kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۸۵۰۶
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۵
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

خودتحقیری مدعیان اصلاحات و نشاندن اروپای بدهکار بر صندلی طلبکار

 
 
 
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «رابطه ايران با كشورهاي اروپايي با سرعت غيرقابل پيش‌بيني در مسير تنش بيشتر حركت مي‌كند و به نظر مي‌رسد كه اراده‌اي هم در هيچ‌كدام از دو طرف براي مديريت اين وضعيت وجود ندارد. در تازه‌ترين اين تحولات پارلمان اروپا با راي قاطع از شوراي اين اتحاديه خواسته كه نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در ليست گروه‌هاي تروريستي قرار دهد و هرچند كه اين راي‌گيري لازم‌الاجرا نبوده اما فضاي حاكم بر دو طرف را به‌شدت تحت‌الشعاع قرار داده و سنگين كرده است. در چنين فضايي به نظر مي‌رسد كه تكه‌هاي پازل وابستگي بيشتر و بيشتر ايران به روسيه يك به يك در حال در كنار هم قرار گرفتن است. حميد ابوطالبي، ديپلمات كه سابقه حضور در سفارتخانه‌هاي ايران در ايتاليا، بلژيك، استراليا و اتحاديه اروپا را دارد معتقد است كه اگر بحران به وجود آمده در رابطه ايران و اروپا از هر دو طرف مديريت نشود شايد دو طرف به سمت قطع كامل روابط حركت كنند.»
این روزنامه همچنین به نقل از حمید ابوطالبی دیپلمات دیپورت شده دولت روحانی از سازمان ملل نیز مدعی شده است: «ايران و اروپا وارد بحراني عميق و چالش‌هايي ويژه شده‌اند.. اروپا يكي از مراكز ثقل ديپلماسي و متوازن‌كننده روابط خارجي ايران در برابر روسيه و چين است.... بازسازي روابط ايران و اروپا يك ضرورت اجتناب‌ناپذير است» 
همچنین روزنامه سازندگی ارگان رسانه‌ای حزب اصلاح‌طلب کارگزاران نیز در گزارش تیتر یک خود با عنوان «‌چگونه اروپا را از دست دادیم، به نقل از عبدالناصر همتی رئیس‌اسبق بانک مرکزی مدعی شد: موضوع اف‌ای‌تی‌اف را خیلی پیگیری کردیم ولی متاسفانه گوش ندادند. اروپایی‌ها زمانی خیلی همراهی می‌کردند ولی الان خیلی سخت می‌توانیم شرایط را به آن زمان برگردانیم. حتی اگر ما در داخل هم تصویب کنیم بعید می‌دانم آنها با روند افزایش تنش سیاسی موجود قبول کند.»
گفتنی است همنوایی جریانی در داخل کشور با اروپایی‌های بدعهد و بدهکار ایران جدید نیست، اما قدمت آن چیزی از عجیب بودن و تأسف‌آور بودنش کم نمی‌کند. مدعیان اصلاحات در حالی با بی‌شرمی و وقاحت هرچه تمام‌تر چشمان خود را بر خباثت‌ها، بدعهدی‌ها و اقدامات خصمانه اروپا علیه کشورمان بسته و تلاش دارند که اروپای بدهکار را بر صندلی مدعی و طلبکار ایران بنشانند که فهرست بدهی‌های کشورهای اروپایی به ملت ایران از ماجرای برجام و مسائل حقوق بشری گرفته تا نقش و مشارکت فعال در آشوب‌ها و اغتشاشات اخیر در داخل کشور، مداخله در امور داخلی ایران و همچنین تلاش برای گنجاندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نیروی آزادی بخش ملت‌های منطقه از تروریسم داعشی در فهرست گروهک‌های تروریستی، تنها بخشی کوچکی از آن است. 
نکته قابل تامل اینکه این طیف غربگرا و خود‌حقیر‌پندار مدعی اصلاحات پاسخ نمی‌دهد که نتیجه 8 سال مماشات و رفتار ذلیلانه و حقیرانه در دولت متبوعشان در مقابل اروپایی‌های گستاخ با عنوان «تنش‌زدایی» و «تعامل»‌، برای ایران احترام آورد؟! آیا این رویکرد، موجب بهبود روابط فی مابین ایران و اروپا از موضع برابر شد؟! ماحصل اقتصادی رویکرد ادعایی تنش زدایی با غرب چه بود؟! واقعیت این است که این رویکرد حقیرانه نه تنها برای ایران احترام نیاورد، بلکه موجب گستاخی و وقاحت بیش از حد اروپایی نیز
شده است. 
تئوری‌‌سازی مدعیان اصلاحات برای اغتشاشات!
روزنامه شرق در یادداشتی نوشت: «اگر قرن بیستم قرن انقلاب‌ها بود و جوامع بسیاری با پروژه انقلاب و جنبش دست‌به‌گریبان بودند و این قرن را این‌گونه طی کردند، قرن بیست‌ویکم، قرن دور شدن از آیین انقلابی‌گری بود و حتی جنبش‌هایی مثل بهار عربی و انقلاب‌های مخملی نیز ویژگی‌های انقلاب‌های کلاسیک را نداشتند. اما جامعه ما گویا کماکان در قرن بیستم حضور دارد و همچنان در وضعیت جنبشی به سر می‌برد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «نظریه انقلاب مستمر، اولین بار توسط مارکس در رساله «خطاب به جامعه کمونیست‌ها» در سال ۱۸۵۰ به کار رفت و بعد تروتسکی، بین سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۶ این نظریه را جا‌انداخت. در کشور ما نیز نظریه انقلاب مستمر یک نظریه جاافتاده است و در این چهار دهه بسیار بر آن تأکید شده و شاید به همین دلیل باشد که وضعیت جنبشی در جامعه ما همچنان فعال است و کم نیستند کسانی که بر این عقیده‌اند که جز با انقلاب نمی‌توان به وضعیت مطلوب دست یافت.»
شرق نوشت: «در نهایت وقتی راه‌حل‌هایمان انقلاب مستمر است، نمی‌توان به مردم گفت که شما به پروژه انقلاب معتقد نباشید.»
روزنامه هم‌میهن هم در مطلبی با عنوان «اعتراضـات و تنگنای زندگی» به نقل از یک جامعه‌شناس اصلاح‌طلب نوشت: «اگر به انقلاب‌ها و جنبش‌های صدسال اخیر توجه کنیم، همیشه به دنبال واژگونی نظام سیاسی بوده است اما یک انقلاب اجتماعی از اواخر دوره ناصری داشتیم که در آن تکانه‌هایی در بخش‌های مختلف جامعه در حال شکل‌گیری بود. نه به‌سرعت یک انقلاب سیاسی. شاید یکی از لحظات بسیار مهم و بسیار جدی، 1401 است. ما سال‌هاست چنین تجربه‌ای از یک تحول اجتماعی نداشته‌ایم. آنچه شاهد هستیم یک تحول اجتماعی و یک تحول تدریجی است نه یک انقلاب سیاسی. به این معنا، انقلاب 57 یک انقلاب اجتماعی نبود، بلکه یک انقلاب سیاسی بود.... انقلاب اجتماعی به همراه عقلانیت است، فقط دشنام‌ها و زدوخوردها را در توئیتر نبینید. پشت این لایه‌ها، یک عمقی در اعتراضات وجود داشته که خوب دیده نشده است.»
مدعیان اصلاحات با برجسته‌‌سازی عباراتی نظیر «انقلاب»، «انقلاب اجتماعی»، «انقلاب مستمر» و باور‌سازی این گزاره که «جامعه ما در وضعیت جنبشی به سر می‌برد» درصدد شکل و شمایل جنبشی دادن به اغتشاشات اخیر هستند. این در حالی است که «جنبش» در همه متون جامعه‌شناسی و سیاسی، تعریف مشخص دارد و ناظر به جریانی اعتراضی انتقادی است که مستمر بوده و رهبری و ایده مشخص جایگزین دارد. حال‌آنکه اتفاقات اخیر در حد یک «شورش» مقطعی، بدون ایده و هدف، کانالیزه شدن از سوی ضدانقلاب و دشمنان این مرزوبوم بود.
پالس انفعال و ناتوانی مدعیان اصلاحات به غرب
روزنامه مردم‌سالاری در مطلبی نوشت: «کشوری را متصور شوید که دارنده دومین ذخایر گاز طبیعی جهان و سومین ذخایر نفتی دنیاست. طبیعتاً این‌طور به ذهن متبادر می‌شود که این کشور نه‌تنها مشکلی برای تأمین مصارف گاز داخل کشور ندارد، بلکه یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان گاز در دنیا نیز هست. حتماً باعث تعجب خواهد شد اگر گفته شود کشور فوق‌الذکر نه‌تنها در زمره بزرگ‌ترین صادرکنندگان گاز جهان قرار ندارد بلکه در تأمین گاز داخل کشور نیز به مشکل خورده است. ایران ما همان کشوری است که مشخصات آن در ابتدا آمد. همان کشوری که دارای دومین ذخایر گاز طبیعی جهان است اما چند روز است که به خاطر تأمین گاز داخلی، دستور تعطیلی نصف کشور را صادر کرده‌اند تا بلکه بتوانند مصرف گاز خانگی را تأمین کنند و علاوه‌بر قطع گاز پتروشیمی‌ها و کارخانجات و ادارات، کار به قطع مصارف خانگی نیز نرسد!» در ادامه این مطلب آمده است: «این روزها هم در فضای مجازی دو کلیپ در دو بازه زمانی متفاوت از وزیر نفت بازپخش می‌شود و هشتگ زمستان سخت اروپا موردتوجه قرار گرفته است. از کلیپ اول که جناب وزیر به فکر اروپاییان است و زمستان سخت را برای آنان پیش‌بینی می‌کند و دولت‌های آنان را سرزنش می‌کند تا کلیپ جدید که از مردم خواهش می‌کند دمای مناسب خانه را رعایت کرده و در مصرف گاز صرفه‌جویی کنند و البته از تجارب شخصی خود در منزل می‌گوید، فقط چند ماه فاصله است.»
مدعیان اصلاحات به خاطر دو روز افت فشار گاز در داخل کشور، واقعیت زمستان سخت اروپا را تحریف می‌کنند تا القا کنند که دولت در اداره کشور ناتوان است. پیش‌ازاین بارها نوشته‌ایم که اولاً زمستان سخت اروپا، اعتراف و اقرار رسمی و علنی مقامات اروپایی بوده و ثانیاً) نگاهی به اخبار و گزارش‌ها نشان می‌دهد که اروپایی‌ها با هزینه‌های هنگفتی در حال سپری کردن زمستان سخت هستند. ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه چند ماه پیش در دیدار با جو بایدن گفته بود که باید از نفت ایران برای حل بحران‌ها بهره‌مند باشیم یا رؤسای کشورهای اروپایی مانند انگلیس، آلمان هم در اظهارات و اطلاعیه‌های هشداری به شهروندان از عبارت «زمستان سخت» استفاده می‌کردند. همچنین نکته دیگر آنکه اروپایی‌ها از زمستان سختی سخن می‌گفتند که در بازه زمانی امسال و سال‌های بعد ادامه خواهد داشت.
ما اصلاح‌طلبان مقابل مصوبه پارلمان اروپا خواهیم ایستاد
روزنامه ابتکار در مطلبی به قلم مدیرمسئول به مصوبه اخیر پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران پرداخت و نوشت: «پیش‌ازاین دولت ترامپ در فروردین ۹۸ در یک اقدام تحریک‌آمیز نیز چنین اقدامی را یک‌طرفه انجام داده بود. آن روز که دولت آمریکا سپاه را تروریستی خواند چند هدف را دنبال می‌کرد که البته به هیچ‌کدام نرسید؛ اهدافی ازجمله تضعیف عقبه لجستیک سپاه، انفعال در موضع تهاجمی سپاه، شکاف در درون نظام، تحریک ایران به اقدام نظامی، وادار کردن ایران به عقب‌نشینی از عمق استراتژیک خود، هجوم به محدوده‌های نفوذ ایران در منطقه و... به‌رغم گذشت حدود چهار سال اهداف ذکرشده نه‌فقط محقق نشد بلکه در جهت عکس آن هم پیش رفت. جالب است در آن زمان اروپایی‌ها با استناد به اینکه سپاه یکی از نیروهای رسمی و قانونی جمهوری اسلامی است بنابراین اقدام دولت ترامپ را خلاف اصول مسلم سازمان ملل و نقض اصول حاکمیت ملی برشمردند ولی حال خود در همان تله احساس گرفتار شده‌اند. به‌رغم اینکه نگارنده و بسیاری دیگر از همکاران رسانه‌های اصلاح‌طلب که در زمره منتقدان وضعیت موجود نظام هستیم... اما یاد گرفته‌ایم بین منافع شخصی و منافع ملی مرز قائل شویم بنابراین اقدام پارلمان اروپا را مصداق دخالت و عامل همبستگی ملی می‌دانیم و ضمن پایبندی به حقوق ملت و تلاش برای اصلاح حداکثری اما در مقابل دخالت غربی‌ها که دارای کارنامه سیاه دخالت در امور ملت‌ها هستند خواهیم ایستاد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «تأیید مصوبه توسط اتحادیه اروپا را نوعی اعلان‌جنگ علیه استقلال کشور به حساب می‌آوریم و حتماً مقابل آن خواهیم ایستاد. ما منتقد رفتار نظام هستیم و برای اصلاح و تغییر رفتارهای آن تلاش حداکثری خواهیم کرد اما با هرگونه دخالت خارجی مطلقاً و مستقلاً مخالفیم. یعنی هیچ اتفاقی در داخل نمی‌تواند دخالت خارجی را مشروع کند. اقدام اروپا قطعاً به خاطر دوستی با ملت ایران نیست بلکه برای امتیازگیری بیشتر از کشور ایران است.»