تلاش آتشنشانان و مشکلات پیشرو(بخش دوم)
همراهی مردم با آتشنشانان در پیروزی عملیات نجات(گزارش روز)
براثر گودبرداری غیراصولی خانه کناری فرو نشسته بود. بر طبق آماری که داشتیم همه اعضای خانواده را سالم از زیرآوار بیرون آورده بودیم. فقط از مرد 60 سالهای صحبت به میان بود که در جمع نجات یافتگان غایب به نظر میرسید. چهار ساعت تمام بچههای آتشنشانی در جستوجوی این مرد 60 ساله عملیات سخت و طاقتفرسایی را دنبال کردند. هرآن امکان داشت دیواری و یا بقایای خانه روی سر آتشنشانان سقوط کند. دستهای دو تا از بچهها زخمهای عمیقی برداشته بود که خون از آن بیرون میزد. چند ساعت که گذشت آقایی 60 ساله که گویی تازه از شوک درآمده باشد، جلو آمد و گفت: «اویی که به دنبالش هستید، منم!»
این بنده خدا هم تقصیری نداشت چون در شوک ناشی از حادثه به سر میبرد. اما این وظیفه اهالی محل و همسایگان و اطرافیان بود که آمار دقیقی از تعداد اعضای این خانوار در اختیار آتشنشانان قرار میدادند. وقتی صحبت از همکاری بر سر صحنه حادثه به میان میآید، منظور یک چنین همکاریهایی و دادن اطلاعات این چنینی است.
هرگز خود را به متن حادثه درنیندازید. با حفظ فاصله مناسب اگر اطلاعاتی در مورد حادثه دارید به نزدیکترین آتشنشان برسانید. حقیقتا از در افتادن به متن حادثه و گرفتن فیلم و عکس در داخل محیطی که حادثه رخ داده خودداری کنید. این حرکت نادرست علاوه بر دست و پا گیر شدن ممکن است برای فردی که از خارج به داخل محیط حادثه نفوذ کرده، بسیار خطر آفرین باشد.
خانههای کناری و همسایگان چنانچه آنها نیز دچار خساراتی از قبیل شکسته شدن شیشهها و یا ضررهای دیگری شدهاند، خونسردی خود را حفظ کرده تا پس از پایان عملیات نجات مامور جهت تهیه صورت جلسه به در منزلشان مراجعه کند. هرگز خود را به دامن تجمعات بیهوده و دستوپا گیر درنیندازید.
خیلی از شهروندان عادات دارند به محض سررسیدن مامورین آتشنشانی سیل سؤالات را بر سر پرسنل آتشنشانی جاری سازند که مثلا چه اتفاقی افتاده؟ چند نفر تلفات داشته؟ و... در شرایط عملیات نجات اینها سوالات بیموردی محسوب میشوند، چرا که اولا هنوز مامورین آتشنشانی عملیات را آغاز نکردهاند که ببینند چه رخ داده و چند نفر دچار سانحه شدهاند؟ درثانی این قبیل تجمعات به بهانه پرسیدن و جویا شدن ماجرا موجب سد معبر خواهند شد و آزادی عمل را از پرسنل عملیات خواهند گرفت.
زنگها برایش تداعی کننده خطرند
نیروهای آتشنشانی در ایستگاه طی سه شیفت فعالیت دارند. شیفت الف، ب و ث. شیفت الف ساعت 6/5 صبح یعنی نیم ساعت زودتر از شروع ساعت رسمی کار در ایستگاه حاضرند. باید لباس خود را تعویض کرده و از خودرو و تجهیزات بازدید داشته باشند. چنانچه وسیلهای نیاز به تعمیر داشته باشد باید گزارش دهند. بین تعویض فرماندهها در این ساعت حتی بیسیمها هم باید کاملا سالم به فرمانده شیفت بعدی تحویل داده شوند.
هر آتشنشان 24 ساعت کار و 48 ساعت استراحت دارد. در مورد اینکه آیا به این قشر سختی و زیانآوری تعلق میگیرد یا خیر؟ امیر معماریان، مدیرعملیات منطقه 4 با 28 سال سابقه کار توضیح میدهد: «نیروهایی که جدیدا جذب میشوند از این مزایا بهرهمندند اما قدیمیها با همان 30 سال خدمت بازنشسته میشوند.»
روشن است که این شغل حتی با دو روز استراحت تا چه حد استرسزا و طاقتفرساست.
در ایستگاه 65 منطقه 4 عملیات امیر معماریان فرمانده، هنوز خاطره اولین فوتی که به چشم دیده است را با جزئيات به یاد دارد. مردی که در یک کارگاه دچار سانحه آتشسوزی شده و به ناچار داخل میز کار خود پناه برده بود، جسدی کاملا سوخته و ذوبشده! معماریان با یادآوری آن ناخودآگاه پلکهایش را چند ثانیه میبندد و یا حادثه خودکشی از روی ساختمان بورس که مربوط به 30 سال پیش است را هنوز کاملا به یاد دارد. مردی که از بالای این ساختمان خودش را پرت کرد و قطعات جسمش روی شیشه جیپ اداره پخش شدند!
البته معماریان در طی 28 سال خدمت جان دهها نفر را نیز نجات داده آنقدر که تعدادشان را در خاطر ندارد. بیسیم این فرمانده آتشنشانی 24 ساعته روشن است.
هنوز هم که هنوز است از صدای زنگ خوشش نمیآید، چون برایش زنگ خطر ایستگاه را تداعی میکند.
وی در مورد نحوه و زمان به روز شدن تجهیزات و دانش آتشنشانی برایمان توضیح میدهد: «اخیرا یک تعداد از نیروهایمان را به مورتون انگلیس اعزام کردیم که در آنجا دورههای آموزشی به روزی را سپری کردند.»
از مدیریت منطقه 4 عملیات سؤال میکنم: جوانان مشتاق پیوستن به بدنه آتشنشانی باید دارای چه شرایط فیزیکی و علمی باشند و در چه آزمونهایی شرکت کنند؟
وی پاسخ میدهد:«افرادی که مشتاق پیوستن به سازمان آتشنشانیاند میتوانند از طریق جراید، صدا و سیما و یا رایانه از شرایط و نحوه ثبت نام آگاه شوند.
قد 170، تحصیلات دیپلم به بالا، سن کمتر از 25 سال از شرایط فیزیکی و علمی لازم برای داوطلب شدن است. علاوه بر تست علمی (هوش) باید از پس تست ورزشی نیز برآیند. دو 540 متر، بارفیکس، پرش مانع، حرکات کششی، دراز و نشست و... از شاخههای درنظر گرفته شده برای تست ورزش داوطلبیناند.
ضمنا نباید در بدنشان آثار شکستگی داشته باشند و یا جراحی کرده باشند.»
صید سوسمار یک متری
در منطقه شهرک غرب!
یکی دیگر از خدماتی که سازمان آتشنشانی در شاخه حفظ ایمنی شهروندان ارائه میدهد صید حیوانات وحشی و آزاردهنده از منازل و معابر است. اما این حیوانات از کجا به داخل خانهها نفوذ پیدا میکنند؟
معماریان توضیح میدهد: «تاکنون جغد و عقاب از منازل صید کردهایم. بعضا برای نگهداری در محل زندگیشان آنها را محبوس کرده بودند، بیتوجه به اینکه این پرندگان به حیاتوحش تعلق دارند و در صورت نگهداری در منزل و آپارتمان بالطبع مزاحمتهایی برای همسایگان ایجاد خواهند کرد. اگر به ما گزارش داده شود که فردی در خانهاش حیوان وحشی نگهداری میکند و باعث مزاحمتهایی برای سایر ساکنین آپارتمان و منطقه شده است، بلافاصله وارد عمل میشویم. پس از صید حیوان وحشی سریعا به محیطزیست و باغ وحش تحویل داده میشوند، چون ما در سازمان جایی برای نگهداریشان نداریم.»
وی آخرین مورد صید حیوان وحشی توسط پرسنل زیرمجموعهاش را صید یک سوسمار یک متری در منطقه شهرک غرب تهران عنوان کرده و میگوید: «خوشبختانه تاکنون ندیدهام کسی هوس کرده باشد که مار و افعی در منزلش نگهداری کند. تنها در یک مورد از بازار تهران ماری را صید کردیم که در داخل کارتن شانه تخممرغهایی که برای پر کردن پشتیها استفاده میشوند، قرار گرفته و با وانتی از شهرستان به بازار تهران آورده شده بود. خود صاحب مغازه هم نمیدانست. من طی یک مانور عملیات در بازار سال (83-82) مار را روی پشتی بر دوش شاگرد مغازهای که حملش میکرد، دیدم.
مارها معمولا از طریق بار منتقل میشوند. مثلا با باری که از شالیزار آمده و یا بارهایی که به بازار میوه و ترهبار آورده میشوند.»
آتشنشانی که نفسهایش را هدیه داد
اساسا مهر بوی ایثارگری دارد. جای تعجب نیست که در منطقه 5 عملیات آتشنشانی شهر تهران (ایستگاه حسنآباد) در کنار نمایشگاه دفاع مقدس، نمایشگاه آتشنشانی حول دو محور ایثارگریها و نیز تجهیزات به روز این سازمان برپا شده است.
در کارنامه ایثارگریهای آتشنشانان نام دهها شهید خوش میدرخشد. چه آنهایی که در سالهای دفاع مقدس رزمنده بودهاند و چه آنانی که طی عملیاتهای نجات جان خود را برای نجات همنوع ایثار کردهاند.
همین سال گذشته نام آتشنشان شهید امید عباسی بر تارک اخبار رسانهای درخشیدن گرفت. مرد شجاعی که در میان دود و گازهای سمی ناشی از آتشسوزی دستگاه تنفس خود را به کودک چهارسالهای که گاز سمی استنشاق کرده بود داد و خود جان به جان آفرین تسلیم کرد و یاعلی خورشیدفر که سر صحنه حادثه، کامیونی از بالا ترمزش خالی کرد و او را زیر گرفت. جواد محمدی نیز آتشنشان شهید دیگری است که او هم سر سانحه دچار تصادف شد.
در گوشهای از حیاط سازمان آتشنشانی منطقه حسنآباد زیر سایبانها نمایشگاهی از تجهیزات مرسوم در عملیاتهای آتشنشانی برپاست. از انبرهای بزرگی که به وقت تصادف میتوانند بدنه خودرو را بشکافند و فرد محبوس شده را نجات دهند تا دستگاه زندهیاب صوتی و تصویری. تصویری به حرارت بدن فرد زنده در زیر آوار حساس است.
امید سمیعی کارشناس آتشنشان دستگاههای تنفس آتشنشانان را نشانم داده و توضیح میدهد: «یکی از مهمترین وسایل آتشنشانان دستگاه تنفس است که به آنها کمک میکند تا 30 دقیقه در میان دود و گازهای سمی ناشی از احتراق تنفس داشته باشند. دستگاههای قبلی بدنهشان از جنس فولاد بوده که وزنشان با کوله آتشنشانان روی هم 14 کیلو میشود. با این دستگاه میتوانند 30 تا 40 دقیقه در میان دود تنفس داشته باشند. اما اخیرا جنس بدنه دستگاه تنفس را از الیاف گیاهی سبک به نام کامپوزیت میسازند که بسیار سبکتر از نمونه فولادی هستند و وزنشان با کوله آتشنشان جمعا به 9 کیلو و نیم میرسد.»
ضرورت وجود کپسول اطفای حریق
در هر خانه
در یک سوی حیاط سازمان آتشنشانی حسنآباد در حالی که دو تن از آتشنشانان با تجربه در حال گرفتن عکس یادگاری با موتور آتشنشانی پارک شده در یکی از غرفهها هستند، سمیعی کارشناس آتشنشانی انواع کپسولهای اطفای حریق را پیش رویمان ردیف میکند. وی توضیح میدهد: «چهار نوع خاموشکننده داریم. خاموشکننده کف که برای مایعات قابل اشتعال استفاده میشوند. خاموش کننده آب جامدات قابل اشتعال را خاموش میکند. خاموشکننده پودر باز هم برای مایعات قابل اشتعال استفاده میشود و خاموش کننده Co2 برای اطفای حریق برق به کار برده میشود. وجود کپسول اطفای حریق در هر خانهای جزو ضروریات است.»
در همین حین وقتی مسیر گفتوگو به اینجا کشیده میشود، با خودم فکر میکنم چه قدر خوب بود بر روی قرار دادن کپسول اطفای حریق در منازل تبلیغات وسیعتری صورت میگرفت و حتی در این قبیل نمایشگاهها با تخفیف به عموم عرضه میشد.
گوشهای از غرفه دیگری یک وسیله شبیه انبر اما در ابعاد خیلی بزرگ نظرم را جلب میکند. این انبر که اسپریدر نام دارد بوسیله دو شاخک سیمی قطور پشتش به موتورهای قوی وصل میشود. از این انبر در تصادفات برای برش بدنه خودرو تصادفی و بیرون کشیدن سانحه دیدگان محبوس شده استفاده میکنند. قطعه جالب دیگر وکیوم مایعات قابل اشتغال است. لاستیکی مستطیلی شکل به اندازه یک پادری که پشتش شیارهای برآمدهای دارد. وقتی یک تانکر حمل سوخت و مایعات قابل اشتعال دچار شکافی در بدنه تانکر خود شود، مأمورین آتشنشانی از راه رسیده و این وکیوم لاستیکی را بر روی شکاف موجود در بدنه تانکر حمل سوخت قرار میدهند. شیار وکیوم با کمک فشاری که از پشت لاستیک به وسیله دستگاهی ایجاد میشود و بسیار پرقدرت است، روی محل شکاف بدنه تانکر چسبانده شده و به قول معروف مو لای درزش نمیرود و شکاف کاملا پوشانده میشود. اگر شکاف ایجاد شده در بدنه تانکر طویل باشد مجبور خواهند بود دو تا وکیوم را کنار هم به محل شکاف بچسبانند. این عملیات از ایجاد یک آتشسوزی مهیب کاملا جلوگیری خواهد کرد.