عبادت یا عادت؟
...اراده بايد بر عادات خوب هم غالب باشد، چون كار خوب، اگر كسى به آن عادت پيدا كرد خوب نيست.
مثلا ما بايد نماز بخوانيم اما نبايد نماز خواندن ما شكل عادت داشته باشد.
از كجا بفهميم كه نماز خواندن ما عادت است يا نه؟
بايد ببينيم آيا همه دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام مى دهيم؟
اگر اينطور است، معلوم مى شود كه كار ما به خاطر امر خداست.
اما اگر ربا را مى خوريم، نماز را هم با نافله هايش مىخوانيم، اگر خيانت به امانت مردم مى كنيم ولى زيارت عاشورايمان هم ترك نمى شود، مى فهميم كه اينها عبادت نيست، روى عادت است.
از امام روايت شده است: «لا تنظروا الى طول ركوع الرجل و سجوده» (الکافي ج۲ ص۱۰۵) هيچ وقت به طول دادن ركوع و سجود شخص نگاه نكنيد؛ يعنى ركوعهاى طولانى و سجودهاى طولانى، شما را گول نزند، ممكن است اين از روى عادت باشد و اگر ترك كند وحشت كند.
اگر مىخواهيد بفهميد اين شخص چگونه آدمى است، در راستيها و امانتها امتحانش كنيد.
چون امين بودن عادت بردار نيست، راست گفتن عادت بردار نيست مانند نماز خواندن-که عادت بردار است.
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(1 و 2))، ج21، صص: 232-231
با تلخیص و ویرایش جزئی