kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۹۹۹
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

برای وادار کردن ایران به دادن امتیاز در مذاکرات شورش خیابانی لازم است!

 
 
 
سرویس سیاسی- 
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «رنج برجام از فقدان اراده» به صورت ضمنی به طرف غربی گرا داده برای وادار کردن ایران به امتیاز دادن در مذاکرات راهی جز فعال کردن هسته‌های شورش و اغتشاش در کشور باقی نمانده است.
این روزنامه طیف مدعی اصلاحات یا همان شبکه همکار غرب در داخل کشور در این یادداشت وقیحانه نوشته است: « برخلاف دوره پيشين مذاكرات در دولت‌هاي روحاني و اوباما كه دوطرف اراده‌اي قاطع و روشن براي رسيدن به نتيجه داشتند و از خود انعطاف نشان مي‌دادند در دور جديد اين اراده به چشم نمي‌خورد و گويا كوچك‌ترين مسائل هم مي‌تواند كل مذاكرات را متوقف يا ماه‌ها به تعويق بيندازد. آمریکا به‌اندازه اسراييل و خصوصا اروپا نگران پيشرفت‌هاي هسته‌اي ايران نيست و ايران هم به هر حال به نوعي با تحريم‌ها كنار آمده است و روزگار مي‌گذراند. ظاهرا دو طرف آمادگي ناگفته‌اي دارند كه هفته‌ها و ماه‌ها رايزني كنند و حتي تلاش‌هاي بي‌صبرانه اروپا را عقيم بگذارند. هركدام انتظار دارند كه مجموع حوادث مرتبط و غير مرتبط اثر خود را بگذارد و جنگ ديپلماتيك را مغلوبه كند. زمستان سرد اروپا بدون گاز روسيه، ايران را اميدوار به امتياز گرفتن بيشتر مي‌كند و اوضاع وخيم اقتصادي ايران طمع آمریکا را برمي‌انگيزاند كه مردم به تنگ آيند و تحولي رخ دهد! اين محاسبات درست باشند يا غلط تاكنون اثرساز بوده‌اند و چه‌بسا اگر حادثه بزرگي رخ ندهد زورآزمايي موجود همچنان ادامه پيدا كند و نتيجه‌اي در برنداشته باشد يا به باخت كامل يكي از طرفين منجر شود...»
گفتنی است تحمیل تحریم‌های بی‌سابقه، آش شوری بود که اصلاحات در 88 با عادت به قانون‌شکنی و اعمال توتالیتاریسم حزبی خود و شورش علیه مشارکت 85 درصدی مردم به خورد کشور داد.
سپس دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریم‌ها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم رای آنها را گرفت اما ۸ سال بعد به‌رغم امضای برجام‌، علاوه‌بر نابود کردن معیشت مردم‌، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن‌، دلار‌، خودرو‌، کالاهای اساسی‌، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با ۸۰۰ تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.
حالا و در شرایطی که مردم با مقاومت خود سیاست فشار حداکثری آمریکا را به شکست کشانده و ایستادگی در برابر تحریم‌ها در حال ثمر دادن است، بار دیگر به تقلا افتاده تا با ارسال پالس ضعف و تشویق به اعمال فشار به طرف غربی، اعتبار‌دهی به تحریم‌ها و بزک دوباره مذاکره، تیغ کند شده دشمن را تیز و دولت سیزدهم را هم به سیاهچال مماشات و باج‌دهی به غرب هل دهد.
مذاکره، بده بستان است
 نه محل امتیازگیری حداکثری!
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: «از مخالفان و دشمنان خارجی توافق هسته‌ای که بگذریم، برجام در داخل کشور و میان برخی جناح‌های سیاسی و همچنین برخی گروه‌های کارشناسی نیز مخالفانی جدی دارد. هرچند که نمی‌توان این مخالفت‌ها را همسو و همراستا با دشمنان خارجی ایران تلقی کرد، اما بخش اعظمی از این مخالفت‌ها یا جنبه جناحی و سیاسی داشته که قاعدتاً با روی کار آمدن دولت سیزدهم باید رنگ باخته باشد و یا اینکه از منظر کارشناسی بر لزوم امتیازگیری حداکثری در مذاکرات تاکید دارد. البته در این میان هستند اشخاص و گروه‌هایی که در میانه این دو گروه قرار داشته و به طور کلی هرگونه گشایشی در روابط با غرب را با دیده تردید می‌نگرند. چرا که در این رابطه تحریم‌ها برای برخی منافع اقتصادی و جناحی فراوانی داشته و از طرف دیگر برای برخی نیز توجیه‌کننده ظاهری استکبارستیزی آنهاست. به همین دلیل باید توجه داشت که میدان مذاکره آن هم با قدرت‌های بین‌المللی جایی نیست که انتظار حداکثر امتیازگیری و حداقل امتیازدهی را داشت. مذاکره به مفهوم بده و بستانی است که در آن منافع عمومی و ملی کشور تعیین‌کننده اصلی نتیجه یا شکست آن است و در این میان منافع جناحی و اقتصادی محلی از اعراب ندارد.»
مدعیان اصلاحات، منتقدان برجام روحانی را سرزنش می‌کنند که به دنبال « امتیازگیری حداکثری در مذاکرات» نباشیم. آنها می‌گویند مذاکره بده بستان است و نمی‌شود به دنبال امتیازگیری حداکثری بود. سؤال اساسی که مطرح می‌شود این است که دولت روحانی چه چیزی داد و چه چیزی گرفت؟ البته پاسخ آن روشن است؛ خود ظریف، عراقچی و سیف اعتراف کردند که برجام چیزی جز سندی «توخالی»، «توافقی روی هوا»، «نزدیک به صفر» و «تقریبا هیچ» نبود!
 اشک تمساح نابودکنندگان تولید برای تولیدگران 
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود نوشت: «خاطره مشترک چند نسل از فعالان اقتصادی ایران، رنج‌هایی را تبیین می‌کند که تولیدکنندگان و صاحبان سرمایه‌های مولد یا به تعبیری کارآفرینان ملی متحمل شده‌اند.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «در کنار آنها که بنشینی گاهی خاطرات دردآوری را می‌شنوی که میان یک تولیدکننده جوان با یک تولیدکننده سالمند به‌ طور مشترک دست به دست می‌شوند. همه آنها زیان‌دیده فقدان‌اندیشه صنعتی و بالانشینی اقتصاد پولی هستند. تولیدکننده بی‌شک جایش روی چشم توسعه است؛ اما سال‌ها می‌شود که آنها غبار ناکارآمدی‌های اجرائی و زیرکی‌های بدنه پولی کشور را در گلوی خود تجربه می‌کنند. اگر فردا دوباره به زنجیره جهانی وصل شدیم، آیا راهکاری برای غلبه بر مشکلات تولیدکنندگان وجود دارد؟ آیا می‌شود تولیدکننده داخلی را از آرزوی غلبه بر مشکلات بوروکراسی فشل عبور داد و به سرمنزل آرامش رساند؟»
مشکلات هر گروه و هر طیفی برای مدعیان اصلاح‌طلبی تا وقتی مهم است که بتوانند از آن مشکلات به نفع منافع حزبی و جناحی خود بهره گیرند. برای نمونه این جماعت بارها از مشکلات مردم خوزستان سوءاستفاده کردند تا خود را نگران مردم شریف این استان نشان دهند با این حال وقتی پروژه آبرسانی غدیر در چند روز قبل افتتاح شد که مشکل چندین ساله آب را برطرف کرد و خوشحالی مردم را در پی داشت از سوی رسانه‌های این جریان سانسور شد‌، به عبارتی آنها این خبر را در درجه‌ای از بی‌اهمیتی یافتند که ترجیح دادند منتشر نشود. 
داعیه داری حمایت از تولید از سوی این طیف هم در حالی است که دومینوی تعطیلی مراکز تولیدی در دولت مورد حمایت آنها شروع شد. سیاست گذاری‌های غلط دولت قبل در کنار بی‌توجهی به وضعیت تولید کنندگان آن وضعیت را رقم زد و در سال‌های انتهایی دولت قبل بود که سیدابراهیم رئیسی در قامت رئیس‌قوه قضائیه به یاری تولیدکنندگان شتافت. وقتی یکی از نامزدهای اصلاح‌طلب در جریان مناظره‌ها به رئیسی گفت که این حوزه فعالیت دولت بوده و چرا او به عنوان رئیس‌عدلیه به آن ورود کرده بود گفت که‌ای کاش دولت وقت به وظایفش در قبال تولیدکنندگان عمل می‌کرد تا نیاز به ورود ما نباشد. وقتی ما بی‌عملی و بی‌تحرکی دولت را دیدیم تصمیم به ورود گرفتیم.