معیارهای فضیلت اخلاقی (پرسش و پاسخ)
پرسش:
ملاکها و معیارهای فضیلت اخلاقی چیست و چگونه میتوان فعل اخلاقی را از افعال عادی و طبیعی بازشناخت؟
پاسخ:
انوع ملاکها در تشخیص فعل اخلاقی
یکی از مسائل اساسی در فلسفه اخلاق این است که ملاک و معیار فضیلت اخلاقی چیست و چگونه میتوان فعل اخلاقی را از فعل طبیعی بازشناخت. به بیان دیگر چگونه و با چه ملاکی میتوان فعلی را فعل اخلاقی دانست؟ در مکاتب مختلف اخلاقی بحثهای فراوانی در شناخت ملاک فضیلت و تمییز فعل اخلاقی از غیر آن بهعمل آمده است که برخی از اهم آنها را فهرستوار مطرح میکنیم:
1- بعضی عملی را فعلی اخلاقی دانستهاند که از روی خودخواهی نباشد و به انگیزه دیگر خواهی صورت پذیرد.
2- بعضی دیگر ملاک فعل اخلاقی را در این دانستهاند که از واجدان انسان سرچشمه بگیرد.
3- برخی دیگر عقلی بودن فعل را ملاک و لازمه اخلاقی بودن آن معرفی کردهاند.
قول مختار در معیار فضیلت اخلاقی
آنچه مسلم است فعل و کنشی که انسان را در رسیدن به کمالات لایق او یاری میرساند، میتوان فضیلت و فعل اخلاقی نامید. به عبارت دیگر هر فعل و صفتی که به هر اندازه انسان را در رسیدن به کمال نهایی یاری کند، یا زمینه را برای رسیدن به آن فراهم آورد، به همان اندازه از ارزش اخلاقی برخوردار است. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که چون کمال انسان امری واقعی و صفتی وجودی است لذا افعال و صفاتی که بین آنها و کمال نهایی رابطه علی و معلولی وجود داشته باشد، یعنی آن افعال و صفات علتهایی برای نیل به کمال نهایی باشند و بین آنها و کمال نهایی رابطهای واقعی و ذاتی وجود داشته باشد، آن افعال و صفات دارای ارزش اخلاقی بوده و در ردیف فضایل اخلاقی محسوب میگردند.
کمال نهایی رسیدن به مقام قرب الهی
با توجه به اینکه کمال نهایی انسان رسیدن به مقام قرب الهی است، در نتیجه هر فعل و صفتی که انسان را در رسیدن به این مرتبه یاری رساند و سبب ارتقای انسان در مراتب قرب پروردگار باشد، فضیلت و ارزش اخلاقی محسوب میشود. بنابراین در فلسفه اخلاق اسلامی، فضیلت اخلاقی، فعل و صفتی را گویند که با خود مستقیماً انسان را در مراتب قرب، بالاتر ببرد، یا زمینه را برای این سیر الیالله فراهم آورد. از این رو اگر عملی به ظاهر صالح و شایسته به نظر آید، ولی اگر از نظر نتیجه نهایی انسان را به کمال نهایی خود نزدیک نگرداند، از نظر اسلام فاقد ارزش اخلاقی است، زیرا در اسلام روح ارزشهای اخلاقی را قرب به خدا تشکیل میدهد، و ارزش هر یک از افعال انسانی به تناسب مساعدتی است که آن عمل در رساندین انسان به آن کمال نهایی دارد. حال اینکه به طور کلی کدام افعال هستند که انسان را به کمال لایق خود نزدیک میگردانند و وسیله تقرب به درگاه الهی میشوند، به اهم آنها ذیلاً اشاره میکنیم.
حقیقت قرب به خدا
مفهوم نزدیکی به خدا امری ماوراء طبیعی و معنوی است و نباید آن را با نزدیکی دوشیء مادی به هم اشتباه کرد. کلمه قرب و نزدیکی زمانی که در مورد اشیاء یا روابط بین انسانها بکار میرود، به سه معنی استعمال میشود:
1- نزدیکی زمانی و مکانی: قهراً این نوع نزدیکی درباره خداوند قابل استعمال نیست. زیرا نزدیکی زمانی یا مکانی درباره دو چیز که هر دو در زمان و مکان باشند قابل اطلاق است، حال آنکه خداوند خالق زمان و مکان و محیط بر آن دو است، او نه در زمان است و نه در مکان و منزه از آن است که در زمان و مکان قرار گیرد.
2- نزدیکی مجازی: این نوع نزدیکی مبتنی بر نوع اعتبار و قرارداد است. مانند نزدیک بودن کسی به رئیس و وزیر و... که در اینجا مراد مورد توجه و علاقه بودن و حرف شنوی از جانب شخص صاحب مقام است. این نوع نزدیکی، رابطهای حقیقی و واقعی نیست.
3- نزدیکی روحی و معنوی: این نوع نزدیکی حاصل از سیر تکاملی روحی است که چون دو یا چند نفر در مسیر مراتب کمال معنوی پیش روند، به جهت دارا بودن مراتب و درجات نسبتاً یکسان از نظر کمالات روحی و معنوی به درک نزدیکی و وحدت روحی نائل میشوند. بنابراین نزدیکی از این نوع که در طی مسیر کمال نصیب اهل کمال میگردد. نزدیکترین مفهوم تقرب را نسبت به خدا دارا است. در این رابطه مجموعه آموزههای دینی و احکام الهی در چهارچوب آیات قرآن و روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) میتوانند انسان را در بعد روحی و معنوی جهت رسیدن به قرب الهی یاری رسانند.