روایت صدثانیهای
گلی گم کردهام....
ابوالقاسم محمدزاده
نگهبان آرامستان میگفت : به پیرزن مشکوک شده بودیم. هر هفته میآمد و هربار جایی مینشست سرقبری. فکری شده بودیم که چه میخواهد در قبرستان. بالاخره یک روز با یکی از بچههای حراست رفتیم سراغش. نشسته بود کنار قبر شهیدگمنامی. گفتیم؛ حاج خانوم! اینجا چه کار دارید؟ گفت:
گلی گم کردهام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
***
وقتی تلویزیون اعلام کرد: مادر شهید علی سلطان مرادی به فرزند جاویدالاثرش پیوست. بیشتر احساس شرم و خجالت داشتیم از خجالت آب شدیم. میخواستیم زمین دهان باز کند و ما را ببلعد. مادر جاویدالاثر بوده که اونجا مینشسته. تازه معنی حرفش را فهمیدم که گفته بود:
- گلی گم کردهام....
موضوع: شهید علی سلطان مرادی
الف. م