سه منبع قوی برای جلوگیری از تحریف دین اسلام
قرآن كريم، سنت قطعی پیامبر و ائمه معصومین(ع) و عقل قطعی؛ سه مقياس و سه دستگاه تصفيه براى آلودگيهايى است كه در طول تاريخ پيدا شده است.
مايه خوشبختی ما اين سه معیار است که مانع تحریف اسلام گردیده است.
اين است كه هیچکس نمىتواند بگويد دين شما مثل اديان ديگر در ابتدا هرچه بود ولى در طول تاريخ جريانهايى پيش آمد كه آن را فاسد كرد، -چنانکه- الآن راجع به دين زردشت اصلًا نمىشود به دست آورد كه كتاب اصلى زردشت چه بوده است.
نمىشود اساساً فهميد زردشت در چه سالهايى در دنيا بود. گيرم يك روز تعليمات درستى داشته است.كلمه «گفتار نيك، كردار نيك، پندار نيك» كه تعليمات نشد. اصلًا كوچكترين حرفى كه در دنيا وجود دارد اين است، چون بهقدرى كلى است كه اصلًا هيچ معنايى را در بر ندارد، مفهومى ندارد.
هركسى حرف خودش را نيك مىداند،هركسى نوع كردارش را نيك مىداند و همينطور در مورد پندار نيك، فكر نيك. هريك از مسلكهايى كه در دنيا وجود دارد، مثلًا دنياى سرمايهدارى، يك سلسله حرفها و يك سرى كارها و يك سلسله فكرها را مىگويد اينها خوب است.
آن مسلكى مىتواند در دنيا مسلك شمرده شود كه به گفتار نيك، كردار نيك و پندار نيك قناعت نكند،بلكه بگويد گفتار نيك و بعد بگويد گفتار نيك اين است،گفتار خوب را مشخص كند و همينطور كردار نيك و پندار نيك.
در مسيحىگرى و يهودىگرى هم همينطور است.
يگانه دينى كه مىتوان در دنيا اصولش را نشان داد كه هيچ دست آلودهاى به آن نخورده و پاك مانده است، دين اسلام است.
نمىخواهم بگويم در دنياى اسلام هيچ جريان آلودهاى پيدا نشده است؛ نه، ولى هر جريان آلودهاى كه پيدا بشود جريان پاكى در اين دين وجود دارد كه مىتواند آن آلودگيها را تصفيه كند.
اولش خود قرآن است. مقياس بزرگ، قرآن است.از قرآن كه بگذريم، سنت قطعى و متواتر پيغمبر و براى ما شيعيان همچنين سنت قطعى و متواتر ائمه اطهار است. يعنى در ميان اين همه احاديث مشكوك و مظنون، احاديث و سنتهاى قطعى داريم از پيغمبر و ائمه اطهار. اينها براى ما حجت است و مىتواند معيار و مقياس واقع بشود.
ديگر اينكه قرآن كريم از اول عقل را حجت قرار داده است.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(1 و 2))، ج21، صص: 100-99- با تلخیص و ویرایش