kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۳۹۱۷
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۲

چرایی نیاز به وحی (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش: 
چرا انسان به اتکای عقل خود نمی‌تواند در مسیر رشد، پیشرفت و تعالی قرار گیرد و حتما باید منبع وحی را هم در کنار عقل خود داشته باشد؟
پاسخ: 
مستقلات عقلیه
یکی از نیروهایی که خدای متعال در سرشت و وجود همه انسان‌ها نهادینه کرده است، قوه عاقله یا به تعبیر روایات همان حجت باطنی است. این قوه به تنهایی قادر است که بدون وساطت آموزه‌های وحیانی حسن و قبح را بشناسد. 
لذا به آن مستقلات عقلی می‌گویند. مانند: حسن عدل و قبح ظلم و... در اینجا احکام عقل در قلمرو و تشخیص حسن و قبح امور دارای اعتبار قطعی است و آنچه را که عقل به تنهایی قادر به شناخت آنها نیست با کمک آموزه‌های وحیانی اسلام آنها را می‌شناسد. براساس روایات عقل شرع درونی آدمیان، و شرع، عقل بیرونی آنان است. و این دو با هم ملازمه خواهند داشت. اساسا ما حقانیت شرع و اصول دین را به حکم عقل ثابت می‌کنیم، پس چگونه ممکن است از نظر شرعی، عقل را حجت ندانیم و اعتقاد به مستقلات عقلیه نداشته باشیم؟ حجیت عقل از نظر شیعیان این است که اگر در موردی عقل یک حکم قطعی داشت، آن حکم به دلیل اینکه قطعی و یقینی است، برای ما حجت است.
قلمرو و کارایی عقل
در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا انسان قادر است طرحی کلی برای همه مسائل زندگی فردی و اجتماعی خود بریزد که همه نیازهای او را دربر گیرد و منطبق با همه مصالح زندگی او باشد؟ با قدرت طراحی و برنامه‌ریزی عقل در قلمرو مسائل جزئی و محدود زندگی است و احاطه کامل بر مجموع مصالح زندگی و مسائل  ماورائی این دنیا که سعادت همه‌جانبه را دربر گیرد، از عهده نیروی عقل برنمی‌آید؟
نیاز به وحی به عنوان مکمل عقل
نظام خلقت و هستی این نیاز بزرگ انسان به سعادت و تکامل همه‌جانبه را مهمل نگذاشته و از افقی فراتر از افق عقل انسان، یعنی وحی خطوط اصلی هدایت و سعادت و تکامل انسان را مشخص کرده است. کار عقل و علم در چهارچوب این خطوط اصلی منجر به رسیدن به فلاح و رستگاری انسان در دنیا و آخرت می‌گردد. بنابراین وحی منبعی در تضاد با عقل یا رقیبی برای او نیست، بلکه تکمیل‌کننده محدودیت‌ها و ضعف‌های عقل است و نقصان عقل را در طراحی جامع نقشه سعادت خود می‌پوشاند. نیازها و ابعاد وجودی انسان فراتر از آن است که عقل به تنهایی بتواند او را به کمال مطلوب برساند و او را از منبع وحی بی‌نیاز گرداند. 
آموزه‌های وحیانی، یک منبع سرشار، لایزال، لایتناهی و خطاناپذیر است که می‌تواند گنجینه‌های نهفته عقل، اندیشه و خرد انسان را بارورتر کرده و به تکامل مطلوب خود برساند. اینجا است که امام علی(ع) می‌فرماید: انبیا آمده‌اند تا گنجینه‌های عقول و اندیشه و خرد انسان‌ها را استخراج و شکوفا کنند. «یثیروا لهم دفائن العقول» (نهج‌البلاغه- خطبه 1)
نقص نسبی و مطلق عقل
عقل انسان علی‌رغم کارایی بالایی که در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد، و در بسیاری از امور و نیازهای حیاتی انسان می‌تواند طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌های شایسته‌ای را برای رشد و تعالی انجام دهد،‌ اما از دو نقص بسیار مهم و تکوینی نیز برخوردار است که هیچگاه از ساحت و قامت او برطرف نخواهد شد و تا روز قیامت با این دو نقص همراه خواهد بود. 
این دو نقص عبارتند از: 1- نقص نسبی 2- نقص مطلق اما نقص نسبی عقل به معنی آن است که انسان در هر مرحله‌ای از رشد و تکامل خود که در آن قرار دارد نسبت به مرحله ما فوق آن که کمال بالاتری را در بر دارد ناقص و محدود خواهد بود، بنابراین انسان هیچ‌گاه نمی‌تواند ادعای انسان  کامل بودن بکند، زیرا در هر مرحله‌ای از تکامل این نقص نسبی همراه او خواهد بود. اما نقص مطلق عقل به این معنا است که برخی از امور هستی و نیازهای درونی انسان، مانند حقایق عالم پس از مرگ و نقشه جامع تکامل و سعادت انسان برای او قابل شناخت نیست و نیاز به وحی دارد تا برای او مبرهن و آشکار گردد. 
بنابراین اسلام یگانه دینی است که میان آموزه‌های عقلانی و وحیانی رابطه ناگستنی قائل شده و حجیت این دو ستون عقل و وحی را در کنار یکدیگر و توأمان ضامن سعادت،  فلاح و تکامل انسان و جامعه می‌داند.