kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۰۷۹۸
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۹

اخبار ویژه

 
 
کاری که آمریکا با اینترنت کرد لنین و استالین نمی‌توانستند!
حمایت دولت آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی از آشوب و ناآرامی در ایران و ادعای حمایت از آزادی بیان و اعتراضات، یک هجو تمام‌عیار نسبت به واقعیت‌های سیاه پنهان در ماهیت رژیم‌های غربی است.
اخیرا در کنار حمایت وزرای خارجه انگلیس و فرانسه و آلمان از اغتشاش و ناآرامی در ایران، جوزپ بورل هم گفت در حال بررسی تحریم‌های جدید علیه ایران هستیم.
اما از همه جالب‌تر، مواضع مقامات آمریکایی بود. جو بایدن در این باره گفت: آمریکا هزینه‌های بیشتری را بر آن مقام‌های ایران که مسئول خشونت علیه معترضان هستند، اعمال خواهد کرد. رژیم ایران، آزادی‌های اساسی را از مردم خود سلب کرده است. آمریکا دسترسی ایرانیان به اینترنت را، از جمله از طریق تسهیل دسترسی بیشتر به پلتفرم‌ها و سرویس‌های امن و خارجی، آسان‌تر می‌کند.
همچنین ویلیام برنز رئیس‌سازمان بدنام سیا که بانی سرکوب ملت‌ها و ده‌ها عملیات کودتا و براندازی علیه دولت‌های مردمی در جهان بوده، به سی‌بی‌اس گفت: تظاهرات کنندگان در ایران افرادی فوق‌العاده شجاع هستند، زنان جوان فوق‌العاده شجاعی هستند که از بسیاری جهات به ستوه آمده‌اند. دولت ایالات متحده به صراحت گفته است که از جریان آزاد اطلاعات و آزادی اینترنت برای معترضان حمایت می‌کند و خود را به آن متعهد می‌داند.
کارین ژان پی یر سخنگوی کاخ سفید هم گفته است: ما چندین بار حمایت خود را از همه شهروندان ایرانی که الهام‌بخش جهان هستند، اعلام کردیم و به حمایت خود ادامه خواهیم داد. شهروندان ایرانی باید حق آزادی بیان و تجمع را داشته باشند. ما به ایرانیان در دسترسی آزادانه به اینترنت کمک کنیم. موضع ما و رئیس‌جمهور بایدن درباره اعتراضات بسیار روشن بوده است. رئیس‌جمهور چندین بار درباره نگرانی‌اش از اعمال خشونت و سرکوب معترضان ایرانی را ابراز کرده است. ما سعی می‌کنیم دسترسی ایرانیان به اینترنت و پلتفرم‌ها و سرویس‌های امن را تسهیل کنیم.
این مواضع مداخله‌جویانه در حالی است که مقامات دولت‌های یاد شده چشمان خود را به اعتراضات و ناآرامی‌های فزاینده در پایتخت‌های مختلف اروپایی بسته‌اند و هرگز اعلام حمایت نمی‌کنند.
از آن مهم تر، سرنوشت عبرت‌آموز دونالد ترامپ و انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. ترامپ تنها رئیس‌حکومتی در دنیاست که درست در میانه زمامداری‌اش، صفحاتش در چند شبکه اجتماعی آمریکا مسدود شد! و این در حالی بود که ادعای حمایت آمریکا از آزادی رسانه و بیان و تجمعات و اعتراضات گوش دنیا را کر کرده است.
ظرف مدت کوتاهی پس از دوقطبی شدن جامعه آمریکا و تشدید تنش‌های سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که به تسخیر کنگره توسط مدعیان تقلب انجامید، «اینستاگرام» و «فیس‌بوک» اعلام کردند صفحه و حساب کاربری ترامپ را مسدود می‌کنند. 
فیس‌بوک اعلام کرده بود: ترامپ، قوانین این شبکه اجتماعی را به شدت نقض کرده و مشمول بالاترین مجازات در پروتکل‌های اجرایی فیس‌بوک قرار گرفته است. اگر کارشناسان این شبکه در پایان این دوره تشخیص بدهند که خطری جدی برای امنیت عمومی ایجاد نشود، تعلیق حساب کاربری ترامپ دوباره مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. این مسدود ماندن تا زمان کاهش خطر امنیت عمومی ادامه پیدا خواهد کرد.
مارک زاکربرگ، مدیر فیس‌بوک گفته بود: پیام‌های ترامپ در زمان حمله آشوبگران به کاپیتول، قوانین و مقررات این شرکت را نقض کرده‌اند و ترامپ از این بستر «برای تحریک به اقدام خشونت‌آمیز علیه دولت انتخاب شده از طریق دموکراتیک» استفاده کرده است.
ترامپ این اقدام فیس‌بوک را «توهین» به رای‌دهندگانش دانست. علاوه‌بر فیس‌بوک، توئیتر، یوتیوب و اسنپ‌چت هم تصمیم گرفتند تمامی صفحات ترامپ را مسدود کنند. توئیتر هم اعلام کرد که صفحه ترامپ برای همیشه مسدود شده است.
همان زمان، دویچه وله آلمان نوشت: ترامپ زمانی نزدیک به ۸۸ میلیون فالوور در شبکه اجتماعی توئیتر داشت اکنون با محدودیت و بسته‌شدن حساب‌های کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی مواجه شده و امکان برقراری ارتباط با طرفداران خود از این طریق را از دست داده است. ترامپ از فعالیت در یوتیوب و توئیتر نیز منع شد. به این ترتیب پیش از ترک کاخ سفید، امکان هرگونه فعالیت در پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی را از دست داد.
همان زمان، شبکه مجازی توئیچ (متعلق به جف بزوس مالک شرکت آمازون) هم حساب کاربری دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت آمریکا را به خاطر انتشار مطالب نفرت‌انگیز، به حالت تعلیق درآورد.
«گوگل» هم حتی نرم‌افزار شبکه اجتماعی تاسیس شده توسط ترامپ (تروث‌سوشال) را هم به پلی‌استور و گوگل پلی راه نداد! پلتفرم رسانه اجتماعی ترامپ با عنوان «Truth Social» (شبکه واقعیت) راه‌اندازی شده بود تا ترامپ بتواند از سد فیلترینگ همه‌جانبه عبور کند. اما هیئت حاکمه پنهان، ترامپ را حتی تا مرز دادگاهی شدن به بهانه نگهداری اسناد محرمانه و ساقط کردن وی از زندگی سیاسی پیش رفتند و حال آن‌که ترامپ فردی بسیار قدرتمند و گردن‌کلفت به شمار می‌رفت.
20 دی ماه 1399 پس از اعلام مسدود شدن حساب کاربری ترامپ در توئیتر، جونیور پسر وی گفت:  «تمام دنیا به آمریکا می‌خندد، و مائو، لنین و استالین لبخند می‌زنند. آیا شرکت‌های بزرگ فناوری قادر به سانسور رئیس‌جمهوری هستند؟ آزادی بیان مُرده و توسط چپ‌گرایان قدرتمند کنترل می‌شود.»
ترامپ با همه قلدری‌اش و در اوج دوران ریاست جمهوری، در حالی از شبکه‌های اجتماعی آمریکا حذف و سانسور (خفه) شد که با استفاده از «پوپولیسم هوشمند» توانسته بود پیروز انتخابات قبلی آمریکا شود و ذهن صاحب‌نظران اجتماعی و سیاسی را آمریکا به خود مشغول کند. این نوع از مهندسی افکار عمومی، بر مدیریت داده‌ها و تلقی‌ها و علایق عمومی در فضای مجازی متکی است. مدیران شبکه‌های اجتماعی در اقدامی دو‌سویه، هم علایق و سلایق عمومی را بر اساس رفتار مجازی انبوه کاربران شناسایی می‌کنند، هم علاقه و سلیقه و نیاز می‌سازند و هم با فروش اطلاعات پردازش و جمع‌بندی شده کاربران به برخی ستاد‌های انتخاباتی، در کانالیزه کردن انبوه رای‌ها نقش ایفا می‌کنند.
رسانه‌های آمریکایی آن زمان نوشتند تیم ترامپ از این طریق و به واسطه به خدمت گرفتن شبکه‌هایی نظیر فیس بوک توانسته، افکار عمومی آمریکا را به سوی خود بکشاند و انتخابات ریاست جمهوری را برنده شود.
مجله نیوزویک 16 ژوئن 2017 (26 خرداد 1396) تیتر صفحه اول خود را به گزارش خانم نینا بورلی (روزنامه‌نگار تحقیقی و استاد روزنامه‌نگاری در دانشگاه کلمبیا) اختصاص داد. طرح روی جلد، تصویر شهروندان آمریکایی بود که پشت هم برای رای دادن در صف حرکت می‌کردند، اما سرشان در گوشی بود. سؤال روی جلد این بود:
««?.HOW BIG DATA IS CORRUPTING DEMOCRACY چگونه انبوه داده‌ها و اطلاعات، دموکراسی را فاسد می‌‌کند؟». نیوزویک در پاسخ، تیتر زده بود: «BRAIN WASHED. شست‌وشوی مغزی»! 
در این گزارش آمده بود: شرکت کمبریج آنالیتیکا، متعلق به الکساندر نیکس، خدمات خود را به کمپین انتخاباتی ‌ترامپ فروخت. نیکس قبل از آن، در یک سخنرانی گفت «این افتخار من است که در مورد قدرت داده‌های بزرگ و روانشناسی در انتخابات حرف بزنم.» او در حالی که روی اسلاید‌ها کلیک می‌‌کرد، توضیح داد که شرکتش چگونه می‌‌تواند با اقیانوس‌ داده‌‌های مردم، موانع شناختی را دور بزند. این، از هر فیلمی وحشتناک‌تر است که ماشین‌‌ها، اطلاعات بیشتری نسبت به خود ما دارند و می‌توانند رئیس‌جمهور هوش مصنوعی تحویل دهند، اگر قبلاًً این کار را نکرده‌ باشند».
 
هشدار اکونومیست: 100 کشور دیگر از تحریم‌های غرب تبعیت نمی‌کنند
نشریه اقتصادی معتبر اروپا هشدار داد که ناکارآمدی تحریم‌ها علیه روسیه، اصل این ابزار را نابود خواهد کرد.
اکونومیست نوشت: فراسوی جنگ نظامی در اوکراین، منازعه دیگری درگرفته است. جنگ خشن اقتصادی که از دهه ۱۹۴۰م. تاکنون سابقه نداشته، شروع شده و کشور‌های غربی در پی فلج کردن اقتصاد 8/1 تریلیون دلاری روسیه از طریق زرادخانه‌ای از انواع تحریم‌ها هستند.
از ماه فوریه تاکنون آمریکا، اروپا و متحدین آنها، رگباری از محدودیت‌های بی‌سابقه علیه هزاران شخص و شرکت روسی اعمال کرده‌اند. نیمی از ذخائر ارزی ۵۸۰ میلیارد دلاری روسیه مسدود، و اغلب بانک‌های بزرگ روسیه از سیستم پرداخت جهانی حذف شده‌اند. شرکت‌های روسی از خریدن انواع محصولات وارداتی از موتورها گرفته تا تراشه‌ها محروم شده‌اند. الیگارش‌ها و مسئولین روسی نیز با محدودیت سفر خارجی و مسدود شدن دارایی‌هایشان روبه‌رو شده‌اند.
اقدامات غرب علیه روسیه اهدافی راهبردی دارد. تحریم علیه روسیه هدفی را در سطحی جدید دنبال می‌کند: فلج کردن یازدهمین اقتصاد بزرگ دنیا و یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان انرژی، غلات و سایر کالاها. هدف اولیه دست‌کم در کوتاه مدت، ایجاد بحران نقدینگی و موازنه پرداخت در روسیه است. 
انتظارات غرب از نتایج تحریم‌ها علیه روسیه چیست؟ انتظار این است که در افق 3-5 سال قطع ارتباط روسیه از بازار غرب به فروپاشی روسیه منجر شود. انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۵ ناوگان هواپیمایی مسافربری روسیه به‌عنوان پنجمین ناوگان هواپیمایی دنیا به‌خاطر عدم دسترسی به لوازم یدکی زمینگیر شود.
ورای چنین جاه‌طلبی‌های غرب علیه روسیه، اهدافی در چارچوب دکترین و رهیافت نوین غرب نهفته است. گفته می‌شود دوره نظام تک‌قطبی دهه ۱۹۹۰ که آمریکا ابرقدرتی بی‌رقیب بود از مدت‌ها پیش طی شده و اشتهای غرب در توسل به نظامی‌گری از زمان جنگ‌های عراق و افغانستان، کاهش اقتدار جهانی آن را سبب شده است. ظاهراً قرار است از طریق اعمال تحریم‌ها علیه روسیه به ادعای تضعیف جایگاه جهانی غرب پاسخ داده شود تا بدین‌وسیله قدرت و اقتدار غرب در کنترل شبکه‌های فناوری و مالی اقتصاد جهانی نشان داده شود. 
غرب طی بیست سال گذشته برخی کشورها را از طریق تحریم تنبیه کرده است. تحریم ایران و ونزوئلا و شرکتی قَدَر قدرت مثل Huawei از این‌گونه است. متأسفانه تحریم‌ها علیه روسیه تاکنون آن‌گونه که انتظار می‌رفت، نتیجه‌بخش نبوده است. مشکل این است که هنوز امکان 
وارد آوردن ضربه قاطع علیه روسیه فراهم نشده است. تولید ناخالص داخلی روسیه در سال ۲۰۲۲ تنها ۶ درصد کاهش یافته یعنی خیلی کمتر از رقم ۱۵ درصد که صندوق بین‌المللی پول و بسیاری دیگر در ماه مارس پیش‌بینی 
کرده بودند.
امسال فروش انرژی توسط روسیه مازادی بالغ بر ۲۶۵ میلیارد دلار برای روسیه فراهم کرده است یعنی دومین مازاد ارزی دنیا بعد از چین! اگرچه تولید ناخالص داخلی غرب قابل مقایسه با روسیه نیست ولی فعلاً کسی درصدد محروم کردن خود از گاز روسیه نیست. سیستم مالی روسیه پس از عبور از شرایطی سخت به ثبات رسیده و توانسته برای برخی واردات خود تأمین‌کنندگان تازه‌ای مثل چین دست و پا کند در حالی که اروپا با رکود اقتصادی ناشی از بحران انرژی مواجه شده است. 
پس معلوم می‌شود حربه تحریم‌ها ایراداتی دارد. یکی از این ایرادات، کُندی اثرگذاری آن است. نظام‌های اتوکراسی خوب بلد هستند از راه تجمیع منابع، موج اولیه تحریم را از سر بگذرانند. پس از مدتی، روند آسیب‌دیدگی ناشی از تحریم شروع خواهد شد. بزرگ‌ترین نقص و ایراد تحریم‌ها این است که بیشتر از یکصد کشور که تولید ناخالص داخلی‌شان ۴۰درصد تولید ناخالصی دنیاست حاضر به تحریم روسیه به‌طور کامل یا نسبی نشده‌اند. نفت اورال همچنان روانه آسیا می‌شود. دبی به‌طور کامل با واحد پول روسیه معامله می‌کند و شما می‌توانید هفت مرتبه در روز با خطوط هوایی اماراتی و یا دیگر خطوط هوایی از دبی به مسکو پرواز کنید. یک اقتصاد جهانی‌شده شرایط خوبی برای سازگاری یافتن در مقابل تنش‌ها و فرصت‌ها دارد مخصوصاً برای اغلب کشورهایی که تمایلی به تبعیت کردن از سیاست غرب ندارند.
در صورت ناکارآمد شدن تحریم‌ها علیه روسیه، آنگاه باید از هرگونه توهم اعمال تحریم علیه چین به‌عنوان روشی ارزان و نامتقارن برای مقابله با نظام اتوکراسی بزرگ‌تر از روسیه دست کشید. غرب ناچار است به منظور ایجاد بازدارندگی یا تنبیه چین (در صورت حمله به تایوان) اقدام به مسدود ساختن ذخائر ارزی ۳ تریلیون دلاری چین و قطع ارتباط با بانک‌های چینی کند در حالی که بعید است اقتصاد چین برخلاف روسیه دچار فروپاشی شود زیرا دولت پکن قادر است از راه محروم ساختن غرب از محصولات الکترونیکی، باتری‌ها و محصولات دارویی تلافی کند چون اگر چین بخواهد تلافی کند آنگاه قفسه‌های فروشگاه‌های «والمارت» از کالا خالی شده و بحران درست خواهد شد. با در نظر گرفتن اینکه کشورهای بیشتری به‌خاطر شراکت و همکاری بیشتر بازرگانی با چین، وابستگی بیشتری به چین پیدا کرده‌اند تا آمریکا در نتیجه اعمال تحریم جهانی علیه چین سخت‌تر از روسیه خواهد بود.
درسی که از جنگ اوکراین و روسیه فرا می‌گیریم این است که مقابله با نظام‌های مهاجم اتوکراسی نیازمند اقدام در چندین جبهه است. نظام‌های دموکراسی باید آسیب‌پذیری‌های خود در مقابل حریفان را برطرف کنند.
موضوع مهم‌تر کشورهایی هستند که از تکرار اعمال تحریم‌های غرب علیه خودشان برای فردا نگران هستند لذا این کشورها امروزه تمایل کمی برای مشارکت در اعمال تحریم‌ها علیه دیگران دارند. نه‌تنها رهبری چین بلکه تمامی دموکراسی‌ها چیزهای زیادی از جنگ تحریمی غرب علیه روسیه فرا گرفته‌اند.