kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۶۶۱
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹

چه کسانی از فساد اخلاقی در غرب منتفع شدند؟

 
 
 
بررسی اسناد تاریخی بیانگر این واقعیت است که زنان اروپایی تا قبل از قرن بیستم برای رفت و آمد در جامعه یا حضور در اجتماعات، همانند راهبه‌های مسیحی و زنان مؤمنه یهودی (هر دو مورد همچنان ادامه دارد) از لباس‌های کاملاً پوشیده و حتی چادر استفاده می‌کردند. اما همزمان با تحولات اقتصادی و فرهنگی قرن بیستم که منجر به توسعه صنعتی و ظهور و گسترش پدیده‌های جدیدی مانند سینما شد، به‌تدریج از میزان پوشیدگی زنان غربی کاسته شد. 
اما این سؤال مطرح است که چه رابطه‌ای بین صنعت و پوشش زنان وجود دارد، چه عواملی باعث بروز این تحول فرهنگیِ غیراخلاقی در جوامع اروپایی و سایر کشورها شد؟ و کدام بر دیگری مقدم است، یعنی ابتدا توسعه صنعتی رخ داد و سپس پوشش‌ها تغییر کرد یا پیشرفت آنها حاصل کشف حجاب و ترویج پوشش‌های نامتعارف و ناهنجار است؟
همان‌گونه که اشاره شد حجاب زنان در اروپا تا قبل از قرن بیستم در حدی بود که در برخی از کشورهای اروپایی گروهی از زنان حتی از نوعی روبنده استفاده می‌کردند و لباس آنها به شکلی بود که تا روی پای آنها را کاملاً می‌پوشاند و قوانین ویژه‌ای برای حفظ عفت و شرافت زنان برقرار بود. 
حتی در تماشاخانه‌ها محل استقرار زن‌ها از مردها جدا و برای رفت و آمد در سطح شهرها نیز از کالسکه‌هایی استفاده می‌کردند که درهای آن کاملاً بسته بود. 
البته گاهی همین مردم که اکنون آزادی مطلق در انتخاب نوع پوشش را برای جوامع دیگر هم تجویز می‌کنند، برای حفظ (به اصطلاح آنها) شرافت زنان خود دچار رفتارهای افراط‌گونه می‌شدند و از ابزار و روش‌هایی استفاده می‌کردند که حتی ذکر آنها چندان خوشایند نیست. 
این سبک زندگی در غرب تقریباً تا اوایل قرن 20 میلادی یعنی حدود 100 سال پیش ادامه داشت، اما با توسعه صنعتی در غرب، به تدریج موضوع حجاب و پوشش زنان کمرنگ و کمرنگ‌تر شد. 
بنابراین؛ می‌توان چنین مدعی شد که پیشرفت صنعت در غرب بر بروز ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی تقدم داشته و یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در بروز فجایع اخلاقی در آمریکا و اروپا بوده است. 
اما سؤال این است که چگونه چنین چیزی ممکن است و آیا این نتیجه لزوماً در مورد همه کشورها مصداق داشته یا می‌تواند مصداق داشته باشد؟ به عبارت دیگر آیا پیشرفت صنعتی و اقتصادی لزوماً و در همه کشورها به تغییر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی‌ و ترویج مفاسد اخلاقی منتهی می‌شود؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت؛ این ناهنجاری را باید اثر وضعی کسب ثروت نامشروع دانست، که ایجاد یک طبقه محدود کاملاً مرفه و به اصطلاح بی‌درد را در پی داشت، طبقه‌ای که به واسطه ثروت کلانی که کسب کرده بود، حالا در جست‌وجوی راه کارهای جدید و عمدتاً نامشروع برای لذت‌جویی از این ثروت بادآورده بود.
به همین دلیل کامیابی جنسی در اولویت کار آنها قرار گرفت و این ممکن نبود مگر این‌که تابوهای اخلاقی شکسته و امکان دسترسی آسان به جسم زنان فراهم شود، از همین‌رو به تدریج و با ترفندهای مختلف قانونی و غیرقانونی و با اقدامات گسترده فرهنگی، امکان سوءاستفاده از زنان برای آنها فراهم گردید.
البته قبلاً در این کشورها سوءاستفاده از زنان سیاهپوستی که به بردگی گرفته می‌شدند، مسبوق به سابقه و تجربه شده بود، اما تعمیم آن به کل جامعه رویکرد جدیدی بود که فراگیری آن چندان به درازا نکشید.
از سوی دیگر بهره‌کشی از ظرفیت‌های فکری و جسمی افراد جامعه مستلزم این بود تا در عین حالی که شهروندان تن به کار می‌دهند، به نوعی سرگرم مسائلی شوند که قدرت تأمل و تفکر در مورد سیطره نظام سرمایه‌داری بر مردم از آنها سلب شود و چه عاملی بهتر از ترویج فساد و فحشا در جامعه می‌توانست چنین شرایطی را برای صاحبان قدرت و ثروت فراهم نماید. همچنین در شرایط جدید آنها در بسیاری از موارد می‌توانستند با استفاده ابزاری از وجود زن برای تبلیغ محصولاتشان، میزان فروش کالاهای خود را بالا برده و در نتیحه سود بیشتری عاید خود نمایند و این مسئله نیز به تشدید ناهنجاری‌های اخلاقی و ترویج هرزگی در غرب کمک کرد. البته صاحبان قدرت و ثروت به خوبی می‌دانستند که افراط در این کار می‌تواند، توانایی‌های جسمی و فکری افراد جامعه را مستهلک و مانع از اخذ تخصص و مهارت‌آموزی نیروی کار مورد نیاز آنها شود، لذا برخی از کشورهای غربی زمینه تحصیل و درمان رایگان برای حفظ سلامت و ایجاد شرایط مناسب برای بهره‌کشی بیشتر از ظرفیت مردم خود را فراهم نمودند.
در عین حال چون این اقدامات مستلزم صرف هزینه‌های هنگفت بود، متقابلاً تلاش کردند تا هزینه خدمات رایگان را به اَشکال‌ مختلف مانند؛ اخذ مالیاتهای سنگین، اخذ هزینه‌های سنگین خدمات عمومی و یا از طریق اقداماتی مانند؛ اخذ عوارض استفاده از بزرگراه‌ها و تونل‌های شهری و حتی دریافت حق اشتراک ماهانه استفاده از شبکه‌های تلویزیونی، به جیب خود بازگردانند.
بنابراین با جرأت می‌توان مدعی شد که عریانی زنان در غرب بیش از هرچیزی در جهت تأمین منافع صاحبان قدرت و ثروت و تأمین نیاز شهوانی مردان هرزه و شهوتران ترویج شده است.
اما این‌که آیا با توسعه اقتصادی و صنعتی، ترویج ابتذال اخلاقی اجتناب‌ناپذیر است یا خیر، باید گفت این موضوع به ماهیت حکومت‌ها و طرز تفکر سردمداران کشورها و ارزش‌های دینی و اجتماعی حاکم بر جوامع بستگی دارد.
چرا که به هر میزان ارزش‌های مورداشاره و مبانی اعتقادی مردم و مسئولین یک کشور از غنا و استحکام بیشتری برخوردار باشد، در این زمینه با خطرات کمتری مواجه خواهند بود و کسب قدرت و ثروت، تأثیر کمتری بر روحیات و خلقیات آنها خواهد داشت.
احمدرضا هدایتی