kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۳۷۹۴
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۳
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

روزنامه اصلاح‌طلب: فقدان و غیبت ظریف کشور را با تهدید مواجه کرده!

 
 
 
سرویس سیاسی –
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «كالبدشكافي تخريب ظريف و گفتمان او» مدعی شد: «جا دارد افكار عمومي و جامعه مدني ايران از خود بپرسد ظريف -و فراتر از او- منش، سياست و گفتماني كه ظريف و همفكران او حمل مي‌كنند چه زياني براي جريان‌هاي ويراني‌طلب خارج و كاسبان تحريم داخل كشور داشته است كه اين‌گونه اين سال‌ها به تخريب و تخطئه او پرداخته‌اند؟ فقدان و غيبت اين گفتمان در شرايط كنوني چه زيان‌ها و تهديداتي متوجه كشور مي‌كند؟ »
گفتنی است مدعیان اصلاحات سالها تلاش داشتند با قهرمان‌‌‌سازی کاذب از افرادی همچون ظریف مشی و روشی را در کشور پیاده‌‌‌سازی کنند که بعدها صراحتا از سوی غربی نُرمالیزاسیون سیاست خارجی جمهوری اسلامی یا همان «هویت‌زُدایی و ایدئولوژی‌زُدایی از سیاست خارجی» نام گرفت. 
این برنامه‌ راهبردی تحت عنوان «عادی‌‌‌سازی رابطه با دنیا و تأمین منافع ملی» بود که در سطح افکار عمومی با تاکتیک «گره زدن اقتصاد و معیشت مردم» (حتی در حد آب خوردن) با «مذاکره و توافق هسته‌ای» دنبال شد. عملیاتی که اسم رمز آن تحت عنوانِ «ضرورت وام دادن از سیاست به اقتصاد» مطرح شد و هدف نهایی آن تبدیل جمهوری اسلامی به بازیگری در چارچوب «نظم آمریکاییِ نظام سلطه» بود. کلان‌پروژه‌ای که گام‌های بعدی‌اش می‌توانست پروژه‌های برجام ۲ و ۳ برای نابودی سایر مولفه‌های قدرت ایران از جمله حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی یا قدرت دفاعی و موشکی کشور و... باشد.
 کلان‌پروژه‌ای که ذیلِ گفتمان بهبود شرایط کشور از رهگذر تغییر در سیاست خارجی دنبال شد و نماد و قله‌ آن «برجام» بود در عرصه‌ عمل و عینیت به بدترین شکلی شکست خورد و با وصله پینه‌های امثال ظریف و سایر اعوان و انصار جبهه‌ی غرب‌گرایی نیز سرپا و زنده نمی‌شود. اما این تجربه علاوه‌بر افزایش غنای فکری و تجربی ملت ایران در زمینه‌ شناخت نظام سلطه و در رأس آن دولت استکباریِ آمریکا، در فضای داخلی نیز دستاورد مهمی به‌همراه داشت. شناخت جهت‌گیری نظری و عملکردِ عینی «دولتمرد قاجاری» دستاورد مهم تاریخی – تمدنی این موضوع بود. امثال ظریف در زمانه‌ی ما نمادِ دولتمرد قاجاری‌ شدند که با نوعی ساده‌لوحی و غرب‌شیفتگی با تمدن غرب و نمایندگان سیاسی و دیپلماتیکش رو‌به‌رو می‌شوند و در نهایت حکایت‌شان این می‌شود که: «شد غلامی که آب جوی آرد / آب جوی آمد و غلام ببرد.»
سوءاستفاده اصلاح‌طلبان از اغتشاش برای دست­یابی به قدرت
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشت: «همچون سایر فعالیت‌های ترویجی، گسترش مدارا در سه سطح حاکمیتی، اجتماعی و فردی صورت می‌گیرد. در سطح حاکمیتی، وضع قوانین عادلانه و منصفانه، اِعمال قانون و فرآیندهای قانونی و اجرایی قرار می‌گیرد.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «علاوه‌بر این موارد، گسترش زیربنایی مدارا مستلزم این است که فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی بدون هر نوع تبعیضی به شکل برابر در اختیار تک‌تک افراد قرار گیرد. مواردی نظیر محرومیت و منزوی‌کردن افراد از حقوق خود، پیامدهایی به جز ناامیدی، خشونت‌ورزی و افراط‌گرایی به دنبال نخواهد داشت. دولت‌ها می‌توانند با تقویت حقوق بشر و وضع قوانین جدید که برای تأمین برابری و فرصت برای همه گروه‌ها و افراد جامعه ضروری است، زمینه محقق‌کردن جامعه مدارامحور را فراهم کنند. به نظر می‌رسد مهم‌ترین مانع برای ترویج رواداری در سطح دولتی در کشور ما، مسئله‌ای است که اخیرا رئیس ‌انجمن جامعه‌شناسی در مصاحبه با روزنامه «شرق» مطرح کردند. مادامی‌ که «اصولگرایان افراطی برای رفع مسائل اجتماعی فقط از قدرت استفاده کنند»، نمی‌توان انتظار داشت که رواداری به شکل اصولی در مدیریت کلان کشور نهادینه شود.» این متن سپس می‌افزاید: «انتخابات مجلس در سال آینده فرصتی است که درصورت ورود طیف‌های مختلف سیاسی می‌توان امیدوار بود که وزن تدبیر در حل مسائل کشور بیشتر از اعمال قدرت صرف باشد. تداوم وضعیت تک‌صدایی موجود، تحمل‌نکردن و فقدان روحیه مدارا موجب خواهد شد که شرایط به‌مراتب پیش‌بینی‌ناپذیرتر شود.» در حدود 2ماه از آغاز اغتشاش‌ها تا‌کنون دست‌کم 80 نفر از مدافعان امنیت شهید شده‌اند. این در حالی است که نیروهای پلیس و حافظان امنیت بیشترین حد از صبر و متانت را در مقابل این حجم بی‌سابقه از وحشی‌گری و جنایت به خرج داده‌اند. با این حال روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب از قبیل شرق همچون رسانه سعودی اینترنشنال این موضوع که چه کسانی تا کنون رواداری به خرج داده‌اند را سانسور می‌کنند. از آن سو این رسانه‌ها نمی‌گویند چه کسانی با ضربات چاقو و پنجه بوکس و پاره آجر و... به شکنجه و یا قتل نیروهای حافظ امنیت روی آورده‌اند. اینکه چرا این روزنامه چیزهایی به این وضوح را نمی‌بیند و نمی‌گوید دلیل دارد. دلیل آن را در آنجایی از مطلب که از انتخابات مجلس در آینده سخن گفته باید یافت. طیف اصلاح‌طلب طیفی است که حقیقت را فدای مصالح حزبی و قدرت‌یابی خود می‌کند و تأسف‌بارتر آنکه دیگران را به این چیزها متهم می‌نماید.