ژانر خشم رسانهای قالب محبوب آمریكاییها
تكنیك خفاش چیست و چگونه عمل میكند؟
«رژه شوالیههای رسانههای بیگانه در كوچه بنبست» عنوان صد و سی و چهارمین قسمت برنامه زنده «امواج شبهه» شبكه رادیویی گفتوگو است که با حضور دكتر علی محمد اسماعیلی (كارشناس مسائل سیاسی و رسانه)، دكتر وحید آقامحسنی (پژوهشگر رسانه) و دکتر علیرضا داودی (كارشناس ارشد رسانه و علومشناختی) پخش شد.
جذب مخاطب به سبك خشم رسانهای
وحید آقامحسنی، گفت: از سال ۲۰۲۰ به این سمت تقابلی بین محور شرق و غرب شكل گرفت، تقابل شرق و غرب و این القا كه گویی ایران هم تمایل به سمت شرق دارد و وارد جنگ سرد شده است صورت گرفت و بحث انرژی و ارسال انرژی به اروپا كه نیز مطرح شد در اصل این سیگنال را هم میدهد كه برلین تهدید زمستان سرد اروپا را حس كرده است. تا قبل از این وقایع اخیر بهظاهر برای وادار كردن جمهوری اسلامی به پذیرش برجام و بازگشت به برجام بود؛ ولی كمتر كسی است كه هدف واقعی غرب در رژیم براندازی از این اهرمهای فشار را نداند. در این زمینه رسانههای خارجی هم وارد حمایت از این سیاست شدند، یكی از ابعاد این تلاشها هم قالب رسانهای محبوب آمریكاییها است كه ژانر خشم رسانهای را پیش میبرند؛ یعنی تلاش میكنند تا احساسات ضد جمهوری اسلامی را به هر طریق ممكنی برانگیخته كنند این كار را با فراهمكردن فضایی از احساس تعلق ساخته شده پیش میبرند تا از طریق رسانه مخاطب را تحتتأثیر و احساسات او را درگیر كنند.
این پژوهشگر رسانه ضمن تبیین خشم رسانهای، عنوان كرد: خشم رسانهای به هر نوع رسانه و روایتی میگویند كه با استفاده از خشم برای برانگیختن واكنشهای احساس شدید در مخاطب عمل كند این رسانهها در تلاش هستند تا سخت خبر را با موارد احساسی نرم تركیب كنند، این سبك خبری مدتها است كه در جذب مخاطب موفق بوده است. در این سبك خبری واقعهای را پایه قرار میدهند و با تركیب موارد مختلف آن را میپرورانند و میخواهند این خبر سخت را با موضوعات نرم تركیب و احساس مخاطب را برانگیخته و مخاطب را به میدان بیاورند. هدف اصلی این رسانهها براندازی است و بر كسی پوشیده نیست كه به دنبال حمایت از ایرانیهایی كه به دنبال تغییر و جلوگیری از نفوذ بینالمللی ایران و ایجاد اتحاد بینالمللی برای منزوی كردن جمهوری اسلامی هستند. به همین دلیل افراد را در اروپا در یك نقطه بدون اهمیت تعداد جمع میكنند تا فقط این پیام را بدهند كه اجماعی علیه جمهوری اسلامی شكل گرفته است این اقدامات میتواند شامل بردن پرونده هستهای ایران از طریق اسنپ بك و مكانیسم ماشه یا شورای امنیت و یا اقداماتی نظیر آنها باشد.
علی محمد اسماعیلی، نیز با بیان این كه اتفاقی را كه اخیراً شاهد بودیم به این خاطر كه اصل و اساسش بر مبنای یك دروغ شكلگرفته لازم است مراجع قضایی ورود كنند و به این موضوع بپردازند، گفت: همه افرادی كه پرونده پزشكی مرحومه مهسا امینی را كتمان كردند و اجازه ندادند این پرونده در اختیار عموم مردم قرار بگیرد باید جوابگو باشند؛ ولی چون مشخص شد كه این خانم سابقه بیماری طولانی داشته است، معتقدم تمام تلاشهایی از این دست بهنوعی كف روی آب است و جوابگو نخواهد بود. آن چیزی كه در حال حاضر بیشتر باید به آن پرداخته شود این است كه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران ازاینقبیل تجمعات دارد آسیب میبیند ما باید به این سمت برویم كه مسمومیت فكری حاصل از این اتفاقات را جبران كنیم. اساس همه فعالیتهای رسانهای باید این باشد كه به سمت آسیبشناسی، پیشگیری و ایجاد ایمنی برای اتفاقات بعدی كنیم چرا كه این اولین و آخرین اتفاق نخواهد بود غرب تمام انرژی خود را معطوف به رسانه و تخریب باورهای مردم نسبت بهنظام و كارآمدی نظام كرده است.
ایجاد پژواك رسانهای
برای پیداكردن نمونه در میدان
علیرضا داودی هم گفت: اگر در جمهوری اسلامی ایران صدها پرچم بالا رود اهمیتی ندارد چرا كه مردم در ایران در این فضا قرار نمیگیرند، به همین دلیل از نمایندگی استفاده میكنند؛ در اروپا پرچم را به دست دو ایرانی بهعنوان نماینده ایران میدهند؛ یعنی پرچم را در اروپا به كمك صدای پژواك بالا میبرند. از تكنیكی تحت عنوان «خفاش» استفاده میكنند؛ خفاش هیچ زمانی به در و تخته نمیخورد؛ چون فركانس صدایش به حدی بلند است كه پژواك بر میگردد. به همین دلیل در شب حركت میكند، قدرت دید ندارد؛ اما قدرت پژواك دارد. اگرچه قدرت دید نسبت به اوضاع در ایران را ندارند؛ اما قدرت پژواك دارند، بنابراین خارج از ایران به هركدام از این گروهها نمایندگی میدهند. پاشنه آشیل تمام اینها آنجایی است كه اگر فضایی كه در خارج از ایران به تصویر كشیدهاند قابلیت تسری داشت، معطل نمیكردند، كاری كه اینها انجام میدهند بیش از آن كه عمل میدانی داشته باشد، ایجاد پژواك رسانهای برای پیداكردن نمونه در میدان است و دارد پیام خط ارتباط میدهد، اگر در نقطهای از ایران یك نفر هم فكر با آن نمایندگی است ما پرچم شما را به نمایندگی بالا بردیم.
وی در ادامه با بیان این كه ما چهار پدیده در سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ را در ایران داشتیم كه آخرینش هم ۱۴۰۱ بود، با انسان رسانه سروكار داریم كه سنش در ایران به زیر ۵ سال رسیده است، گفت: در ایران رسانههای متكثر داریم اما خرد در مدیریت بحران را نداریم، اشراف بر محتوا و تسلط بر وسیله از اهمیت بسزایی برخوردار است تا بتوانید بگویید با كاربری طرف هستم كه میتواند درك كند توان برآورده كردن نیازهایش را دارم. در حال حاضر با بحران خرد در مدیریت بحران در رسانه طرف هستیم، رسانه اگر نتواند میدان را بهدرستی میدانداری كند انسان رسانه اینجا فعال خواهد شد. در بحران ۱۴۰۱ به رغم این كه موضوع از اهمیت نفوذ كمتری برخوردار بود؛ اما عمق ضربه وارد شده بیشتر بود، بیبیسی به این رسید كه اشراف و تسلط با حذف خرد دچار اختلال شده است حالا میدان بیرقیب است و یك هفته بدون وقفه و بدون رقیب فعالیت كردند.
اسماعیلی نیز با اشاره به این كه ما چارهای بهغیر از افزایش سطح سواد رسانهای در عامه مردم نداریم، افزود: مردم باید خودشان بتوانند غلط از درست را تشخیص دهند و به سطحی از سواد رسانهای برسند كه بین دو تصویر توانایی تشخیص حقیقت از دروغ را داشته باشند. در اتفاقات برلین صداوسیما باید كارشناسی را میآورد تا تصویر منتشر شده را آنالیز كند ما باید سعی كنیم تا به این سمت برویم. دشمن برای این كه بتواند مردم ما را تحتتأثیر قرار دهد تمام تلاش خود را میكند در یك ماه گذشته از هر امكانی كه داشتند استفاده كردند تا بتوانند مردم را تحتتأثیر قرار دهند؛ اما در ایران ما به این سمت نرفتیم و هیچ تلاشی نكردیم مردم ما تشنه واقعیت هستند. ما اگر به سراغ منظومه فكری رهبری برویم پاسخ سؤالات بسیاری را دریافت خواهیم كرد، رهبری سالهای گذشته به مسئولین تأكید كردند به دانشگاهها بروید و سلسله جلسات پرسشوپاسخ با دانشجویان داشته باشید. زمانی كه ما نرفتیم در دانشگاهها و از هر فرصتی برای سخنرانی استفاده كردیم و فضا را برای دانشجویان فراهم نكردیم در نتیجه صدای خود را به شیوه دیگری به گوش میرسانند این خلأ در گفتوگو با دانشجویان مشهود است.
آقامحسنی در ادامه گفت: دوقطبیسازی در زمین بازی ژانر خشم رسانهای صورت میگیرد، این ژانر در سیستم دوحزبی در آمریكا شكلگرفته است كه در حال حاضر وارد بافت پیچیده سیاسی ایران میكنند، بافت پیچیده سیاسی ایران خیلی این مدلها را نمیتواند در بر بگیرد. این رسانهها با استفاده از تاكتیكهایی مانند حذف حقایق در تلاش برای حمله به جمهوری اسلامی هستند. اگرچه ما در جنگ گفتوگویی هستیم؛ اما باید زمین جنگ را نیز تبیین كنیم و با مردم خودمان از در دوستی و صلح عمل كنیم و مسئولان نیز خواستههای به حق مردم را بشنوند و شرایط را مرتفع كنند.