جدی و با پشتوانه مردمی در میدان وجود نداشت و تنها برساختی رسانهای از آن پروپاگاندا میشد. اما آمریکاییها و غربیها تنها برای استفاده ابزاری از جریان آشوب برای باجگیری از ایران به این مسئله توجه داشتند. به همین دلیل است که نماینده آمریکا صراحتاً اعلام کرده است: «ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم» هرچند گزاره دقیقتر و واقعیتر آن است که «آمریکاییها توان تغییر نظام در ایران را ندارند» اما این اعتراف دیرهنگام و خنجر از پشت به اپوزیسیون ضدانقلاب نشان میدهد آنها تا چه میزان نزدیکترین افراد به خود را مورد بیاحترامی و عدم صداقت خود قرار میدهند.
این صحبتها که اکنون در مواضع شفاف آمریکاییها مطرح شده به مثابه آب سردی روی سر جریان برانداز بوده که در هفتههای اخیر به صورت خصوصی به عوامل خود اطلاع دادهاند. در همین حین مصی علینژاد از فعالان ضدایرانی گفته است: «بسیاری از چهرههای فعال ما دیدارهای متعدد با کاخ سفید و نمایندگان تصمیمساز در دولتها و رهبران کشورهای غربی دارند. آنها به ما میگویند این انقلاب تمام شده و الان کسی در خیابانها نیست. پس چرا فکر میکنید ما نباید به میز مذاکره برگردیم. این ته دل مرا خالی میکند. این حرف را کاخ سفید و دفتر مکرون و بسیاری از فعالان به من گفتهاند و این نگرانکننده است.» این مسئله بهخوبی نشان میدهد آمریکاییها که به دروغ به عوامل ایرانی خود گفته بودند اولویت برای کاخ سفید مسئله اغتشاشات در ایران است و همزمان برای به نتیجه رسیدن مذاکرات به تهران پیغام میدادند حتی برای متحدان ضد ایرانی خود نیز قابل اعتماد نبوده و تنها بهعنوان ابزاری کوتاهمدت از آنها استفاده کردند
اما رابرت مالی تنها به این مسئله که آمریکا قادر به تغییر رژیم در ایران نیست اعتراف نکرده و حتی گفته است که طرح کلان تغییر رژیم در خاورمیانه تجربه غمانگیزی داشته و همواره به شکست انجامیده است.
نشریه آمریکایی: دست از ریاکاری برداریم قادر به براندازی در ایران نیستیم
«ریسپانسیل استیت کرافت» وابسته به اندیشکده کوئینسی، حمایت دولت آمریکا از اغتشاشگری در ایران را ریاکاری توصیف کرد.
این نشریه آمریکایی نوشت: دولت بایدن تلاش کرد که جنگ روسیه- اوکراین را به عنوان جنگ میان خودکامگی و دموکراسی بفروشد اما این توصیف در جنوب جهانی، خریداری نداشت. در واقع این روایت حتی در واشنگتن هم چنگی به دل نمیزند آن هم پس از سرخم کردن جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده برای محمد بنسلمان ولیعهد عربستان سعودی.
همه دولتهای آمریکا، اصول را فدای امنیت کردهاند هرچند ثابت شده که چنین معادلهای غلط است. با این حال، صحنه آشوب در ایران و چین، ناظران را مبهوت کرد اما هیچکدام از این دو عقب ننشستند و اوضاع در ایران آرام شده است.
آیا دولت جو بایدن، فرصتی را برای دموکراتیزه کردن دو دشمن آمریکا از دست داد؟ این انتقادی است که حلقه شاهینهای نظامی واشنگتن نسبت به دولت دارند. در سال 2009 هم دولت باراک اوباما هدف انتقادات زیادی بود که چرا از جنبش موسوم به سبز در ایران حمایت نکرد. به نظر میرسد پیش زمینه ذهنی این انتقادها، آن است که یک رئیسجمهوری در آمریکا کافی است که لب تر کند تا رژیمها سرنگون شوند. اما سال 2009، درس دیگری دارد. هرچند ادعاهای مربوط به تقلب در انتخابات اثبات نشد. کسانی که امید به سرنگونی نظام در ایران بستهاند، حمایت گسترده از حاکمیت اسلامی در میان افراد سنتی را نادیده میگیرند آمریکا هیچ ابزار آشکاری برای سرنگونی یک حاکمیت روحانی در اختیار ندارد. صرف اعلام حمایت نمیتواند موازنه داخلی نیروها را به هم بزند. در تندترین حالت، تلاش برای تامین سلاح (برای مخالفان) هم کار آسانی نیست و حکومت هم به خوبی
مسلح است.
اگر غرب، در پی ترغیب یک جنگ داخلی برآید، این میتواند یک «موفقیت» فاجعهبار باشد. سوریه نشان میدهد که هزینههای عظیم انسانی، نتیجه چنین وضعیتی خواهد بود. بسیاری از داغترین حامیان مداخله، کمتر درد دموکراسی یا حقوق بشر دارند بلکه از چنین نظراتی صرفا به عنوان یک سلاح برای مخالفت با دولتی استفاده میکنند که دوستش ندارند. جنایات مستبدین دوست آمریکا، همچون بنسلمان سعودی، هر وقت که لازم باشد، نادیده گرفته میشود.
اغتشاشات اخیر ایران، هرچند طولانیتر از نمونههای پیشین بود اما کوچکتر از ناآرامیهای 2009 است. طبقه کارگر چندان گسترده به میدان نیامدند. پیشنهاد شده که دیپلماتهای ایرانی اخراج شوند. سؤال این است که چرا دیپلماتهای روسی، چینی و عربستانی اخراج نشوند؟ به هر حال، بسیار مهمتر است که با دشمنان خطرناک خود بیشتر در تماس باشیم تا با دوستان صمیمی.
سرانجام به تحریم میرسیم اما درباره ایران، چندان تحریمی نمانده که اجرا نشده باشد. تهران از قصابی اقتصادی ترامپ جان سالم به در برد، حال آنکه دولت او انتظار داشت که جمهوری اسلامی را به زانو
در آورد.
واشنگتن باید کمی فروتن باشد. مردم غرب نمیتوانند کار چندانی برای معترضان ایران انجام دهند. دولتهای غربی حتی دستشان از این هم بستهتر است. بهترین راه برای حفاظت از حقوق بشر و دموکراسی در خارج این است که اصول خود را در داخل زنده نگه داریم. مقامهای آمریکایی همچنین باید از ریاکاری و نفاق که اغلب بر سیاست خارجی آمریکا حاکم است، دست
بر دارند، چیزی که به جنگها و ستمکاریهای بیرونی میانجامد.