ناتو و اهداف متناقض در جنگ اوکراین(نگاه)
سیدمحمد امینآبادی
«کارل فون کلاوزِویتس» از برجستهترین استراتژیستهای نظامی قرن 19 جهان در کتاب بسیار مهم و تاثیرگذار خود «در باب ماهیت جنگ» مینویسد: «جنگ نباید بهعنوان یک متغیر مستقل مورد توجه قرار گیرد، بلکه همواره باید بهعنوان یک ابزار سیاسی هم مورد مطالعه واقع شود.» وی بر این باور بود که جنگ ابزاری برای دستیابی به یک هدف مشخص و معین سیاسی است و بدون دستیابی به این هدف سیاسی، جنگها مغلوبه خواهند شد. این استراتژیست آلمانی معتقد بود در جنگ بین هدف، وسیله و روش دستیابی به اهداف باید تناسب وجود داشته باشد و در غیر این صورت جنگ به فرجام خود که همان دستیابی به اهداف سیاسی مشخص است نخواهد رسید.
مسئلهای که «کلاوزِویتس» به آن اشاره میکند به معمایی لاینحل برای اروپا و آمریکا در جنگ کنونی اوکراین تبدیل شده است.273 روز(8 ماه و 28 روز) از جنگ اوکراین میگذرد. اوکراین هدف خود را در این جنگ بازگرداندن تمامی سرزمینهای اشغالشده خود و از جمله شبهجزیره کریمه اعلام کرده است. هدفی که به اذعان مقامات آمریکایی و حتی استراتژیستهایی مثل «کیسینجر» غیرواقعی به نظر میرسد و دستیابی به آن با توجه به قدرت و توان روسیه غیرممکن به نظر میرسد. طی روزهای اخیر اخبار و گزارشهای زیادی منتشر شده که نشان میدهد آمریکا، مقامات اوکراینی را تحت فشار قرار داده است که ضمن شروع مذاکرات با روسیه از اصرار بر اهداف غیرعملی مثل بازگرداندن کریمه اجتناب کنند.
مشکل تعیین هدف قابل دستیابی در جنگ، تنها به اوکراین محدود نمیشود. طی 9 ماه گذشته مقامات آمریکا و اروپا بارها و به صراحت اعلام کردهاند «ناتو تمایلی به جنگ مستقیم با روسیه ندارد» اما «هدف جنگ اوکراین، شکست کامل روسیه» است. هدفی که برای دستیابی به آن ابزار و روش مناسبی از سوی ناتو بهکار گرفته نشده است. دستیابی به این هدف تنها از طریق جنگ نیابتی ممکن نیست و اوکراین حتی با وجود تسلیح گسترده از سوی کشورهای ناتو قادر به شکست کامل روسیه نخواهد بود. به عبارت دیگر در اینجا بین هدف، ابزار و روش تناسبی وجود دارد. شکست کامل روسیه بدون شروع یک جنگ تمامعیار احتمالاً هستهای از سوی ناتو امکانپذیر نیست و در صورت شروع این جنگ نیز با توجه به قدرت نظامی روسیه در سلاحهای نامتعارف و زرادخانه هستهای این کشور به نابودی متقابل دو طرف منجر خواهد شد.
از سوی دیگر بین هدف اعلامی و هدف اعمالی آمریکا و اروپا در جنگ نیز تناسبی وجود دارد به عبارت دیگر «هدف نابودی کامل روسیه» و حذف یک رقیب خطرناک در اروپا با اقدامات کنونی سران اروپا و آمریکا همخوانی ندارد. به نظر میرسد که آنها با توجه به وضعیت کنونی جنگ و تبعات گسترده اقتصادی و امنیتی آن برای اروپا و آمریکا در عمل به این نتیجه رسیدهاند که باید در هدف اعلامی خود تجدید نظر کنند. چنانکه گفته شد اخبار و گزارشهای زیادی طی روزهای اخیر در مورد اظهارنظر مقامات غربی مبنی بر ضرورت شروع مذاکرات واقعبینانه بین اوکراین و روسیه منتشر شده است. این اظهارات نیز با اقدامات میدانی اروپا و آمریکا تناسبی ندارد. غرب نگران از تشدید بحران انرژی و رکود اقتصادی ناشی از جنگ اوکراین و تبعات اجتماعی آن تمایل دارد که جنگ اوکراین هرچه سریعتر تمام شود. خاتمه جنگ با اهداف تعیینشده اوکراین هماهنگی ندارد، شکست کامل روسیه نیز امکانپذیر نیست، شروع یک جنگ تمامعیار نیز به ضرر اروپا و آمریکا خواهد بود، خاتمه دادن به جنگ نیز با ارسال گسترده تسلیحات به طرف اوکراینی همخوانی ندارد و ممکن است به خطر تشدید جنگ منجر شود. اصرار بر تجهیز اوکراین علیرغم تبعات گسترده اقتصادی و امنیتی آن نیز نشان میدهد اروپا و آمریکا قادر نیستند پا بر تمامی ادعاهای قبلی مبنی بر اینکه تا زمانی که لازم باشد به تسلیح اوکراین ادامه خواهند داد، بگذارند. بنابراین اهداف متعارض و متناقض اروپا و آمریکا در جنگ که با اقدامات متناقض آنها در عرصه سیاسی و نظامی تکمیل شده است به نظر میرسد که جنگ اوکراین را به سمت نامشخصی هدایت میکند. به گفته «کلاوزِویتس» تعیین یک هدف مشخص سیاسی قابل دستیابی و به خدمت گرفتن ابزار و استراتژی مناسب با آن شرط پیروزی در جنگ خواهد بود و با این وضعیت آمریکا و اروپا نهتنها آوردهای از این جنگ برای خود نخواهند داشت بلکه در صورت تشدید جنگ به شدت از آن متضرر نیز خواهند شد.