kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۰۷۱۱
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۴
رسانه لبنانی تحلیل کرد

مسیر جنگ رسانه‌ای علیه ایران از توئیتر تا تیک‌تاک

وبسایت «المیادین نت» لبنان در گزارشی مفصل از عملیات فریب رسانه‌ای علیه ایران بعد از فوت مهسا امینی، جزئیاتی از این عملیات و تاکتیک آن را در 2 پلتفرم توئیتر و تیک‌تاک تشریح کرد.

وبسایت المیادین نت در گزارش مفصلی، مسیر عملیات روانی علیه افکار عمومی در ایران و همچنین ارائه تصویری جعلی از واقعیت درونی ایران به عرصه بین‌الملل را در دو شبکه مجازی «توئیتر» و «تیک تاک» تشریح کرد.
در «توئیتر»؛ اغراق در ماجرا و دستکاری واقعیت
در روزهای ابتدایی اعتراضات و هنگام جست‌وجوی نام مهسا امینی، طبق آنچه پلتفرم Talkwalker نشان می‌دهد... اکانت‌هایی که وظیفه تبلیغ این سوژه را بر عهده داشته‌اند، اکثراً حساب‌های جدید بوده و فعالیت قبلی در پلتفرم «توئیتر» نداشته‌اند، گویی به سرعت برای تعامل با رویداد منحصراً در ایران ایجاد شده‌اند یا به صورت محدود ایجاد شده‌اند. بر اساس بررسی یک نمونه ۶۰ هزارتایی توئیتی، ما متوجه شدیم که ۸۳۴۳ حساب کاربری در ماه سپتامبر (دهم شهریور به بعد) ایجاد شده. در همین تعداد نمونه، مجموعه‌ای از هزاران اکانت (حدود ۳۴۵۳ اکانت) یافت شد که در ماه آگوست (دهم مرداد به بعد) ایجاد شده. این حساب‌ها هیچ توئیتی نکرده بودند تا اینکه اتفاقات اخیر در ایران آغاز شد.
چند گام تاکتیکی تکراری
این موج فریب رسانه‌ای در پلتفرم توئیتر متکی به چند روش تکراری است؛ از جمله تمرکز بر فعالان اپوزیسیون مستقر در خارج از ایران، برای نوعی «اعتباربخشی» (به این فریب) نزد مخاطبان غربی، چرا که زبانشان فارسی است و از طریق آنها می‌توان خیلی از مطالب را به ایرانی‌ها [ی داخل ایران] نسبت داد و ادعا کرد که این مطالب را ایرانی‌های داخل دارند منتشر می‌کنند. یکی دیگر از این شیوه‌ها، بازنشر ویدئوهای قدیمی و تکیه بر این امید است که کاربران، صحت آن را بررسی و چک نمی‌کنند. مثلا تعدادی از رسانه‌ها[ی خارج از ایران] با هدف اغراق و جعل رویداد برای اهداف سیاسی دلخواهشان، حداقل سطح راستی‌آزمایی اخبار و تصاویر منتشره را انجام نمی‌دهند و شاید عمدا با هدف جعل حقیقت این کار را می‌کنند. رسانه‌هایی هستند که ادعا کردند اخبار اعتراضات را در 50 استان ایران به اشتراک گذاشته‌اند در حالی که در ایران فقط 31 استان وجود دارد!
مثال بارز دیگر استفاده از نقشه‌های ساختگی (پراکندگی معترضان) توسط تعدادی حساب کاربری برای توصیف وضعیت اعتراض‌ها در ایران است تا وانمود شود، اعتراضات گسترده است و محدوده جغرافیایی وسیعی را دربر می‌گیرد، مشابه نقشه‌هایی که در سوریه برای نشان دادن مقدار مساحت تحت کنترل تروریست‌ها در طول بحران منتشر می‌شد که در چارچوب جنگ روانی علیه اعضای ارتش سوریه و همچنین شهروندان سوری بود. انتشار این نقشه‌ها به این شکل، به‌جای دادن اطلاعات واقعی، برداشت‌هایی غلط به مخاطب می‌دهد، اما او حس می‌کند واقعی است.
ورود اکانت‌های اسرائیلی به ماجرا
در نهایت، این اکانت‌های اسرائیلی به دنبال مخدوش کردن تصویر حزب‌الله و جمهوری اسلامی به طور همزمان هستند و این در استفاده آنها از ویدئوهای قدیمی که ربطی به جمهوری اسلامی ندارد، بلکه به لبنان مربوط می‌شود، نمایان می‌شود. همچنین می‌توانیم تعامل تعداد زیادی از حساب‌های کاربری اسرائیلی در توصیه به حساب‌ها و فعالان در توئیتر که مدعی‌اند ایرانی هستند، ببینیم که درخواست می‌کنند برای دسترسی به اخبار و اطلاعات، به آن حساب‌های اسرائیل اتکا کنند.
«تیک‌تاک»؛ هدف قرار دادن نوجوانان و سوءاستفاده از نبود منبع خبر
در چند سال گذشته محبوبیت پلتفرم تیک تاک و ماهیت کاربران آن که متعلق به گروه‌های سنی کم‌سن‌وسال هستند قابل مشاهده است. این پلتفرم نیز برای تهییج نسل جدید علیه ایران از طریق ویدئوهای همراه با آهنگ و شعار، بدون اشاره به اینکه اصلا منبع این ویدئوها چیست و با تکیه بر گردش و دست‌به‌دست شدن ویدئو و انتشار سریع، مورد استفاده قرار گرفت.
در «تیک تاک»، تکیه بر اکانت اینفلوئنسرها در غرب، که دارای گرایش دشمنی با ایران هستند و همچنین تکیه بر گروه‌های دیگری بود که هیچ ربطی به دنیای خبر و محتوا ندارند و عمده مطالبی که منتشر می‌کنند صرفاً مرتبط به دنیای مد و لوازم آرایش است. از اینفلوئنسرها در زمینه‌های دیگر نیز بهره‌برداری شد و هدف، دسترسی آسان به گسترده‌ترین بخش کاربران بود بدون اینکه بپرسند منبع این ویدئوها چیست. از جمله این موارد، چیزی بود که یک صفحه مد و لوازم آرایشی به اشتراک گذاشت و توانست ۲۰۰ هزار لایک برای محتوای تخیلی خود کسب کند و در آن ویدئو از کاربران خواست که موی خود را بتراشند و کشف حجاب کنند.
در میان فیلم‌های تحریک‌کننده‌ای که از حساب‌های مهم‌ترین سایت‌های خبری آمریکا دست به دست می‌شد، کلیپ‌های صوتی معارضان ایرانی بود که عکس‌هایشان قبلا با مایک پمپئو در سایت‌های رسمی آمریکا منتشر شده بود.
رسانه‌های غربی؛ ولع لحظه‌ای برای ایجاد آشوب
رسانه‌های غربی عموماً منتظر لحظه‌ای هستند که بتوان در ایران روی آن سرمایه‌گذاری سیاسی کرد یا هر رویدادی که بتواند به نقطه عطفی تعیین‌کننده در جامعه ایران تبدیل شود. با توجه به نتایج برنامه «spike»، فشار عظیم رسانه‌ای بر ایران به بهانه مرگ مهسا امینی مشخص می‌شود. در یک هفته، 1504 مقاله در ایالات متحده منتشر شد. فقط در عرض چند روز، «سی‌ان‌ان» آمریکا 15 مقاله در یک موضوع منتشر کرد.
این مورد در بریتانیا تفاوتی ندارد. در عرض ۹ روز ۷۲۰ مقاله منتشر شد. مقاله «مرگ یک زن ایرانی پس از ضرب و شتم پلیس اخلاق به دلیل قانون حجاب» در روزنامه «گاردین» علی‌رغم انتشار ویدئویی مبنی بر اینکه به این دختر تعرضی نشده، به ۱۵۲۰۰ لایک، اشتراک و خوانده شدن دست یافت.
اطلاعات نادرست در مقالات و یادداشت‌های رسانه‌های غربی که معمولاً سعی می‌کنند اطلاعات اشتباه و گمراه‌کننده به مخاطبان خود ندهند، پر شده است. این رسانه‌ها امروز روش‌های نوین‌تری برای گمراه‌کردن مخاطب به کار می‌گیرند مثل تغییر دادن بخش‌هایی از متن یا سانسور بخشی از اطلاعات و داده‌های متن و در مورد ایران، ولع آنها به دامن زدن به ناآرامی‌ها، آنان را به این شیوه واداشته است. از جمله صحبت کردن درباره قتل 50 زن در روز هشتم اعتراضات و تبدیل وضعیت اعتراضی، به اعتراض صرفا علیه شریعت اسلامی.
آمار خیره‌کننده از تعداد انتشار مطالب در آمریکا و اروپا
در اتحادیه اروپا تعداد مقالات منتشر شده به تفکیک کشورها از تاریخ ۱۶ تا ۲۴ سپتامبر به شرح زیر است: آلمان ۸۳۰ مقاله، فرانسه ۶۵۵، اسپانیا ۲۹۷، ایتالیا ۴۹۷ و هلند ۱۳۴. باید بدانیم، اخباری که شامل کلمه «زن ایرانی» یا «زنان ایرانی» یا «حقوق زنان در ایران» است، طی هفته گذشته از مرز ۸۰۰۰ مقاله در آمریکا و اتحادیه اروپا گذشت.
رسانه‌های غربی علاوه‌بر نشر مطالب گمراه‌کننده، در مورد ایران از استانداردهای دوگانه هم استفاده می‌کنند. به این معنا که یک حادثه مشابه را در ایران بزرگ می‌کنند و در کشوری دیگر کاملا نادیده می‌گیرند. چرا؟ چون چنین کاری [بزرگ‌کردن همان حادثه یا حادثه بدتر از آن در خارج از ایران] در خدمت منافع آمریکا نیست یا به وجهه آمریکا و متحدانش صدمه می‌زند.
تبانی شرکت‌ها از ویکی‌پدیا تا شبکه‌های اجتماعی
کارشناسان و محققان همه می‌دانند که اطلاعات منتشر شده در «ویکی پدیا» علمی و دقیق نیست و بدون تایید از منابع رسمی با اعتبار بالاتر نمی‌توان به آن اعتماد کرد. با وجود این، این پلتفرم یکی از منابع اصلی دسترسی به اطلاعات، به‌ویژه برای نسل هزاره کنونی است. بسیاری از کاربران برنامه که صفحات آنها مملو از محتوایی درباره ایران است، تمایل پیدا کرده‌اند که حقیقت آنچه را در حال رخ دادن است، بفهمند. نکته این‌جاست که در هر جست‌وجوی معمولی در گوگل، در فهرست نتایجی که به صورت خودکار ظاهر می‌شود، ویکی‌پدیا [به عنوان اولین نتیجه یا یکی از اولین نتایج] در بالای صفحه قرار گرفته بنابراین، این منبع، که روایت سیستماتیک و از پیش آماده شده علیه ایران است، منبع اول خیلی از کاربران شده. ویکی پدیا مستقیماً در سایت خود صفحه‌ای را به این حادثه اختصاص داده است و عنوان صفحه، «قتل مهسا امینی» است. در این صفحه آمده که «قتل مهسا امینی حادثه‌ای بود که در ۲۵ شهریور ۱۳۹۱ در تهران، پایتخت ایران رخ داد و یک زن جوان ایرانی به نام مهسا امینی پس از دستگیری توسط پلیس اخلاق ایران، وابسته به دولت درگذشت.»
ویکی‌پدیا و اطلاعات منتشر شده در آن، دیگر پلتفرم‌ها را تغذیه می‌کند و نسل جدید بدون تأیید صحت اطلاعات از منابع دیگر یا نویسندگان ماجرا یا روایت واقعی، به آن متوسل می‌شوند. از این رو، ما جنگ روایت‌ها، کنترل ذهن‌ها و نحوه هدایت افکار عمومی را به شیوه‌ای نرم و پوشیده در این‌جا درک می‌کنیم.