kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۹۳۱
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۸
جهاد تبیین؛ الزامات و کاستی‌ها

خلأ بزرگ در روایــت تاریخ معاصر ایران - بخش دوم

«جهاد تبیین را جدّی بگیرید، شبهه‌زدایی از ذهن مخاطبین را جدّی بگیرید. شبهه از جمله‌ چیزهایی است که عرض کردیم مثل موریانه است؛ دشمن به این موریانه‌ها دل بسته. شبهه ویروس است، مثل همین ویروس کرونا؛ وقتی که وارد شد، خارج شدنش مشکل است، جزو بیماری‌های مسری هم هست، سرایت هم می‌کند. البتّه اینکه گفتم «بعضی‌ها در مقابل تیر و شمشیر ایستادند، در مقابل شبهه نتوانستند بِایستند»، در این یک مقداری هم دنیاطلبی نقش دارد؛ این را هم نباید از نظر دور داشت. دنیا چیست؟ دنیای هر کسی فرق می‌کند؛ یکی دنیایش مال است، یکی دنیایش مقام است، یکی دنیایش شهوات جنسی است؛ اینها دنیاهای افراد مختلف است، اینها همه دنیا است. ممکن است توجیه هم درست کند برای خودش در این دنیاطلبی، امّا دنیاطلبی است دیگر؛ اینها هم تأثیر دارد.»
اینها بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب طی دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور در مرداد ماه سال جاری است؛ سخنانی که امروز بیش از هر زمان دیگری، می‌توان به درستی و حقانیت آن پی برد.
عملکرد رسانه‌های فارسی زبان لندنی را می‌توان مصداق بارز ترور ذهنی مخاطب ایرانی دانست.
ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی در حل مشکلات اجتماعی و معضلات اقتصادی و تاریک نشان‌دادن اکنون و آینده کشور‌، روی دیگر سکه تحریم‌ها و فشارهای سیاسی دشمن است که به وسیله شبکه رسانه‌ای آن عملیاتی می‌شود. در واقع، دشمن تلاش دارد تا گندمی را که در زمین اعمال تحریم‌های اقتصادی کاشته، نهایتا با داس رسانه‌هایش درو کند.
رسانه‌هایی که با سیاه‌نمایی کامل و پمپاژ شبانه‌روزی اخبار منفی درباره ایران، مخاطب را به لحاظ ذهنی، ناامید و عاصی می‌کنند و از سویی، یگانه راه رهایی از دام این وضعیت سراسر سیاه را براندازی جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند!
به گفته کارشناسان قطع رابطه مخاطب ایرانی با پیشینه تاریخی خود در سده اخیر و وارونه نشان دادن حقایق تاریخ معاصر، لبه دیگر همین قیچی رسانه‌ای است و کند کردن هر کدام از دو لبه این قیچی، می‌تواند مصداق جهاد تبیین تلقی گردد.
سیاه‌نمایی و تحریف تاریخ؛ دو لبه یک قیچی
در واقع، تحریف تاریخ معاصر کشور در ذهن مخاطب، همان سکوی نخستی است که رسانه دشمن بر روی آن می‌نشیند تا در ادامه، تصویری سیاه از وضعیت کنونی کشور را نیز به ذهن وی غالب کرده و نهایتا هدایت فکر و احساس او را چونان کودکی بی‌اختیار در دست خود بگیرد. رهبر معظم انقلاب، اخیرا و در جریان دیدار با جمعی از بسیجیان سراسر کشور در همین زمینه می‌فرمایند:«طرف با نقشه وارد میدان شده. برنامه هم این است که کاری کنند که ملّت ایران عقیده‌اش بشود عقیده‌ سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها... دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم می‌کند. برای این کار شروع می‌کند محتوای ذهنی برای ذهن فعال جوان درست کردن. این‌همه دروغ، حرف‌های انحرافی و تهمت برای این است.»
علیرضا حسینی کارشناس رسانه به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «واقعیت تلخ این است که متاسفانه مجموعه دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای ما در روایت تاریخ معاصر کشور برای مردم و نسل جدید، کم کاری آشکاری کرده‌اند.»
وی تصریح می‌کند:« در چنین شرایطی، طبعا طرف مقابل، روایت خود از تاریخ معاصر را در بستر شبکه‌های اجتماعی، تلویزیونی و... به مخاطب و جوان و نوجوان ایرانی ارائه کرده، هدایت فکر و عمل وی را در جهت منافع خود در دست خواهد گرفت، و اینک می‌بینیم متاسفانه شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های معاند نظام تاثیر خاصی بر فکر و ذهن نوجوانان و بعضا جوانان ما گذاشته‌اند، تا جایی که ملاحظه فرمودید در اعترافات اغتشاشگرانی که مرتکب قتل نیروهای امنیتی و بسیجی‌ها شده بودند، با صراحت می‌گفتند که تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی دشمنان بوده‌اند. »
بی اطلاعی خطرناک ایرانیان از تاریخ معاصر
از این واقعیت البته نباید غافل شد که تاریخ نگاری مجموعه افراد و دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای کشور طی دو دهه اخیر، در حوزه دفاع مقدس و جنگ 8ساله، قابل توجه بوده است. فقدان روایت پررنگ تاریخ سده اخیر کشور و مقطع قبل از انقلاب اما متاسفانه یک خلأ بزرگ در این حوزه است که دشمن به عنوان سکوی پرتابی جهت سیاه‌نمایی از جمهوری اسلامی و گمراه کردن نسل جوان به خوبی از آن بهره گرفته است.
دکتر موسی فقیه حقانی؛ استاد دانشگاه و معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران در همین زمینه می‌گوید:«متأسفانه آن‌قدر که دشمنان ایران و انقلاب تاریخ را جدی گرفته‌اند ما تاریخ را جدی نگرفتیم. متأسفانه بسیاری از ما نسبت به تاریخ بی‌اطلاع هستیم که این دربارۀ علاقه‌مندان به تاریخ ‌اندکی مستثنا است. بدون اغراق تمام شبکه‌های معارض یکی دو برنامۀ تاریخی در طول هفته دارند و از مشروطه تا انقلاب اسلامی را زیر سؤال می‌برند.»
حقانی معتقد است یکی از راه‌های تبیین، خود تاریخ و عبرت گرفتن از آن است. مانند فردی که یک بار ورشکسته شده و ضرر کرده است، دوباره در همان نقطه سرمایه‌گذاری می‌کند، کسی به او می‌گوید که بیا این را بخوان، زیرا کسانی که قبل از تو از این راه رفتند، شکست خوردند و تو از این راه نرو. یکی از راه‌های تبیین، نشان دادن تاریخ است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نهضت نفت، انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه، نتیجه حرکت بیداری اسلامی و «جهاد تبیین» بوده‌اند؛ گفته است:« همین که انقلاب اسلامی رخ داد، یعنی «جهاد تبیین» کار خودش را کرده و دشمن نتوانسته است که با کمک تبلیغات خود در مقابل رخداد این انقلاب مقابله کند، ولی بعد از آن دشمنان از برتری رسانه‌های خود استفاده کردند و شیوه‌های تغییر جهت‌دهی افکار عمومی را بلد بودند؛ اما جناح مذهبی و انقلابی و متدینین در عین این که می‌توانند از وسایل مدرن استفاده کنند، مجهز به ابزارهای سنتی خود نیز هستند.»
شکست انقلاب مشروطه به دلیل عدم تبیین بود
حقانی، انحراف و سرکوب انقلاب مشروطه را نیز نتیجه نبود جهاد تبیین دانسته، می‌افزاید:« برخی تاریخ معاصر ایران را از مشروطیت آغاز می‌کنند. در آن زمان، بیشتر روزنامه و شب نامه به عنوان رسانه کار می‌کرد. گروه‌های مذهبی در کار تشکیلاتی و رسانه‌ای از گروه‌های غربگرا عقب‌تر بودند. آنها توانستند از این برتری استفاده کنند؛ حتی یکی از عواملی که جریان مشروطه را عوض کرد و برای کودتای رضاخانی زمینه‌سازی کرد، عدم تبیین بود. این عدم تبیین باعث شد انقلابی که به نام آزادی و عدالت بود، به دست دیکتاتوری مثل رضاخان بیفتد و قرار بود راه نفوذ بیگانگان بسته شود اما انگلیس و کشورهای دیگر نیز از راه دیگری از طریق رضاخان وارد شدند. قهرمانان هم جابه‌جا شدند و شخصیتی مانند شیخ فضل‌الله نوری به شهادت رسید. طول کشید تا مردم دریابند که چه رهبری را از دست داده‌اند. این به دلیل عدم تبیین و تحلیل مردم بود.» «ملتی که تاریخ خود را بداند، کودکان و جوانانش مانند بزرگسالان می‌اندیشند و تصمیم می‌گیرند و ملتی که تاریخ خود را نداند، بزرگسالانش مانند کودکان می‌اندیشند و تصمیم می‌گیرند.» این جمله معروفی است که اهمیت جایگاه تبیین حقایق تاریخی را پیش روی ما قرار می‌دهد. کاستی‌ها و کم کاری‌های ما در این حوزه اما متاسفانه بسیار است.
محمدحسین صفار هرندی؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همین زمینه می‌گوید:« خیلی برای ما سخت و تلخ بود زمانی که چشم باز کردیم و دیدیم که تاریخ مشروطه که هیچ، تاریخ ایران قدیم که هیچ، تاریخ صنعت نفت و بعد از آن و حتی تاریخ انقلاب اسلامی را هم دشمن برای ما می‌نوشت. یعنی آنها بیشتر از ما درباره انقلاب و ریشه‌های انقلاب و دلایل وقوع آن کتاب نوشته بودند و ما خیلی صامت بودیم و از دارایی خودمان هم نمی‌توانستیم درست دفاع کنیم. البته منکر برخی قدم‌های بزرگی که عده‌ای از شخصیت‌های وارسته نظیر مرحوم دوانی و سید حمید روحانی برداشته‌اند نمی‌شوم. اینها کارهای شایسته‌ای انجام دادند و مشابه آن هم بعد از انقلاب توسط برخی دیگر در زمینه‌هایی همچون روزنگار تاریخ انقلاب صورت گرفت. اما بحث جدی‌تر ما از زمانی شروع شد که محققانی همچون دکتر موسی نجفی، دکتر موسی حقانی و آقای سلیمی‌نمین از راهی وارد شدند که دشمن در جهت باطل خود آن را پیشه کرده بود.»
سرمایه‌گذاری سنگین دشمن در حوزه تاریخ نگاری
صفار هرندی در ادامه با اشاره به سرمایه‌گذاری سنگین دشمن در حوزه تاریخ نگاری، می‌افزاید:
«مرحوم شایانفر مطالعات تاریخی خاصی داشت و اطلاعات خاصی از فعالیت‌های تاریخ‌نگاری جبهه مقابل به ما می‌داد. یادم است زمانی برخی از نشریات منتشر شده در خارج از کشور یا سندی در اوایل دهه ۷۰ به من نشان داد و گفت: ببین شجاع‌الدین شفا چه می‌گوید!... در آنجا شجاع‌الدین شفا با برآورد اقدامات یک دهه پس از انقلاب که افراد ضد انقلاب (اعم از سلطنت طلب، چریک فدایی، توده‌ای و غیره) همه با هم انجام داده بودند نتیجه‌گیری کرده بود که این تلاش‌ها بی‌ثمر بوده و الان باید کار دیگری کرد. او وقتی می‌خواهد کار دیگر را معرفی کند، می‌گوید ما باید روی نسلی کار کنیم که از وقایع انقلاب فاصله گرفته است و نسلی که وقتی به دنیا بیاید دیگر هیچ نسبتی با انقلاب نداشته باشد. ما باید تاریخ را به آنها بگوییم. اگر بتوانیم تاریخ را به روایت خودمان به ذهن آنها قالب بکنیم اصلا اقدامات سیاسی برای براندازی لازم نیست. خود افرادی که تحت تاثیر تبلیغات رسانه‌ای و فرهنگی ما قرار بگیرند آنها خودشان عملیات براندازی را انجام می‌دهند.»
بر این اساس، یکی از حوزه‌های حیاتی و مغفول مانده جهاد تبیین، حوزه روایت تاریخ معاصر ایران است. نسلی که ارتباط ارگانیک و عمیق با گذشته خود نداشته باشد، چونان برگی خواهد بود که با هر بادی در تلاطم خواهد افتاد و به طرفهًْ العینی بدل به ابزار دشمن برای نابودی منافع ملی و میهنی خود خواهد شد.
دکتر موسی حقانی دبیر علمی دومین جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی در همین زمینه می‌گوید:« قطعا در جهاد تبیینی که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) تکلیف کرده‌اند، مطالعات تاریخی، پژوهش‌های تاریخی و عرصه تاریخ‌نگاری یکی از عرصه‌های جهاد تبیین است... اولین توصیه مقام معظم رهبری به جوانان در بیانیه گام دوم این است که حتما تاریخ خود را بخوانید و با تاریخ کشورتان آشنا شوید، افزود: اگر این ثبت تاریخ از سوی محققان و نویسندگان و کسانی که علاقه‌مند این حوزه هستند انجام نشود، دیگران تاریخ را برای ما می‌نویسند.»