استقامت در راه خدا و آثار آن
محمداحسان آزادی
شناخت راه راست از راه کژ و پایداری در آن، به معنای شناخت کمال و حرکت در راستای دستیابی به آن است؛ از این رو، هرگاه از استقامت سخن به میان میآید، چیزی جز پایداری در مسیر کمالی نیست؛ زیرا آدمی به طور فطری جز به کمال و دوری از نقص نمیاندیشد و اگر در موردی و یا مواردی شخصی در مسیر کمالی حرکت نکند از دو حال خارج نیست؛ یا در تطبیق مصداق اشتباه کرده و به خطا امری ناقص و غیر کمالی را کمال یافته و یا از فطرت خویش دور افتاده و از حالت شخصیت معتدل و سالم بیرون رفته که به سوی نقص گرایش یافته است.
استقامت و پایداری بدان معناست که شخص همواره در مسیر شناخت کمال و عمل بدان حرکت کند و هیچچیز او را از مسیر کمالی دور نسازد.
این مسئله از نظر قرآن بسیار اهمیت دارد و آیات چندی به اهمیت و جایگاه ارزشی آن پرداخته است. از جمله در آیه 7 سوره توبه مومنان را موظف میکند که در مسیری کمالی خویش و پایبندی به هنجارهای اجتماعی پایداری ورزند و نگذارند تا چیزی آنان را نسبت به هنجارهای اجتماعی بیتوجه ساخته و به بیتقوایی بکشاند. اگر در این آیه با توجه به هنجارهای پسندیده عقلایی اجتماعی سخن از استقامت و پایداری و وفای به عهد و پیمانها حتی نسبت به کافران و مشرکان سخن رفته است در آیه 104 سوره نساء نیز بر ارزشمندی و اهمیت پایداری و استقامت بر ایمان تاکید شده است که بیانگر این نکته است که پایداری و استقامت در همه حوزههای کمالی از باورهای راستین و رفتارها و کردارهای اجتماعی موافق اصول عقلانی و شرعی امری پسندیده بلکه واجب از نظر شرعی است.
با توجه به ارزش و اهمیت استقامت و استواری در راه خدا، این نوشتار به بررسی علل و عوامل ایجاد و بقای استقامت پرداخته و به آثار و کارکردهای آن اشاره میکند.
آثار و کارکردهای استقامت
برای شناخت اهمیت و جایگاه استقامت از نظر فرهنگ قرآنی بهتر است که نخست به آثار و کارکردهای آن توجه شود، زیرا یکی از راههای شناخت اهمیت و ارزش هر کاری توجه به آثار و کارکردهای آن در حوزههای مختلف و از منظرهای متفاوت است. از این رو، پیش از بررسی علل و عوامل ایجادی و بقایی استقامت به آثار و کارکردهای آن توجه داده میشود.
این نکته در آغاز این نوشتار لازم است توضیح داده شود که استقامت به عنوان یک فضیلت اخلاقی و ارزش هنجاری و منش نیک مورد توجه است. بنابراین استقامت در حوزه امور اکتسابی مطرح است و شخص باید در یک فرایندی با آموزشهای خاص آن را پدید آورده و در خود تقویت کند.
آرامشیابی
یکی از آثاری که خداوند برای استقامت در مسیر کمال بیان میکند دستیابی به آرامش است. آرامشی که در اینجا مطرح است دربرگیرنده آرامش روحی و روانی در دنیا و آخرت و امنیت در دو جهان است.
کسی که در مسیر کمال قرار دارد و به خداوند ایمان داشته و باورهای خویش را براساس آموزههای وحیانی شکل بخشیده و بینش و نگرش وی همان بینش و نگرش وحیانی است، نسبت به گذشته خود هیچ اندوه و پشیمانی و به آینده نیز ترس و نگرانی ندارد؛ زیرا در مسیر کمال حرکت میکند و به لقاءالله نایل میشود و در کنار کمال مطلق و در ساحل جنب الله آرام میگیرد و تلاش وی در نهایت به پروردگاری میرسد که در اوج بینهایت کمالی
قرار دارد.
استقامتی که اینگونه و با این شرایط و خصوصیات باشد زمینه نزول فرشتگانی را فراهم میآورد که او را در مسیر کمالیاش یاری میرسانند و قلبش را تقویت کرده و رفتارها و اعمالش را مدیریت میکنند. (فصلت آیه 30)
خداوند در آیه 13 سوره احقاف بیان میکند که نه تنها فرشتگان برای کمک و یاری او فرو فرستاده میشوند تا او را نسبت به اندوه گذشته و ترس از آینده برهانند بلکه خداوند خود، او را ربوبیت کرده و به طور مستقیم وی را از هر ترس و حزنی میرهاند. تاکید بر ربوبیت مستقیم الهی بدان معناست که چنین اشخاصی مورد توجه خاص خداوندی هستند و از نعمت فضل و رحمت خاص برخوردار میباشند.
یاری فرشتگان و امدادهای الهی
براساس آیات 30 و 31 سوره فصلت، از آثار استقامت و پایداری بر دین و تاکید بر پروردگاری ربالعالمین این است که خداوند گروهی از فرشتگان خاص را در خدمت شخص قرار میدهد تا نسبت به اعمال خویش استقامت ورزیده و از بینش و نگرش خود دست برندارد و از تهدیدهای دشمنان نهراسد و از زمزمههای کینهتوزانه آنان نترسد و خود را نبازد و در مسیر نقص قرار نگیرد.
در حقیقت امدادهای خاص خداوند به کمک فرشتگان و یا به طور مستقیم از سوی خداوند عامل مهمی است که شخص در امنیت جانی و عملی و آرامش روحی و روانی قرار گیرد و از آیندهاش ترسی به خود راه ندهد و در مسیر کمال چنانکه شروع کرده با استقامت و استواری ادامه دهد.
با توجه به اینکه آدمی تحت تاثیر وسوسههای دشمنان و یا تشکیک و تردید در آینده حرکت، دچار توهم شکست میشود خداوند در آیات پیش گفته نه تنها بدانها بشارت یاری و کمک میدهد و استقامتکنندگان را از درون بر درستی و راستی راه آگاه و مطمئن میسازد، بلکه پیروزی و موفقیت را تنها در گرو پایداری و ثبات قدم نسبت به بینش و نگرش میشمارد و در آیات 249 و 251 تاکید میکند که استقامت رمز پیروزی است و آدمی تنها در سایه استقامت است که میتواند به اهداف کمالی خویش برسد. (آل عمران آیه 146 و 148)
کسب رستگاری و پیروزی
خداوند در آیه 152 سوره آل عمران تحقق بشارت الهی نسبت به پیروزی مومنان در غزوه احد را تنها به پایداری و استقامت ایشان نسبت میدهد تا بدینوسیله به همگان بفهماند که رمز پیروزی را باید در مقاومت و استقامت جست. (تفسیر مجمعالبیان، شیخ طبرسی، ذیل آیه 152 سوره آل عمران)
این پیروزی که در آیات قرآنی بدان اشاره شده تنها پیروزی در دنیا و یا دستیابی به اهداف محدود و معین دنیوی نیست بلکه هرگونه پیروزی مومنان که در مسیر کمالی خویش و جامعه است به معنای رستگاری است؛ زیرا در آموزههای قرآنی دنیا از آخرت جدا نیست و کسی که در مسیر کمالی به پیروزی میرسد به معنای دستیابی وی به رستگاری نیز میباشد.
با این تفاوت که در بینش قرآنی حتی اگر شخص به هر دلیلی دچار شکست ظاهری شد رستگار است. از این رو امام خمینی با توجه به بینش و نگرش قرآنی میفرماید: چه شکست بخوریم و چه پیروز شویم باز ما پیروزیم (آیین انقلاب اسلامی، ج 2، ص 561) زیرا در مسیر کمالی و رضایت الهی حرکت انجام شده است و شخص تنها خشنودی الهی را در نظر داشت و چون دستیابی به جامعه برتر ایمانی و ساخت دنیای بهتر، وظیفه و تکلیف الهی بشر است در صورت موفقیت نیز رستگار خواهد بود، چنانکه در صورت شکست رستگار بوده است.
بر این اساس خداوند در آیه 45 سوره انفال رستگاری را از آثار و پیامدهای طبیعی استقامت برمیشمارد که معنا و مفهوم آن این است که شخص مومن و پایدار در هر حال رستگار میشود.
جلب محبت خدا
یکی دیگر از آثار استقامت جلب محبت و دوستی خداوند است. اگر بپذیریم که مراد از استقامت و پایداری در فرهنگ قرآنی تنها پایداری در مسیر کمالی و حق است و اینکه انسان در مسیر کمالی با آموزش و پرورش، خود را به این مرحله از شخصیت میرساند که رنگ خدایی به خود میگیرد، در این صورت میتوان گفت که دستیابی شخص به استقامت به معنای دستیابی به صبغه و رنگ الهی است. در این صورت است که شخص به عنوان کسی که به منش الهی دست یافته محبوب خداوند میشود. از اینرو خداوند در آیه 146 و 148 سوره آلعمران سخن از ربانیون به میان آورده است که بیانگر دستیابی شخص و یا اشخاص به مقامی است که منش و کنش آنان رنگ خدایی یافته است و متصف به ربوبیت الهی شدهاند. این اشخاص با به دست آوردن منش ربوبیت الهی و رنگ خدایی در مقام صبر و جهاد قرار میگیرند و از مقام احسان سود میبرند. مقام صبر و جهاد به ایشان کمک میکند تا رنگ خدایی را در خود تقویت کنند و زمانی که از خود گذشته و به خدا رسیدند در مقام احسان قرار میگیرند و اینگونه است که محبوب خاص خداوند میشوند و رفتارها و کردارهایشان مورد رضایت خداوند قرار میگیرد. (آلعمران، آیات 146 و 148 و نیز صف آیه 4)
در مقام احسان، شخص دارای چشم بصیرت و ملکوتی میشود و از باطن اشیا و چیزها چنانکه هست آگاه میشود. از این رو نسبت به حوادث و رخدادها واکنشهای تند و عصبی بروز نمیدهد بلکه همه چیز را تحت ربوبیت و حاکمیت حکمت الهی معنا میکند. بنابراین آرامش خاص دیگری را به دست میآورد که ویژه ربانیون و محسنان است و فرشتگان خاصی بر آنان نازل شده و آنان را از هر لحاظ تقویت و امداد میکنند و دلهایشان را محکم و استوار میسازند. (فصلت آیه 30)
ویژگی اهل استقامت
آنان در حوزه عملکردهای اجتماعی نیز جز حق نمیگویند و جز به هنجارهای پسندیده عقلانی و شرعی عمل نمیکنند و بر هر چیزی که بیرون از این چارچوب و باطل و ناروا و ناپسند باشد هجوم ميآورند و از هیچ مخالفتي باکي ندارند. (انبیاء آیات ٥٢ تا 57 و نيز ٦٦ تا ٦٨ و نیز کهف آیات 14 تا ۲۰ )
هرگونه تهدید دشمنان و مخالفان مسير تكاملي، آنـان را از میدان به در نمـيسازد (اعراف آیات ١٢٤ تا ۱٢٦ و طه آیات ۷۰ تا ۷۲ و شعراء آیات 47 تا 50) بنابراین در بینش خویش بر اساس توحيد و كمالات توحيدي ميباشند (اعراف آیات ۸۸ و ۸۹) و در کردارها و منش خویش جز هنجارها را مورد توجه قرار نميدهند. (یس آیات ۱۳ تا ۱۹ و ۷۱ و هود آيات ٢٥ تا ۳٥ و ۱۱۲)
براي آنان همان اندازه که جهاد با نفس و تقویت پايداري و استواري بر بینش و نگرش توحيدي و كمالي مهم و اساسی است که به خودسازي ميپردازند تا در سیر و سلوك كمالي خويش به مقام ربانیون برسند (بقره آیات ٢٤٩ تا ٢٥١) همچنین در جهاد بیرونی و جهاد اصغر نیز چنین هستند و هرگز دست از استقامت و پايداري برنميدارند و در مقابله با دشمنان حریم هنجارها و اصول اخلاقي و ايماني میایستند و براي دستيابي جامعه به آزادي و استقلال و امنیت از جان و مال خویش مایه میگذارند (آلعمران آيه ١٥٢ و ١٤٦ و ١٤٨ و ۱٢١ و انفال آیه 15 و 16).
از نظر ایشان پايداري و استقامت، هم باید در حوزه جهاد با نفس باشد که در حوزه ایمان به خدا معنا ميشود و هم درحوزه جهاد با منکرات و اهل آن باشد که در حوزه امر به معروف و نهي از منكر و يا ستیز با کافران و معاندان تعریف میشود. (همان آیات)
از نظر قرآن بهترین فرمانده کسی است که هم خضر راه دل باشد و هم طالوت جـدال با جالوت. بنابراین کسانی که شیران روز و پارسایان شب هستند و در مقام حکمت و دانش از دانش رشدي خضري برخوردارند و در سیاست و جنگ مديريتي کامل دارند بهترین اشخاص براي مديريت جامعه هستند و اینگونه است که عرفان قرآني بر خلاف تصوف هندي و عرفان مسيحي و يوناني و رومي جامع دين و دنیا و فرد و جامعه است. چنین اشخاصي بر قول ثابتي هستند که زندگي دنيا را بي هيچ گسستي به زندگي آخرت پيوند ميزنند (ابراهیم آیه ۲۷) و فرشتگان حق همواره بر ایشان نازل میشوند(نحل آیه 102 و فصلت آیه 30)
در حالي که استقامت و پايداري شخصي آسان و پایدارسازي ديگران جزو محالات است آنان با امداد غيبـي ايـن مسئولیت را با توکل و عنایت خداوندي به پايان ميرسانند و به درستي از عهده آن بر ميآيند.
عوامل ایجاد و بقای استقامت
چنان که گفته شد استقامت و پايداري در شخص امري انتسابي و از منشهايي است كه در يك فرآیند در آدمی ایجاد میشود و همواره نیازمند علل و عوامل ایجادي و بقايي است.
در آیات قرآن، هم به علل ايجادي و عوامل تحقق آن و هم به علل بقايي و تثبيتي آن اشاره شده است. از جمله علل ایجادي كه خداوند در قرآن بدان اشاره میکند شناخت و بینش درست و باوري قوي است که در آیه ۱۳۹ سوره آل عمران بدان اشاره شده است.
از دیگر عوامل تقیّد به انجام اعمال صالح است. قرآن برمسئله عمل صالح بسیار تاکيد ميکند. شبزندهداري (مزمل آيات ۱ تا ۱۰) دعا و تضرع (بقره آيه ٢٥٠ و آلعمران آیات 146 و ١٤٧)، امید به نصرت خداوند
(نساء آيه ١٠4)، توكل (آل عمران آیه ۱۲۲) و دیگر اعمال نيك و نگرش سالم و درست است که موجب تحقق استقامت در آدمي ميشود و براي بقاي آن ميبايست همواره بر توکل (آل عمران آیه ۱۲۲ و ۱۷۲ ۱۷۳ و یونس آيه ۷۱) و امدادهاي غيبي و عنايتهاي خاص
(ابراهیم آیه ۲۷ و نحل آیه ۱۰۲ و انفال آیه 43 و محمد آيه ٧) و يادآوري و ذکر (نساء آيه ١٠٤ و بقره آیه ٢١٤ و آل عمران آيه ١٤٦) توجه داشت.
برای اینکه استقامت در آدمی به شکل منش و خصلت پایدار در آید باید تلاش و جدیت بسیاری کرد و با توکل و توجه به عنايت الهي خود را از وسوسههای دشمنان به ویژه ابلیس حفظ کرد (آل عمران آيه ١٥٥) و همانگونه که در آغاز راه با دوري از ماديات و وسوسههاي مادي خويش را نجات داده در ادامه مسیر در رفاه و تجملات نیفتد (آل عمران آيه ١٥٢) و تحت تأثير القائات دشمنان قرار نگیرد.
(آلعمران آیه ۱۲۲) مصیبتها و رخدادهاي سخت او را نشکند و از مسیر کمالي دور نسازد. بنابر این همواره باید ذکر خداوند را در همه حالات داشته باشد و دمی خود را از محضر الهی دور نداند تا از مسیر کمالی دمی دور نگردد.