پایان آقای قاضی؛ آغاز اندیشهای نو در آثار نمایشی تلویزیون
مجموعه تلویزیونی «آقای قاضی» که در شبهای تابستان و پائیز شاهد پخش آن از شبکه دو سیما بودیم به پایان رسید. تقریبا هرآنچه مخاطبان و بینندههای تلویزیون میبایست از موضوعات دادگاه، آئین دادرسی، جایگاه متهم و شاکی، بزهکاران، موارد خلاف در جامعه، زیرپاگذاشتن حقوق دیگران، تجاوز به حقوق مردم، پایمال کردن حق و حقوق دیگران و دیگر مسائل قضایی آگاه شوند توسط این مجموعه در قاب تلویزیون به نمایش درآمد. اگرچه کاستیها و نقصهایی هم در بخشهایی از این سریال دیده شد اما به جهت اینکه نخستین کار تلویزیونی درخصوص مسائل حقوقی، قضایی و دادگاهها بود با موفقیت همراه شد. عوامل تولیدکننده این اثر بهخوبی توانستند واقعیتهای پروندههای قضایی و دادگاهی را به فیلمنامه تبدیل کنند. «بهزاد خلج» ایفاگر نقش «آقای قاضی» هم انصافا توانست در این نقش به زیبایی ظاهر شود. در حقیقت این سریال ناگفتههایی از خصوصیات اخلاقی و زندگی شخصی یک قاضی راهم رونمایی کرد و نشان داد که فرد قاضی هم مثل همه انسانها زندگی و دغدغههایی دارد که جدای از دیگر افراد جامعه نیست. در سکانسهایی از این سریال دیدیم که قاضی در برخورد با متهم و شاکی به مسائل شخصی خودش هم اشاره میکند و همین صحنهها و سکانسها برجذابیت سریال «آقای قاضی» افزود.
سجاد مهرگان کارگردان این مجموعه تلویزیونی نشان داد که قاضیها هم مثل ما مردم، مشکلات و دغدغههایی دارند. همانطور که در پایان این مجموعه شاهد سکانسی هستیم که آقای قاضی با همه وابستگیهایی که به کار و وظیفهاش دارد، مجبور میشود برای انجام بخشی از کارهای شخصی و خانوادگیاش به مرخصی برود و اگرچه این جدا شدن از محل کار برایش سخت است و نگاهش در صحنهای که هنگام خداحافظی به فضای دادگاه دارد چهره غمگینی را از او ترسیم میکند، اما همین سکانس پایانی خود نشان دهنده این قصه است که او هم مثل سایر انسانها نیاز به استراحت و مرخصی دارد و از طرفی هم دغدغهها و مشکلاتی در زندگی شخصی دارد که بایستی برای رفع آن تلاش کند. بنابراین میتوان گفت که عوامل تولید این مجموعه در کنار تولید یک اثر مهم در موضوع قضایی و موارد حقوقی جامعه بهخوبی توانستند زاویه نگاه دوربین را بهسمت زندگی شخصی یک قاضی نشانه بروند و بهگونهای به این موضوع بپردازند که به اصل داستان این مجموعه لطمهای وارد نشود.
شاید خیلی از افراد جامعه با مسائل حقوقی و قضایی آشنایی ندارند و بیشتر آدمها شاید برای اولین بار هم پای شان به فضای دادگاه و مکانهای دادگاهی باز نشده باشد؛ همواره خیلی از آدمها دوست ندارند در دادگاه حضور داشته باشند چراکه این امر را نمیپسندند و دلیلی هم نمیبینند که در فضای خشن دادگاه که مختص شاکی و متهم هست یک لحظه حاضر شوند و این رسانه است که میبایست با درام که زبانی فراگیرتر و جذابتر است مسائل قضایی، حقوقی، دادگاهی و موارد تخلفات و افراد متخلف و در مواردی موضوع بیگناهی و تبرئه و نیز مسائل دیگر قضایی را روایت کند. سریال «آقای قاضی» بهخوبی و موشکافانه توانست ریز و درشت قصههای آدمها را در قاب تلویزیون به تصویر بکشد و همانطورکه همه از شبکه دو سیما دیدیم این سریال در زمان پخشش مخاطبان زیادی داشت و توانست قشرهای مختلف مردم را پای تلویزیون بنشاند که میتوان اذعان کرد که جای چنین سریالی در تلویزیون خالی بود. ماهها تحقیق و بررسی پروندههای دادگاهها، حضور «بهزاد خلج» به عنوان شخصیت اصلی داستان در محل دادگاه، بازخوانی پروندههای جرم، بزهکاری و خلافهای شکل گرفته در جامعه، ارتباط با وکلای دادگستری، قضات، کارشناسان و مدیران قوه قضائیه از جمله کارها و مواردی بود که موجب شد فیلمنامه بسیار خوبی تهیه شود و «سجاد مهرگان» کارگردان این سریال هم با دقت و وسواس فراوان دست به تولید چنین اثری زد که بهنظر میآید بازخورد موفقی در بین مردم و صاحبنظران حقوقی و قضایی داشته است.
برای تولید سریال «آقای قاضی» که در پنجشنبه و جمعه شبهای تابستان و پائیز امسال شاهد پخش آن از شبکه دو رسانه ملی بودیم، از میان ۱۱۵ پرونده واقعی، ۸۴ پرونده واقعی به فیلمنامه تبدیل و در ۴۲ قسمت روایت شد و در واقع سعی شد که از درامنویسی دادگاهی کمک گرفته شود چراکه سوژه اصلی توسط قاضی اداره میشود.
تولید چنین مجموعههایی که در ژانر حقوقی و قضایی باشد مطالبه مردم از رسانه ملی است چراکه میتواند میزان آگاهی و اطلاعات قضایی، حقوقی و دادگاهی اقشار مختلف مردم را افزایش دهد. لذا مدیران و مسئولان سازمان صداوسیما بهویژه مدیران شبکههای تلویزیونی رسانه ملی بایستی بیش ازپیش به این نوع سوژهها و موضوعات توجه داشته باشند و در جهت تولید چنین آثاری تلاش کنند.
رسول شمالی ورزنده