کد خبر: ۲۵۷۰۰۱
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۴
نگاهی به سریال «وِنزدی (چهارشنبه)»

کلیشه‌هایی برای جذب نوجوانان

 
 
 
 
فاطمه قاسم‌آبادی
طی چند دهه اخیر، ژانرهای جنایی و تخیلی، توانسته‌اند جایگاه خود را بین سینمادوستان به خوبی پیدا کنند. این دو ژانر که هر یک به تنهایی هم جذابیت خاصی برای برنامه سازان و سرمایه‌گذاران دارند، به خاطر استقبال بالای بینندگان، گاه با یکدیگر تلفیق می‌شوند و معمولا نتیجه کار در ساخته‌های غربی، یک فیلم یا سریال پر مخاطب می‌شود، مخصوصا اگر یک داستان قابل قبول و یک تیم نویسندگی و کارگردانی خوب، پشتشان باشد.
در حال حاضر با توجه به اینکه ساخته‌های شبکه‌ای مانند نتفلیکس، به سمت هر چه بیشتر سرگرم کردن مخاطبین و درگیر کردن شان با ساخته‌های این شبکه می‌رود، ترکیب ژانرهای محبوب، به منظور بالا بردن مخاطبین، یک حرکت ضروری است. شاید بتوان گفت، سیاست پخش تمام قسمت‌های یک سریال در یک شب هم، دقیقا به همین منظور اتفاق افتاده است؛ غوطه ور کردن مخاطبین در دنیای سرگرمی، بدون یک وقفه هفتگی یا بهتر بگوییم بدون اجازه مرخصی و حق انتخاب، برای ادامه یا عدم دنبال کردن یک سریال. سریال«وِنزدِی» یا «چهارشنبه» در ژانر تخیلی، جنایی و کمدی‌، ساخته «تیم برتون» و محصول سال 2022 شبکه نتفلیکس است.
داستان دانش‌آموز ترد شده
ونزدی(چهارشنبه) آدامز، نامِ دختر دانش‌آموزی است که به خاطر درگیری با همکلاسی‌های زورگوی خود و آسیب رساندن به آنها، تا به‌حال از مدارس مختلفی اخراج شده است. او که هیچ دوستی ندارد، با خانواده عجیب و غریبش هم ارتباط عاطفی خاصی ندارد. 
بعد از اخراج آخر، خانواده ونزدی تصمیم می‌گیرند او را به مدرسه شبانه‌روزی قدیمی خودشان به نام «نِوِرمور» که مخصوص موجودات عجیب الخلقه و هیولاهایی مانند خون آشام‌ها؛ گرگینه‌ها، پیشگوها و جادوگران و... است، ببرند. در نورمور، ونزدی با کمک اطرافیانی که موفق به ارتباط گرفتن با آنها می‌شود، سعی می‌کند از اسرار قتل‌های مرموز آن ناحیه سر در بیاورد.
ونزدی به دلیل داشتن قدرت ذهن خوانی و دیدن گذشته و... پله پله رازی که به گذشته‌های دور و زمان والدین و حتی اجداد قدیمی شان می‌رسد را رمزگشایی می‌کند.
در نهایت ونزدی موفق می‌شود اسرار این قاتلین مخوف را کشف کند و در پایان فصل اول که با تمام شدن سال تحصیلی اتفاق می‌افتد، تمام گره‌های داستان باز می‌شود و ونزدی به تعطیلات می‌رود....
استفاده از نوجوانان و مشکلاتشان
در سریال «ونزدی»، سازنده سعی کرده تا برای همراه کردن مخاطبین با ساخته‌اش، از المان‌های قابل لمس و پر تکراری مانند قُلدری در دبیرستان استفاده کند. اینکه شخصیت اصلی داستان یا همان ونزدی، در قسمت اول و در مواجهه با قلدری، انتقام سخت و خونینی از کسانی که برادرش را در کمدش زندانی کردند می‌گیرد، می‌تواند نوجوانانی را که به مدت زمان طولانی درگیر سریال‌های نوجوانانه آمریکایی بوده‌اند، از همان ابتدا جذب داستان کند. در ادامه هم به خاطر شخصیت مثلا منزوی و جامعه‌گریز ونزدی، مخاطبین نوجوان به سمتش کشیده می‌شوند ولی کمی بعدتر، همین دختر جامعه‌گریز و متنفر از خانواده و... با چرخش 180 درجه ای، تبدیل می‌شود به دختر محبوبی که به شدت مورد توجه اطرافیانش واقع می‌شود و او از طریق همین توجه و دوستی، موفق می‌شود قاتل ماجرا را به دام بیندازد و از حالت یک موجود تنهای از همه مردم فراری، به دختری که دوستان و خانواده اش را نجات می‌دهد، تبدیل شود! شاید بتوان گفت قسمت جامعه‌گریزی و نداشتن ارتباط عاطفی در شخصیت ونزدی، تنها در حد دیالوگ‌های اوست اما در واقعیت یک قهرمان واقعی آن هم از نوع آمریکایی‌اش، نمی‌تواند به تنهایی به خواسته اش برسد و باید در این جهت، بقیه مردم، ترجیحا از نژادهای مختلف را به‌کار بگیرد و با توجه به نیازش، آنها را به حرکت وادار کند.
کلیشه تیم بورتونی به سبک مدرن
در سریال ونزدی، مخاطبین با نشانه‌ها و عناصری تکراری در کارهای تیم بورتون مواجه هستند. یک فضای تیره و رازی که سر به مهر است، به همراه یک شخصیت مثلا منزوی و تنها، که قهرمان ماجراست و باید پرده از حقایق بردارد. تا این‌جای داستان هیچ چیز جدیدتری وجود ندارد ولی شکل به تصویر کشیدن همین ماجرای قدیمی، باعث می‌شود تا مخاطبین علاقه‌مند به کارهای تیم برتون، به سمت این داستان کشیده شوند. استفاده از یک بازیگر دورگه مکزیکی(جنا اورتگا) با چشم و موهایی مشکی و چهره‌ای که کاملا داد می‌زند مهاجر است، هم باعث می‌شود مخاطبین جهانی نتفلیکس، به این شخصیت علاقه‌مند‌تر شوند. البته در این میان تضادهای شخصیت پردازی را باید نادیده بگیریم. برای مثال اینکه شخصیت یک دختر نوجوان از خانواده‌ای مکزیکی، که معروف هستند به ارتباطات تنگاتنگِ عاطفی و خانوادگی، چرا طوری به تصویر کشیده می‌شود که گویی یک نوجوان منزویِ سفید پوست، از خانواده‌ای اشرافی است؟! از طرف دیگر سریال پر شده است از هیولاهایی با ظاهر مهربان و شخصیت‌های دوست داشتنی که به رسم سریال‌های چند سال اخیر شبکه‌های مخصوص نوجوانان در آمریکا، این هم نوآوری یا حرکت هوشمندانه‌ای ندارد و تنها تکراری از سال‌های گذشته است. البته شاید بتوان یک تغییر مهم را در این کار تیم برتون ذکر کرد و آن، عدم استفاده از بازیگر محبوب و همیشگی اش «جانی دپ» در این مجموعه خاص باشد که البته با توجه به حاشیه‌های پر رنگ این بازیگر در رسانه‌ها و محبوبیت دوباره‌اش، بعید بود که بتوان این بازیگر را برای بازی در یک سریال نتفلیکسی و در نقشی فرعی راضی کرد.
پیروی از سیاست‌های نتفلیکسی
در سریال ونزدی، مخاطبین از همان ابتدا با مجموعه‌ای از نژادهای مختلف و هیولاهای متفاوت رو‌به‌رو می‌شوند. مدرسه نورمور، گویی نمونه کوچک شده‌ای از کشور آمریکا است که در آن از همه نژادها و شکل‌ها جمع شده‌اند. البته که طبق سیاست‌های نتفلیکسی مبنی بر تاکید بر نبود هیچ‌گونه نژادپرستی، مخاطبین به هیچ وجه در این آمریکای کوچک، اثری از نژاد‌پرستی نمی‌بینند و طبق رسم لوس چند سال اخیر نتفلیکس، نقش سفید پوستان قُلدر را هم به برخی سیاه پوستان داده‌اند تا مساوات را در این دنیای کوچک، به تصویر بکشند! در درجات بعدی می‌توان گفت کلیشه‌های همیشگی نتفلیکس مانند زوج همجنسگرا، استفاده از کلمات رکیکی مانند نکروفیلیا(مرده خواهی یا علاقه به ارتباط با اجساد) یا پدوفیل (آزار کودکان) برای عادی ‌سازی این واژه‌ها در ذهن مخاطبین، دیده می‌شود و در یک کلام می‌توان گفت، مجموعه‌ای از رذالت‌های گفتاری و اخلاقی قرار است در سریال ونزدی باعث خنده مخاطبین و دادن وجه طنز به این سریال شود. 
 تبلیغات فراوان و بمب‌های خبری
سریال ونزدی، جزو سریال‌هایی بود که تبلیغات بسیار زیادی پشتش بود و نتفلیکس، حمایت‌های زیادی از این مجموعه خود کرد. به خاطر همین هم این سریال، به محض قرار گرفتن روی اینترنت، توانسته به رتبه اول در بین 10 عنوان برتر و پر مخاطب نتفلیکس تبدیل شود.
تبلیغات و حمایت شبکه‌های اجتماعی هم از این سریال، روی پر مخاطب شدنش تاثیر فراوانی داشت و حتی چالش رقص مخصوص این سریال توانست کاربران زیادی را به سمت این بازی سرمایه‌داران بکشاند. یکی از نکات جالب توجه در سریال‌های پر مخاطب نتفلیکس در سال‌های اخیر، این مطلب است که همگی این سریال‌ها از نظر هنری و فکری، بسیار ضعیف هستند و تنها جنبه سرگرمی شان مدتی می‌تواند عده‌ای از مخاطبین را درگیر کند و البته که برای همان مخاطبین هم در حد اثری که یک بار ارزش دیدن دارد، معنی پیدا می‌کنند نه اثری برای موشکافی و چند بار تماشا.