آن روز تهران در خلسهای عارفانه بود
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«پس از یکصد و هفده روز توقف در «نوفل لوشاتو» امام خمینی ساعت یک صبح امروز به وقت محلی (۲و۳۰ به وقت تهران) به طرف تهران حرکت کرد. پانزده سال قبل، سحرگاه روزی خاموش که سکوت فضای ایران را فراگرفته بود، آیتالله خمینی تنها و گمنام به شهری دور افتاده در ترکیه تبعید شد. اینک او زمانی به ایران باز میگردد که به عنوان یک چهره جهانی شناخته شده است و رهبری انقلاب بزرگی را بر عهدهدارد.» 1
این بخشی از گزارشی بود که خبرنگاران مطبوعات در عصر روز 12 بهمن 1357 در روزنامههای سراسری منتشر کردند. در این گزارش همچنین به جلوگیری از سوار شدن ۲۰۰ مسافر به هواپیمای چارتر فرانسوی اشاره شده بود تا در صورتی که اجازه فرود در تهران داده نشد، هواپیما سوخت لازم برای بازگشت را داشته باشد.
دقایقی از ساعت 9 صبح 12 بهمن 57 گذشته بود که هواپیمای 747 حامل حضرت امام و همراهانشان بر فراز تهران پدیدار شد. گزارش خبرنگارانی که در آن دقایق در هواپیما حضور داشتند، حال و هوای همراهان امام را در لحظات فوق چنین بیان میکنند:
«هنگامی که هواپیما بر فراز شهر تهران رسید، علی رغم اخطار میهمانداران، ایرانیان حاضر در هواپیما، شروع به الله اکبر گفتن کردند. هواپیما بر روی باند فرودگاه رسید، ولی همین که خواست فرود آید، انگار اشکالی پیش آمد چون دوباره اوج گرفت و بار دیگر در دل آسمان رفت. آه از نهاد مسافران و به خصوص خبرنگاران خارجی برخاست. همه نیم خیز شدند و صحبت از این شد که به هواپیما اجازه فرود داده نمیشود. هواپیما اوج گرفت و حدود ۱۰ دقیقه در آسمان تهران به پرواز خود ادامه داد و در حالی که بسیاری فکر میکردند راه آمده را باید بازگردیم، بار دیگر بر روی فرودگاه مهرآباد ظاهر شد و این بار موفق به فرود شد و مسافران ایرانی و خارجی هواپیما، این بار همگی الله اکبر گفتند.»2
رادیو کلن – 12 بهمن 1357:
«... آیتالله روح الله خمینی در ساعت نه و بیست و هفت دقیقه و سی ثانیه پس از سالها جدایی به ایران بازگشت. وقتی آیتالله خمینی در فرودگاه تهران از هواپیما قدم بر زمین گذاشت، صحنه شورانگیزی بود. صدها تن از روحانیون و رهبران مخالف رژیم در حالی که میگریستند، از آیتالله خمینی استقبال کردند. فریاد الله اکبر از جمعیت بلند شد...
آیتالله هنگام ترک فرودگاه با استقبال پرشور جمعیتی رو به رو شد که در دو طرف خیابان گرد آمده بودند. تخمین زده میشود که 4 تا 6 میلیون نفر برای استقبال از آیتالله خمینی آمده بودند. اتومبیل آیتالله به سوی گورستان بهشت زهرا رفت اما حرکت به کندی صورت میگرفت، زیرا جمعیتی عظیم برای استقبال گرد آمده بودند. مسئولین حفظ نظم که از خود مردم بودند، قادر نبودند که جلو مردم را بگیرند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، جمعیت اتومبیل حامل آیتالله را برروی دست بلند میکرد. به ناچار یک هلیکوپتر آیتالله را به بهشت زهرا برد.
ورود آیتالله خمینی به مدت بیست دقیقه توسط تلویزیون دولتی به طور زنده پخش شد. اما و ناگهان عکس شاه روی صفحه تلویزیون ظاهر شد و برنامه قطع گردید. گفته میشود نظامیانی که در ایستگاه فرستنده تلویزیون بودند از اینکه سرود شاهنشاهی پخش نشده بود، عصبانی شده بودند...»3
اما واحدهای سیار کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون که از شب قبل در فرودگاه مستقر شده و پس از آن نیز در تمام طول مسیر تا بهشت زهرا، مراسم استقبال از امام را در عین ضبط کردن در محدوده مشخصی از شهر تهران نیز به طور زنده پخش کرد، آن تصاویر تاریخی را در برابر چشم جهانیان قرار داد.
خبرنگاران مطبوعات آن روز گزارش دادند:
«... گروههای انتظامات در سرتاسر دو طرف خیابانهای مسیر، دست به دست هم داده و زنجیروار سراسر طرفین مسیر را تا میدان آزادی (شهیاد) به این کیفیت تحت کنترل دارند. در پیادهروهای طرفین خیابان، پشت سر گروه انتظامات، انبوه جمعیت ایستاده و انتظامات اجازه نمیدهد که جمعیت به سطح خیابان بیاید. در مقابل در ورودی دانشگاه تهران یک گروه بزرگ از افراد انتظامی دایرهای بسیار بزرگ تشکیل دادهاند و به صورت زنجیروار ایستادهاند تا محوطهای مشخص برای سخنرانی حضرت آیتالله العظمی خمینی ایجاد کنند.»4
یرواند آبراهامیان، استاد دانشگاه پرینستون و مورخ مقیم آمریکا از روز 12 بهمن 57 چنین مینویسد:
«روزنامهنگاران خارجی اشاره کردهاند که بعضی سربازان بهشان عکس آیتالله خمینی را نشان میدادهاند و توی لوله تفنگهایشان، گل میخک گذاشته بودند. این روزنامهنگارها اضافه میکردند درجهدارها از فرار سربازان و نافرمانی در صفوف هراس داشتند و بنابراین از برخورد تند و قاطع با میلیونها هوادار انقلاب پرهیز میکردند. یکی از خبرنگاران خارجی نوشت برای چندین میلیون نفر این روز، روز تطهیر و تزکیه بود...»5
این مورخ اضافه کرده است:
«خبرنگار نیویورک تایمز در جلوهای ناگهانی از همان رویکرد شرقشناسانه قدیمی، گزارش داد پایتخت در حالوهوای خلسه بود. هیچچیز این صفوف پیروز، رسمی و قاعدهمند نبود، غربی نبود. این شور و هیجان، پرزرقوبرق، مفرط و سراپا شرقی بود. آیتالله تقاضای خویشتنداری کرده بود و مأمورانش اصرار داشتند شعارها محدود به اللهاکبر بماند. آدمها خودشان را با داد و فریاد خفه میکردند و پهلو به پهلوی این رهبر مسلمان آن قدر میدویدند تا خسته میشدند. فروشندگان دورهگرد پرچمها و مدالهای مزین به تصویر آیتالله خمینی میفروختند.»6
در آن زمان خبرگزاریها و رسانههای خارجی مدام این سؤال را تکرار میکردند که چرا آیتالله خمینی چنین شخصیت محبوبی است و اینچنین مردم از ایشان حمایت کرده و حتی نیروهای غیرمذهبی و چپ که سالها در مقابل جبهه مبارزان و انقلابیون مذهبی، موضعگیری داشته و آنها را انقلابی پیگیر و اصیل نمیدانستند، ناگزیر در مقابل رهبری امام سرتسلیم فرود آورده بودند.
رسانههای فوق نمیتوانستند درک کنند که مرجع و رهبر دینی، چه جایگاهی در میان مردم داشته و چگونه او را نایب امام زمان دانسته و حکمش را به عنوان حکم و فرمان الهی واجبالاجرا میدانند. نمیتوانستند درک کرده و بفهمند که عشق به امام خمینی از سالها پیش در قلب این مردم جای گرفته بود.
همایون کاتوزیان نویسنده و پژوهشگر تاریخ نوشته است:
«... چون او (امام خمینی) تنها کسی بود که در سخنانش مستقیم به شاه و اصل نظام سلطنتی حمله میکرد. کلام او همان بود که [مردم] میخواستند بشنوند و او تنها کسی بود که حاضر بود این سخنان را به زبان بیاورد.»7
بسیاری از سیاسیون باور نداشتند که شاه و رژیمش رفتنی هستند. حتی برخی از یاران امام چنین تصویری از ادامه نهضت به ذهنشان هم خطور نمیکرد. آنها در نهایت بر این باور بودند که شاه از قدرت مطلق عقب کشیده و به نخستوزیر و مجلس اختیار بیشتری داده خواهد شد. کاتوزیان اضافه میکند:
«در همین حال، آیتالله خمینی در اعلامیهها و سخنرانیهای خود، آنچنان که مردم میخواستند، بر سرنگونی رژیم پافشاری میکرد. درحالیکه روزنامهها سانسور میشدند، در سراسر دوران انقلاب استفاده گسترده هواداران او از فتوکپی و نوار کاست در پخش خبرهای سیاسی، اعلامیهها و تبلیغات نقشی اساسی داشت.»8
در همان روز 12 بهمن و ساعاتی پیش از ورود امام، روزنامه نیویورکتایمز گزارش داد که انبوه خودروهای نظامی در سطح شهر تهران در حال تردد و آرایش نظامی هستند. این روزنامه نوشت:
«... یک گزارش میگوید قطاری از خودروهای نظامی را به طول بیش از دو مایل دیده که از میدان ونک عبور میکردند و پر از سربازان مسلح بودهاند. ۷۸ جیپ، ۱۲تانک چیفتن، تعدادیتانک سبک اسکورپیون و چندین آمبولانس در میان این خودروها بودهاند....»9
به نظر میرسید این حرکت و اقدام از طرحهای ژنرالهایزر بود که در واقع به عنوان شخص اول مملکت، سعی بر سرکوب کردن نهضت امام داشت. اما مثل همیشه حضور انبوه جمعیت میلیونها نفری مردم در خیابانها که از روزها قبل تدارک دیده شده بود، همه طرح و نقشهها و برنامههای ژنرالهایزر و اعوان و انصارش را ناکام گذارد.
صبح پنجشنبه 12 بهمن 1357، حضرت امام خمینی رهبر نهضت اسلامی مردم ایران، پس از
14 سال و 3 ماه، پای بر خاک میهن گذاشتند. اگر روزگاری در آن عصر غمانگیز پاییزی 13 آبان 1343 غریبانه و با همراهی تعدادی از مأموران ساواک تبعید شدند، اما در آن صبح خجسته بهمن 57، میلیونها نفر به استقبال رهبر سفرکرده خود، کوچهها و خیابانهای شهر را آذین بسته و فرش راه رهبر محبوب را با گل آراسته بودند تا آن عزیز، قدوم مبارکشان را بر صدها قافله دل بگذارند و پس از آن زمستان سخت 2500 ساله ستمشاهی، بهار آزادی و استقلال را به ارمغان آورند.
یکی از مطبوعات عصر در آن روز قطعهای را تحت عنوان خوش آمدگویی خطاب به امام انتشار داد، حاوی جملات و عباراتی پر شور و نشانگر شعف و شادی مردمی که برای رسیدن امام لحظه شماری میکردند. بخشی از آن جملات چنین بود:
«امام خوش آمدی، به دلهای خونین داغداری که مهر تو به طپیدنش واداشت. و حضور تو معنایش داد. خوش آمدی... به کلبه پیرزنی که سه فرزند در راه انقلاب پیروز و شکوهمند ملتش قربانی کرد. و روزی که تو گفتی باز میگردی با آن که سراپایش میگریست سر از پنجره بیرون کرد و بار دیگر خورشید را به کلبه سردش راه داد.»
اما نویسنده این جملات نمیدانست که پس از بازگشت امام و در طول سالهای بعد، ملت ایران چه فرزندان برومندی را در راه اسلام و امامش فدا خواهد نمود و در تمام این سالها مثل روزی که قلبش را فرودگاه قدوم مبارک امام کرد، همچنان مهر و پیوند با او را در قلبهای نسلهای بعد نگاه داشت تا جایی که علی رغم خیل عظیم توطئههای دشمنان تاریخی این سرزمین اما به لطف خداوند تبارک و تعالی پس از گذشت 44 سال، ایران انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را هزاران بار توانمندتر و پایدارتر و سرافرازتر حفظ نماید.
_____________________________
1- روزنامه اطلاعات – 12 بهمن 1357 2- همان 3- تقویم تاریخ انقلاب اسلامی – گروه تحقیق انتشارات سروش- سروش- تهران- 1369 4- روزنامه اطلاعات- 12 بهمن 1357 5- یرواند آبراهامیان- مردم در سیاست ایران- ترجمه بهرنگ رجبی 6- همان 7- همایون کاتوزیان – ایرانیان- ترجمه حسین شهیدی- نشر مرکز 8- همان 9- نیویورکتایمز، اول فوریه 1979 به نقل از روزهای التهاب؛ ۱۲ بهمن ۵۷ به روایت روزنامهها- رادیو فردا- 12 بهمن 1397