kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۴۸۱۵
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۵
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

تلاش جریان تحریف برای ساده‌‌سازی رفراندوم و حمایت از اغتشاشگران

 
 
 
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به قلم فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: «آنچه در قانون اساسی کشورمان صراحت دارد این است که می‌گوید در مسائل مهم کشور مردم حق دارند تقاضای رفراندوم کنند. برای رفراندوم نیز باید راهکار پیدا شود. رفراندومی که خبرگان قانون اساسی در چهل‌وچند سال قبل پیش‌بینی کردند برای همین روزها بوده است. وقتی ما مسائل مهمی در کشور داریم و از مردم نظرسنجی نمی‌شود این باعث افزایش نارضایتی‌ها در جامعه می‌شود و بعداً به صورت‌های دیگری اعتراض خود را به نمایش می‌گذارد. پس درنتیجه آنچه طی این سال‌ها بدان توجه نشده رفراندوم و همه‌پرسی نسبت به مسائل مهم کشور بوده است. این هم از مسائلی است که دولت و حاکمیت در اجرای قانون اساسی باید آن را انجام دهند و در مسائلی که نسبت به آنها در سطح جامعه اعتراضاتی وجود دارد این رفراندوم باید انجام شود. مثلاً اگر مردم به عملکرد برخی نهادها اعتراض یا مذاکرات هسته‌ای در جهت احیای برجام و نحوه انتخابات، گزینش‌ها و مفاسد اقتصادی اعتراض دارند باید بتوانند این اعتراضات خود در این مسائل را که در طی سال‌ها نتوانستند بروز دهند طبق قانون اساسی بر مبنای همه‌پرسی و رفراندوم پیش ببرند.»
اولاً برخلاف آنچه اصلاح‌طلبان ادعا می‌کنند در قانون اساسی کشورمان صراحت نشده که مردم تقاضای رفراندوم کنند چه آنکه در قانون اساسی اغلب کشورهای دنیا چنین چیزی نیامده و برخلاف قواعد حقوق عمومی و نظم اجتماعی است. ثانیاً در قانون اساسی کشورمان حقوق ملت و آزادی‌های اجتماعی و سیاسی در اصول متعدد به رسمیت شناخته شده و از جهت مردم‌سالاری و
دموکراسی‌خواهی یک قانون پیشرو است.
 نکته مهم آنکه درخواست رفراندوم باید از سوی منتخبان مردم صورت پذیرد. در اصل 59 قانون اساسی آمده است: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» بنابراین ساده‌‌سازی و سوءاستفاده از مفهوم رفراندوم آن‌هم به بهانه حمایت از اغتشاشگران و معرفی آنها به‌عنوان «معترضان» شیطنت رسانه‌ای و گزاره‌ای مخدوش است.
بنزین ریختن مدعیان اصلاحات بر آتش ناآرامی‌های اجتماعی اخیر
روزنامه مردم‌سالاری در یادداشتی به قلم معصومه ابتکار (فعال سیاسی اصلاح‌طلب که طی سال‌های گذشته یکی از مقامات سیاسی دولت‌های موردحمایت اصلاح‌طلبان بوده است) در مطلبی نوشت: «درحالی‌که به نظر می‌رسد بعضی پژواک فریاد جوانان معترض را نمی‌شنوند، دلسوزان هرلحظه بیمشان از ویرانی و تاریکی بیشتر شده و بر جان‌های عزیز بیشتری که از دو طرف به زمین می‌افتند بر خود می‌لرزند؛ که این معادله‌ای دو سر باخت است و البته دولت مسئولیت این شرایط و پاسخگویی در برابر وضعیت به وجود آمده را بر عهده‌دارد.... شنیدن صدای معترضین و گفت‌وگو در همه سطوح به‌خصوص جوانان با رعایت الزامات آن که اولینش هم ترازی و صاف کردن گذشته با عذرخواهی و پذیریش مسئولیت است، باید آغاز شود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «جریان‌های خودجوش مادری، مادرهای نگران جوانان در خیابان، نگران سربازان جوان در میدان، مادر نگران آینده شاید بتوانند میدان‌داری کنند تا بیش از این خون عزیزان نریزد... شاید این چاره‌ای باشد؛ که مادران به میدان آیند برای میانداری و نه طرفداری؛ برای صلح، برای اصلاح، برای امنیت؛ برای عشق و برای ایران...»
مدعیان اصلاحات خواسته یا ناخواسته بی‌آنکه آشوب و اغتشاش را محکوم و یا بر اجرای قانون تأکید کنند، معترضان را «مردم عادی» معرفی و مادران را به حضور در خیابان‌ها دعوت می‌کنند که مثلاً صلح ایجاد کنند! شایان‌ذکر است، پروژه‌ای که دشمنان نظام در چند سال اخیر دنبال آن بوده‌اند به میدان آوردن زنان ایرانی در پروژه ایجاد آشوب و ویران‌‌سازی ایران بوده است به‌طوری‌که در ناآرامی‌های اخیر این واقعیت به‌طور روشن مشهود بود.
از سؤالات سیاسی غربی‌ها در فوتبال هم ناراحت شدید؟!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود و طی گزارشی که به فوتبال ایران و آمریکا و حواشی آن اختصاص داشت نوشته بود: «بااین‌وجود اتفاقات حاشیه‌ای بازی نه از شب گذشته بلکه 24 ساعت قبل از آن و از زمان کنفرانس خبری سرمربی تیم ملی آمریکا شروع شد...»
در ادامه این گزارش می‌خوانیم: «جایی که تعدادی از خبرنگاران ایرانی که عمدتاً با تلویزیون ایران همکاری می‌کردند در تلاش بودند تا انتقام کاری که رسانه‌ای انگلیسی با اعضای کادر فنی و بازیکنان ایران در کنفرانس کرده و راجع به مسائل سیاسی سؤال پرسیده بودند را بگیرند. سؤال‌ها بیش از هر چیز مربوط به امور سیاسی رخ‌داده در آمریکا بود؛ تعدادی از اعتراضات در آمریکا به دلیل مسائل اقتصادی پرسیده و یکی دو نفر هم از کاپیتان تیم ملی این کشور درباره رعایت نشدن حقوق سیاه‌پوستان در آمریکا پرسیدند. البته پاسخ آنها پرخاشگرانه نبود. سرمربی آمریکا درباره تغییراتی که صفحه رسمی فدراسیون فوتبال آمریکا در پرچم ایران برای چندساعتی به وجود آورد عذرخواهی کرد و گفت که تیم ملی کشورش نقشی در این داستان نداشته است. کاپیتان آمریکا هم ابتدا از اینکه اسم ایران را «آی‌ران» تلفظ کرده بود عذرخواهی کرد و سپس گفت که همگی این‌جا هستند تا از یکدیگر بیاموزند و بتوانند آینده بهتری داشته باشند. او البته فراموش نکرد در بین صحبت‌هایش اشاره‌ای به فضای ایران و تیم ملی ایران داشته باشد. تایلر آدامز گفت که آنها کنار مردم ایران و تیم ملی این کشور هستند.»
نخست آنکه این گزارش طوری اتفاق رخ‌داده را روایت می‌کند و آن را با عبارت انتقام توصیف می‌کند که گویا این حرکت خبرنگاران میهن‌دوست کاری نه‌چندان شایسته بوده است! سؤال این است که آیا روزنامه‌های زنجیره‌ای زمانی که چند تن از خبرنگاران انگلیسی‌زبان در کنفرانس خبری اعضای تیم ملی و به‌منظور به هم ریختن اعضای تیم ملی ایران به بیان سؤالاتی سیاسی و هدف‌دار و البته مغرضانه از فضای داخلی کشورمان پرداختند اصلاً ککشان گزیده است یا نه؟!
البته باید گفت که ازنظر این طیف که تا‌گریبانشان در غرب‌گرایی فرو رفته‌اند همه رفتارهای غربی‌ها خوب است و یا در بدترین حالت قابل توجیه. ضمن اینکه باید گفت که مشکل ما با نظام حکمرانی و رسانه‌ای غربی است و آنچه در کنفرانس خبری تیم فوتبال آمریکا رخ داد نوعی مواجهه با سیاست‌گذاران اختاپوس رسانه‌ای غرب بود.
نکته آخر اینکه در گزارش فوق تأکید شده که این اقدام ارزشمند خبرنگاران ایرانی توسط چند خبرنگاری که عمدتاً مربوط به صداوسیما بوده‌اند صورت گرفته است که باید گفت قطعاً جامعه ایران چنین توقعی از رسانه‌های اصلاح‌طلب و خبرنگاران آن ندارد.
کوری سیاسی حامیان دولت
وعده‌های پوچ در مواجهه با دستاوردهای دولت سیزدهم!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «راهبرد و استراتژی رئیس‌جمهور و هم‌طیفی‌های حاضر در صحنه انتخابات ۱۴۰۰ اشاعه و پمپاژ سیل عظیمی از وعده‌های «شعاری» و غیر کارشناسی بود که از همان زمان این وعده‌ها بر زبان‌ها جاری شد. اکثر کارشناسان و سیاسیون به‌اتفاق عدم تحقق این وعده‌ها را انذار می‌دادند. نتیجه این وعده‌های شعاری «پوپولیستی» هم‌اکنون پس از یک سال و‌اندی از تحلیف رئیس‌جمهور محترم سیزدهم بر همگان مسجل و مبرهن شد که هرگونه صحبت از این مدل «توسعه» آن‌هم با دست‌فرمان «نئواصولگرایی» در برهه فعلی که چالش‌های متعدد اقتصادی و سیاسی بر پیکر کشور چیره شده نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت... از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ که قوا و نهادهای جمهوری اسلامی ایران یکدست در اختیار یک جناح که همیشه به دنبال «تک‌صدایی» بوده‌اند و «پلورالیسم» یا «چندصدایی» را برنمی‌تابند، افتاده و پاستورنشینی هم سهم آنان شده هیچ یک از وعده‌هایی که به ملت شریف و نجیب ایران داده شد، محقق نشده.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات طی 8 سال به شکل تمام‌قد از دولتی حمایت کردند که با وعده دروغ رونق آنچنانی! با مذاکره ۶۰ درصد جمعیت ایران را تحت پوشش کمیته امداد برد. وعده ساخت مسکن ارزان‌قیمت به جوانان دادند و در آخر گفتند افتخارمان این است که یک خانه نساختیم. از راه‌انداختن ماشین تولید و اقتصاد کشور گفتند و در آخر ده‌ها برند معتبر ایرانی را ورشکسته و تعطیل کردند و هفتاد درصد از واحدهای تولیدی را نیز تعطیل یا نیمه تعطیل تحویل دادند و رفتند. برجام را با ادعای رفع تحریم‌ها به ملت تحمیل کردند و روز آخر هشت‌صد تا تحریم جدید به هفت‌صد تای قبلی اضافه کردند و تحویل مردم دادند. شعارشان تشکیل دولت راست‌گویان و درست‌کاران بود اما برادر معاون اولشان که رئیس‌مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود را به اتهام قاچاق حرفه‌ای ارز و فساد اقتصادی در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی بازداشت کردند.
حال حامیان چنین دولتی که صدها وعده دروغ و پرطمطراق به مردم داد و در آخر کشور را با کوهی از مشکلات لاینحل به دولت بعدی تحویل داده و رفته، در برابر دستاوردهای دولت سیزدهم آن‌هم در مدت‌زمان کوتاه یک‌ساله ازجمله کنترل موفق کشتار کرونا با واکسیناسیون سراسری، ایجاد
800 هزار شغل در یک سال، بیمه رایگان 6 میلیون نفر در قالب بیمه سلامت، فعال‌‌سازی کریدورهای بین‌المللی با مشارکت فعال در پیمان‌های منطقه‌ای، افزایش 6 هزار واتی تولید برق و رفع مشکل قطعی برق منازل و بخش صنعتی، افزایش فروش نفت به میزان قبل از تحریم‌ها بدون برجام و اف‌ای تی اف، تسویه
56 هزار میلیارد تومان از بدهی‌های دولت قبل و... خود را به کوری زده‌اند.