روایت صدثانیهای
مگر میشود عاشق نشوی؟
ابوالقاسم محمدزاده
مرتضی در یاداشتی نوشته بود:
- سالهاست که در گوش تاریخ میپیچد و میپیچد؛«هل من ناصرا ینصرنی» مگر میشود؛ شیعه باشی و نشنوی؟ مگر میشود بشنوی و عاشق نشوی؟
اگر عاشق باشی میلههای قفس را نمیبینی و حصار تن را میشکنی و نه با پا که با سر میروی.
و رفته بود دمشق. رفته بود تا از حریم خواهری دفاع کند که عاشق برادرش بود و منزلگه آخر کاروان حسین.
شام بود و یورش داعشیان. شام بود و خبر تلخ تجاوزی دوباره به حریم اهل بیت و گفته بود؛
- اگر راه بلد باشی، راه رسیدن به شام را پیدا میکنی و برایت تفاوت نمیکند زمین. که «کل ارض کربلا». و رفته بود و شده بود «ابوعلی»!
مرگ را به بازی گرفته بود و دشمن را به تب. حتی دشمن از نامش میترسید. رفت و ستاره شد و راه را برای خیلیها روشن کرد. خیلیها مثل؛ عارفی و صابری و
کجباف و...
موضوع: شهید مدافع حرم مرتضی عطایی