آمریکا میدان نبرد - ۸۰
سرکوب فعالان سیاسی با بهانههای واهی
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
تروریستسازی
یک تحقیق انجام شده توسط ائتلافی از گروههای حقوق زندانیان و حمایت حقوقی، با عنوان «تروریستسازی: وضعیت حقوقی تعقیب پیشدستانه»، نشان میدهد که قریب 95 درصد آدمهایی که وزارت دادگستری، آنها را بین سالهای 2001 و 2010، محکوم به تررویسم کرده، تحت عنوان سیاست تعقیب پیشدستانه، دنبال شده است، که در آن افراد یا سازمانها، براساس «اعتقادات، ایدئولوژی یا وابستگیهای دینی» خود، هدف و تحت تعقیب قرار گرفتهاند. دستگیریهایی که حکومت فدرال به عنوان شاهدی بر اینکه آنها در حال ردگیری و جلوگیری از حملات تروریستی در داخل ایالات متحده بودهاند، انجام داده برای خودش مشتری جلب کرده است، به طور عام کلی شامل این موارد میشود: 1- خنثی کردن توطئههای تروریستی ساخته و پرداخته خود افبیآی، قبل از انداختن آدمهای ناشناخته به دام آرایشهای جنایی، 2- متهم کردن مردم به «حمایت مادی از تررویسم» به خاطر کنشهای غیرمجرمانه، مانند سخنرانی رایگان، نشست و برخاست آزاد و حمایت از صلح در خاورمیانه توسط حکومت، و 3- تبدیل کردن «حوادث کوچک یا فنی» به وقایع تروریستی، از جمله کارهایی مانند غلط پر کردن تقاضانامههای مهاجرت، میشود.
طبق این طرحها و توطئهها، طیفی از کنشهای غیرمجرمانه، از جمله «کمک به مؤسسة خیریه، ضمانت وام، سفر به خارج، خرید یک چمدان البسه یا پست کردن ارسال اطلاعات در اینترنت»، به عنوان فعالیتهای تروریستی قلمداد شدهاند. سایر شیوهها، استفاده از قوانین توطئه به منظور تروریستی، برخورد قلمداد کردن با دوستیها و معاشرتهای غیرمجرمانه همچون توطئههای تروریستی و استفاده از عوامل تحریککننده به منظور واداشتن و انداختن اهداف به دام توطئههای مجرمانهای که حکومت طراحی و کنترل میکند، -و در غیر این صورت فرد درگیر آن نمیشود-، سایر شیوهها را دربر میگیرد. در مواردی که در آن متهمین، متهم هستند که به عنوان جزئی از یک توطئه متهم هستند، کاملا محتمل است که آنها به طور قطع هیچگونه آگاهیای از یک آن توطئه تروریستی نداشتهاند. در یک مورد، یک خبرچین حکومتی پذیرفت که سه نفر از به اصطلاح «توطئهگرها»، هیچگونه آگاهی از یک توطئه ساخته و پرداخته حکومت به منظور حمله به فورت دیکس،1 نداشتند، اما همه آنها به حبس ابد محکوم شدند.
همانطور که وکیل مارتین استولار،2 که -نماینده وکیل فردی بود که گرفتار یک چنین توطئهای شده بود- گفت، «مشکل این موردی که راجع به آن صحبت میکنیم این است که اگر عوامل حکومت آنها را تحریک نمیکردند، متهمین هیچکاری نمیکردند، اگر که عوامل حکومت آنها را انگولک نمیکردند.. عوامل حکومت درحال خلق جنایات هستند تا جنایات را برطرف کنند، تا بتوانند در جنگ علیه ترور، ادعای پیروزی کنند.» به بیان ساده، این به معنای این است که یعنی حکومت فدرال آمریکا، به طور خاص افبیآی، به طور نظاممند در حال هدف قرار دادن اعضای برخی گروههای ایدئولوژیک (در این مورد، مسلمانان) و یا انداختن آنها در دام انجام فعالیتهای غیرقانونی یا گنده کردن کنشهای مجرمانه جزئی در حد حملات تروریستی، بودهاند.
برنامه ضداطلاعات 3
این آخرین مورد از خط سیر طولانی سوءرفتارهایی است که افبیآی از زمان پیدایش آن، مرتکب شده است. سوءرفتارهایی، که از پالمر ریدز4 در سالهای 1920، شروع شد و تا در فهرست سیاه قرار دادن کمونیستها در سالهای 1950 و تا برنامه ضداطلاعات طی دو دهه 1960 و 1970 ادامه پیدا کرد. خط مشترک همه این برنامهها این است که گروههای هدف، نه به خاطر هرگونه تلاشی به منظور ارتکاب جرم، بلکه به علت اعتقادات ایدئولوژیکی یا دینی خود، هدف قرار گرفتند.
برنامه ضداطلاعات، که به طور رسمی بین سالهای 1956 و 1971، به اجرا گذاشته شد، شماری از گروههای سیاسی غیرخشونتآمیز، از جمله صنف حقوقدانان ملی5 و مجمع پیشوایی مسیحیت جنوب،6 را هدف قرار داد. برنامه ضداطلاعات، تلاشی بود برای نفوذ در گروههای سیاسی با هدف در هم ریختن آنها و متهم کردنشان به انواع مختلف جرائم به منظور دفاع از دولت فدرال در برابر انتقادات و تحت فشار گذاشتن همه انواع مخالفتها؛، گروههایی که غالب آنها غیرخشونتآمیز بودند و متهم کردن آنها به انواع مختلف جرائم به منظور دفاع از دولت فدرال در برابر انتقادات و تحت فشار گذاشتن همه انواع مخالفتها. در میان آنهایی که بیش از همه طی آن دوره زمانی از نزدیک مورد مراقبت قرار گرفت، مارتین لوترکینگ پسر بود.، مردی که افبیآی او را «خطرناکترین و تأثیرگذارترین رهبر سیاهپوست در کشور»، قلمداد میکرد. افبیآی، با هدف «خنثیسازی کینگ به عنوان یک رهبر سیاهپوست تأثیرگذار»، و با استراق سمع و کار گذاشتن میکروفن مخفی در خانه و محل کار کینگ، از 1958 تا زمان قتلش در 1968، او را مدام مورد دیدهبانی قرار داد. کینگ حتی برنامههایی از عوامل افبیآی دریافت کرد که در آنها از او خواسته شده بود یا دست به خودکشی بزند یا جزئیات زندگی خصوصی او به اطلاع عموم مردم خواهد رسید. پرونده افبیآی درباره کینگ، شامل تقریباً 17000 صفحه مطلب میشد که فعالیتهای روزانه او را مستندسازی کرده بود. نمیشود باور کرد که افبیآی، تقریباً بعد از پنجاه سال، به کنترل شدید بر اطلاعات مربوط به این عملیات «مخفی»، ادامه میدهد. طبق حکم یک دادگاه، اطلاعات مربوط به استراق سمع کینگ توسط افبیآی، تا 2027 منتشر نخواهد شد. آنچه ما امروز شاهد آن هستیم، راهاندازی مجدد برنامه ضداطلاعات است. گروههای غیرخشونتآمیز اما فعال سیاسی، هدف دیدهبانی و دستگیری توسط افبیآی، قرار میگیرند. این هدفگیری، نه تنها مسلمانان، بلکه فعالان اشغال والاستریت، به اصطلاح «افراطگراهای جناح راست» و کهنه سربازان برگشته از عراق و افغانستان را شامل میشود. در واقع، اگر که به هر جهت یا دلیل، [از نظر حکومت آمریکا] غیرقابل قبول به نظر میرسی، به احتمال بسیار زیاد، حکومت فدرال زندگی روزمره شما را زیرنظر دارد.
هدف قرار دادن مخالفت
سرانجام [همه چیز] به کنترل میل میکند. اگر حکومت آمریکا از همه جزئیات زندگی شما، چه شغل، چه روابط، چه اعتقادات مذهبی و چه اعتقادات سیاسی شما، خبر دارد، و زرادخانهای از قوانین و یک نظام قضایی جنایی در اختیار دارد، که میتواند با هر کسی در هر زمانی، کج بیفتد، برای آنها به مراتب آسانتر خواهد بود که صدای مخالفت را قبل از شروع آن، خفه کنند.
پانوشتها:
1- Fort Dix
2- Martin Stolar
3- برنامه ضداطلاعات (Counter Intelligence Program)
یک سلسله از برنامههای غیرقانونی سری بود که افبیآی، بین سالهای 1956 تا 1979، و با هدف دیدهبانی، نفوذ، بیاعتبارسازی و اختلال در فعالیتهای افراد و گروههایی که افبیآی آنها را مخرب تلقی میکرد، به اجرا گذاشته میشد.
4- پالمر ریدز (Palmer Raids) سلسله یورشهایی بود که از نوامبر 1919 تا ژانویه 1920، در دوره اول تهدید سرخ، توسط وزارت دادگستری در دولت وودرو ویلسون، به منظور دستگیر کردن چپهای مظنون، کمونیستها، به اجرا گذاشته شد.
5- National Lawyers Guild
6- Southern Christian Leadership Conference