نگاهی به فیلم «قرون وسطایی»
رجوع به قرون وسطی برای فراموشی شکستها
فاطمه قاسمآبادی
قدرت نامشروع اروپاییها، دقیقا مدتی بعد از قرون وسطی و با سفر مردم این کشورها به دیگر نقاط جهان، ابتدا به بهانه تجارت و بعد به دلیل استعمار همان کشورها، شروع شد.
البته که بعد از حدود دو قرن سلطه، این قدرتها، هم کم کم توسط کشورهای زیر سلطه، عقب رانده شدند و دستشان از منابع و ثروتهای این کشورها قطع شد و حالا میتوان گفت که کشورهای آزاد شده با تمام توان، در مقابل سلطه فرهنگی این غربیها در حال مبارزه هستند تا ته مانده استعمار را هم از زندگی خود عقب بزنند. شاید بارزترین نمونه این نفرت از استعمارگر سابق، در هفتههای اخیر و در کشور الجزایر نمود داشته است که در نهایت بعد از گذشتن سالهای زیاد از بیرون کردن فرانسویهای استعمارگر، حالا زبان فرانسه را هم مانند صاحبانش، از درس دانشآموزان و مکاتبات بینالمللی و حتی اسکناسهای خود، بیرون کردند. این نفرت از استعمارگران سابق مانند موج در دنیا روز بروز بیشتر میشود تا جایی که مخاطبین میبینند کشور هند، مدام در فیلمهای بهروز و مدرنش، از انگلستان و جنایتهایش میگوید و کره جنوبی از ظلمهای ژاپن و....
هر چند که خط قرمز همه این کشورها استعمارگر جدید یا همان آمریکاست و به هیچ وجه در تولیدات خود اسمی از این کشور و استعمار پنهانش نمیبرند ولی شروع این اعتراض به استعمارگران قدیمی، که از چندین سال قبل آغاز شده و ادامه دارد، باعث امیدواری است و کمکم میتواند روی غرور ملی مردم کشورها تاثیر بگذارد و آنها را به فکر بیندازد که چگونه میتوانند با استعمار فرهنگی مبارزه کنند و زیر بار هیچ مدل استعماری نروند. در این میان کاملا طبیعی است که اروپای امروز، با توجه به کمبود انرژی و... که به خاطر عدم دسترسی به منابع قدیمش و پیروی از دستورات آمریکا، دچارش شده است، حالا برای قهرمان سازی و گفتن و ساختن فیلم و سریال از گذشته به قول خودشان پر افتخارشان، تقلا کند.
شاید این تلاشها جزو آخرین تیرهایی است که غربیها سعی دارند برای حفظ غرور گذشته، در مردمشان استفاده کنند و با این یادآوریها، وضعیت سخت و طاقت فرسای فعلی را برای مردم، قابل پذیرشتر کنند و البته که در کنارش به همان مردم یادآوری کنند که حالا و با وجود تمام سختیها، حداقل دیگر بندهای مذهبی گذشته و سلطه ناجوانمردانه کلیسا را نداریم....
فیلم «قرون وسطایی» ساخته «پِتر جَکل» محصول سال 2022 جمهوری چک است. این فیلم در مورد قهرمان قدیمی چک «یان ژیژکا» و مبارزات ارتشش علیه ظلم پادشاهان و کلیسای کاتولیک است.
داستان سفر به روم
داستان فیلم «قرون وسطایی»، در مورد پادشاهی بوهم یا همان جمهوری چک فعلی است که در سال 1402 پس از میلاد، اتفاق میافتد. ماجرای کلی از جایی شروع میشود که «ونتسل» پسر بزرگ شاه فقید بوهم، باید برای مشروعیت پادشاهیاش و تاجگذاری، به روم سفر کند ولی به خاطر قرض زیاد، از نظر مالی توان این سفر را ندارد و به خاطر همین هم، از یکی از اشراف زادگان قدرتمند کشورش به نام «روزنبرگ» که با برادرزاده شاه فرانسه ازدواج کرده، کمک میخواهد. روزنبرگ از کمک مالی سر باز میزند و در این میان ونتسل دستور میدهد برای تحت فشار قرار دادن روزنبرگ، همسرش کاترین را گروگان بگیرند. از طرف دیگر برادر پادشاه «زیگیسمونت» با روزنبرگ همدست شده تا به هر قیمتی پادشاه بعدی باشد....
داستان از طرف دیگر روایت زندگی یکی از سردارانِ مشهورِ آزادی خواه بوهم، به نام «یان ژیژکا» را بیان میکند که چطور برای گروگان گرفتن کاترین اقدام میکند و در نهایت به ارتش هوسیها (پیروان کشیش اصلاحطلب «یان هوس»علیه پادشاهان و پاپ که معمولا همدست همان پادشاهان، علیه مردم فرودست بودند، میپیوندد. ژیژکا از سپهسالاران بوهم و نجیب زاده فقیری بود که پس از کشته شدن یان هوس، فرمانده پیروان جنبش دینی مسیحی هوسیها شد.
رهبر مبارزه با کاتولیکها
در فیلم «قرون وسطایی»، سازنده سعی کرده تا یان ژیژکا را به عنوان مردی که ضد دین قیام کرد و شخصیت مذهبی نداشت، به تصویر بکشد. در فیلم این شخصیت بر خلاف دیگر همرزمانش به جای صلیب، دندان گراز به گردن آویخته و اعتقادات خرافی کفرآمیز دارد... البته که این نگاه منفی سازنده به دین و مذهب، طبق گذشته و تاریخ کشورش شاید برای حال، منطقی به نظر برسد اما نشان دادن بیدینی و نبود انگیزههای مذهبی، آن هم برای یک جنگجوی دوران قرون وسطی، کاملا غیر منطقی و بیمعنی است، چرا که در آن دوران، مردم اروپا به معنای واقعی کلمه به یک سری تفکرات مذهبی احترام میگذاشتند و حتی رهبری هوسیها هم، با یک کشیش معتقد آغاز شد که معتقد بود نباید بیشتر از این زیر بار ظلمی بروند که به آنها تحمیل میشود و اصلا به خاطر همین مطلب، از جنبش هوسیها در تاریخ، به عنوان جنبشی مذهبی مسیحی یاد میشود.
در حال حاضر جمهوری چک، رتبه سوم بیدینترین و ندانم گراترین مردم را در جهان دارد. در سرشماری سال ۲۰۱۱ میلادی، ۴۵٫۲ درصد پاسخی به پرسش در مورد دین خود ندادند و ۳۴٫۲ درصد نیز گفتند که بیدین هستند. شاید گذشته پر فراز و نشیب این مردم و مبارزات تاریخی آنها در شکل گیری این دیدگاه به دین، در آنها تاثیرات بسیار زیادی داشته است اما واقعیت این است که در گذشتههای دور، مردم این کشور هم به اعتقادات مذهبی پایبند بودند و حتی برای مبارزه با ظلم هم، دنباله رو رهبری مذهبی بودند.
تاریخ قرون وسطی
فیلم قرون وسطایی، بر پایه دلاوریهای یان ژیژکا و همرزمانش ساخته شده است و ژیژکا، مهمترین شخصیت این داستان است. در دنیای واقعی یان ژیژکا سال ۱۳۶۰ بعد از میلاد، در جنوب بوهم به دنیا آمد و وقتی که 10 سال داشت، یک چشم خود را از دست داد. این مطلب اما در فیلم طور دیگری به تصویر کشیده میشود و سازنده بعد از مبارزه ژیژکا علیه سربازان کاتولیک او را کور میکند و تا به نوعی، این از دست دادن چشم، برای مخاطبین کنایه از داستان شیطان و کور شدن چشم چپش باشد که به وفور در ساختههای غربی از آن در کنار دیگر نمادهای کفرآمیز، یاد شده است. در ادامه باید گفت ژیژکا در جوانی، به عبادتکدهای که کشیش یان هوس، درآنجا وعظ میکرد میرفت و وعظ یان هوس را دوست داشت و کم کم به جنبش و ارتش او پیوست و پس از شهادت کشیش یان هوس، فرماندهی این ارتش را به عهده گرفت. در آن زمان مردم فقیر بوهم چنان از ظلم پادشاهان و پاپ خسته شده بودند که از سراسر کشور پادشاهی چک، به شهر «تابور» میآمدند و تمام داراییشان را به «بسیج دینی» میبخشیدند و به قول خودشان جزو سربازان مقدس می شدند. این اموال جمع شده عادلانه بین همه تقسیم میشد تا علیه سربازان کاتولیک و ظلم پادشاه و پاپ بجنگند.
در نهایت در سال ۱۴۲۳ پاپ آغاز جنگ صلیبی علیه هوسیها را اعلان کرد و از سراسر اروپا، جنگجویان صلیبی را جمع کرد، منتها اینبار صلیبیون نه علیه مسلمانان، که علیه مخالفان استبداد پاپ، دور هم جمع شدند. صلیبیون قصد داشتند به دستور پاپ، پراگ را اشغال کنند اما چندین بار شکست خورند و در نهایت هم یان ژیژکا، هر دو چشم خود را در مبارزه علیه ظلم از دست داد ولی مشهور است که او تا زمانی که میجنگید، هرگز شکست نخورد.
خوش ساخت اما کاملا هالیوودی
فیلم «قرون وسطایی»، با وجود اینکه متعلق به جمهوری چک است ولی زبان فیلم به جای چکی، انگلیسی است! سازنده شاید به قول خودش سعی کرده تا با استفاده از زبان انگلیسی و بازیگران معروف انگلیسی، فیلمش را بینالمللی کند اما این کارها تنها باعث فاصله گرفتن مخاطبین از اثر شده است.
مخصوصا که معمولا انگلیسیها، هرگز قهرمانان غیر هم نژاد خود را به تصویر نکشیدهاند و اینکه یک انگلیسی نقش یک قهرمان اهل چک را بازی کند، خیلی غیر معمول است و مشخص است که چرا نه مردم چک و نه دیگر مخاطبین، از این اثر استقبال نکردهاند و نمرات بسیار پایینی به این فیلم دادهاند.
البته فیلم به جز زبان و بازیگرانش، هیچ نشان و هویتی از مردم چک را هم در خود ندارد و مخاطبین اگر اسم بوهم را در فیلم نیاورند، اصلا متوجه نمیشوند که این فیلم مثلا قرار است شرح زندگی یکی از قهرمان جمهوری چک باشد! البته فیلم قرون وسطایی، با وجود ایرادات بسیارش توانسته، نسخه قابل قبول اما پایین تری از فیلم «گلادیاتور» ساخته «ریدلی اسکات» باشد چرا که در هر دو فیلم، شخصیتهای اصلی از مردم فرودست بودند که فرماندهی لشکری را علیه ظلم پادشاه بر عهده میگیرند و در راه این مبارزه، خانواده خود را از دست میدهند... البته باید اضافه کرد که کارگردان قرون وسطایی، در انتها آن هم به خاطر واقعیتهای تاریخی، نتوانست قهرمان فیلمش را مانند قهرمان فیلم گلادیاتور بکشد و در راه آزادی قربانی کند تا مخاطبین را بیشتر جذب اثرش کند ولی در حد واندازه خودش توانست فیلمی شبیه به آثار هالیوودی بسازد که البته در جذب مخاطبین، بر خلاف نسخههای هالیوودیاش، بسیار ضعیف عمل کرد.