kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۴۸۵۸
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۸
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری‌شهری- جلد اول- 56

عـزاداري‌ غــرب برای مرگ‌ سياسي‌ توطئه‌گران‌

 

د: آقاي‌ موسوي‌ تبريزي‌ دادستان‌ كل‌ انقلاب‌
متن‌ مصاحبه‌‌ آقاي‌ سيد حسين‌ موسوي‌ تبريزي‌ كه‌ در تاريخ‌ 6/2/۱۶۳۱ در جرايد منتشر شد، بدين‌ شرح‌ است‌:
«حجت‌الاسلام‌ موسوي‌ تبريزي‌ دادستان‌ كل‌ انقلاب‌:
متهمين‌ حوادث‌ اخير در دادگاه‌ انقلاب‌ اسلامي
محاكمه‌ خواهند شد
آقاي‌ موسوي‌ تبريزي‌ دادستان‌ كل‌ انقلاب‌، صبح‌ ديروز در يك‌ مصاحبه‌‌ مطبوعاتي‌ و راديو تلويزيوني‌ با حضور خبرنگاران‌ داخلي‌ و خارجي‌ شركت‌ نمود و به‌ سؤالات‌ آنان‌ پيرامون‌ عملكرد يكساله‌‌ دادستاني‌ انقلاب‌، آموزش‌ و عفو زندانيان‌ تبليغات‌ راديوهاي‌ بيگانه‌، درباره‌‌ خلع‌ شريعتمداري‌، نحوه محاكمه‌‌ توطئه‌گران‌، واقعه‌ پادگان‌ لويزان‌ و وظايف‌ دادگاه‌ مبارزه‌ با منكرات‌ پاسخ‌ گفت‌:
وي‌ در مورد عملكرد يك سال‌ گذشته‌‌ دادستاني‌ انقلاب‌ اسلامي‌، با اشاره‌ به‌ وضعيت‌ حساس‌ كشورمان‌ در مدت‌ يك‌ سال‌ گذشته‌ گفت‌: زماني‌ كه‌ مردم‌ مسلمان‌ ايران‌ به‌ منظور حفظ‌ استقلال‌ كشور و جلوگيري‌ از تجاوز مزدوران‌ عراقي‌ به‌ ميهن‌ اسلاميمان‌ در مرزها مشغول‌ نبرد با متجاوزان‌ بودند، با عده‌‌ كثيري‌ تروريست‌ مسلح‌ كه‌ امكانات‌ تسليحاتي‌ خوبي‌ در اختيار داشتند مواجه‌ شديم‌. با عنايت‌ پروردگار توسط‌ نيروهاي‌ كميته‌، دادستاني‌، سپاه‌ و ساير نيروهاي‌ انتظامي‌ با سرعت‌ و قاطعيت‌ با آنها برخورد كرديم‌، به‌ طوري‌ كه‌ كشورهايي‌ با تشكيلات‌ انتظامي‌ گسترده‌ و با وجود سازمان‌هاي‌ وسيع‌ اطلاعاتي‌، نمي‌توانستند اين‌ چنين‌ با آنها برخورد كنند.
دادستان‌ انقلاب‌ در مورد جنجال‌هاي‌ اخير دستگاه‌هاي‌ غرب‌ درباره‌‌ قطب‌زاده‌ و خلع‌ شريعتمداري‌ از مرجعيت‌ گفت‌:
امروز ريگان‌، كارتر و امثال‌ آن‌ اسلام‌شناس‌ شده‌اند و راديو رژيم‌ اشغالگر قدس‌ و كساني‌ كه‌ اصولاً تشيع‌ و مرجعيت‌ را نمي‌شناسند، آمده‌اند و ضوابط‌ خلع‌ صلاحيت‌ مرجعيت‌ را براي‌ مراجع‌ ما تفسير مي‌كنند.
وي‌ با اشاره‌ به‌ اين‌گونه‌ تبليغات‌، ماهيت‌ آنها را بيش‌ از پيش‌ براي‌ امت‌ مسلمان‌ ايران‌ روشن‌ مي‌كند. مرجعيتي‌ را كه‌ راديو اسرائيل‌ و صداي‌ آمريكا يا كشورهاي‌ مرتجع‌ منطقه‌ از او حمايت‌ كنند و با تلگرام‌ محمدرضاخان‌ تصويب‌ شود، معلوم‌ است‌ كه‌ تا چه‌‌اندازه‌ ارزش‌ دارد.
وي‌ افزود: مدرسين‌ بزرگوار قم‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ را از مرجعيت‌ خلع‌ نكردند، زيرا به‌ نظر آن‌ها، ايشان‌ اصلاً مرجع‌ نبود كه‌ خلع‌ شود؛ بلكه‌ مدرسين‌ قم‌ شخصاً عدم‌ صلاحيت‌ و شايستگي‌ ايشان‌ را اعلام‌ كردند و اين‌ چيزي‌ است‌ كه‌ از مدت‌ها پيش‌ مي‌دانستند، ولي‌ به‌ خاطر حفظ‌ اتحاد و يكپارچگي‌ و براي‌ اين‌كه‌ بتوانند افرادي‌ را كه‌ نسبت‌ به‌ ايشان‌ در غفلت‌ هستند، متوجه‌ اشتباهشان‌ بكنند براي‌ رعايت‌ مصالح‌ جمهوري‌ اسلامي‌ سكوت‌ كرده‌ بودند و نمي‌خواستند حيثيت‌ يك‌ نفر را از بين‌ ببرند تا اين‌كه‌ وظيفه‌‌ شرعي‌ آنان‌ بر آنان‌ چنين‌ حكم‌ كرد كه‌ عدم‌ صلاحيت‌ وي‌ را مطرح‌ كنند.
حجت‌الاسلام‌ موسوي‌ تبريزي‌ با اشاره‌ به‌ اين‌ نكته‌ كه‌ مقام‌ مقدس‌ مرجعيت‌ تابع‌ ارزش‌هاي‌ واقعي‌ است‌، خصوصيات‌ مرجعيت‌ را برشمرد و گفت‌: مرجعيت‌ درجه‌ و نشان‌ و پست‌ رياست‌ جمهوري‌ نيست‌ كه‌ به‌ كسي‌ بدهند و او را از آن‌ خلع‌ كنند، بلكه‌ همان‌طور كه‌ صلاحيت‌ يك‌ دكتر را افراد خبره‌‌ متخصص‌ در آن‌ رشته‌ تعيين‌ مي‌كنند، صلاحيت‌ مرجعيت‌ را هم‌ خبرگان‌ و دانشمندان‌ به‌ اين‌ علم‌ تعيين‌ كنند و در اين‌ مورد مدرسين‌ دانشمند و خبره‌‌ حوزه‌‌ علميه‌ قم‌ كه‌ اغلب‌ آنها شايستگي‌ و صلاحيت‌ اظهارنظر را دارند، بايد تشخيص‌ دهند.
وي‌ در مورد ديدار اخير خود با امام‌ امت‌ گفت‌: برداشت‌هايي‌ كه‌ گاهي‌ در مورد دادسراها و دادگاه‌هاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ مي‌شود و اين‌كه‌ احتمالاً در آينده‌ برچيده‌ خواهند شد، از موضوعات‌ مطروحه‌ در اين‌ ديدار بود و ضمن‌ آن‌ گزارشي‌ از عملكرد يكساله‌‌ دادستاني‌هاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌، همچنين‌ مسائلي‌ در رابطه‌ با قضات‌ شرع‌ و كاركنان‌ دادسراهاي‌ انقلاب‌ خدمت‌ امام‌ عرض‌ شد و ايشان‌ در زمينه‌هاي‌ مختلف‌ رهنمودهايي‌ فرمودند و با تقدير از عملكرد و خدمات‌ ارزنده‌‌ كاركنان‌ دادستاني‌ انقلاب‌ اسلامي‌ بر رعايت‌ نظم‌ و دقت‌ در اجراي‌ قانون‌ تأكيد كردند و فرمودند اگر بخواهيم‌ دادستاني‌ قوي‌ و محكم‌ داشته‌ باشيم‌ بايد با نظم‌ و دقت‌ رفتار كنيم‌ و به‌شدت‌ از بي‌قانوني‌ بپرهيزيم‌.
ماهيت‌ شريعتمداري‌
موسوي‌ تبريزي‌ سپس‌ در مورد ماهيت‌ شريعتمداري‌ گفت‌: ايشان‌ ۰۳ سال‌ پيش‌ در زماني‌ كه‌ در تبريز بود، يك‌ روز وقتي‌ محمدرضا خائن‌ به‌ تبريز آمد، علماي‌ بزرگ‌ تبريز مرحوم‌ آيت‌الله‌ شهيدي‌، آيت‌الله‌ خسروشاهي‌، آيت‌الله‌ دوزدوزاني‌ هيچ‌كدام‌ را درباريان‌ نمي‌توانستند حاضر كنند كه‌ با شاه‌ ملاقات‌ كنند. اين‌ آقا آن‌ وقت‌ كه‌ روحاني‌ تبريز بود، مي‌آيد در مدرسه‌‌ طالبيه‌. يك‌ طلبه‌‌ خودفروخته‌اي‌ را هم‌ وادار مي‌كند كه‌ از دري‌ كه‌ شاه‌ مي‌خواهد وارد شود، آيه‌‌ نور را بخواند براي‌ شاه‌. وقتي‌ شاه‌ وارد مي‌شود آن‌ طلبه‌ آيه‌‌ نور را شروع‌ مي‌كند. اين‌ آقا استقبال‌ گرمي‌ از آن‌ ملعون‌ مي‌كند و صورت‌ كثيف‌ جاني‌ و مزدور را مي‌بوسد و در بغل‌ مي‌گيرد و همان‌جا وعده‌هايي‌ به‌ هم‌ مي‌دهند و قول‌ قرار هم‌ گذاشتند و بعد از چند سال‌ مي‌آيد به‌ قم‌ و آمدن‌ ايشان‌ از تبريز به‌ قم‌ روي‌ حسابي‌ بوده‌ است‌ و اين‌ شخص‌ براي‌ آتيه‌ و آينده‌‌ شاه‌ به‌ قم‌ آمد و درقم‌ در رابطه‌ با مرجعيتش‌ تلاش‌ مي‌كرد و وقتي‌ آيت‌الله‌ بروجردي‌ فوت‌ مي‌شود، به‌ خاطر اين‌كه‌ به‌ مرجعيت‌ برسد چقدر پول‌ داد كه‌ يك‌ مشت‌ چاقوكش‌ بيايند در تبريز و دهات‌، ايشان‌ را به‌ عنوان‌ مرجع‌ معرفي‌ كنند و الاّ بيشترين‌ علماي‌ آن‌ زمان‌، مرحوم‌ آيت‌الله‌ حكيم‌ را به‌ مرجعيت‌ تعيين‌ مي‌كردند. يك‌ مشت‌ چاقوكش‌ را ‌انداختند به‌ جان‌ مردم‌ كه‌ بايد از ايشان‌ تبليغ‌ كنيد و چه‌ افتراها و تهمت‌ها كه‌ به‌ آقاي‌ حكيم‌ نزدند و بعد از آن‌ جريان‌ كه‌ سال‌ ۲۴۳۱ انقلاب‌ شروع‌ شد، اين‌ها و دار و دسته‌‌ اين‌ها چه‌ تهمت‌هايي‌ كه‌ به‌ امام‌ نزدند و مرحوم‌ آيت‌الله‌ شهيد قاضي‌ طباطبايي‌ كه‌ طرفدار امام‌ و آيت‌الله‌ حكيم‌ بود، با ساواك‌ همكاري‌ كردند تا آيت‌الله‌ قاضي‌ را تبعيد كنند. البته‌ همه‌‌ اين‌ها طرفداران‌ ايشان‌ بودند. همه‌ي‌ نامه‌ها موجود است‌ و تا پيروزي‌ انقلاب‌، آيت‌الله‌ قاضي‌ در دو جبهه‌ مبارزه‌ مي‌كرد، هم‌ جبهه‌‌ شاه‌ و هم‌ با جبهه‌‌ شريعتمداري‌.
حجت‌الاسلام‌ موسوي‌ افزود: در روز تاريخي‌
۹۲ بهمن‌ ماه‌ كه‌ مراسم‌ چهلم‌ شهداي‌ قم‌ در مسجدي‌ در تبريز برپا بود، نيروهاي‌ شاه‌ به‌ مردم‌ حاضر در مسجد حمله‌ كردند و تعداد زيادي‌ از آنها را به‌ شهادت‌ رساندند و يا زخمي‌ كردند، ولي‌ ايشان‌ پس‌ از يك‌ هفته‌ سكوت‌ در مسجد اعظم‌ قم‌ فقط‌ اعلام‌ كرد اين‌ كارها نبايد انجام‌ شود. من‌ اين‌ خرابكاري‌ها را محكوم‌ مي‌كنم‌ و حاضر نشد بگويد عامل‌ اصلي‌ اين‌ جنايات‌ شاه‌ است‌. پس‌ از ۷۱ شهريور كه‌ دولت‌ خودفروخته‌‌ شريف‌ امامي‌ روي‌ كار آمد، آقاي‌ شريعتمداري‌ در مصاحبه‌اي‌ اعلام‌ كرد ما سه‌ ماه‌ به‌ شريف‌ امامي‌ مهلت‌ مي‌دهيم‌ كه‌ مجلس‌ سنا و مجلس‌ شوراي‌ آن‌ زمان‌ را منحل‌ كند و انتخابات‌ آزاد برگزار كند.
دادستان‌ كل‌ انقلاب‌ افزود تا روزهاي‌ اوج‌ انقلاب‌ اسلامي‌ كه‌ ملت‌ مسلمان‌ ما هر روز صدها كشته‌ مي‌داد و شاه‌ نيز از آموزگار و هويدا و شريف‌امامي‌ مأيوس‌ شده‌ بود، بر اساس‌ مدارك‌ موجود از اسناد به‌دست‌ آمده‌ از ساواك‌، علي‌ اميني‌ ـ از عناصر برجسته‌‌ آمريكا ـ كه‌ خود شاه‌ در سال‌ ۴۵ به‌ تحميل‌ وي‌ از سوي‌ آمريكا براي‌ گرفتن‌ پست‌ نخست‌وزيري‌ اعتراف‌ كرده‌ بود و آقاي‌ بازرگان‌ و ناصر مقدم‌ تأييدش‌ كردند، پس‌ از به‌ اصطلاح‌ تصويب‌ شاه‌ خائن‌، قرار شد براي‌ جلب‌ نظر مراجع‌ به‌ قم‌ بيايد كه‌ پس‌ از ورود به‌ قم‌، آيات‌ عظام‌ نجفي‌ و گلپايگاني‌ او را به‌ خانه‌شان‌ راه‌ ندادند، ولي‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ او را پذيرفته‌ بود و مفصل‌ با اميني‌ صحبت‌ كرده‌ بود. وقتي‌ مدرسين‌ قم‌ دليل‌ پذيرفتن‌ علي‌ اميني‌ را از او خواستند، ايشان‌ گفته‌ بود در خانه‌‌ من‌ باز بود و من‌ نمي‌دانستم‌ و خودش‌ به‌ داخل‌ خانه‌ آمده‌ بود و وقتي‌ مدرسين‌ مبارز آن‌ زمان‌ خواستند همين‌ عبارت‌ ايشان‌ را رسماً اعلام‌ كنند، تا مردم‌ مطلع‌ شوند. ايشان‌ مخالفت‌ كرد و حاضر به‌ اين‌ كار نشد.
دادستان‌ كل‌ انقلاب‌ اسلامي‌ در افشاي‌ ماهيت‌ واقعي‌ سيدكاظم‌ شريعتمداري‌ به‌ تفصيل‌ درباره‌‌ وقايع‌ اربعين‌ سال‌ ۷۵ كه‌ توسط‌ چماقداران‌ ايشان‌ در قم‌ اجرا شد، سخن‌ گفت‌ و جنايات‌ حسن‌ نزيه‌ و مقدم‌مراغه‌اي‌ در حمايت‌ از ضدانقلابيون‌ آذربايجان‌، همچنين‌ كارشكني‌هاي‌ شريعتمداري‌ را در جلوگيري‌ از اجرا و حركت‌هاي‌ انقلابي‌ مردم‌ مبارز تبريز و نقش‌ وي‌ در جريانات‌ ضدانقلابي‌ آذربايجان‌ را يادآور شد.