شهید عبدیزدان سال 1337 متولد شد و روح پاکش با شمیم ایمان پدر و مادر پرورش و تعالی یافت. پدر و مادری که با باور قلبی قدم در مجالس مذهبی می‌گذاردند و با این حضور سازنده راهنمای حسن بودند و او نیز خود در هیئت خردسالان بنی فاطمه عضو شد و در مراسم‌ها فعالانه شرکت داشت.هنگام ویرانی لانه ظلم و استبداد سلطنتی با حضور فعال، کفن‌پوش در صف اول تظاهرات ایستاد و مردم را ترغیب به بیرون راندن شاه کرد. او که به علت شرایط زندگی تنها 6 سالی مقیم  محفل علم‌آموزان بود در نوجوانی حرفه عکاسی را برگزید و برای گسترش حرفه‌اش سه سال هم در پی یادگیری زبان انگلیسی تلاش نمود.  زمان خدمت وظیفه‌اش فرا رسید اما نمی‌خواست به شاه خائن خدمت کند، پس‌اندازش را داد و سربازی‌اش را خرید.او که روحی بزرگ و دستانی بخشنده داشت به دور از نگاه دیگران نان بر سر سفره فقیران می‌نهاد و هیچ‌گاه مستمندان را دست خالی از پیش خود نمی‌راند. هنگامی که نبض زمین نشان از تب جنگ داشت او نیز راهی میعادگاه عشق و خون شد. روزها برای ثبت خاطرات رزمندگان عکاسی می‌کرد و شب‌ها سنگر می‌ساخت. سرانجام سال 1361 در عملیات رمضان بر اثر انفجار مین به عروجی خونین نایل شد و به ملکوت اعلاء‌ پیوست. به همراه خون ما، پیام ما به کسانی است که هنوز درنیافته‌اند تا زمانی که ظلم و ظالم جامعه توحیدی را تهدید می‌کند بی‌تفاوتی جایز نیست. روا نیست که ما به فکر خود و آسایش خانواده خود بوده و طاغوتیان هم‌چنان به حیات ننگین خود ادامه دهند.بیدار شوید که فردا پس از ترک دنیا هیچ عذری پذیرفته نیست.
دبیرخانه یادواره 180 شهید هیئت بنی‌فاطمه(س) اصفهان