kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۶۳۲
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۳

پایبندی به اصول رمز پیشرفت ورزش است(نکته ورزشی)

 

سرویس ورزشی-
با توجه به شرایط حاکم بر ورزش ما دیدگاه و روش‌ها باید تغییر کند، ورزش باید فراتر از کارکرد نتیجه‌گرایی(که در حد و‌اندازه خود مهم هم هست، اما نباید تنها کارکرد ورزش باشد)‌، نقش و کارکردهای دیگر خود را ایفا کند. مهم‌ترین و اصلی‌ترین نقش و کارکرد ورزش‌، نقش«تربیتی» آن است.
این نقش مهم ورزش حتی در حرفه‌ای‌ترین سطح آن فعال است و رعایت می‌شود. به حرف‌های مفت عده‌ای که سخت ازعقب‌ماندگی فرهنگی در رنج وعذاب‌، اما خودشان از آن بی‌اطلاع هستند و با اداهایی که در می‌آورند و اصطلاحات فرنگی که استفاده می‌کنند، به درد خودفریبی هم دچارشده و خود را«اِندِ» و مظهر ترقی و مدرن بودن و آشنایی با چم وخم ورزش حرفه‌ای دنیا می‌دانند، نباید کوچک‌ترین وقعی نهاد.
در ورزش حرفه‌ای دنیا- نه آنهایی که ادای حرفه ای‌گری را در می‌آورند- نقش تربیت و ارزش‌های فرهنگی‌، بسیار پررنگ است و تقریبا هفته‌ای نیست که خبری در‌باره این موضوع از ورزشکاران و باشگاه‌های حرفه‌ای به گوش نرسد. خلاصه کلام اینکه، پیشرفت و بهتر شدن امور، تابع اصول و ارزش‌هایی است که هرکسی در هرجا آنها را بیشتر و بهتر رعایت کند، بهتر و سریع‌تر و روان‌تر به پیش می‌رود و امور خود را بهبود می‌بخشد.
اصول هم ربطی به شرقی بودن یا غربی بودن، مسلمان بودن یا نبودن و..‌. ندارد. در واقع چنان‌که بارها به سهم خود نوشته ایم، پیشرفت و تعالی و تمدن‌، بدهکار هیچ شناسنامه و قومیت و مذهب و فرهنگ و تاریخ و جغرافیایی نیست. هرکسی و هرجامعه‌ای و هر تشکیلاتی‌، بیشتر به اصولی چون اخلاق و قانون و نظم و راستی و صداقت و تخصص و مهارت و شایستگی و در راس همه‌، عدالت پایبند باشد و آنها را نه در حرف و مصاحبه و شعار که در عمل به کار ببندد‌، جلوتر و موفق‌تر است.
لذا برخلاف القائات مغرضانه و تبلیغات جهت دار و کاملا حساب شده، اگر مثلا ورزش در کشورهای غربی‌، پیشرفت کرده و ورزشکاران آنها در میادین بزرگ جهانی و قاره‌ای و المپیکی می‌درخشند‌، ربطی به مسائل نژادی و جغرافیایی و..‌. ندارد، بلکه بیش از هرچیز به پایبندی بیشتر(نه کامل) آنها به اصول‌، ارتباط دارد. کسانی که از قبل آشفتگی و بی‌سروسامانی و ضعف مدیریت ورزش در این مملکت به درآمدهای هنگفت رسیده و جیب خود را پر کرده‌اند، چون می‌ترسند این منافع نامشروع و درآمدهای بی‌حساب قطع شود، از سروسامان یافتن ورزش و از اعمال مدیریت صحیح بر تاروپود آن‌، سخت در هراسند و به همین دلیل چنین می‌گویند و می‌نویسند که ورزش حرفه‌ای با بداخلاقی و اباحه‌گری و هرهری مسلکی وعدم پایبندی به قانون و ارزش‌های اخلاقی و... پیش رفته و اساسا حرف از رعایت اخلاق و احترام به فرهنگ و ارزش‌های منبعث از آن، حرفی بی‌ربط است که فقط بعضی‌ها در کشورهایی مثل ایران از آن‌، دم می‌زنند!
متاسفانه کسانی که در بیشتر مقاطع و دوره‌ها- به ویژه طی بیست‌، بیست وپنجساله اخیر- صندلی‌های مدیریتی ورزش ایران را اشغال کرده‌اند‌، چون غالبا فاقد دیدگاه تاریخی و فهم اجتماعی و دغدغه فرهنگی هستند و بیشتر به لطف توصیه‌ها و سفارش‌ها و حمایت‌های مالی به این مناصب رسیده واز معیارهای شناخته شده‌ای چون شایستگی و تخصص و انگیزه خدمت و روحیه اصلاحگری و..‌ بی‌بهره بوده‌اند، تحت تاثیر این تبلیغات و القائات قرار گرفته و با سهل انگاری‌، ورزش را مدیریت کرده و کار و بار آن را به این‌جا رسانده‌اند که به هیچ وجه رضایتبخش نیست و بلکه نگران‌کننده هم هست و..‌. همه حرف و هشدار ما این است که تا از این دیرتر نشده‌، باید برای نجات آن چاره‌ای عاجل‌اندیشید.
در یک سنجش دقیق و نگاه علمی و منصفانه به عوامل و دلایلی که ورزش مستعد ما را به این وضعیت گرفتار ساخته‌اند‌، بدون تردید نقش عامل«مدیریت»‌، بسیار مهم‌تر و پررنگ‌تر از سایر عوامل و دلایل است. مدیران نااهل ورزش‌، بدون هیج شایستگی و حتی شناخت نسبت به ورزش و چم و خم‌ها و واقعیت‌های آن‌، مناصب حساس را در سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و فدراسیون‌های ریز و درشت، اشغال کرده‌اند و اکثر آنها به تنها چیزی که فکر می‌کردند، تداوم عمر مدیریتی خود بوده است.