نقش محوری پـدر در خانـوادههای اسـلامی-بخش پایانی
امیرالمؤمنین(ع) پدر امت و معلم رادمـردان
امیرحسین بسطامی
شب بود و ظلمت مثل همیشه بر همهجا سلطه داشت، ولی ظلمت امشب با تمام شبها فرق میکرد. انگار میل به زوال و تغییر نداشت؛ چرا که میخواست شاهد حادثهای بینظیر باشد.
آسمان آن شب جلوه و شکوه خاصی داشت، سکوتی اسرارآمیز بر همهجا دامن گسترده بود...
اینجا فقط نسیم بیتابی میکرد و از اینطرف به آن طرف میرفت و عجولانه گونههای خود را بر بام کعبه میسایید تا تبرک شود؛ گویی خبر داشت که چه کسی قرار است مولود این خانه باشد.
شب به نیمهنزدیک میشد و همه منتظر فرصتی بودند تا از نور مولود آن شب برای خود آبرویی بخرند؛ همه چیز مهیا بود... زمین غرق نور و معنویت بود و از آسمان نیز باران فضل و رحمت میبارید.
آن شب، شب جمعه و روز سیزدهم رجب سال سیام عامالفیل بود.
صبح شد و لحظه موعود... دعوتش کردند... دعوتی که هرکس را به آن محل مجالی نیست و مقامی را میطلبد که باید در شأن آن مکان باشد؛ فاطمه بنت اسد را میگویم؛ برای تولد امیر پاکیها به خانه راهش دادند.
در حین خواندن دعا بود که پیش چشمان حاضران دیوار خانه خدا، ادب کرد و شکافته شد، بهاندازهای که فاطمه بتواند داخل شود؛ لحظه ورودش قیامتی به پا شده بود! پنج بانوی آسمانی که هرکدام در دنیا قیامتی به پا کرده بودند، حاضر شدند و نزول اجلال فرمودند تا فاطمه بنت اسد را در تولد فرزندش یاری کنند.
آن روز مولودی زمین را از یمن قدومش مبارک ساخت که یتیمان در انتظار نفوس معنوی و دستان پرمهر پدرانهاش که پینهبسته بود تا سر بینوازش آنان را تفقدی بخشد و دست کرامت و نوازشی بر سرشان بکشد و محروم از نعمت پدر نباشند.
پدر خوب باید بکوشد فرزندش را بهخوبی بپرورد تا در روابط اجتماعی، توانمندیهای لازم را به دست آورد. فرزند شما در آیندهای نهچندان دور، باید از دامان پرمهر و محبت شما جدا شده، بهصورت مستقل وارد جامعهای بزرگتر شود؛ بنابراین، باید آموزشهای لازم را ببیند و تمرینهایی را برای آمادگی ورود به عرصه اجتماعی بگذراند.
پدران باید این نکته را به فرزندان منتقل کنند که اعمال خوب و بد انسان در دنیا گم نمی شود. رشد تربیتی فرزندان همانند رشد جسمی تدریجی است. روان شناسان معتقدند که فرزندان تا ۱۰ سالگی قابلتغییر هستند و از ۱۰ سالگی تا ۱۸ سالگی می توان بر آنان تأثیر گذاشت، اما بعد از ۱۸ سالگی پذیرای تغییر و تأثیری نیستند. پدران در تربیت فرزندان به دوران سنی و تفاوت نسلی توجه داشته باشند. درگذشته قدرت فیزیکی، مالی و ارزش ها و سنت ها برای پدران اقتدار ایجاد می کرد، اما به دنبال توسعه و گسترش ابزارهای ارتباطی، شاهد شکستهشدن انحصار آگاهی و اطلاعات در دست والدین هستیم.
توجه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به خانواده
امیرمؤمنان علی(ع) درزمینهٔ دلبستگی به خانواده، حفظ و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به صلهرحم و استوار ساختن پیوند خویشاوندی پیشتاز بودهاند؛ چنانکه خود در یکی از بیاناتشان به این مطلب تصریح کردهاند: «هیچکس در پذیرش دعوت حق و صلهرحم، چون من پیشتاز نبوده است».
حضرت علی(ع) در برخورد با همنوعان و خانواده خویش بهترین الگوی جامعه امروز هستند که با مطالعه تاریخ و نهجالبلاغه میتوانیم به این مهم پی ببریم.
امام علی(ع) از نظر اخلاق فردی و اجتماعی نمونه بود که میتواند الگوی عملی جوامع بشری باشد. آن حضرت در عمر بابرکت و حیات طیبه خود با وجود همه مظلومیتها و تحمل سختیها، همواره بر محوریت صبر، حلم و بردباری باتکیهبر مبانی اسلامی و اخلاقی همواره سعی کرد تا جامعه بشری را در مسیر درست و صحیح هدایت کند.
درگاهی یک نویسنده و پژوهشگر اسلامی برایمان تبیین میکند:«حضرت علی(ع) بهعنوان یک نمونه و الگوی جوانمردی محسوب میشود و در آیین فتوت و جوانمردی، شخصیتهایی مطرح هستند که والاترین آنها حضرت علی(ع) است.»
وی با اشاره به اینکه مقتدای اهل فتوت در دنیای اسلام بهویژه در ایران، مولود کعبه(ع) است، اظهار میدارد: «تداوم نبوت حضرت رسول(ص) را در امامت میدانیم. نسل پیامبر اعظم (ص) از حضرت فاطمه (س) و حضرت علی(ع)، تداوم پیدا کرده است و ائمه معصومین(ع) از نسل این دو بزرگوار هستند.»
درگاهی در ادامه بیان میکند: «حضرت علی(ع) را بهعنوان پدر جامعه شیعه، محسوب میکنیم و بر اساس روایت که حضرت محمد مصطفی، رسولالله (ص) فرمود که من و علی، پدران امت هستیم، پدر معنوی شیعیان حضرت علی(ع) است و مردان شیعه با الگوگیری از آن امام همام باید رفتارشان را تنظیم کنند.» این پژوهشگر در ادامه میافزاید: «روز ولادت مولود کعبه، بسیار مهم محسوب میشود، چرا که یادآور الگوی مناسب زندگی پدران است و اسوههای شیعیان در زندگی، ائمه معصومین(ع) بهویژه حضرت علی(ع) است.»
وی اظهار میکند: «رفتار امیرالمؤمنین(ع) با فرزند، همسر و فرزندانشان، الگوی همه پدران باید باشد و آن حضرت، اولین الگوی اعتقادی برای تمام پدران، مناسب و شایسته محسوب میشود که نامگذاری ولادت آن امام همام به عنوان روز پدر بسیار خجسته و مبارک است.»
تأثیرگذاری قرن بیستم بر خانواده و معنویت
ایرج شاکری نیا، روانشناس و استاد دانشگاه، باتوجهبه موضوع بحث، خانواده و پدر را دو کلیدواژه مهم در مباحث روان شناسی و جامعه شناسی دانسته و به نقش تربیتی پدر در خانواده اشاره کرده و میافزاید: «خانواده به لحاظ اجتماعی دارای ساختار و کارکرد است و هر ساختاری، عملکردهایی دارد. با نگاهی به گذشته می بینیم که خانواده همواره وجود داشته و انسان ها از زمان آدم و حوا تاکنون به دنبال تشکیل خانواده بوده اند.»
این استاد دانشگاه، ساختارهای روان شناسانه و جامعه شناسانه خانواده را بسیار متنوع دانسته و تصریح میکند: «روان شناسان به جایگاه افراد در خانواده و نقش پدری، مادری و فرزندی در مسائل اخلاقی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی و... می پردازند و جامعه شناسان از زاویه مؤلفههای گروهی و جمعیتی به خانواده توجه می کنند و به همین دلیل است که در علم روان شناسی، روان شناسی خانواده و
در علم جامعه شناسی، جامعه شناسی خانواده داریم.»
شاکری نیا، با بیان اینکه در هیچ جامعه ای نمی توان خانواده را نادیده گرفت، عنوان میکند: «بهعنوان یک پدیده، علوم مختلف مخصوصاً علومانسانی، همواره سعی کرده اند به خانواده توجه ویژه ای داشته باشند.» این روان شناس، در بخشی از سخنان خود به ویژگی های قرن بیستم و آغاز و پایان متفاوت آن دررابطهبا خانواده و معنویت پرداخت و دراینرابطه، خاطرنشان میکند: «شتاب گرفتن رشد و توسعه بهواسطه انقلاب صنعتی در آغاز قرن بیستم، ساختارهای زیادی را تحتتأثیر قرارداد که خانواده و معنویت دو ساختار شاخص در این زمینه هستند؛ بهگونهای که تحت شدیدترین هجمه ها قرار گرفتند.»
نقش خانواده در شکل گیری آینده فرزندان
مجید عظیمی ساکن مشهد، کارمند شرکت ملی گاز و پدر دو فرزند به ما میگوید: «وظیفه من کسب درآمد و تأمین هزینههای زندگی است. پسرم دیروز کنکور داد و من نگران آینده شغلی او هستم و اینکه آیا او میتواند در آینده کاری برای خودش پیدا کند؟ یا کارآفرین شده و کاری برای خودش ایجاد کند؟»
ایرج شاکری نیا روان شناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه به لحاظ روانی، اجتماعی و تربیتی امروزه با تغییر ساختارهای خانواده و جایگاه پدر نزد اعضای دیگر خانواده مخصوصاً کودکان مواجه هستیم، میافزاید:«در این تغییر عوامل متعددی دستاندرکار بوده و هستند؛ مانند اعضای خانواده، دوستان و همسالان، نظام آموزشی، فرهنگ اجتماعی و مخصوصاً رسانه ها.»
شاکری نیا، با اشاره به تأثیرگذاری رسانه ها در شکل گیری نگرش نسبت به جایگاه پدر و مادر، تصریح میکند: «در این زمینه رسانه های سنتی شامل رادیو و تلویزیون و روزنامه و... کنترل پذیرتر و قانونمدارتر هستند، اما رسانه های مدرن به دلیل کنترل پذیری کمتر و دسترس پذیری آسان تر تأثیرگذاری بیشتری دارند.»
این مدرس دانشگاه، ضمن بررسی نقش تربیتی خانواده ها، اظهار میدارد: «روان شناسان بر اساس دو عنصر نظم و محبت خانواده ها را به چهار دسته سهل انگار، آسان گیر، استبدادی و مقتدر تقسیم می کنند که هرکدام کارکردهای تربیتی متفاوتی دارند.»
وی توضیح میدهد: «در خانواده دسته اول (خانواده های سهل انگار) نه نظم وجود دارد و نه محبت و اکثر بزهکاران پرورشیافته چنین خانواده هایی هستند، اما در خانواده دسته دوم (خانواده های آسان گیر) محبت زیاد و نظم کم بوده و فرزندانی که در این خانواده ها پرورش می یابند، معمولاً وابسته بوده و در برابر فشارها و مشکلات تاب مقاومت ندارند و بهراحتی دچار اضطراب و افسردگی می شوند.»
این روان شناس، خانواده دسته سوم (خانواده های سخت گیر یا استبدادی) را خانواده های با نظم سخت بسیار زیاد و محبت بسیار کم دانسته و تصریح میکند: «در چنین خانواده هایی با فرار روانی و فیزیکی اعضا مواجه هستیم، اما خانواده دسته چهارم (خانواده های مقتدر) خانواده هایی هستند که در مقایسه با سه خانواده دیگر سالم ترین وضعیت را دارند؛ بهنحویکه هم دارای نظم مطلوب و هم محبت مناسب هستند.»
وی متذکر میشود: «با مطالعه شاخص های خانواده های مقتدر مشاهده می شود که بسیاری از بزرگان دینی و اخلاقی به لحاظ رفتاری در این دسته از خانواده ها جای می گیرند، یعنی نه محبت بی جا و نه سخت گیری غیرمنطقی دارند.»
این روانشناس از والدین میخواهد برای حفظ شان و جایگاه تربیتی خود نسبت به فرزندان برخی موارد مانند صبر، انعطاف پذیری، دوری از هیجانات، استفاده از خرد و تعقل و... را مراعات کنند و در آخر میگوید: «یکی از کلیدی ترین ابزارهای تربیت والدین بهویژه پدر در جذب فرزندان، مواجهه بدون تبعیض با فرزندان دختر و پسر است؛ فرزندانی که بدون تبعیض دوست داشته شوند و احساس امنیت عاطفی کنند، به والدین وابستگی عاطفی پیدا می کنند و ارجحیت آنها حفظ مقام و موقعیت
والدین است.»
قداست از آن مادر و قدرت از آن پدر
علی یعقوبی، جامعهشناس قدرت پدر در جامعه امروز ایران را در موقعیت مرزی دانسته و یادآور میشود: «امروزه جامعه بین سنت و مدرنیته در حرکت و نوسان بوده و گاه سنتی و گاه مدرن می شود و بستگی به وضعیت او دارد که فرد در چه موقعیت و حالی به سر می برد؟»
وی با بیان اینکه خانواده ها در موقعیت مرزی توانایی گفتوگوکردن ندارند، تصریح میکند: «در چنین خانواده هایی بنا به نتایج تحقیقات صمیمیت، احترام متقابل و دیالوگ وجود ندارد و گفت وگوها به جدل ختم می شود و هر یک از اعضا به دنبال اثبات حرف خودش است و نوعی مونولوگ در خانواده ها حاکم است، درحالیکه جامعه، اینک بهشدت نیازمند خانواده مدنی است که مبتنی بر تفاهم، اجماع و گفت وگو است.»
این مدرس دانشگاه، مادر را بازیگر جدید قدرت در خانواده دانسته و تأکید دارد: «اقتدار مادر یک امر منفی نیست. مادر میتواند در ایجاد گفتمان سالم بین همه اعضای خانواده نقش پررنگی داشته باشد.»
یعقوبی در تکمیل صحبتهایش تأکید دارد: «باید خانواده مدنی جایگزین خانواده مبتنی بر جدل شود و مشورت و گفتوگو محور باشد و چاره ای جز گفت وگو نداریم. در گفت وگو پرهیز از شتاب، مهارت شنیدن، صداقت، صمیمیت، احترام متقابل، تعلیق پیش داوری و... روایت و زبان جدیدی به خانواده ها خواهد داد.»