انتخابات هم چارهساز نبود آمریکا در مسیر تشدید بحران اجتماعی و خشونت سیاسی
سیدمحمد امینآبادی
اشاره
انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا 13 نوامبر(سه شنبه 17 آبان) در سراسر این کشور برگزار شد. در این دوره از انتخابات تمامی 435 کرسی مجلس نمایندگان و 35 کرسی از 100 کرسی سنا به رأی گذاشته شد. ترکیب مجلس نمایندگان و مجلس سنا برای دولت مستقر بایدن از یک سو و انتخابات ریاست جمهوری 2024 این کشور بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود. نتایج انتخابات از این حکایت دارد که جمهوری خواهان توانستهاند با اکثریت ضعیفی مجلس نمایندگان را از دموکراتها پس بگیرند. در مجلس سنا اما با پیروزی «کاترین کورتز ماستو» سناتور ایالت نوادا در مقابل رقیب جمهوریخواه وی «آدام لاکسالت»، دموکراتها 50 کرسی سنا را در انتخابات میاندورهای کنگره به دست آوردند و کنترل سنا در دست حزب «جو بایدن» باقی ماند. با پیروزی سناتور «کورتز» و رای تعیینکننده« کامالا هریس» معاون بایدن به عنوان رئیسسنا، کنترل این مجلس در دست دموکراتها باقی مانده است.گزارشها نشان میدهد که جمهوری خواهان علی رغم انتظارات نمایش بسیار ضعیفی داشتند و نتوانستند از بحران اقتصادی کنونی آمریکا به نفع خود استفاده کنند.اما آنچه که انتخابات میان دورهای کنگره و تحولات سیاسی و اجتماعی پیش و پس از آن نشان داد، از این حکایت دارد که جامعه آمریکا به شدت قطبی شده و به سمت خشونت سیاسی افسارگسیختهای پیش میرود. با توجه به این شرایط برخی از کارشناسان وقوع جنگ داخلی را در این کشور حتمی میدانند.
سرویس خارجی کیهان
نقطه عطف مهم در تاریخ آمریکا
شاید بتوان تشدید شکاف عمیق اجتماعی در جامعه آمریکا را مهمترین چالش امروز و سالهای آینده آمریکا دانست و انتخابات میان دورهای کنگره نیز فارغ از هر نتیجهای چه به نفع دموکراتها و چه به نفع جمهوری خواهان قادر به حل این چالش بزرگ نیست. تحولات روزهای اخیر و پیش از انتخابات نیز نشان داد که انتخابات کنونی به این شکاف دامن خواهد زد. شکاف عمیق اجتماعی در آمریکا به دنبال روی کار آمدن ترامپ در سال 2016 در این کشور برجسته شد و طی سالهای اخیر نیز تشدید شده است. اوج تبلور عینی این شکاف حمله طرفداران راست افراطی ترامپ به کنگره این کشور در سال 2021 میلادی بود. ششم ژانویه ۲۰۲۱(17 دی 1399) را برخی از نظریه پردازان برجسته آمریکایی و غربی نقطه عطفی مهم در تاریخ آمریکا قلمداد میکنند. در این روز همزمان با شمارش آرای مجمع گزینندگان (الکترال کالج) برای تایید نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سوم نوامبر2020(13 آبان 99) در کنگره آمریکا، «ترامپ» نامزد شکست خورده انتخابات از هوادارانش خواست تظاهرات اعتراضآمیز برگزار کنند. اما آنان در جمعیتی بزرگ به کنگره حمله کرده و بعد از درگیر شدن با نیروهای امنیتی، توانستند وارد ساختمان و اتاقهای مختلف آن شوند. در جریان این حمله، پنج نفر از جمله یک پلیس کشته شدند. با اینکه حمله هواداران ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا، با استیضاح دوم او در کنگره همراه شد، اما محاکمه ترامپ در سنا با مخالفت جمهوری خواهان، شکست خورد. حوادث ششم ژانویه به عنوان روزِ تلخ دموکراسی در تقویم آمریکا ثبت شد.به دنبال این یورش بود که کلید واژههای مثل فروپاشی، جنگ داخلی، تجزیه، کودتا و... در ادبیات سیاسی و رسانهای در آمریکا متداول شد. رئیساندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا بعد از این حملات در یک رشته توئیت نوشت:«هیچکس در جهان احتمالا دیگر شاهد احترام، ترس یا وابستگی به ما همچون گذشته نخواهد بود. اگر دوره پسا آمریکا، تاریخ شروع داشته باشد، به طور قطع این تاریخ همین امروز خواهد بود. این تبعات برای انتقال مسالمتآمیز قدرت، برای مستثنی بودن آمریکا و برای درخشش شهری بر فراز تپه زیاد است. سؤال اینجاست که ما چطور به جایی رسیدیم که این همه آمریکایی تا این حد مشتاق هستند تا دموکراسی را دور بیندازند؟».
«ریچارد هاس» در مجله «فارین افیرز» نیز در این باره نوشت « آسیب ناشی از رویدادهای ۶ ژانویه در واشنگتن یعنی آشوب و خشونت در محل مجلس نمایندگان و امتناع ترامپ و بیش از ده نفر از اعضای جمهوریخواه کنگره از پذیرش نتایج انتخابات ریاست جمهوری به سیاست خارجی آمریکا و نیز به دموکراسی ایالات متحده، آسیب بزرگتری خواهد زد. ما به «برهه نابودی» رسیدهایم. آنچه در کنگره روی داد، شکستی صرفاً برای آمریکا بود، اما پیامدهای آن از مرزهای آمریکا فراتر میرود. یک جهان پساآمریکایی، جهانی که دیگر به واسطه برتری آمریکا تعریف نمیشود، زودتر از آنچه انتظار میرفت در حال ظهور است – و دلیل آن بیش از آنکه ظهورگریزناپذیر دیگران باشد، کاری است که آمریکا با خودش کرده است.»
ریچارد هاس معتقد است «حمله به کنگره باعث این تصور در میان دیگر دموکراسیها شد که در آمریکا و در رابطه با امور آن، یک جای کار شدیداً مشکل دارد. آنها میپرسند که چگونه بسیاری از آمریکاییها به کسی رأی دادند که، به نهادهای رسانهای و قضایی مستقل حمله کرده بود، از یک واکنش صحیح به بیماری کشنده کرونا امتناع کرده بود و از بسیاری از دیرپاترین هنجارهای سیاسی کشورش تخطی کرده بود؟ آنها بیم آن دارند که ترامپ، همچنان در صحنه سیاسی باقی بماند، بر سیاست آمریکا تأثیر بگذارد و در آینده بر حزب جمهوریخواه مسلط شود؛ احیای رفتار سنتیتر آمریکا در دوران جو بایدن و کامالا هریس میتواند، از دید اکثر همپیمانان ایالات متحده، صرفاً یک برهه محدود و موقتی باشد.در نتیجه، همپیمانان چارهای ندارند جز اینکه در مورد تصمیمشان مبنی بر اعتماد به آمریکا برای تضمین امنیتشان تردید کنند. پیشتر تردیدهایی در این رابطه وجود داشت، که نتیجه برخی اقدامات در خلال دولت اوباما و حتی بیشتر در دوران ترامپ بود (حمله به همپیمانان، گرمگرفتن با دیکتاتورها، اقدام یکجانبه و پیشبینیناپذیر). چنین تردیدهایی به معنای گرایش بیشتر دیگر کشورها به سمت نادیده گرفتن درخواستهای ایالات متحده و رسیدگی مستقل از آمریکا به مسائل سیاستی است، خواه از طریق مصالحه با همسایگان یا از طریق ساخت (یا استفاده از) قدرت نظامی خودشان. نشانههایی از این امر پیشتر در خاورمیانه، اروپا، و آسیا مشهود است. خشونت در کنگره به خصوص سبب تضعیف توانایی آمریکا برای دفاع از دموکراسی و حاکمیت قانون میشود؛ میتوان تصور کرد بار بعدی که واشنگتن دولت دیگری را به خاطر رفتارش سرزنش کند یا تحریم کند، از همه طرف به تزویر و دورویی متهم خواهد شد.»
به عقیده «فوکویاما» هم حوادث 6 ژانویه 2021 موجب تعمیق تفرقه و اختلافات در آمریکا شد و به همین دلیل عواقبی خواهد داشت که در سالهای آینده در جهان طنینانداز خواهد شد. «فرانسیس فوکویاما» در مقالهای با عنوان «همین یک روز کافی بود تا همه جهان از ما روی برگرداند» در نیویورکتایمز مینویسد:
«حمله ششم ژانویه 2021 به کنگره آمریکا علاوه بر آثار داخلی، تأثیر بینالمللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست. این حمله اراذل و اوباش (به کنگره) که از دونالد ترامپ، الهام گرفته بودند، سابقهای شوم را در سیاست آمریکا رقم زد. آمریکا از زمان جنگ داخلی در این کشور در انتقال صلحآمیز قدرت شکست نخورده بود، و هیچ نامزد قبلی با قصد خاص، نتایج یک انتخابات را با وجود شواهد گسترده دال بر آزاد و عادلانه بودن آن زیر سؤال نبرده بود. رویداد ششم ژانویه همچنان در سیاست آمریکا بازتاب دارد. اما این تأثیر فقط داخلی نیست. این رویداد تأثیر بینالمللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.شورش ششم ژانویه مقطعی بود که اقلیت چشمگیری از آمریکاییها نشان دادند که میخواهند از خودِ دموکراسی آمریکا روی بازگردانند و برای دستیابی به اهدافشان متوسل به خشونت شوند. چیزی که ششم ژانویه را به لکه ننگی (یا فشاری) بسیار نگرانکننده برای دموکراسی آمریکا تبدیل کرده است، این واقعیت است که حزب جمهوریخواه با چشم دوختن به انتخابات ریاست جمهوری 2024 که ممکن است در آن ترامپ درصدد ریاست جمهوری دوباره برآید، به جای کنار گذاشتن افرادی که آن شورش را به راه انداختند و در آن شرکت کردند، به دنبال عادی کردن آن (شورش) و پاکسازی خود از وجود افرادی بوده است که میخواستند حقیقت را درباره انتخابات 2020 بگویند.».
بعد از حوادث 6 ژانویه« استفان والت» استاد روابط بینالملل در دانشگاههاروارد و ارائهدهنده نظریه «موازنه تهدید» نیز درباره روند فزاینده صحبت از جدایی و تجزیهطلبی در میان آمریکاییها و پیامدهای آن برای این کشور هشدار داده و نوشت: «جنبشهای تجزیهطلب برای مدت طولانی بخشی از صحنه سیاسی (آمریکا) بودهاند و معمولاً زیاد نیستند. با این حال، برخی نظرسنجیها نشان میدهند که حمایت از طرحهای مختلف جداییطلبی بهطور ناخوشایندی بالاست و تعداد فزایندهای از مردم (که اکثراً در جناح راست سیاسی هستند) اکنون مایلند که علیه مقامات منتخب که با دیدگاههایشان مخالف هستند، به خشونت فیزیکی تهدید کنند. اوباش مسلح حتی برای براندازی انتخابات ریاستجمهوری به کنگره حمله کردند و این اقدامات از جمله برخی از اهداف احتمالی آن، از سوی سیاستمداران برجسته سرپوش گذاشته شده و از آن دفاع میشود.»والت میافزاید:«کشورهای تثبیت شده به ندرت از هم میپاشند و جنگهای داخلی در میان دموکراسیها کمتر رایج است، مگر اینکه-قسمت ترسناک اینجاست-نهادهای سیاسی آنها ضعیف یا شکستخورده باشند. اما این خطر را نباید کاملاً نادیده گرفت. اگر انگیزه تجزیهطلبی در آمریکا شتاب بیشتری بگیرد و این اتفاق بیفتد، حیاتیترین دارایی ژئوپلیتیک ایالات متحده به هدر میرود.»
یک نویسنده و استاد دانشگاه کانادایی نیز با توجه به شورش 6 ژانویه 2021 و حوادث پس از آن پیشبینی کرده «دموکراسی آمریکا» ممکن است تا سال ۲۰۲۵ دچار فروپاشی شده و باعث ایجاد بیثباتیهای سیاسی و خشونتهای گسترده در آن کشور شود.«توماس هومر-دیکسون»، مدیرعامل اندیشکده «کاسکید» در دانشگاه «رویال رودز» در مقالهای در پایگاه «گلوباندمیل» مینویسد: «دموکراسی آمریکا ممکن است تا ۲۰۲۵ دچار فروپاشی شود و این ایجاد بیثباتیهای شدید سیاسی و از جمله خشونت گسترده داخلی را به همراه خواهد داشت. تا سال ۲۰۳۰ و شاید زودتر از آن، این کشور ممکن است تحت حاکمیت یک دیکتاتوری راستگرا درآید.».
«باربارا والترز» استاد علوم سیاسی و مشاور سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» نیز با اذعان صریح به اینکه تصور وجود نظام دموکراتیک به معنی واقع آن در آمریکا یک تصور اشتباه است، هشدار داده که آمریکا با سرعت شگفت انگیزی بهسوی بیثباتی، جنگ داخلی و کودتای احتمالی پیش میرود. «والترز» در مصاحبه با شبکه سی ان ان در این باره میگوید: «آمریکا به زودی و در مدت چند سال به نقطه غیرقابل بازگشت بیثباتی سیاسی و فروافتادن به ورطه درگیری و جنگ داخلی خواهد رسید... بر اساس مقایسههای بینالمللی، نظام سیاسی آمریکا دیگر دموکراسی به معنی واقعی آن به شمار نمیرود. »
ژنرالهای ارشد آمریکایی نیز بعد از حوادث 6 ژانویه 2021 درباره احتمال وقوع کودتا در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، هشدار داده و اعلام کردند به شکل فزایندهای نگران وقوع هرج و مرج
نابودکننده در داخل ارتش آمریکا و در خطر قرار گرفتن همه آمریکاییها پس از انتخابات سال ۲۰۲۴ هستند. آنان با هشدار در مورد احتمال «شکست کامل زنجیره فرماندهی در امتداد خطوط حزبی آمریکا »و خطر «ایجاد یک دولت در خفا» به رهبری نامزد بازندهای که حاضر به پذیرفتن شکست نیست، با اشاره مستقیم به دونالد ترامپ رئیسجمهوری سابق آمریکا و نقش وی در حمله به ساختمان کنگره اعلام کردند کهنه سربازان آمریکایی و نیروهای فعال ارتش این کشور در حمله به کنگره حضور داشتهاند.
تشدید خشونت سیاسی در آمریکا
تحولات 6 ژانویه 2021 تا 13 نوامبر 2022 (17 دی 99 تا 17 آبان 1401) زمان برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره در آمریکا نشان میدهد تمامی هشدارهای کارشناسان و نظریه پردازان برجسته آمریکایی درباره تعمیق بحران اجتماعی و تشدید خشونت سیاسی در آمریکا کاملاً درست و بجا بوده است. در همین سال جاری میلادی پروندههای خشونت و تهدید علیه مقامات آمریکایی به خصوص دموکراتها و جمهوری خواهانی که از ترامپ اعلام برائت کردهاند بر اساس تازهترین آمار منتشر شده بیش از از ۱۴۴ درصد افزایش یافته است. تحت تاثیر این تهدیدها وزارت امنیت داخلی آمریکا دستور داد تا در دفاتر انتخاباتی در سراسر این کشور شیشههای ضد گلوله نصب کنند و نیروهای ویژهای با مهارت تیراندازی در این دفاتر مستقر شوند. روزنامه گاردین روز یکشنبه(15 آبان) 2 روز قبل از انتخابات میان دورهای کنگره طی نوشتاری با عنوان «آماده شدن شرایط آمریکا برای بروز خشونت سیاسی»، نوشته است که آمریکاییان به صورت فزایندهای درباره جنگ داخلی سخن میگویند و نزدیک به نیمی از شهروندان این کشور نگران از هم پاشیده شدن کشورشان در ۱۰ سال آینده هستند.
«باربارا والترز» دانشمند علوم سیاسی آمریکا و نویسنده کتاب «چگونه جنگهای داخلی آغاز میشوند و چگونه آنها را متوقف کنیم»، در تارنمای گاردین چاپ لندن،می نویسد:« کاربرد عبارت و هشتگ جنگ داخلی در شبکه احتماعی توئیتر پس از حمله ماه اوت(مرداد) ماموران پلیس فدرال آمریکا افبیای به خانه دونالد ترامپ رئیسجمهوری پیشین آمریکا،3 هزار درصد افزایش یافت. هواداران ترامپ فورا در توئیتر نوشتند که در صورت متهم شدن او، جنگ داخلی را آغاز خواهند کرد. خود ترامپ هم پیشبینی کرد که در صورت پایین کشیده نشدن فتیله حساسیتها و خشونتهای سیاسی در این کشور، رخدادهای وحشتناکی اتفاق افتد.شاید دشوارترین وضع، باور آمریکائیان حاضر در هر دو سوی سپهر دوقطبی شده سیاسی، باشد که خشونت را توجیه پذیر میدانند. ۳۴ درصد شهروندان آمریکا در ژانویه ۲۰۲۲ در نظرسنجی گفتهاند که گاهی کاربرد خشونت در برابر دولت توجیه پذیر است و هفت ماه بعد بیش از ۴۰ درصد آنان گفتهاند بر این باور هستند که جنگ داخلی شاید دستکم در ۱۰ سال آتی رخ دهد. در حالی که ۲ سال پیش، هیچ شهروندی درباره جنگ دوم داخلی آمریکا سخن نمیگفت، اما این سخنان اکنون بسیار معمول و متداول شده است.» به باور او، شاید جنگ داخلی دوم ایالات متحده، نبردی چریکی میان گروههای کوچک شبه نظامی در سراسر این کشور و اهدافشان شهروندان و عمدتا گروههای اقلیت نژادی و دینی، سران گروههای مخالف دولت و کارکنان دولت فدرال باشد و قاضیها ترور، دموکراتها و جمهوری خواهان میانهرو با اتهامهای نادرست، زندانی شوند.» وی در گاردین میافزاید:«ایالات متحده، نمونه قابل مطالعه کاملی از کشوری است که در مسیر جنگ داخلی قرار داد. نظام مردمسالاری آمریکا میان سالهای ۲۰۲۱۶ تا ۲۰۲۰ اغلب به سرعت نادیده گرفته شده و از ۶ ژانویه ۲۰۲۱ نیز نتوانسته هیچ جنبه از نظام مردمسالاری را تقویت کند که موجب قرار گرفتن این نظام در معرض آسیب پذیری عقبنشینی دائمی به سوی منطقه میانی شده است... آمریکا بدون شک سراسیمه به سوی جنگ داخلی دیگری پیش میرود و تنها مسئله مهم، زمان آغاز آن است و در انتظار جنگ داخلی بعدی پس از چرخه انتخابات ۲۰۲۴ باشید، که موج بعدی خشونت احتمالا پدیدار خواهد شد. شرط میبندم که جنگ داخلی به همراه تروریسم، جنگ چریکی و پاکسازی نژادی در سراسر ایالات متحده رخ خواهد داد و در پایان مسائل نژادی و نژادپرستی، سراسر این کشور را به آتش خواهد کشید.»
مجله آمریکایی «آتلانتیک» نیز بعد از انتخابات سه شنبه هفته جاری و با اشاره به تشدید خشونت سیاسی طی روزهای اخیر در آمریکا با انتشار مقالهای تاکید میکند که درگیریهای شدید حزبی بین دموکراتها و جمهوریخواهان و همچنین تغییر مداوم توازن قدرت، به وضع طبیعی جدید آمریکاییها تبدیل شده و این کشور را به «ایالات منقسمه آمریکا» تبدیل کرده است. در بخشی از این مطلب آمده است: «انتخابات میاندورهای اخیر آمریکا ۲۰۲۲ اطلاعات بسیاری را در مورد سیاستهای عریان، عمیقاً تقسیمکننده و نگرانکننده آمریکا در چند سال گذشته نشان میدهد.کشور آمریکا از جهات مختلف تقسیم شده است و پیشبینیها و نظرسنجیها نیز به بسیاری از این تقسیمات داخلی اشاره دارند. رئیسجمهور بایدن و «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا در روزهای اخیر هشدار دادهاند که سرنوشت دموکراسی در ایالات متحده در این انتخابات میاندورهای به خطر افتاده است؛ ترامپ در گذشته هشدار داده بود که دموکراتها میخواهند آمریکا را آنطور که ما میدانیم نابود کنند. علیرغم شباهت لفاظی این تهدیدات، تنها یک نفر- ترامپ- به دنبال براندازی نظام انتخاباتی و تحریک اوباش برای حمله خشونتآمیز به ساختمان کنگره بود. حمایتها از ترامپ بدان معنا بود که رایدهندگان به جای اینکه به سمت یک افراطی دیگر متمایل شوند یا صرفاً در خانه بمانند، مایلند در کنار نامزدهایی قرار بگیرند که به وضوح واجد شرایط نیستند یا در سلامت آنان شکی وجود دارد...حمایت آمریکاییها از سازش با طرف مقابل به طور چشمگیری کاهش یافته است. احزاب و سیاسیون با هر انگیزهای، که سر کار بیایند، آمریکا دارای یک دولت و ملت تقسیم شده در واشنگتن خواهد بود. بنابراین این انتخاباتهای آمریکا حتی اگر نتایجشان به شدت نزدیک و مشابه باشد، باز هم عواقبی مثل انقسام و تفرقه شدید را در پی خواهند داشت؛ تغییر و تحول نیز در چشمانداز این وضعیت بعید به نظر میرسد.»
مجله آمریکایی تایم نیز با اشاره به اوج گیری آزار، حمله و تهدید به خشونت علیه مقامهای محلی و دولتی و خانوادههایشان، نام این کشور را به «ایالات متحده خشونتهای سیاسی» تغییر داده است. در یادداشت هفتهنامه تایم آمده است: بیش از ۲۰ مصاحبه با تحلیل گران و مقامهای دولتی آمریکا نشان میدهد که امروزه گستره خشونت با انگیزه سیاسی به صورت هشداردهندهای فراگیر شده و حتی این نگرانی وجود دارد که دورنمای سیاسی این کشور را تغییر دهد.»
این گزارش میافزاید: «سیاسیون برجسته آمریکا، تنها اهداف این خشونتها نیستند و تهدید قاضیان فدرال با افزایش ۴۰۰ درصدی در ۶ سال گذشته، در ۲۰۲۱ به ۴۲۰۰ مورد رسیده است. همچنین ۵۷ درصد از ۵۸۳ مرکز بهداشت و درمان محلی در دوره همه گیری کرونا، حمله به کارکنانشان را با تهدیدهای شخصی هدفمند، اوباشگری و دیگر شکلهای اذیت و آزار تأیید کردهاند، به گونهای که وزارت دادگستری وادار به ایجاد نیروهای جداگانه برای مبارزه با ارعاب و تهدید مقامهای دولتی با تمرکز یک نیرو بر کارکنان بخش آموزش و تمرکز دیگری بر رویارویی با تهدیدها برای کارکنان مراکزی رأیگیری شد و تاکنون ۱۰۰ مورد از تهدیدها علیه مراکز رأیگیری، به سطح تحقیقات کیفری فدرال رسیدهاند.»
تایم میافزاید:« این تهدیدها به صورت نامتناسبی مقامهای زن یا رنگین پوست را هدف قرار میدهد. چند مقام دولتی به تایم گفتهاند که اوج گیری تهدیدهای خشونت بار، بر بودجههای ایالتی و محلی، فشار آورده به گونهای که وادار به استخدام نگهبانان مسلح برای خانههای مسکونی و نصب شیشههای ضدگلوله برای دفترهای و ادارههای محلی دولتی و سرمایهگذاری بر مشاوره روانی برای برطرف کردن فشارهای روحی بر کارکنان دولت و اختصاص دادن زمان و منابع مالی به مواردی مانند آموزش برای رویارویی با مهاجمان مسلح و بررسی ایمیلها و تماسهای تلفنی برای یافتن پیامهایی شدهاند که شاید گزارش دادن آنها به نیروهای امنیتی و پلیس، لازم تصور شود. با توجه به اینکه بسیاری از این خشونتها و آزارها بر اساس اصل آزادی بیان تصریح شده در قانون اساسی ایالات متحده ابراز و اجرا میشود، مقامهای دارای منابع محدود، به سختی میتوانند تهدیدهای خشمگینانه را که امنیت آنان را به خطر میاندازد، شناسایی کنند.» به گفته کارشناسان بیشتر این تهدیدها توسط شهروندان دیوانه یا جنایتکاران و مجرمان عادی نیست بلکه توسط شهروندان عادی ایالات متحده صورت میگیرد که در محیطی کار میکنند که نارضایتی سیاسی تا حدی افزایش یافته که تهدیدهای خشونت بار را معمولی کرده است. بر اساس نظرسنجی مشترک سال جاری واشنگتن پست و دانشگاه مریلند، از هر سه شهروند آمریکا، یک نفر، اعمال خشونت علیه دولت را گاهی توجیه پذیر میداند که این تعداد شامل ۴۰ درصد طرفداران جمهوری خواهان و ۲۳ درصد دمکراتها میشود.مقامهای رسمی آمریکا به تایم گفتهاند« با اوج گیری پذیرش خشونت به عنوان ابزار سیاست ورزی، اکنون رخدادهایی که پیش از این قابل توجه نبودهاند و تصمیمهای اداری و دیوانسالارانه، به صورت فزایندهای موجب تهدید و آزار میشود. »دیدگاه ۶۴ درصد از پاسخ دهندگان به نظرسنجی ماه اوت(مرداد) «سی بیاس نیوز» و «یوگاو» درباره افزایش خشونت سیاسی در آینده، نشان میدهد که شهروندان امید و انتظاری به بهبود این شرایط ندارند.
روزنامه گاردین در گزارش دیگری با اشاره به تشدید خشونتهای سیاسی در آمریکا مینویسد:«حمله خونین به همسر نانسی پلوسی رئیسمجلس نمایندگان آمریکا، نگرانیها درباره خشونت سیاسی را در این کشور افزایش داده است. این حمله -که ظاهرا توسط فردی انجام شده که در جستوجوی خود پلوسی وارد منزل رئیسدموکرات مجلس نمایندگان شده است- همزمان با افزایش هشدار لفاظیهای خشونتآمیز و تهدید علیه قانونگذاران آمریکایی به وقوع پیوسته است.پلیس کنگره آمریکا از افزایش کلی تعداد تهدیدها علیه اعضای کنگره از زمان شورش مرگبار ۶ ژانویه سال گذشته به کنگره این کشور خبر داده است.بر اساس آمار ارائه شده، ۹ هزار و ۶۲۵ مورد تهدید، اقدامات یا اظهارات تهدیدآمیز علیه مقامهای کنگره در سال ۲۰۲۱ پیگیری و ثبت شده است. در سال ۲۰۱۷ میلادی این تعداد ۳ هزار و ۹۳۹ مورد بوده است.مطالعه انجام شده از سوی اتحادیه مبارزه با افترا، تندروهای راست افراطی تقریبا در ۷۵ درصد از قتلهای سیاسی رخ داده در آمریکا در یک دهه گذشته نقش داشتهاند. ۴ درصد از این موارد به تندروهای چپگرا مربوط میشود.»
نتیجه گیری
چنانکه گفته شد بسیاری از رسانهها و نظریه پردازان برجسته آمریکایی طی سالهای اخیر با هشدار نسبت به عمیقتر شدن شکاف دو قطبی و تعمیق بحران اجتماعی که تبلور عینی آن در افزایش خرید اسلحه، افزایش جرم و جنایت، نژادپرستی، افزایش خشونتهای سیاسی و تروریسم داخلی است، هشدار دادهاند که آمریکا با سرعت به سمت جنگ داخلی پیش میرود. انتخابات در بسیاری از کشورها زمینه نشاط سیاسی و جنب و جوش اجتماعی مردم را فراهم میکند اما شکاف دو قطبی در آمریکا باعث شده که انتخابات به بستری برای تعمیق این شکاف و تشدید بحران اجتماعی و حرکت کشور به سمت تشدید خشونت باشد. اندیشکده «پژوهشهای صلح کارنیلی» در گزارش اخیر خود اعلام کرده است آمار خشونت در آمریکا در سال جاری میلادی نسبت به سال 2018 میلادی 10 برابر شده است.احتمالاً در انتخابات ریاست جمهوری بعدی آمریکا در سال 2024 و با خیز مجدد ترامپ برای تصاحب قدرت در کاخ سفید ما شاهد تکرار بیشتر کلید واژههایی مثل خشونت سیاسی، تروریسم داخلی و جنگ داخلی خواهیم بود. افرادی مثل «باربارا والترز» دانشمند علوم سیاسی آمریکا و نویسنده کتاب «چگونه جنگهای داخلی آغاز میشوند و چگونه آنها را متوقف کنیم» تقریباً مطمئن هستند که این کشور با سرعت هرچه تمام به سمت جنگ داخلی پیش میرود وی مینویسد «آمریکا بدون شک سراسیمه به سوی جنگ داخلی دیگری پیش میرود و تنها مسئله مهم، زمان آغاز آن است و در انتظار جنگ داخلی بعدی پس از چرخه انتخابات ۲۰۲۴ باشید، که موج بعدی خشونت احتمالا پدیدار خواهد شد. شرط میبندم که جنگ داخلی به همراه تروریسم، جنگ چریکی و پاکسازی نژادی در سراسر ایالات متحده رخ خواهد داد و در پایان مسائل نژادی و نژادپرستی، سراسر این کشور را به آتش خواهد کشید.» نگرانی از بروز جنگ داخلی در آمریکا زمانی جدیتر میشود که بدانیم در این کشور طبق برخی برآوردها حداقل 300 گروه شبه نظامی مسلح با هزاران طرفدار وجود دارد. با توجه به این وضعیت این روزها شمار مقامات و نهادهایی که معتقدند بزرگترین تهدید علیه آمریکا در درون خود آمریکاست بیشتر شده است.
برخی منابع
۱. «ایالات متحده خشونتهای سیاسی نام برگزیده مجله تایم برای آمریکا» (ایرنا،14 آبان 1401)
۲. «گاردین: آمریکا چقدر به جنگ داخلی نزدیک شده است»، (ایرنا، 15 آبان 1401)
۳. آتلانتیک؛ «ایالات مُنقسمه آمریکا»، (فارس، 21 آبان،1401)